اخلاق روزنامهنگاری-3
اخلاق در روزنامهنگاری مبحث بسیار گسترده ای است . اما به جرات می توان گفت حفظ حریم خصوصی یکی از مهمترین و چالش انگیز ترین مباحث اخلاق روزنامهنگاری است که طی سه دهه اخیردر جامعه ما نیز موضوع نقد ونظر محافل حقوقی و آکادمیک و نیز محل نزاع و کشمکش اهالی رسانه با دستگاه قضایی و انتظامی بوده است...
بهاره جلالوند-اخلاق در روزنامهنگاری مبحث بسیار گسترده ای است . اما به جرات می توان گفت حفظ حریم خصوصی یکی از مهمترین و چالش انگیز ترین مباحث اخلاق روزنامهنگاری است که طی سه دهه اخیردر جامعه ما نیز موضوع نقد ونظر محافل حقوقی و آکادمیک و نیز محل نزاع و کشمکش اهالی رسانه با دستگاه قضایی و انتظامی بوده است. استاد «علی اکبر قاضی زاده» در یکی از کارگاه های نخستین همایش رسانه و حقوق شهروندی مساله چگونگی حفظ حریم خصوصی در رسانه ها را مورد بررسی قرار دادهاست که در ادامه با هم می خوانیم.
سئوال های مهم
یکی از نکاتی که در اخلاق روزنامهنگاری بر آن خیلی تاکید میشود حفظ حریم خصوصی است. خوشبختانه این مسئله در جامعه ما مصداق کلی پیدا نکرده است ولی به تازگی آثاری دیده میشود که در بحث حریم خصوصی قرار میگیرد. در این جا سئوالاتی مطرح است مانند اینکه یک روزنامه نگار تا چه حد میتواند وارد حریم خصوصی دیگران شود؟ آیا روزنامه نگار حق دارد وارد حریم خصوصی سیاست مداران،هنر پیشه ها ،ورزشکاران و. . . شود؟ روزنامه نگار از نظر اخلاقی این حق را دارد که برای راضی کردن مخاطب از زندگی درونی سوژه ها خبر، فیلم،عکس و. . . تهیه کند؟ این ها سئوالاتی هستند که همواره در پیش روی روزنامه نگاران قرار دارند.
یک مثال ساده
شاید شما هم این موضوع را به یاد داشته باشید که «پرنس دایانا» وقتی تصادف کرد و جانش را از دست داد که مشغول فرار از دست یک روزنامه نگار بود که با دوربین دنبالش میدوید. این مثال در بحث اخلاق در روزنامهنگاری و حریم خصوصی قرار میگیرد. البته باید این نکته را یادآور شد که در کشور ما هنوز به این شکل حریم خصوصی افراد مشهور زیر پا گذاشته نشده است.
حریم خصوصی مختص انسان
فلاسفه و جامعه شناسان بر این باورند که انسان تنها جانداری است که حریم خصوصی دارد و برای هیچ جاندار دیگری حریم خصوصی وجود نخواهد داشت. همه انسان ها دوست دارند وقتی در خانه شان را میبندند این احساس را داشته باشند که زندگی متعلق به خودشان را دارند و کسی به آن وارد نمیشود. حریم شخصی در اروپا و آمریکا سال های سال است که به شدت آسیب پذیر شده و روزنامه نگاران، عکاسان وفیلمبرداران در خصوصیترین زوایای خلوت زندگی شخصی چهرههای سینمایی، سیاسی و اجتماعی وارد میشوند. قدیمی ترین مثال در رابطه با حریم شخصی، به ماجرای روابط میان «ژاکلین کندی» (همسر کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا) با «اناسیس» بر میگردد. قضیه از این قرار بود که عکاسی از پنجره ای در هتل از روابط میان این دو نفر در ساحل عکس تهیه کرده بود و این عکس ها در آن زمان در جامعه غوغایی به پا کرد. بازهم این جا یک سئوال پیش میآید که آیا شخصی که توسط رای مردم به جایی رسیده است میتواند حریم خصوصی داشته باشد؟
مثال های بیشتر
بحث حریم خصوصی برای افراد تراز اول جامعه زمانی مطرح شد که وزیر فرهنگ انگلستان متهم به یک رسوایی اخلاقی شد. آیا وزیری که خودش متهم به فساد اخلاقی میشود میتواند بچه ها را به درستی از نظر آموزشی و پرورشی هدایت کند؟ خوب با این مثال ها متوجه میشویم که حریم خصوصی ،بحث بسیار دقیقی است و برخی میگویند افرادی که از منابع عمومی و دولتی حقوق و موهبت هایی دریافت میکنند دیگر نمی توانند حریم خصوصی داشته باشند. حتی هنرپیشه هایی که دستمزدهای کلان میلیونی دریافت میکنند نمی توانند ادعای حریم خصوصی کنند به علاوه کسانی که خودشان حرمت حریم خصوصی شان را نگه نمی دارند نیز، نمی توانند ادعا کنند که به حریم خصوصی آن ها احترام گذاشته شود. وقتی مدیر کل یک اداره به خودش اجازه اختلاس میدهد به طور تلویحی به ما میگوید که من حریم خصوصی ندارم و وارد حریم عمومی شده ام. بنابراین روزنامه نگاران و حتی غیر روزنامه نگاران میتوانند وارد حریم خصوصی این افراد شوند.
شکستن حریم خصوصی برای شهرت
همچنین افرادی وجود دارند که به صورت داوطلبانه و برای کسب شهرت میخواهند دیگران وارد حریم خصوصی آن ها شوند، در چنین شرایطی نمی توان روزنامه نگار را سرزنش کرد که چرا وارد حریم خصوصی چنین شخصی شدی که خودش تمایل به این کار دارد. بنابراین حریم خصوصیاش زمانی محترم است که صاحب حریم خصوصی هم دارای احترام باشد، یعنی خودش بخواهد حریم خصوصی را حفظ کند. یک تئوری در جهان رسانه ای غرب وجود دارد که میگوید هر کسی که از اموال عمومی زندگی اش را میگذراند حریم خصوصی ندارد و میتوانیم به زوایای مختلف زندگی اش سرک بکشیم و از آن خبر و عکس تهیه کنیم. یک نکته مهم دیگر در رابطه با حریم خصوصی وجود دارد که کمونیست ها آن را رعایت میکردند و مدافع آن بودند ، آن ها اعتقاد داشتند وقتی یک مسئله عمومی پیش میآید حریم خصوصی بی معناست. یعنی وقتی سرنوشت مملکت، اقتصاد و سیاست مملکت در خطر قرار میگیرد خیلی بچگانه است که بگوییم وارد حریم خصوصی نشویم.
نگاهی به 2 دهه پیش
دو دهه پیش در اتحاد شوروی پیشین و چین اصلا محدودیتی در رابطه با حریم خصوصی وجود نداشت و پلیس و نیروهای امنیتی در هر ساعت از شبانه روز و در هر سطحی از شهروندان میتوانستند در را باز کنند و وارد خانه شوند و حریم خصوصی افراد را تفتیش کنند. اوج داستانی و تراژدیک حریم خصوصی در کتاب «جرج ارول» (1984) به زیبایی آورده شده است . در این کتاب زندگی به گونه ای است که آدم ها از طریق میکروفن و دوربین های مخفی بررسی میشوند و انگار افراد در یک اتاق شیشه ای کار و زندگی میکنند. با نگاهی به این کتاب میتوان دریافت که زندگی در نبود حریم خصوصی چه قدر میتواند دشوار باشد.
اعلامیه حقوق بشر
ماده 12 اعلامیه حقوق بشر به صراحت و روشنی داشتن حریم خصوصی را برای تمام انسان ها لازم و حتمی میداند و آن را جزء حقوق های اساسی اعلام کرده است. طبق این ماده همه انسان ها به شکل برابر حق دارند از حریم خصوصی خود بهره مند شوند .
تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها
«کارن سندرز» در کتاب خود در رابطه با حریم خصوصی به نکته مهمی اشاره کرده است . او میگوید در بخش دولتی افرادی به حریم خصوصی خودشان پافشاری میکنند که چیزی برای پنهان کردن دارند . در واقع نویسنده این کتاب میخواهد بگوید که اصرار بی منطق افراد به حریم خصوصی دلیلی است بر اینکه موضوعی برای پنهان کردن وجود دارد.
گفتار بعدی
آنچه آمد تنها بخش کوچکی از اخلاق روزنامهنگاری است، مباحث این حوزه بسیار گسترده است و همین مانع از آن میشود که در این گفتار به همه آنها بپردازیم، به همین دلیل بقیه مبحث اخلاق در روزنامهنگاری را در گفتار بعدی دنبال کنید.