خبرنگاری شبکه‌ای

خبرنگاری شبکه‌ای

اگر این اصل بدیهی را درک کنیم که صنعت خبر و حرفه خبرنگاری همیشه فرزند زمان خود است؛ بی شک به تدریج و در آینده ای نه چندان دور این صنعت را باید در جامه جدیدی دید: رسانه‌های اجتماعی.
اقبال رو به رشد و جهانی به این رسانه‌ها، باعث شده است رسانه‌های اجتماعی خود را به صنعت خبر تحمیل کنند. این تاثیر پر رنگ هم از جهت سازمان رسانه‌ای، هم در حوزه ساز و کارهای حرفه خبرنگاری و هم در فرهنگ و آیین مصرف خبری قابل بحث و بررسی است.

در این جستار یکی از این جامه‌های نو را به اجمال معرفی می‌کنیم: خبرنگاری شبکه‌ای. 

با دامن گستری و جهانگیری اقبال به رسانه های اجتماعی، الگوهای ارتباطی پویا و پیچیده ای شکل می‌گیرند و به تدریج بر ساختارهای رسانه‌ای و ساز و کارهای خبرنگاری تاثیر می‌گذارند. به عبارت دیگر، خصوصیت شبکه‌ای ارتباطات در رسانه‌های اجتماعی، یک ساختار شبکه‌ای به خبرنگاری می‌دهد که در آن تمرکز زدایی و غیر خطی بودن پارامترهای اصلی خبرنگاری در آغاز قرن بیست و یکم است. پایه‌های این فرهنگ خبرنگاری الگوی ساختاری است از آنچه خبرنگاری شبکه‌ای خوانده می‌شود.

  

مفهوم خبرنگاری شبکه‌ای


مفهوم «شبکه» و اصطلاح «خبرنگاری شبکه‌ای» بی اختیار آرای کاستلز در مورد جامعه شبکه‌ای را به یاد می‌آورد. او به عنوان نتیجه گیری از جلد نخست کتاب عصر اطلاعات می‌نویسد «به عنوان روندی تاریخی، کارکردها و فرایندهای مسلط در عصر اطلاعات هر روز بیش از پیش پیرامون شبکه ها سازمان می‌یابند. شبکه ها ریخت اجتماعی جدید جوامع ما را تشکیل می‌دهند و گسترش منطق شبکه‌ای تغییرات چشمگیری در عملیات و نتایج فرایندهای تولید، تجربه، قدرت و فرهنگ ایجاد می‌کند. در حالی که شکل شبکه‌ای ساختار اجتماعی در دیگر زمان ها و مکان ها نیز وجود داشته است، پارادایم نوین تکنولوژی اطلاعات، بنیان مادی گسترش فراگیر آن را در سراسر ساختار اجتماعی فراهم می‌آورد. علاوه بر این، به نظر من این منطق شبکه‌ای عزمی اجتماعی ایجاد می‌کند که مرتبه آن از سطح منافع اجتماعی به خصوصی که از طریق شبکه بیان شده اند فراتر است: قدرت جریان ها از جریان های قدرت پیشی می‌گیرد.» (کاستلز، 543:1380)    

«هنریش» {1} معتقد است خبرنگاری شبکه‌ای را به عنوان یک پارادایم کلی برای ساختار پویا از فضای جهانی خبری باید دید که جای سیستم رسانه های سنتی را گرفته است. او توضیح می‌دهد که این تحول کاملاً شکل سازمانی رسانه ها را در کل سیستم رسانه ها تغییر می‌دهد و بر پلتفورم های توزیع خبر تاثیر می‌گذارد. در واقع خبرنگاری شبکه‌ای تبدیل می‌شود به یک «پرنسیپ» {2} پایه‌ای یا مبنایی که ساختار سیستم‌های خبرنگاری را در عصر دیجیتال تعریف می‌کند. عصری که در آن، سیستم بسته خبرنگاری جای خود را به سیستمی گشوده، شبکه‌ای، با تبادل اطلاعات پویا و دائمی می‌دهد. از این رو، او فضای خبرنگاری شبکه‌ای را فضای تسهیم اطلاعات معرفی می‌کند. فضایی که محدودیت بردار هم نیست. چراکه شبکه ها ساختارهای باز دارند به گونه ای که می‌توانند بدون محدودیت توسعه یابند به این معنی که با شبکه‌های دیگر ارتباط برقرار کنند و حلقه های جدید ایجاد کنند. (Heinrich, 2008: 5-6)

«آلوز» {3} معتقد است یکی از عناصر اساسی در اکوسیستم جدید صنعت رسانه، تغیر از سیستم «رسانه محور» {4} به سیستم «شخص محور» {5} است. به این معنی که در سیستم جدید هر شخص از این پتانسیل برخوردار است که مشارکت کننده باشد. او اصطلاح «پروسیومر» {6} را خلق کرده است که ترکیبی از تولید کننده {7} و مصرف کننده{8}است. این محقق معتقد است که ما وارد جامعه «پروسیومر» شده ایم، جامعه ای که در آن مصرف کننده خبر در عین حال تولید کننده هم است. (Gutiérrez, 2011)

«برونز» در کتاب اخیر خود به نام «وبلاگها، ویکی پدیا، زندگی دوم و فراتر از آن: از تولید به «پرودوسیج» {9} برای توضیح همین معنا اصطلاح «پرودو سیج» را خلق کرده است. اصطلاحی برای کاربر تولیدکننده اطلاعات و خبر بکار می‌رود. در این کتاب همانطور که از نامش بر می‌آید، برونز توضیح می‌دهد که چگونه با وجود وبلاگ ها، ویکی ها و دیگر رسانه های اجتماعی فضای تولید رسانه‌ای متحول شده است و دیگر شهروندان در کنار حرفه ای ها در فرایند تولید نقشی تعین کننده دارند. وی در این کتاب مثال های متعددی می‌زند، از جمله سایت «اوه مای نیوز»{10} کشور کره جنوبی را مثال می‌آورد که کاملاً توسط کاربران اداره می‌شود. (snurb, 2007)

در حقیقت، دیگر رسانه های سنتی، یکه‌تازان رقیب محیط رسانه‌ای نیستند بلکه در این ساختار، بلاگرها، خبرنگاران مستقل و همه به اصطلاح شهروند خبرنگاران {11} از تولیدکنندگان و بازیگران جدی این ساختار شبکه‌ای هستند.

البته مساله تنها امکان حضور شهروندان در تولید محتوای رسانه‌ای نیست؛ بلکه به بیان «هنریش» شبکه ها فضای حرفه‌ای خبرنگاری را تغییر می‌دهند و اشکال تازه ای از خبرنگاری را ایجاد می‌کنند. او معتقد است جریان خبری در این فضای جدید، متاثر از فرم تازه اتصال {12} است که پیوندی جدید و دائمی برقرار می‌کند بین خبرنگاران و منابع شان و همانطور که بین خبرنگاران و مخاطبین شان. (Heinrich, 2008: 2)

«باردوئل و دوز» {13} خبرنگاری شبکه‌ای را تغییر اساسی روابط میان خبرنگاران حرفه‌ای و شهروندان دانسته‌اند به گونه‌ای که حرفه خبرنگاری را به طور کلی از خود متاثر می‌کند. آنها خصوصیت عمده خبرنگاری شبکه‌ای را در همین تعادل قدرت میان تولید کنندگان محتوا و کاربران می‌دانند. آنها این تغیر رابطه را در سه سطح بررسی می‌کنند: فنی ، فرهنگی ـ اجتماعی و حرفه ای. در مورد سطح حرفه ای، روابط بین تولیدکننده و کاربر به سمت کاربر می‌چربد. در واقع ساخت سلسه مراتبی، تمرکزگرا با خصوصیات  پدرسالارانه در خبرنگاری سنتی جای خود را به فضای کاری شبکه‌ای می‌دهد. به نظر «باردوئل و دوز» خبرنگاری دارد به حرفه ای تبدیل می‌شود که نه به جمع ها {14} بلکه پیش و بیش از هر چیز به افراد{15} نه تنها به عنوان شهروندان، بلکه به عنوان مشتریان خدمات ارائه می‌کند. (Bardoel & Deuze, 2001)

از چنین منظری است که «جارویس» {16} ابراز عقیده کرده که « فکر می‌کنم اصطلاح بهتر برای آنچه خبرنگاری شهروندی می‌نامیم، خبرنگاری شبکه‌ای است.» وی ریشه طرح این خبرنگاری را طبیعت جمعی خبرنگاری امروز می‌داند و می‌نویسد که در فضای خبرنگاری شبکه‌ای، حرفه ای ها و آماتورها با هم کار می‌کنند و به هم لینک می‌دهند و ایده ها، دغدغه ها، پاسخ ها، و نظرگاه هایشان را با هم به اشتراک می‌گذارند. او توضیح می‌دهد آنچه ما رسانه‌های شهروندان می‌نامیم و آنچه ما خبرنگاری شهروندی توصیف می‌کنیم همان شرایط جدید خبرنگاری است که بواسطه خبرنگاری شبکه‌ای بوجود آمده است. (Jarvis, 2006) 

باید توجه داشت که خبرنگاری شبکه‌ای مساله فردا نیست بلکه به قول بکت «انتخابات عمومی بریتانیا در سال 2010 به طور مطلق نشان داد که خبرنگاری شبکه‌ای از راه رسیده است. فضای خبرنگاری مربوط به مبارزه انتخاباتی، نتایج و تبعات آن، به نحو قابل توجهی ترکیبی بود از خبرنگاری آن لاین و جریان اصلی  {17} و رسانه‌های حرفه‌ای و شهروندی.» «بکت» با بیان این‌که در آینده فرم های تازه ای از تولید خبر به وجود خواهد آمد، خبرنگاران، شهروندان و سیاستگذاران را فرا می‌خواند که در مورد کاربردهای امروز خبرنگاری برای جامعه، اقتصاد و اشخاص فکر کنند. او از لزوم کشف بازارهای جدید برای خبرنگاری و ارتقای شیوه های تولید خبر سخن می‌گوید و می‌نویسد «منظور من از خبرنگاری شبکه‌ای، سنتز خبرنگاری سنتی و فرم های در حال ظهور رسانه های مشارکتی است که با فناوری های وب2 مثل تلفن های موبایل، ایمیل ها، وب سایتها، وبلاگها، میکرو وبلاگ نویسی و شبکه های اجتماعی ممکن شده است. خبرنگاری شبکه‌ای به عموم شهروندان امکان می‌دهد تا از طریق وفور منبع دهی {18}، تعاملی بودن{19}، هایپر لینک کردن {20}، محتوای تولید شده توسط کاربر{21} و انجمن‌ها {22} در همه ابعاد تولید خبری درگیر شوند. خبرنگاری شبکه‌ای تولید خبر را از فرایند خطی از بالا به پایین به یک فرایند جمعی تغییر می‌دهد. البته همه تولید خبری شبکه‌ای نخواهد شد. همه شهروندان هم نمی خواهند برای زمان زیادی خبرنگاری کنند اما اصول شبکه‌ای به نحو گسترده ای در همه فرم های رسانه‌های خبری اعمال خواهد شد.» (Beckett, 2010: 3)

واقعیت این است که با وجود این دگرگونی ها و در این محیط متلاطم فناوری های رسانه‌ای و فضای حرفه ای متفاوت؛ سازمان های رسانه‌ای برای رقابت موثر باید طرحی نو درافکنند.

برای مثال «نیویورک تایمز» در کنار سردبیر پرینت برای نسخه چاپی، سردبیر رسانه‌های اجتماعی هم استخدام کرده است. مدیران نیویورک تایمز معتقدند که فیس بوک و توییتر دیگر آنقدر قدرتمند و تاثیرگذار هستند که باید آنها را در سازمان خبری خود جدی بگیرند. آنها معتقدند برای کامیابی در جهانی که به طور روزافزون در حال دیجیتالی شدن است حضور فعالانه در رسانه‌های اجتماعی گریزناپذیر است. در حال حاضر نیویورک تایمز در سایت تویتاهولیک {23} که در آن صد توییت برتر را بر اساس تعداد دنبال کننده ها را معرفی می‌کند، در رتبه 35 قرار دارد. جان لندمن {24} در ایمیلی به اعضای تحریریه برای معرفی سردبیر جدید رسانه‌های اجتماعی گفته است «امروزه مخاطبان دیگر کار ما را تنها از طریق صفحه اصلی{25}و یا خرید روزنامه نمی بیند بلکه از طریق یاداوری ها و سفارش های {26} دوستان و همکارانشان دنبال می‌کنند. پس خیلی مهم است که بیاموزییم چگونه این افراد را بیابیم و به خوبی خدمات ارائه کنیم. در عین حال خیلی از ما از شبکه‌های اجتماعی برای یافتن منابع، ایجاد تماس و ارتباط و گرفتن اطلاعات استفاده می‌کنیم.» (parr, 2009)

در زمانه‌ای که به تدریج سازمان های رسانه‌ای بیشتری رسانه‌های اجتماعی را در سازوکارهای خبری خود می‌پذیرند؛ باید دانست که غفلت از این فضا، فرهنگ و فرم‌های حرفه‌ای، یک سازمان اسیر در شکل‌‌های رسانه‌های سنتی را به انزوا می‌کشاند.

 

منابع:

 

1ـ کاستلز، مانوئل (1380). عصر اطلاعات (جلد اول). مترجمان: علیقلیان، احد؛ خاکباز، افشین. تهران. طرح نو، چاپ اول.

 

2-  Beckett,Charlie(2010)THE VALUE OF NETWORKED JOURNALISM. [online] Available:

http://www2.lse.ac.uk/media@lse/POLIS/documents/Polis%20papers/ValueofnetworkedJournalism.pdf

[date accessed: 22/04/2011]

3- Deuze, Mark & Bardoel, Jo  (2001). NETWORK JOURNALISM': CONVERGING COMPETENCES OF OLD AND NEW MEDIA PROFESSIONALS. [online] Available:

http://jclass.umd.edu/classes/jour698m/BardoelDeuze+NetworkJournalism+2001.pdf

[date accessed: 17/06/2011]

4- Gutiérrez, Estrella (2011)  . The Ethics of Social Networking for Journalists. IPS (inter press service) web site. [online] Available:

http://ipsnews.net/news.asp?idnews=54277

[date accessed: 14/02/2011]

5- Heinrich,  Ansgard (2008) Network Journalism: Moving towards a Global Journalism Culture. Paper delivered to the RIPE conference in Mainz, October 09-11, 2008

'Public Service Media for Communication and Partnership'. [online] Available:

http://ripeat.org/wp-content/uploads/2010/03/Heinrich.pdf

[date accessed: 24/06/2011]

6- Jarvis, Jeff (2006).'networked journalism'. in Buzzmashine. Published online july 5, 2006. [online] Available:

http://www.buzzmachine.com/2006/07/05/networked-journalism/

[date accessed: 04/06/2011]

7- Parr,  Ben (2009). The New York Times Hires a Social Media Editor; Does It Need One?. [online] Available:

http://mashable.com/2009/05/26/nyt-social-media-editor/

[date accessed: 14/04/2011]

8- Snurb, ? (2007). Welcome to Produsage.org. [online] Available: http://produsage.org/

[date accessed: 17/06/2011]

----------------------------------------------------------

{1} Heinrich

{2}principle

{3}Alves

{4} media-centred

{5} person-centred

{6}prosumer

{7} producer

{8} consumer

{9}Blogs, Wikipedia, Second Life, and Beyond: From Production to Produsage

{10} oh! My news

{11} citizen journalist

{12}connectivity

{13}Bardoel & Deuze

{14}collectives

{15}individuals

{16}Jarvis

{17}mainstream

{18}crowd-sourcing

{19}interactivity

{20}hyper-linking

{21}user-generated content  

{22}forums

{23}http://twitaholic.com

{24}Jon Landman

{25}homepage

{26}alerts and recommendations