توسعه و گسترش حضور رسانههای نوین در کنار رسانههای جمعی، در نگاه اول این اندیشه را به ذهن متبادر میکند که مرگ دروازه بانی خبری و رسانهای فرارسیده است، چرا که فضای رسانههای نوین، زمینه حضور همگان در عرصه تولید خبر و اطلاعات را فراهم ساخته است.
دروزاهبان شخصی است که چه درمجراهای رسمی و چه در مجراهای غیررسمی ارتباط، میتواند ارسال یا عدم ارسال و نیز چگونگی ارسال پیام را معین کند. با این تعریف همه اعضای جامعه، لااقل تا اندازهای، دروازهبانند.
اما در واقع این رسانهها به عنوان ابر بزرگراههای اطلاعاتی، از لحاظ کیفی آغازگر فصل نوینی از دروازهبانی هستند و باز هم مهمترین پرسش سیاسی این است: «کلیدها تحت اختیار کیست؟»
در متن پیش رو ضمن ارائه تعریفی جامع از دروازهبانی خبری، با توجه به پتانسیلهای رسانههای نوین، به بررسی چالشها و فرصتهایی که این رسانهها برای رسانههای همگانی در دروازهبانی خبری و نیز شکلگیری دروازهبانی نوین ایجاد کردهاند، میپردازیم.
دروازهبان Gatekeeper
دروزاهبان شخصی است که چه درمجراهای رسمی و چه در مجراهای غیررسمی ارتباط، میتواند ارسال یا عدم ارسال و نیز چگونگی ارسال پیام را معین کند. با این تعریف همه اعضای جامعه، لااقل تا اندازهای، دروازهبانند. همانطور که ویلبر شرام تاکید میکند که درهر نقطهای از طول زنجیره ارتباطی، هر کس حق دارد بگوید که آیا پیام باید دریافت و بازفرست شود، و آیا پیام را باید به همان شکل باز فرستاد یا تغییراتی در آن داد. به عبارت دیگر، در تمامی طول زنجیره، ردیفی از دروازهبانان هستند که حق دارند دروازه را به روی هر پیامی که بخواهند داخل شود، ببندند و یا باز کنند.
کورت لوین در این مورد میگوید: چگونگی عبور یک خبر از مجراهای ارتباط، به دروازههای این مجراها بستگی دارد و این دروازهها، یا به وسیله اصول و قواعد بیطرفانه، یا به وسیله دروازهبانان، کنترل میشود.
در نظامهای غیررسمی خبری، این دروازهبانان ، ارتباطگران مرکزی در نظامهای شایعه پراکنی به شمار میآیند و در شبکه ارتباط میان فردی، نفوذ و قدرت دارند. در مجراهای رسمی، این دروازهبانان همان گزارشگران، سردبیران خبر، سردبیران سرویسهای مخابره خبر و نظایر آنها در رسانههای گروهی، روسای دوایر، بخشها، رئیس هیئت مدیره سازمان خبری و... در سازمانهای رسمی خبری هستند. به طور خلاصه این افراد، دروازهبانانی در تمامی مجراهایند که هم تصمیمات بیشتری می گیرند و هم تصمیمات مهمتری در ارتباط با جریان انتقال خبر ، اتخاذ می کنند.
در سازمانهای رسانهای به طور معمول جریان تولید خبر این گونه است که ابتدا گزارشگران شرحی بیغرض از رویداد اصلی مینویسند، اما شکی نیست که آنان تا حدودی از جانبداریها و اغراض خود متاثر میشوند. سپس گزارش گزارشگران، به دروازهبانان خبر در بخش ویراستاری و سردبیری میرود، در این بخشها نیز احتمال کاهش، افزایش و تغییر شکل و ترتیب گزارش خبری، تقریبا همیشه وجود دارد.
در مجموع دروازهبانان مقادیر عظیمی از مواد خبری را که میتواند چاپ یا در رادیو و تلویزیون پخش شود، کنار گذاشته یا به دور میافکنند. اما دروزاهبانی امروز مفاهیم نوینی یافته است که بیش از هر چیز با رشد و توسعه تواناییهای تکنولوژیک رسانهها در ارتباط است.
پتانسیلهای رسانههای نوین
اتاق خبر رو به رشد امروز و آینده آمیزهای از تکنولوژیهای تازه و روشهای تازه کار درجهان نشر بین رسانهای است. مکانی با امکان بهرهگیری از مولتی مدیا، سرعت به روز رسانی بالا، توزیع افقی اطلاعات، تمرکززدایی، قابلیت دسترسی به انبوهی از اطلاعات، فقدان سلسله مراتب سازمانی، عدم سانسور و داشتن قابلیت دوسویگی، تا جائی که پیدایش خبرگزاریهای تکنفره دیگر چندان دور از ذهن نیست.
مخاطبان تحصیل کرده و آشنا با انواع رسانهها و محتوای رسانهای، آگاهتر میشوند و میتوانند در برابر هر نوع دستکاری واکنش نشان دهند.
در حالی که دروازهبانان خبر در عصر رسانههای همگانی در یک خبرگزاری عبارت بودند از: خبرنگار، سردبیر دفتر منطقهای، مسئول بالاتر دفتر منطقهای، سردبیر اصلی خبرگزاری، مسئول مخابره خبر و در نهایت مردم بعنوان آخرین دروازهبانان خبری؛ هم اکنون مخاطبان با توان بالای انتخاب خود به عنوان دروازهبانان نوین شناخته می شوند. در فضای اینترنت که یک فضای داوطلبانه است، هر کس میتواند یک ناشر باشد و آثار خود را منتشر کند. هرکس در هر نقطه از جهان با یک تماس در دسترس و ارتباط با گروهها به اندازه ارتباط با افراد، ارزان و آسان است.
سایتهای وب مملو از لینکهای سایتهای مربوط به یک جهان تقریبا بینهایت اطلاعات است و حتی برای تازهکارها بهطور مؤثر قابل دسترسی است.
رسانههای نوین؛ چالش و فرصتهای پیش روی رسانههای جمعی
صنعت رسانههای جمعی نیز مانند اینترنت، شبکه جهانی وسایل ارتباطی است و دستیابی به اطلاعات بیپایان را امکانپذیر میسازد. اما در ورای این تشابهات، دو تفاوت عمده نهفته است: در اینترنت هر کسی میتواند پیامی انتشار دهد در حالی که نشر از طریق رسانههای جمعی در کنترل مالکین آنهاست. طیف وسیعی از تفکرات عموم در اینترنت یافت میشود، اما بحث و گفتوگو در رسانههای جمعی محدود و بهطور حساب شدهای انعکاسجهانبینی مالکین آنهاست.
در رسانههای جمعی به غیر از مشارکتهای داوطلبانه، مالکین محتوا و تولیدکنندگان محتوا وجوددارند. بهجای فهرست پستی رایگان، لینکهای وب و کارگزاران داوطلب ارسال در اینترنت، توزیعکنندگان محتوا شاملشبکههای پخش، اپراتورهای کابلی، اپراتورهای ماهوارهای، سینماهای زنجیرهای و ویدئوکلوپها و به جای مجموعه مخاطبان مشارکتکننده یا شبکهوندها، مصرفکنندگان رسانههای جمعی وجود دارند.
در هر دو شبکه، محتوای اطلاعات، نشاندهنده منافع و علایق مالکین آنهاست. این موضوع در اینترنت به معنی این است که محتوا به وسعت جامعه است، اما در رسانههای جمعی، دیدگاه باریکی از محتوا نشاندهنده این حقیقت است که مالکیت رسانههای جمعی در بعد جهانی به صورت روزافزون به سوی متمرکز شدن دریک باند بزرگ ازشرکتهای درهم ادغام شده، پیش میرود. رسانههای جمعی در خدمت گفتمان، آموزش و دموکراسی مشارکتی نیستند و در عوض به گونهای طراحی میشوند که تولیدات مورد نظر شرکتها را به مصرفکنندگان برسانند و از پس افکارعمومی برآیند.
در حالی که رویه اینترنت بر امکان بالقوه فضای سایبر برای اتصال شهروندان به یکدیگر به صورت مشارکتی استوار است، صنعت رسانههای جمعی زیرسلطه شرکتها، فضای سایبر را به مثابه یک نظام توزیع تولیدات و وسیلهای برای کنترل افکار و مملو از دروازهبانان مسلط و متعهد به ایدئولوژی میانگارد.
از سوی دیگر، فنآوریهای جدید نه تنها تعامل، چندصدایی، تنوع، قابلیت دسترسی و حق انتخاب را به عرصه گفتمان غالب رسانهای کشاندهاند، بلکه این فرصت را برای رسانههای همگانی فراهم کردهاند که به منابع متنوع، گسترده و سهلالوصول در مقیاس جهانی دسترسی داشته باشند. بر این اساس، آنها گفتمان تک گفتار و اقتدارگرای رسانههای همگانی را به حاشیهرانده و فضای روزنامهنگاری سنتی را دموکراتیکتر میسازند.
در عین حال رسالت بسیاری از سایتهای اینترنتی، امروزه روشن کردن زوایای پنهان اطلاعاتی است که توسط سایر انواع رسانههای جمعی منتشر میشوند. در واقع این رسانهها مخاطبان بسیاری را از این طرق جلب میکنند. این امر خطرناک است . چرا که در درازمدت موجبات پذیرش هر گونه اطلاعات - درست یا نادرست - را نزد مخاطبان این رسانهها فراهم میسازند. و علاوه بر از دست دادن مخاطبان رسانههای گروهی، زمینه پذیرش هر گونه شایعه و اطلاعات نادرست نیز فراهم میشود.
چرا که شایعات زمانی رواج مییابند که خبرهای صریح پخش نشود و یا اینکه مبهم و ناقص باشند. این ابهام زمانی به وجود میآید که خبر به صورت تحریف شده دریافت شود، یا به فرد خبرهای متضادی برسد.
سوال اساسی
در عصری با مشخصات رسانهای مطرح شده، سوالی اساسی این است وظیفه دروازهبانان عبور رویدادها و خبرهاست یا اختراع واقعیت و تولید رضایت یا همه آنها؟
در پاسخ باید گفت در حالی که پدیدههایی چون انتشار خبر از روی میز، گزارشدهی، گستردگی حضور رسانهای شهروندان با دوربینهای ضبط صدا و فیلم دیجیتالی، در حال سرپیچی از قیود تحمیل شده توسط انحصارگران خبری و دروازهبانان سنتی رسانههای همگانی هستند، در رسانههای دیجیتال، دستکاری خبری و ذهنیتسازی به عنوان نتیجه دروازهبانی عمدی و اختیاری، از طریق ساز و کارهای متعامل رسانهای صورت میگیرد.
نکته قابل توجه در ارتباط با دروازهبانی رسانههای الکترونیکی نوین این است که متون ارائه شده در رسانههای نوین، به دلیل خاصیت دیجیتالی خود میتوانند در اختیار نویسندگان متعدد قرار گیرند و به طرق مختلف دستکاری شوند. در نتیجه هر محتوای رسانهای ممکن است طرق مختلف بین اشخاص رد و بدل شود و هر شخص دریافت کنندهای بتواند روی آن تغییرات مدنظر خود را اعمال کند، بدون آن که اثری از تولیدکننده اثر باقی بماند. به این ترتیب در ارتباط با دروزاهبانی در محتوای رسانههای دیجیتالی، افراد بسیاری می توانند وارد چرخه دروزاه بانی شوند و اثر خود را بر جای گذارند.
تعدد دروزاهبانان با گرایشها و ایدئولوژیهای مختلف، دروازهبانی سنتی خبری رسانههای معتبر و بزرگ را با پیچیدگی رو به تزاید مواجه کرده است. نیاز مخاطب نوین به اخبار و اطلاعات با زاویه خاص خود، موجب شده است تا اخبار ارائه شده از سوی رسانههای فراوان و متنوع نیز زوایای مختلفی به خود بگیرند. و واقعیت نیز تحت تاثیر اخبار شکل خود را تغییر داده و به شکلی جدید و متنوع درآید .
هم اکنون رسانهها به ساخت واقعیت بیش از انتقال عینی آن اهمیت میدهند. و در واقع رسانهها در طول حیات خود همواره دارای « News Media Terminology » خاص خود میباشند. همین ترمینولوژی حاکم بر هر یک از آنان است که در جریان ساخت و انتقال واقعیت، تعیینکننده مسیر اخبار آنان میشود.
به این ترتیب اخبار با بهره گیری از انواع تاکتیکها و روشهای خبری مورد دروازهبانی قرار میگیرند.
تاکتیکها و فرا تاکتیکها، ابزار محتوایی دروازه بانان خبری
در عصری زندگی میکنیم که مخاطبان و شهروندان باهوش، عینیت سیاسی رسانههای نوشتاری و رسانههای الکترونیکی، هر دو را به زیر سؤال میبرند . اما سطحی عمیقتری از دروازهبانی وجود دارد که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و تحلیل یا ادراک شده است.
در بحرانهای سیاسی حال و آینده که دموکراسیهای دارای تکنولوژی پیشرفته با آن مواجه میشوند، همه طرفهای درگیر -از سیاستمداران و دیوانسالاران گرفته تا ارتش و مامورانی از شرکتها که برای تاثیرگذاری بر نمایندگان در راهروهای مجلس حضور پیدا میکنند و موج رو به رشد گروههای شهروندی -همه از تاکتیکهای اطلاعاتی استفاده میکنند. اینها بازیها و تدابیر و مانورهای قدرتی است مبتنی بر دروازهبانی محتوای رسانهها و دستکاری در اطلاعات؛ و بخش عمده این کار حتی پیش از آنکه اطلاعات به رسانهها برسد، انجام میشود.
تاکتیکهای خبری و اطلاعاتی، هم اکنون به ابزار و بازوی اجرایی دروازهبانی رسانهها تبدیل شدهاند و نقش اساسی را در قابلیتهای فنی، هنری و تاثیرگذاری رسانههای جمعی ایفا میکنند. این تاکتیکها همچنین میتوانند در راستای دادن قدرت و سلب قدرت از حاکمان نقش اساسی و مهمی را ایفا کند. الوین تافلر اظهار میکند که ماهیت حقیقی تاکتیکهایی که امروزه توسط رسانههای خبری اعمال میشود، همانا دستکاری در اخبار و اطلاعات است که در اکثر موارد بخش عمده آن پیش از آنکه این اطلاعات به رسانهها برسد ، انجام میشود . از دیدگاه او عرصه نبرد فردا را گستره فرستندهها، رسانهها، پیامگیران و پیامسازان شکل میدهد .
بهمحض آنکه دانایی در همه اشکالش در بازی قدرت نقش مهمتری پیدا کند و داده، اطلاعات و دانش روی هم انباشته و از کامپیوترها سرریز شود، دروازهبانی نوین در حیات سیاسیمان اهمیتی بیشتری خواهد یافت.
درواقع مهمترین محتوای سیاسی هر سندی ممکن است تاریخچه پردازش آن باشد . سیاستمداران و دیوانسالاران تیزهوش قلبا میدانند که دادهها، اطلاعات و دانایی در منازعات قدرتی که حیات سیاسی را تشکیل میدهند سلاحهای اختلاف برانگیزی هستند که برای شلیک آمادهاند. اما آنچه اغلب آنان هنوز نمیدانند، این است که همه این اقدامات را باید اکنون مواد درسی کودکستان تلقی کرد زیرا وقتی اطلاعاتی درباره دانایی منبع اصلی قدرت داده میشود، منازعه قدرت تغییر شکل میدهد.
تصمیمسازان کارخانههای کار فکری که معمولا دولتها هستند باید بدانند اکنون در آستانه ورود به عصر فراتاکتیکها هستیم که تمامی بازی قدرت را در سطحی عالیتر ارتقا دادهاند و سیاستگذاران ملزم به آگاهی از آن هستند .
در فراتاکتیکها ما شاهد جابجایی به سطحی عالیتر و کمتر نمایان از منازعه قدرتی هستیم که با گسترش اقتصاد فوق نمادین، سطح روبه افزایش انتزاع و پیچیدگی را در جامعه به طور کلی منعکس میدارد. این تعالی رو به رشد، کسانی را که در قدرت هستند مجبور میسازد برای ترغیب و یا کنترل اجتماعی ابزاری جدید و در سطحی عالیتر بیابند .
رسانههای نوین و همگانی در عصر جدید، ازطریق روشهایی نظیر پخش محدود، تشخیص سلیقههای خاص، مخاطب قرار دادن گروههای خوشهای پیامگیر، شبکههای فوق هوشمند، رایگیری فوری، مدلسازی ریاضی و دیگر تکنولوژیهایی از این قبیل در کشورهای مرفه، بخش مسلم محیط سیاسی را شکل میدهند. این تکنولوژیها شیوههای نوینی از دروزاهبانی خبری در اطلاعات کامپیوتری را به همراه میآورند که همه تاکتیکهای اطلاعاتی مرسوم سیاسی یا اداری را خام و ابلهانه جلوه خواهند داد .
وقتی دروازه بانیها و تحریفهای ناشی از آن را که توسط فراتاکتیکها انجام میشوند به همه روشهای مرسوم بازیهای اطلاعاتی که مورد استفاده سیاستمداران است اضافه کنیم، میتوان به یک نتیجه دست یافت: دانایی سیاسی تنها پس از عبور از دالان مارپیچ، متشکل از دروزاهبانان و آیینههایی تحریف کننده به دست تصمیمگیران و سیاستگذاران میرسد که فردا خود آیینههای دیگری را منعکس خواهند کرد.
منابع
« عصر دوم رسانهها »، مارک پاستر، ترجمه غلامحسین صالحیار، انتشارات موسسه ایران، تهران - 1377.
« پوشش خبری »، دکتر محمد سلطانیفر، انتشارات شرق، تهران - 1382.
« دموکراسی و فضای سایبر»، ریچارد کی. مور، مترجم: عبدالرضا زکوت روشندل، سایت ایران و جامعه اطلاعاتی - فروردین 1384
http://iranwsis.org/Default.asp?C=IRAR&R=&I=199#BN199