ارسطو میگوید: «اثر هنری، اثری است که نه بتوان چیزی از آن کم و نه چیزی به آن اضافه کرد.»
کجسلیقگی در ارایه پیام (شکل و محتوا)، جملهپردازیهای پیچیده و سردرگم به جای سادهنویسی و مسایلی از این دست، میتواند فرهنگ شفاهی و نوشتاری مردم را دستخوش تغییر کند.
ارسطو میگوید: «اثر هنری، اثری است که نه بتوان چیزی از آن کم و نه چیزی به آن اضافه کرد.» به نظر من، مطالب ارایه شده در وسایل ارتباط جمعی بهویژه رسانههای مکتوب نیز باید دارای این ویژگی باشند.
کمتر تردیدی در این اصل وجود دارد که ارایه مطالب به زبان ساده، شفافیت در انتقال پیام و ایجاد جذابیت برای ترغیب مخاطبان از ضرورتهای نوشتارهای رسانهای است.
یک نویسنده و بهویژه یک روزنامهنگار، علاوه بر اینکه باید تلاش کند مفهوم و پیام خود را به طور کامل به مخاطب منتقل کند، ضروری است برای تحقق هدف خود از حداقل واژهها بهره ببرد. اینجاست که نویسنده بزرگی چون ارنست همینگوی که البته تجربه روزنامهنگاری نیز دارد، میگوید: «نوشتن یک جمله درست، سختترین کار دنیاست.» خود او، شاهکارش یعنی کتاب «پیرمرد و دریا» را اینگونه آغاز میکند: «پیرمردی تنها در قایقی در گلفاستریم ماهی میگرفت و اکنون هشتاد و چهار روز بود که هیچ ماهیای نگرفته بود.»
مشاهده میکنید او ابتدای کتاب خود را همانند یک لید در خبری به سبک هرم وارونه آغاز کرده است و در حداقل واژهها، خواننده را با کلیت ماجرا آشنا میکند. این به نوعی همان تعریفی است که ما از لید داریم؛ یعنی مهمترین عناصر خبر را در حداقل واژهها بیان کنیم، بهگونهای که حتی خواننده با یک نفس بهراحتی بتواند آن را بخواند.
ضرورت کوتاهنویسی لید، اصلی است که تقریباً همه آن را پذیرفتهاند ولی واقعیت این است که این اصل را باید به تمام خبر نیز تعمیم دهیم.
در بعضی از کلاسها و دورههای آموزشی، بسیاری از دوستان خبرنگار میگویند ما این اصل را قبول داریم ولی دبیر یا سردبیرمان میگوید باید در فلان موضوع، خبر یا گزارشی مثلاً در سه هزار کلمه تهیه کنی. جالب اینجاست که حتی بیشتر این دبیران و سردبیران خود نیز قبول دارند که بین اندازه مطلب و شانس خوانده شدن آن توسط خواننده، رابطۀ عکس وجود دارد.
با وجود این آنها میگویند باید صفحاتمان را پُر کنیم، در حالی که میتوان صفحه را با مطالب بیشتر و متنوعتر و یا با کمک مطالب «باکسی» بَست.
در روزنامهنگاری یک مطلب را براساس ملاکهایی که از آن به عنوان «ارزشهای خبری» یاد میکنیم، «خبر» مینامیم. معروفترین این ارزشها عبارتند از: دربرگیری، شهرت، برخورد، مجاورت (اعم از جغرافیایی یا معنوی)، فراوانی، شگفتی و تازگی. البته در کنار این 7 ارزش خبری معروف، افرادی مانند «گالتونگ» و «روگ» نیز ارزشهای دوازدهگانهای مطرح کردهاند. این ارزشها هر چند در ذات خبرها وجود دارند ولی نحوۀ ارایه آنها به مخاطب نیز حائز اهمیت است. شما اگر بهترین و لذیذترین غذای دنیا را در رستوران خود سِرو کنید ولی آن را به صورتی مناسب تزئین نکنید، با اقبال زیادی از سوی مشتریان مواجه نخواهید شد. واقعیت این است که در مورد خبر نیز چنین وضعیتی حاکم است. در بیشتر موارد اگر شما خبری داشته باشید که سرشار از ارزشهای خبری باشد ولی «کوتاهنویسی» و «ایجاز» را در آن رعایت نکرده باشید، خبر شما بهویژه در محیط وب شانس کمی برای دیده شدن و از آن مهمتر، خوانده شدن دارد.
هر چند یکی از مزایای روزنامهنگاری آنلاین نسبت به روزنامهنگاری چاپی، نامحدود بودن فضا در محیط وب نسبت به صفحات روزنامه است، اما این بدین معنا نیست که به خود اجازه دهیم یک مطلب طولانی ولو بسیار خوب را با این استدلال که کمبود جا نداریم، بنویسیم و انتظار داشته باشیم خواننده نیز به طور کامل آن را بخواند. خواننده وب به دلایلِ «تفاوت ماهوی رسانۀ آنلاین با چاپی» و «داشتن حق انتخاب بیشتر برای دریافت اطلاعات و اخبار از کانالهای متنوع»، صفحات را به جای آن که دقیق بخواند، در بیشتر موارد تنها اسکن میکند.
بارها برای بسیاری از ما پیش آمده است که پنجرۀ صفحاتی در اینترنت که حتی موضوع آن هم برایمان جذاب بوده است، تنها به دلیل طولانی بودن مطلب بستهایم و عطای آن را به لقایش بخشیدهایم.
پس اگر هدفمان از نوشتنِ مطلب تاثیرگذاری در مخاطب است، بیاییم با کوتاهنویسی شانس خواندن مطالبمان را افزایش دهیم و در میان ارزشهای خبری گوناگون، «کوتاهنویسی» را نیز به رسمیت بشناسیم.