در رویداد تلخ تیراندازی در کلرادو آمریکا که منجر به کشته شدن 12 نفر و زخمی شدن بیش از 50 نفر شد، همچون فجایع مشابه قبلی، فرم تازه ای از روزنامه نگاری در صنعت خبر جلوه گر شد...
اشاره: در رویداد تلخ تیراندازی در کلرادو آمریکا {1} که منجر به کشته شدن 12 نفر و زخمی شدن بیش از 50 نفر شد، همچون فجایع مشابه قبلی، فرم تازه ای از روزنامه نگاری در صنعت خبر جلوه گر شد. فرم تازه ای که ترکیبی از گزارش های کلاسیک و گزارش های انبوه سپاری شده است. آنچه از او تعبیر به «گزارش انبوه سپاری شده» {2} میشود، هنوز هم در برخی متون به عنوان آینده صنعت خبر توصیف میشود اگرچه به قول یکی از کاربران «آینده حالاست». برای درک این فرم تازه ابتدا لازم است توضیحی درباره مفهوم «انبوه سپاری» ارائه شود.
انبوه سپاری
انبوه سپاری از دو کلمه crowd و sourcing تشکیل شده و ریشه آن به برون سپاری {3} بازمی گردد. مراد از برون سپاری، سپردن برخی از کارها و مسائل شرکت یا سازمان به شرکت های دیگر یا بیرون از سازمان است. بر خلاف دوران آغازین شکل گیری سازمان ها که مدیران می کوشیدند همه نیازهایشان را در سازمان خودشان مدیریت کنند، روند برون سپاری به دلایل متعدد سیری صعودی داشته است. یکی از مهمترین آنها تخصصی شدن است یعنی هر شرکتی در تولید یک بخش از فرایند دارای تخصص است و دلیل عمده دیگر میل رو به گسترش جهانی شدن است. امروز به جرات می توان گفت دیگر سازمان و شرکت بزرگ و جهانی وجود ندارد که کاملا مبتنی بر سازمان خود محصولی را تولید کند بلکه همه محصولات توسط شبکه ای از تولیدکنندگان تولید می شوند. به عبارت دقیقتر منظور از برون سپاری استفاده از منابع و مهارت های بیرون از سازمان برای تولید یک محصول و یا تامین نیازی از سازمان است. با گسترش روزافزون اینترنت و صنعت وب این مفهوم از انحصار جهان آف لاین خارج شده است. حالا در فضای باز و بی مرز مجازی می توان انبوه کاربران شخصی و حقوقی را به مشارکت طلبید و از منابع اطلاعاتی و مهارتی آنها برای حل مسائل فردی و سازمانی بهره جست. چنین امکانی مفهوم کلاسیک برون سپاری را به مفهوم تازه انبوه سپاری تبدیل کرده و به این معنی است که کاربران در پروژه های مبتنی بر وب مشارکت می کنند. برای مثال پروژه ویکی یکی از مهمترین مصادیق انبوه سپاری است که مبتنی بر مشارکت انبوه کاربران است. به عبارت دیگر منطق ویکی ها {4}، مبتنی بر انبوه سپاری است. اساساً انبوه سپاری منطق فعالیت پروژه های مبتنی بر وب2 است مثل بوک مارک کردن اجتماعی {5} که مبتنی بر تگ کردن جمعی است و بر اساس همین منطق کار میکند. این اصطلاح که برای نخستین بار در ژوئن 2006 در ماهنامه تمام رنگی وایرد {6} و در مقاله ای به قلم جف هوو {7} مطرح شد، حالا چنان جایگاهی یافته که وب سایت انبوه سپاری صراحتاً این شعار را مطرح می کند «آینده کسب و کار را قدرت انبوه هدایت می کند.» انبوه سپاری حالا نقطه عزیمت اصطلاحات و فعالیت های جدیدی در عرصه فضای مجازی است مثل رای دهی انبوه {8} یا جمع آوری کمکهای انبوه {9} برای مثلاً یک امر خیریه.
انبوه سپاری در خبر
انبوه سپاری در خبر یعنی اخبار مبتنی بر ارسالی های کاربران {10} یعنی کاربران مینویسند کامنت میگذارند و رای میدهند در واقع به نوعی به معنای اجتماعی شدن خبر است، قابلیتی که ریشه در خصوصیت وب 2 دارد و میتوان گفت منطق اتاق خبر عصر وب 2 است. یکی از جلوه های این انبوه سپاری خبری سایت ردیت {11} است. این سایت در سال 2005 از سوی الکسی اهانیان {12} که یک کارآفرین فارغ التحصیل دانشگاه ویرجینیا بود به همراهی استیو هافمن {13} راه اندازی شد. ردیت وب سایت اخبار اجتماعی است که در آن کاربران ثبت نام شده هم پست میگذارند و کامنت میدهند و هم لینک میدهند و مبتنی بر لینکهای خبری کاربر محور {14} (تولید شده توسط کاربر) است. البته همه یعنی عموم کاربران حق رای دارند و رای کاربران است که به لینکها و نظرها و خبرها فرصت میدهد تا برای برجسته شدن در پیشانی سایت قرار گیرند. در واقع کاربران هم به نوعی گزارش ها را شکل میدهند و هم اولویت های خبری را تعین میکنند. اندی کاروین {15} دنبال کننده های توئیتش را در مورد تحولات مصر همچون یک اتاق خبر ارزیابی میکرد چون آنها در پالایش اطلاعات درست در توئیت هایش به او کمک میکردند، لینک منابع مختلف در کشور مصر و عکس و ویدیو را برای صحت و دقت بیشتر توئیت های پرطرفدارش برای او ارسال میکردند. از این رو کاروین تصریح میکند از اینکه برخی فید های توئیترش {16} او را همچون تلگراف خبری میبینند، ناراحت است چرا که آن در واقع یک اتاق خبر است، جایی که میکوشد فکت را از تخیل جدا سازد و با مردم تعامل کند و این یعنی اتاق خبر. به عقیده او توئیتر دیگر تلگراف خبری{17} نیست بلکه یک اتاق خبر است. در حادثه غمبار تیراندازی در کلرادو آمریکا اگرچه همان شب گزارش هایی از شبکه محلی و شبکه جهانی سی ان ان پخش شد اما روزنامه نگاری باز درخشش پدیده جدید خبر اجتماعی و گزارش انبوه سپاری شده را دید. در حالیکه گزارش های کلاسیک تلویزیونی معمولاً با پلاتویی در توصیف ماجرا، گزیده ای از سخنان پلیس در مورد هویت افراد تیرانداز و مصاحبه با یکی از قربانیان یا شاهدان و احتمالاً پلاتویی در مورد سابقه ماجرا تمام میشود، گزارش اجتماعی انبوه سپاری شده چیزهای بیشتر و دقیقتری دارد. علاوه بر اینکه کاربران لینک سخنان پلیس را میگذارند در گزارش ردیت میتوان توئیت افرادی که در مهمانی شرکت داشتند و امکان داشت از قربانیان تیراندازی باشند و توئیت و یوتیوب افراد مسلح را هم یافت. اگرچه خواندن فرمت گزارش ردیت مشکل تر است اما در عین حال چک کردن فکتها خیلی آسان تر است چون با یک کلیک میتواند لینک ها را دنبال کند و پروفایل ارسال کننده ها را بخواند. از سوی دیگر گزارش تلویزیونی معمولاً دارای سناریو و چارچوب دار است تا برای مخاطب با یک بار دیدن قابل هضم باشد اما گزارش ردیت از پیام های کاربرانی تشکیل شده که در آنها عباراتی مثل «ظاهراً» و «مطمئن نیستم» نیز وجود دارد. در واقع پدیده نوظهوری را شاهدیم که شاهدان و قربانیان نه تنها منتظر نمی مانند تا به سئوالات خبرنگاران تلویزیونی برای شرح ماجرا پاسخ دهند بلکه اهمیت خبر را هم عموم کاربران با آرای خود تعیین میکنند؛ نشانه دیگری از اینکه رسانه های اجتماعی هم روش تولید و هم شیوه مصرف روزنامه نگاری را تغییر میدهند. با انبوه سپاری و اجتماعی شدن خبر دیگر روزنامه نگاران به عنوان دروازهبانان معنا ندارند بلکه در آیندهای نه چندان دور روزنامه نگاری به یک تلاش جمعی و مبتنی بر منابع بسیار برای درک جمعی واقعیت تبدیل خواهد بود.
1- shooting in Colorado
2- crowdsourcing reports
3- outsourcing
4-wikis
5- Social bookmarking
6- Wired
7- Jeff Howe
8- crowdvoting
9-crowdfunding
10- user-posted stories
11- reddit
12- Alexis Ohanian
13-Steve Huffman
14- User-generated news links
15-Andy Carvin
16- my twitter feed
17- newswire
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
1- http://www.reddit.com
2- http://www.crowdsourcing.com
3- http://gigaom.com/2012/07/20/the-colorado-shooting-and-the-crowdsourced-future-of-news/
4- http://en.wikipedia.org/wiki/Crowdsourcing