حقارت دیکتاتور از نمای بالا

نمایش خشونت در رسانه‌ها / پرونده

حقارت دیکتاتور از نمای بالا

جهان در یک دهه اخیر شاهد رخدادهای خبری فراوانی بوده است. واقعه 11سپتامبر و در پی آن تهاجم آمریکا به افغانستان و عراق و تا این اواخر که انقلاب های مردمی در کشورهای عربی اتفاق افتاد فرصتی بود تا رسانه های خبری،عکاسان و خبرنگاران خود را برای پوشش اخبار ، رویدادها و درگیری ها به منطقه بفرستند.

عکاسان و خبرنگاران مختلفی که هر کدامشان با سبک و نگاه خاص خود و رسانه مطبوعشان به انعکاس این رویدادها پرداخته و تلاش کردند تا آخرین و اختصاصی ترین  عکس ها و خبرها را برای مخاطبان و افرادی که اخبار مرتبط با این رویدادها را دنبال می کنند ، تهیه و انتشار دهند.

وجود عناصری چون تازگی اخبار در کنار صحت و سرعت انتشار،رقابتی سنگین بین رسانه ها بوجود آورده است تا جایی که تأخیر چند دقیقه ای در انتشار خبر یک اتفاق بر اعتبار یک رسانه خدشه وارد می کند.اعتراضات مردمی در لیبی که در پی اعتراضات مردمی مصر شکل گرفت نیز از مواردی بود که رسانه ها علاقمندی زیادی برای پوشش حوادث و اخبار آن از خود نشان دادند.هر رسانه بسته به سیاست های کلان و رویه جاری خود اقدام به انعکاس رخدادهای این اعتراض ها نمود که البته در برخی موارد تا حدودی تحت تاثیرعوامل برون سازمانی  قرار می گرفتند که به طور مثال می توان به انعکاس تهاجمات ناتو و کشته شدگان غیر نظامی اشاره کرد.اوج پوشش رسانه ای این درگیری ها مربوط به روز دستگیری و کشته شدن سرهنگ معمر قذافی بود تا جایی که رسانه ها با گستردکی و فوریت اقدام به انتشار این اتفاق کردند.

روزنامه وطن امروز نیز به عنوان یک رسانه فراگیر مکتوب که در 9ماه اخیر اقدام به پوشش جنبه های گوناگون انقلاب مردم لیبی می کرد عکس یک خود را به این مهم اختصاص داده و دو استراتژی را برای انتخاب عکس در پیش گرفت.نخستین استراتژی مربوط به انتشار عکس هایی از لحظه دستگیری قذافی بود. عکس هایی که نشان می داد سرهنگ در دست انقلابیون گرفتار شده و در حال التماس می باشد ولی از آنجایی که این عکس نسبت به عکس هایی که از جنازه قذافی منتشر شده بود از اهمیت کمتری برخوردار بود از این تصمیم صرف نظر شد.دومین استراتژی انتشار تصاویری از جنازه سرهنگ بود که البته با در نظر گرفتن اهمیت کشته شدن دیکتاتور لیبی،انتخاب این استراتژی معقول تر به نظرمی رسید.حال که قرار به انتشار عکسی مرتبط با سرهنگ وکشته شدن او بود  عکسی باید انتخاب شود که در کنار اطلاع رسانی صحیح از کشته شدن معمر قذافی ، اطلاعاتی نیز از شرایط موجود به مخاطب منتقل کند. عمده عکس های منتشر شده در خروجی خبرگزاری ها مربوط به شادی مردم لیبی در خیابان ها و صحنه هایی از جنازه قذافی در سردخانه بود و از آنجایی که مخاطب علاقمند است منشاء اصلی خبر را ببیند پس تصمیم بر آن شد که شادی مردم در خیابان ها حذف شده و تمرکز بر عکس جنازه باشد .عکس های جنازه قذافی نیز به دو شکل منتشر شده بود ، تعدادی از عکس ها که چهره ای خون آلود به همراه شدت جراحات را نشان می داد و عکس هایی بسیار خشن بود و احتمال داشت تاثیر منفی بر مخاطب روزنامه داشته باشد که قشرهای گوناگونی را شامل می شود  و همچنین تعدادی عکس که تا حدودی جنبه های خشونت بار کمتری داشتند . بنابراین باید عکسی را انتخاب می کردیم که چند نکته را شامل می شد ؛ اول اینکه با توجه به آخرین خبرها  که حاکی از کشته شدن سرهنگ بود باید عکس جنازه قذافی انتخاب می شد.دومین نکته که خود را ملزم به رعایت آن می دانستیم آن بود که عکس انتخابی  صحنه ای مشمئزکننده نباشد. به عبارتی  عکس تکان دهنده ای نباشد که تاثیر ناخوشایندی بر مخاطب داشته باشد .البته 'کلی مک‌براید' کارشناس اخلاق در مرکز آموزش روزنامه‌نگاری انستیتوی 'پوینتر' در سنت پترزبورگ در فلوریدا می‌گوید: «در طول 10 سال گذشته استانداردهای جوامع به سمت امکان انتشار تصاویر وحشتناک‌تر گرایش پیدا کرده است.» با همه این اوصاف ترجیح دادیم در روزنامه عکس وحشتناک و خشن را به عنوان عکس اول انتخاب نکنیم و نکته بعدی رعایت اصول بصری درتصویر بود که خبر و مفهوم موجود در سوژه با کمک عناصر بصری منتقل شود.عکس های موجود ؛ عکس هایی بودند که توسط خبرگزاری های خارجی مخابره شده بودند و همین امر امکان انتخاب عکس را برای ما محدود تر می کرد چرا که عکس اختصاصی در اختیار نشریه های ایرانی قرار نداشت و حتی روزنامه هایی  که عبارت اختصاصی را در کنار عکس خود ذکر کرده بودند نیز اختصاصی خودشان نبود.عکسی که برای استفاده در صفحه اول روزنامه انتخاب شد جنازه قذافی را در شرایط مناسبی از لحاظ خون آلود بودن و وحشتناک بودن نشان می داد. با این عکس ما به مخاطب اطلاع رسانی می کردیم که این دیکتاتور کشته شده است اما مهمترین عنصری که به لحاظ بصری در این عکس مشهود است  زاویه دید عکاس است که از نمای بالا به سوژه خود نگاه کرده است و همانطور که می دانیم نمای 'Highe angel' نشان دهنده کوچک بودن و حقارت سوژه است و به عبارتی ما با انتخاب این عکس  تاکیدی دوباره بر سرنوشتی داشتیم که در انتظار دیکتاتور هاست. البته بودن پاهای افرادی که به تماشای جنازه ایستاده اند در درک بهتر مفهوم به مخاطب کمک زیادی می کند اما همیشه و در همه حال می باید توجه داشت که اطلاع رسانی در عکاسی خبری بر عناصر بصری و هنر عکاسی ارجحیت دارد و نباید مخاطب را درگیر عناصری کرد که او را از درک بهتر مفهوم عکس دور کند. توجه به عناصر بصری باید برای درک بهتر مفهوم عکس باشد که تاحدودی تلاش کردیم  عناصر بصری موجود در عکس به درک بهتر مفهوم آن کمک کند؛ زیرا به این دیدگاه 'لری نایسوندر' از دبیران سابق -نشنال جئوگرافیک - باور داریم که  هر چه بیشتر بتوان توجه بیننده را به عکس جلب کرد و او را در مورد آنچه می بیند به تفکر واداشت، در انتقال مقصود و هدف موفق تر خواهیم بود.

 

 

وطن امروز

لطفا برای دیدن عکس در اندازه بزرگتر، روی آن کلیک کنید.

 

 

 


 

پرونده خشونت در رسانه ها