رمضان از منظر ارتباطات آئینی

رمضان از منظر ارتباطات آئینی

مقدمه: تقویم زندگی ما با آئین‌ها علامت گذاری شده است. رمضان نیز یک اتفاق آئینی در روال عادی زندگی ماست. اتفاقی که سبک زندگی روزانه را تغییر می‌دهد و از سوی دیگر نوعی زندگی شبانه را نیز بنیان می‌نهد.

دکتر عبدالله گیویان در گفتاری، رمضان را از منظر ارتباطات آئینی بررسی کرده است.

 

 آئین ها رفتارهای منظما تکرار شونده ای هستند که تقویم زندگی انسانها را علامت گذاری می کنند. از 12 ماه سال یک ماه ماه خداست. معنای آن این است که خود رمضان یک اتفاق آئینی است، در بین 12 ماه عادی سال.

 یکی از ویژگی هایی که تحلیگران آئین و به ویژه آئین های ارتباطاتی بر آن تاکید می کنند نقشی است که آئین در ایجاد یگانگی بین عینیت و ذهنیت ایفا می کند که این مورد در رمضان به خوبی قابل مشاهده است.

طبیعت متعلق به جسم است بنابراین با نخوردن و نیاشامیدن که کاری خلاف طبیعت است انسان از طبیعت به حوزه فرهنگ رانده می شود. البته باید عنوان کنم تفکیک فرهنگ و طبیعت تفکیکی است که لوبی اشتراوس مردم شناس و جامعه شناس فرانسوی قائل شد و گفت هرچه انسان ها از زندگی طبیعی فاصله می گیرند به زندگی فرهنگی نزدیک می شوند. وی در نگاه ساختارشناسانه و ساختارگرایانه خودش به زوج های متضاد بین طبیعت و فرهنگ قائل بود و در مثال معروف خودش که با گوشت است؛ به تفاوت گوشت خام و گوشت پخته اشاره داردو می گوید گوشت خام مربوط به دوران طبیعی انسان است و گوشت پخته با شیوه های مختلف پخت آن مربوط به دوره فرهنگی شدن انسان است.

 نکته جالب در مورد رمضان هم این است که انسان برای مشارکت در این آئین محکوم می شود به اینکه جسمانیت خودش را از جسمانیت محروم کند. یعنی نفی محکمی برجنبه های طبیعی انسان برای تقویت جنبه های معنایی او بزند. این اتفاق که در این ماه رخ می دهد با نشانه های معینی در زندگی روزمره مردم علامت گذاری می شود. در همین ماه اذان صبح یک اتفاق آئینی و یک آئین ارتباطی است برای اینکه به همه اعلام شود که از هم اکنون یک سبک رفتاری خاص از شما مورد انتظار است اذان مغرب نیز یک آئین ارتباطی است. همیشه مردم برای نماز خواندن در 11 ماه سال متکی به این آئین ها هستند اما اکنون یک معنای اضافه ای بر آن وجود دارد. از اذان صبح نمی توانید بخورید و بیاشامید و پس از آن برای خوردن و آشامیدن آزاد هستید. این آئین که خصلت های ارتباطی زیاد دارد مثل ارتباط خود با خود است. ارتباط فردی است منتهی شما در اینجا این فرد را یک فرهنگ در نظر بگیرید. به این ترتیب 24 ساعت روز 24 ساعت تعریف شده می شود. از لحظه ای که اذان صبح می شود تا اذان مغرب و زندگی شبانه ای که تا سحر ادامه پیدا می کند. در جامعه ما به صورت سنتی ترنا بازی امکانی بوده که در قهوه خانه فراهم می شده و این قهوه خانه محلی می شده برای اینکه اگر بر اثر روزه حرکت کم تر بین مردم اتفاق می افتاده این بازی تلطیفی برای آن باشد. در کنار همین ها می بینید که آئین های دیگر دینی در جامعه جاگیر می شود. تکایا، حسینیه ها و مساجد  به محل های تجمع و گردهمایی تبدیل می شوند. درست برخلاف روزهای عادی سال که مساجد تعطیل هستند. در روزهای ماه رمضان این محل ها با مردم و با مراسم خاصی به هم پیوند می خورند و مجددا نقش ارتباطی خود را ایفا می کنند. در جامعه جدید ما نیزهم اکنون آئین ها یا اشکال آئینی نوظهوری متناسب با این اتفاق در حال رخداد است . بازبودن سینماها از افطار تا سحر یکی از این اتفاق هاست که درواقع این نوعی نشانه هویتی است بنابراین این موارد ویژگی های آئینی است که به گونه ای نقش خودشان را در شیوه عادی و مولوف و جاری زندگی وارد می کند.