اندیشه آموزش بدون معلم

اندیشه آموزش بدون معلم

ایده تدریس بدون معلم وآموزش به وسیله ماشین به سالهای 1926و 1927برمی‌گردد. این ایده ابتدا در قالب  ماشین آزمون(1)عملیاتی شد و در عرصه آموزش به تجربه درآمد. اساس کار ماشین آزمون این بود که به تست‌های چند جوابی، در همان وقت که شخص به آن‌ها پاسخ می‌دهد نمره بدهد. درپی اجرای موفقیت آمیز طرح ماشین آزمون به تدریج دیدگاه استفاده از ماشین برای تدریس وتمرین مواد درسی تقویت شد.

 در طول زمان و با شکل‌گیری مجموعه‌ای از دیدگاه‌های جدید و اصلاحی دربارة‌یادگیری به ویژه رشد و شکوفایی نظریه‌های رفتارگرایی و تلاش نظریه‌پردازان آن برای کاربرد اندیشه‌ها و یافته‌های خود در کلاس درس، ایدة آموزش به روش خودکار مجدداً مطرح و مورد توجه قرار گرفت. اسکینر(2) (1954) به عنوان یکی از نظریه پردازان رفتارگرایی این اندیشه را که مدتی به فراموشی سپرده شده بود را از نو مطرح کرد و با پیوند دادن آن به پشتوانه‌های نظری  روشی نوآورانه به نام «یادگیری برنامه‌ای» (3) را بنیان نهاد. آموزش برنامه‌ای را از جمله روش‌های مستقیم مستقل از معلم است که بر مبنای اصول زیر طراحی شده است:

  1. ارائه مطالب درگاه‌ها یا مراحل کوچک
  2. پاسخ‌دهی فعال یادگیرنده
  3. تقویت فوری از راه دریافت بازخورد
  4. سرعت شخصی یادگیرنده در جریان یادگیری

    در این چهار چوب ماشین آموزشی اختراع ودر پی آن یادگیری برنامه‌ای  به عنوان یک «روش جدید آموزشی» به نظا م های آموزشی معرفی گردید. پس از این تحول، نظام‌های آموزش فردی با تأکید بر تسلط‌یابی دانش‌آموزان به عرصه آموزش معرفی و به دنبال آن با ورود نسل‌های دوم و سوم رایانه، آموزش براساس کامپیوتر (CBI) (4)که در برگیرندة اصول یادگیری برنامه‌ای و نظام آموزش فردی است به تدریج رونق و گسترش یافت. به این ترتیب و در تقابل با انگارة سنتی از آموزش و یادگیری، نظام‌های آموزش فردی، آموزش براساس کامپیوتر ،آموزش مبتنی بر اینترنت وآموزش از طریق شبکه وب  پا به عرصه نظام یاد گیری نهاده اند.

 صاحب نظران بر این باورند ؛ نظام‌های نسل اول رایانه بر مبنای نظریات رفتارگرایانه یعنی؛ پاسخگویی، مشاهده پذیری و تقسیم مفاهیم پیچیده به اجزاء کوچک‌تر و قابل فهم‌تر پی‌ریزی شده است. از نظر آنان یکی از ویژگی‌های برجستة رایانه‌های نسل اول افزایش و بیشینه کردن آزادی و استقلال عمل یادگیرندگان است. دانشجویان مجبور نیستند تا تاریخ مشخص منتظر شروع درس باشند و همچنین ملزم  به رعایت روند زمانی معین و مورد انتظار نیستند.

یادگیرندگان در چارچوب ظرفیت موجود رایانه و به صورت منفرد فعالیت‌های یادگیری خود را انجام می‌دهند و با سرعت دلخواه خود به یادگیری و انجام آزمون‌ها و امتحانات می‌پردازند. باید توجه داشت در گذشته، ماشین و کامپیوتر به عنوان یک واحد منفرد و حتّی در شکل تکامل یافته‌تر، به شکل تجمعی از کامپیوترها در یک مکان، به عنوان وسیله‌ای برای یادگیری به کار می‌رفته است. اما امروزه تحت تأثیر اهمیت دانش و اطلاعات و همچنین گسترش فزایندة فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات و همگرایی آن با رایانه‌های قدرتمند و تأثیر این دو بر یکدیگر، شیوه‌های نوینی از آموزش و یادگیری، فراتر از زمان و مکان  پیش پای انسان نهاده شده است.

در شرایط جدید فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات، اینترنت وشبکه وب هم زمان با گسترش نظریه‌های شناختی ونفوذ نظریه‌های جدید یادگیری در صدد تغییر بنیادین در  فرایند آموزش ویاد گیری و ساختاروشیوه‌های  کلاس‌های سنتی هستند. به نظر می‌رسد نظریه‌های جدید یادگیری والگو های نوین مربوط به «آموزش و یادگیری» و «فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات»، دارای مقاصد و مرزهای مشترکند که مهمترین آن «محور قرار دان نقش یادگیرنده در جریان یادگیری»، «تقویت کنش بین معلم و یاد گیرنده» و «معرفی شیوه‌های متنوع و کیفی برای آموزش و یادگیری» است.

  


1.Testing machine

2 . Skinner

3 . Programme learning

4. Computer Based Instruction