تجاربی از المپیک برای خبرنگاران

تجاربی از المپیک برای خبرنگاران

سال 2000 اولین ماموریت خارج از کشور من برای المپیک سیدنی در استرالیا بود. شوق سفر، حق ماموریت و حضور در بزرگترین رویداد ورزشی جهان درآن زمان وصف ناپذیر بود! دوره کارشناسی ارشد ارتباطات را هم تازه تمام کرده بودم و آماده بودم با اتکا به دانش علمی و تجربه چندین ساله‌ام کار خوبی را برای واحد مرکزی خبر تهیه کنم. اما آنچه در میدان دیدم با تصورات من کاملا متفاوت بود. مهمترین نکته‌ای که روز اول تو چشم می‌زد فاصله زمانی ما با رسانه های مطرح جهان بود. گروه اعزامی خبرنگاران ایران همچنان با سیستم سنتی یادداشت برداری و فاکس و گزارش تلفنی (حالا آن زمان موبایل) مانوس بود ولی حریفان به تعداد زیاد با نوت بوک و استفاده از پدیده اینترنت و مزایای آن مثل پست الکترونیک و ارسال تصاویر ویدیوئی و عکس از همان داخل استادیوم مراسم افتتاحیه، منبع بقیه رسانه ها بودند و برتری خود را با استفاده از تکنولوژی برترشان دیکته کردند. این همان چیزی است که ما به آن می‌گویم سرعت و حفظ ارزش تازگی رویداد.

خاطرم هست می‌خواستم خبر همین مراسم افتتاحیه را برای تهران فاکس کنم با توجه با اختلاف ساعت تهران و سیدنی که حدود 7 ساعت بود تقریبا ده ساعت بعد از مراسم موفق به این کار شدم !؟ شاید عامل دیگری که در رتبه دوم مشکلات کار خبرنگاران ایرانی بود ندانستن زبان انگلیسی بود. بسیاری از همکاران و البته بنده در آن زمان به اندازه لازم و کافی تبحر در زبان نداشتیم و همین موضوع بسیاری از تاخیرهای کاری  را موجب می‌شد و سرعت عمل را از تیم های خبری می‌گرفت. جالب اینکه همکاران خبرنگار در آنجا تاکید می‌کردند برگردیم ایران برای تکمیل آموزش زبان فکری خواهیم کرد ! برای من این سفر اولین تجربه بین المللی بود آن هم در بزرگترین رویداد ورزشی جهان، آیا من و همکاران خبرنگاری مثل من باید اعزام می‌شدیم؟ در بین مربیان نکته‌ای هست و معتقدند المپیک جای باتجربه هاست در جایی که رسانه های معتبر جهان بهترین و با تجربه ترین خبرنگارانشان را که سابقه شرکت در چند دوره بازی‌های‌ جهانی و المپیکی دارند، می‌فرستند حضور افراد تازه کار برای هر رسانه ای یک تهدید جدی است. آشنایی با رشته های ورزشی، قهرمانان و تیمها و مربیان، توانایی خواندن جداول و پیگیری  وثبت رکوردها و کار کردن با سیستم های نرم افزاری  بازی‌ها برای تنظیم خبر و استفاده از اطلاعات  آن در خبرها و تصاویر ارسالی به رسانه مطبوع خود، از جمله معمولی ترین شرایط یک خبرنگار در عرصه بزرگی مثل بازی‌های‌ المپیک است.

در دوره سی ام المپیک در شهر لندن ایران هم 10 خبرنگار و 4 عکاس را اعزام می‌کند ( به جز گروه اعزامی صداو سیما ) انتخاب از طرف کمیته ملی المپیک صورت گرفته است. این‌که آیا کلاس‌های مدونی برای آشنایی خبرنگاران با شرایط کار و حتی پرداخت هزینه های خبری در مراکز رسانه‌ای المپیک (مثل هزینه اینترنت و ...)  برای همکاران اعزامی برگزار شده یا خیر، خبری ندارم ولی تجربه سفرهای مختلف به من می‌گوید در برخی فدراسیون ها، تنها یک کارگاه یا نشست کوتاه توجیهی گذاشته می‌شود و بس. پوشش خبری بازی‌های‌ المپیک برای بیشتر رسانه های جهان از اهمیت بالایی برخوردار است رسانه های ایران هم با هزینه های زیاد تلاش می‌کنند برای مخاطبان خود از این رویداد مهم سهمی داشته باشند اما من اشکال مهم کار رسانه های ایران را در کمبود نیروهای متخصص و آماده می‌دانم. افرادی که باید در دل و مسیر دانشگاه‌ها و مراکز و دوره های معتبرآموزشی کشور تربیت شوند. به طور مثال برای بازی‌های‌ این دوره از المپیک در لندن  بخش روزنامه نگاری کالج ارتباطات دانشگاه بوستون [1] آمریکا 14 نفر از دانشجویان خودش را برای پوشش خبری این مسابقات اعزام می‌کند جالب است که در معرفی توانایی های خبری آن‌ها می‌گوید این دانشجویان در بخش چند رسانه‌ای، تهیه و ادیت ویدئو (تصویر)، کار با شبکه های اجتماعی مثل توئیتر و وبلاگ نویسی آموزش دیده اند و قرار است در جنوب لندن دفترشان مستقر شود. این افراد دو هفته هم زودتر به لندن می‌روند تا با فضای بازی‌ها و ورزشگاه‌ها آشنا شوند و گزارش‌هایی هم برای رادیو و تلویزیون تهیه می‌کنند. به سادگی مشخص است که از دل این روش و برنامه آموزشی که قطعا هزینه زیادی هم خواهد داشت افرادی تربیت می‌شوند که تا سال‌های سال می‌توانند با این پایه علمی و عملی حرفه ای فاصله رسانه های خود را با سایر رسانه های جهان بیشتر و حفظ کنند آیا ما هم این گونه می‌توانیم عمل کنیم؟ آیا دانشگاه ها و رسانه های ما برنامه هایی برای این موضوع دارند هر چند به المپیک لندن چند روزی بیشتر نمانده ولی اگر همتی و برنامه ای باشد جام جهانی 2014 و المپیک 2016 برزیل هم  در راه است.

 

* مدرس دانشگاه و خبرنگار ورزشی


[1] -  Boston University's College of Communication (COM)-  www.bu.edu/com