روزنامه نگاری علم در تلویزیون

روزنامه نگاری علم در تلویزیون

اشاره: ستاره بنیادی- سیاوش صفاریانپور ، یکی از چهره‌های موفق در تولید و اجرای برنامه‌های علمی در تلویزیون است. وی که سابقه تهیه کنندگی و اجرای برنامه های آسمان شب، تیک تاک، کندو و .. را نیز در کارنامه خود دارد، همچنین  برنده دهمین دوره جایزه ترویج علم است. آنچه در ادامه می خوانید گفت‌وگوی مدرسه همشهری  با سیاوش صفاریان پور در مورد روزنامه نگاری علم در تلویزیون است.

***

-      وقتی از ژونالیسم علم در تلویزیون صحبت می کنیم، گستره مفهومی وسیعی شامل مستندسازی علم، تهیه برنامه های علمی، اخبار علمی  و غیره به ذهن متبادر می شود؛ از این منظر اساسا به چه کسی  ژورنالیست علم گفته می شود؟

در معنای کلی ژورنالیسم علم، فرآیندی است که در رسانه ها درباره علم اتفاق می افتد؛ ژورنالیست علم کسی است که به تحلیل موضوع، پدیده، خبر یا رویداد علمی می پردازد و کار او به تالیف می انجامد. در واقع این تالیف، زاییده تحلیل کسی است که آن را ایجاد می کند. در معنای سخاوتمندانه تر، ژورنالیست علم می تواند ارائه کننده و معرفی کننده (presenter) علم باشد که در یک سخنرانی، در یک برنامه هواشناسی، در تلویزیون یا هرجای دیگری، با استفاده از رسانه، علم را برای عموم ساده می کند.

 ژورنالیست علم، از مجموعه داده های اکتسابی، به اضافه اجتهادش درباره پدیده یا موضوع، با توجه به شناختی که از ساختار علم دارد، به تحلیل می پردازد و این تحلیل، از یک نگاه فراکارشناسی به دست می آید.در واقع او حتی باید فراتر از کارشناس عمل کند؛ کارشناس صرفا موظف به دقت است اما ژورنالیست باید افق دید و دایره نورش گسترده تر از نور نقطه ای باشد.

 

-         نقش روزنامه ­نگار علم در فرایند انتقال علم به عموم چیست؟

در همه جای دنیا، دانشمندان عموما به صورت مستقیم با مردم ارتباط برقرار نمی کنند، این وظیفه به عهده ژورنالیست علم است . به دلیل اینکه دانشمندان ویژگی های خودشان را دارند؛ آنها خود را مقید به صحت مطلق علمی می دانند در صورتیکه ژورنالیست علم، خودش را مقید به صحت در کنار سادگی و جذابیت می داند. در واقع او چون در رسانه کار می کند و رسانه باید مخاطب داشته باشد، موظف به این است که نه تنها مفهوم را ساده کند بلکه آن را جذاب هم بکند. در مورد کار ژورنالیست علم، آن چیزی که باید اتفاق بیفتد «انتقال مفهوم» است. مفهومی که ساده شده و در عین حال جذاب هم شده است.

من در این مورد معمولا یک مثال می زنم. تئوری تی‌تاپ! تی‌تاپ چندتا ویژگی دارد؛ هم شیرین است، هم ارزان قیمت، هم خودش و هم جلدش جذاب است، خلاقانه هم هست، شما می توانید مثل همبرگر نصفش کنید، عملکرد ماهم در رسانه باید این ویژگی ها را داشته باشد. اگر در رسانه تی‌تاپ نباشیم شکست‌مان قطعی است.

 

-         آیا لازم است روزنامه نگار علم فقط در یک حوزه تخصصی کار کند؟

شاخص اصلی ما نسبت به هم صنف هایمان این است که ما فرآیند علم را می شناسیم. ژورنالیست علم، چون این فرآیند را می شناسد، می داند کجا به منابع دسترسی دارد، می داند کجا باید به دنبال اطلاعات برود و تحلیل هایش را با استفاده از کدام منابع به دست بیاورد. از طرف دیگر به دلیل اینکه ما در هر رسانه فرصت محدودی داریم،  نمی توانیم فقط یک خوراک در رسانه مان قرار دهیم. .به اضافه اینکه هر رسانه هم تعداد محدودی ژورنالیست علم دارد و وقتی ژورنالیست فقط در یک حوزه کار کند، رسانه از نظر مدیریت به مشکل بر می خورد.  پس شما به عنوان ژورنالیست علم باید چاقوی سوییسی باشید، توی همه حوزه ها بتوانید کار کنید، ابزارهای زیادی داشته باشید. وقتی رسانه به ما نیاز دارد برای اینکه مرتب ظرف محتوایش را پر کند،  قاعدتا می تواند این کار را با تعداد محدودی از نفرات ثابت پر کند. این نفرات ثابت باید توان این را داشته باشند که در همه حوزه ها حرکت کنند.

من فکر می کنم رشد یک ژورنالیست علم زمانی اتفاق می افتد که از حوزه تخصصی خودش پا را فراتر می گذارد. این تجربه شخصی من است که وقتی از حوزه نجوم خارج شدم و به باقی حوزه های علوم هم پرداختم تازه فهمیدم که چطور می توانم خلاقیت هایم را رشد بدهم. به نظر می آید که بودن در حوزه های بیشتری از علم و فناوری فرد را چیره تر و چابک تر می کند.

 

-         به نظر روزنامه نگار علم باید در علوم پایه تحصیل کرده باشد؟

تجربه تاریخی نشان می دهد که کسانی که علوم پایه را گذرانده اند، حداقل در سطح کارشناسی و بعد وارد ژورنالیسم علم شده اند عموما موفق تر عمل می کنند. ولی این افراد در بیان جذاب موضوع نسبت به کسانی که مثلا از رشته روزنامه نگاری وارد این حوزه می شوند تفاوت دارند. اگر کفه ترازوی 'وفاداری علمی' و 'جذابیت' را با هم برابر قرار بدهیم، گاهی اوقات برای کسانی که از علوم پایه وارد ژورنالیسم علم می شوند، حداقل برای دوره ای کفه ترازوی وفاداری علمی، خیلی سنگین تر از جذابیت است.

البته باید توجه کرد که یکی از مشکلات ژورنالیسم علم، در کشور ما این است که خیلی از فارغ التحصیل های علوم پایه که وارد این حوزه شده اند عموما دوره روزنامه نگاری ندیده اند، بنابراین توانایی پرسشگری ندارند، شاخصه های ریز ژورنالیست را ندارند و ابزارها را نمی شناسند.  اعتقاد قطعی من این است که شما در این حوزه باید خودتان را با مخاطب تان هم سطح کنید و حتی پاسخ سوال هایی را که می دانید ، ادعا نداشته باشید که می دانید. بین افرادی که از علوم پایه وارد این حوزه می شوند، معمولا این ویژگی وجود دارد که به جای نگاه برابر با مخاطب، نگاه برابر با دانشمند دارند.

 

-         ژورنالیست  علمی که در تلویزیون کار می کند باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

در تلویزیون یک ژورنالیست، علاوه بر ویژگی های عمومی باید به «عناصر تصویر» و «عناصر صدا» که بسیار مهم هستند توجه ویژه داشته باشد. عناصر تصویر شامل رنگ، شدت و قدرت نور، تضاد، بافت؛ تطبیق و توازن، حرکت به وسیله دوربین، حرکت به وسیله تدوین، حرکت به وسیله موضوع در کادر ثابت و ترکیب تصویر به عنوان عناصر تصویر اهمیت دارند. زیر و بمی صدا، تن صدا، شدت و قدرت صدا، صدای محیط، ریتم و گام هم عناصر صدا هستند که لازم است ژورنالیست با آنها آشنا باشد و از آنها درست استفاده کند.

 

-      پرداختن به سیاست های علمی، از وظایف دشوارروزنامه نگار علم است که حساسیت زیادی بر می انگیزد، روزنامه نگار علم به ویژه در تلویزیون  برای انجام این وظیفه باید چگونه عمل کند؟

من تجربه های عینی در رسانه محدود شده تلویزیون دارم. مثلا من این امکان را داشته ام که اگر تحلیل و حرف درست علمی در نقد عملکردی که در مسیر پیشرفت علمی و توسعه علم و فناوری نبوده، داشتم کسی ایرادی نگرفته است و حتی برای جلوگیری از یک اتفاق ناخوشایند موثر واقع شده است. در واقع نقد کردن نیاز به یک اجتهاد، یک نگاه همه جانبه و درعین حال نگاه غیر مغرضانه دارد. یعنی شما باید نقد کنید ولی نگاهتان را در آن دخالت ندهید. این جا نقطه ای است که من معتقدم روزنامه نگار، موظف به بی طرفی است.  البته بعضی از همکارهای من با من موافق نیستند و معتقدند که رسانه باید جهت گیری داشته باشد. اما وقتی اینگونه نگاه کنید،  تا وقتی در موضع منتقد باشید سخت گیرانه می کوبید و وقتی خودتان در جامعه سیاست و رسانه باشید اجازه نمی دهید نقد اتفاق بیفتد.

بنابراین ما باید بی طرف باشیم و نسبت به پیشرفت یا پس‌رفت واقع بینانه نگاه کنیم. با توجه به  قرار گرفتن در برهه های حساس تاریخی، تحلیل های غلط و ناشیانه و التقاط مواضع سیاسی با تحلیل ها و نقد علمی، غیر منصفانه می شود و طبیعی است که قدرت بالاتر جلوی ما را خواهد گرفت. «دیدن منافع ملی» کلید اصلی حل این ماجرا است. وقتی که شما منافع ملی را در نظر بگیرید فارغ از اینکه قدرت دست چه کسی است، می توانید به درستی مرز پیشرفت ها و کج روی ها را در مسیر توسعه تشخیص بدهید.

-         چرا روزنامه نگار علم با این خصوصیات کم است؟

به این دلیل که ما الآن در مرحله گذار هستیم. این یک حقیقت است که این نسل قابل اعتنا که تعدادشان هم بسیار کم است تازه شکل گرفته است. طبیعی است که این نسل باید بیازماید و بیاموزد . البته آزمودن این موضوع و تجربه کردن و عبور کردن از این مرحله، مقارن شده است با زمانی که علم برای مملکت ما تبدیل به یک موضوع مهم شده است.

به دلیل قرار گرفتن در این موقعیت حساس، ژورنالیست های علم باید به سیاسی شدن علم، خیلی توجه کنند. سیاسی شدن علم یعنی از عملکردهای اشتباه ایراد نگیرید. سیاسی شدن علم یعنی تعریف کردن علم مساوی قدرت. علم مساوی با قدرد، سایه سنگین قدرت و سیاست را همواره بالای سر علم  و اخبار علمی نگاه می‌دارد و همیشه شما را در موقعیت جنگی قرار می‌دهد. در موقعیت جنگی شما موظف هستید که اگر دشمن ده تانک شما را زد، بگویید یک تانک مان را از دست دادیم و اگر یک تانک دشمن را زدید بگویید ده تا تانک دشمن را زدیم. ولی این روش را نباید در زمان صلح هم برقرار کنیم. ایجاد کردن  این موقعیت برای زمان صلح برخلاف منافع ملی است. روزنامه نگارهای علم باید به این موضوع مهم توجه کنند و از سطحی نگری های رسانه ای بپرهیزند.