سال 2000 تحقیقی انجام شده بود که مردم چگونه وب سایتها را میبینند. نتیجه این بود که مردم عمدتاً اول، متون را میبینند و نه تصاویر و گرافیکها، چیزی که منطقی هم به نظر میرسد. تحقیقات دیگری از جمله تحقیق یاکوب نیلسن (Jakob Nielsen) نیز نتایج این تحقیق را تایید کردند. این مساله نشان میدهد که با وجود همه قابلیت های موجود و ممکن در وب سایت ها، هنوز متن مهمترین چیز است.
همانطور که میدانیم، پایه خبرنویسی و مبنای همه سبک های خبری «هرم وارونه» است، سبکی که در آن مهمترین قسمت خبر در ابتدا قرار میگیرد و مستلزم این است که خبرنگاران به سؤالات مشهور چه کسی، چه چیزی، کجا، چگونه، چه زمانی و چرا در خبر توجه کنند. در وب هم اصل همین است با کمی تفاوت که ریشه در خصوصیت وب دارد.
تحقیقات نیلسن نشان داد که مخاطبان وب سایتها مطالب را نمی خوانند بلکه اسکن میکنند. بنابراین برای خبرنویسی در وب نقاط ورود متعدد به خبر را به کار ببرید. تیتر، لید، تیتر فرعی میتوانند به خوانندگان وب سایتها این فرصت را بدهد که آنچه را میخواهند از خبر به دست بیاورند و در ذهن شان بماند. در وب شما باید نگارش استعاره ای و به اصطلاح زیبا را رها کنید و عصاره و اساس خبر را بگویید و جایی که لازم است و به خبر حس میدهد، برخی جزئیات را اضافه کنید.
نکته جالب این است که یکی از ترجیهات نیلسن برای نوشتن در وب، سبک هرم وارونه است. برای توضیح بیشتر چرایی این موضوع ساختار سبک هرم وارونه را مرور میکنیم و برخی ملاحظات را متذکر میشویم که شما باید در نوشتن برای وب لحاظ کنید.
تیتر
نوشتن تیتر یکی از مهارتهای اساسی خبرنگاران است اما اکثر آنها تسلط کافی در این زمینه ندارند. تیترها پیچیده اند چون کارکردهای متعددی در خبر دارند که باید در فضایی کوچک به عهده گیرند. تیترها باید توجه مخاطب را جلب کنند و به روشنی به مخاطب نشان دهند که در خبر چه خبر است. البته تنها تکرار لید نباشند.
به اجمال و در یک نگاه کلی، خبر و تیترش را میتوان در دو بخش خیلی مهم خلاصه کرد. اول اینکه چه چیزی جدید (new) است. این چه اطلاعاتی است که مخاطب قبلاً نداشته و حالا نیاز است که بداند؟ و دوم اینکه چه چیز خبر برای گفتن جالب است. این همان چیزی است که تیتر درست (accurate) را به تیتری بزرگ تبدیل میکند.
نکته جالب در مورد تیترنویسی و هر نوشته دیگری در وب، تضاد بامزه ای است که وجود دارد. در وب شما هر چقدر که فضا بخواهید در اختیار دارید. نه مثل اندازه صفحه کاغذی محدودیت دارد و نه مثل زمان بخش خبری تلویزیون فرصت محدود است، فضای مجازی همچون کهکشانی در پیش روست. اما در عین حال، نویسنده وب باید بیش از دیگر رسانه ها ملاحظه فرصت و فضا را بکند چون مخاطب وب قرار نیست خیلی وقت بگذارد. مخاطب روزنامه مینشیند تا روزنامه ای که در دست دارد را بخواند اما مخاطب وب با یک کلیک دنیای پیش روی خود را عوض میکند. بر این اساس، تیتر خوب در وب اغلب به تیتری گفته میشود که از نظر اندازه کوچک تر از تیتری باشد که برای همان خبر در روزنامه استفاده میشود.
لید
دومین مساله لید است. خوشبختانه در وب کمی آسانتر است چون در وب معمولاً توقع این است که صریح تر باشیم پس فضای کمتری برای بروز خلاقیت ادبی وجود دارد.
لید یک خبر باید بیش از هر چیز و پیش از هرچیز مهمترین قسمت خبر را ارائه دهد اما تفاوت کوچکی که در لیدنویسی برای وب و روزنامه وجود دارد این است که کاربران وب بی صبر و حوصله و دمدمی مزاج و بی ثبات هستند. آنها اگر بلافاصله مطلب مورد علاقه خود را پیدا نکنند جای دیگری را کلیک میکنند. خوانندگان وب عمدتاً به دنبال مطالب خاص هستند در حالیکه خوانندگان روزنامه به دنبال تامل کردن و سبک سنگین کردن خبر هستند. بر همین اساس لید روزنامه میتواند غیر مستقیم باشد و آرام به اصل موضوع حرکت کند اما در وب این قابلیت و انعطاف وجود ندارد و لید باید کوتاه، کاملاً صریح و دقیقاً متناسب با اصل موضوع باشد.
اما به هرحال لید با هر انعطافی باید متناسب با موضوع خبر باشد. هر مطلبی در بدنه خبر باید موضوعی که در لید برجسته شده را پی گیری کند. خبرچیزی است که هم جدید باشد و هم جالب. اگر رویدادی یکی از این دو شرط را نداشته باشد، وزن لازم برای خبر شدن را نمی یابد.
آسان ترین راه برای این که یک خبر جالب باشد، حتی در خبرهای کوتاه و مبتنی بر اصل موضوع (to-the-point) وب، این است که به آن صدا (voice) بدهیم. صدایی که خبرنگار وب به خبرش میدهد صدای کسانی است که خبر را میسازند و نه صدای خود خبرنگار. اما در روزنامه این امتیاز برای خبرنگار هست تا با قلمش صدای متمایزی را وارد خبرکند. بر همین اساس، نقل قول ها جایگاهی کلیدی در خبرنویسی وب دارند. نقل قولهای کسانی که خبر را ساخته اند. پاراگراف دوم و یا سوم باید نقل قولی باشد که فکت های خبری را با عبارتی احساسی و یا عبارتی مبتنی بر تجربه تایید میکند. نقل قول خوب در خبر مثل توپ صدا میکند. مستقیماً به لید مهر تایید میزند. خبر را جذاب میکند و خواننده را به صحت خبر مطمئن میسازد.
نات گراف (Nut graph) و بدنه (Body)
نات گراف پاراگرافی از خبر است که میگوید چه خبر است که رویدادی خبر شده است. به عبارت دیگر چرا خبر مهم است. با تیتر و لید، خبر آغاز میشود. اولین نقل قول به خبر اهمیت میدهد. بعد نات گراف میآید و کارش این است که به مخاطب نشان بدهد چرا این یک خبر مهم است. این معمولاً چهارمین و یا پنجمین پاراگراف خبر است. از این نظر نیز تشابهات زیادی بین نوشتن برای وب و روزنامه وجود دارد با این تفاوت کوچک که نوشتن برای وب باید مستقیم تر و موجزتر از گزارش ها و خبرهای روزنامه باشد. این مهم در مورد نوشتن متن یا بدنه خبر هم صدق میکند. بدنه یا متن خبر سرشار از فکت ها و نقل قول هایی است که نشان میدهند رویداد توسط چه کسی، چرا و چگونه و ... اتفاق افتاده است و این فکت ها از برجسته ترین و موثرترین شروع میشود و به سمت کم اهمیت ترین فکت ها ادامه مییابد. دشواری نگارش برای وب این است که خبرنگار به دلایلی که پیشتر برشمردیم با مخاطبی بی حوصله روبروست و باید به درستی تصمیم بگیرد چه عباراتی را کوتاه کند و چه کلماتی را حذف کند. راز وب نویسی درست، کوتاه نویسی درست است.
منبع:
این مطلب ترجمه و تلخیصی از فصل پنجم کتاب «خبرنگاری همگرا» است:
- Quinn, Stephen; Flilak, Vincent (2005), Convrgent Journalism- An Introduction: Writing and Producing Across Media, London, Focal Press.