فرصتی فراهم شد که مدتی را در تفلیس پایتخت گرجستان حضور یابم. در این فرصت به غیر از دیدار از مراکز تاریخی و فرهنگی و مراکز عمومی شهر، جست و جویی نیز درباب رسانه های گرجستان داشته باشم. شهر تفلیس زیبا و تمیز بود. اما بقایای کمونیستی با آپارتمانهای چندین طبقه هنوز در شهر وجود دارد. دکههای روزنامه فروشی متنوع و رنگارنگ بودند...
فرصتی فراهم شد که مدتی را در تفلیس پایتخت گرجستان حضور یابم. در این فرصت به غیر از دیدار از مراکز تاریخی و فرهنگی و مراکز عمومی شهر، جست و جویی نیز درباب رسانه های گرجستان داشته باشم. شهر تفلیس زیبا و تمیز بود. اما بقایای کمونیستی با آپارتمانهای چندین طبقه هنوز در شهر وجود دارد. دکههای روزنامه فروشی متنوع و رنگارنگ بودند. مجله ها و روزنامه ها با تنوع گسترده اعم از موضوعات فرهنگی و اجتماعی تا سیاسی و بین المللی. نکته جالب این بود که فروشندگان مطبوعات لباس و کلاه قرمزی داشتند که کاملا مشخص بود که این فرد یک روزنامه فروش است. و جالبتر اینکه هنوز در این شهر در بسیاری از اماکن عمومی با چرخ های دستی روزنامه ها را عرضه میکنند. تمام روزنامه فروشان تحت یک اتحادیه توزیع مطبوعات هستند که این اتحادیه کلیه رسانه های مکتوب را به کل کشور میفرستد.
این بار بهتر دیدم قبل از اینکه به سراغ روزنامه نگاری بروم از اتحادیه روزنامه فروشان دیداری داشته باشم. در ساختمان نسبتا مدرنی در نزدیکی خیابان معروف روستاولی با آقای الکساندر ژیکیا ملاقات کردم. او که مرد نسبت مسنی بود و سالها در کار مطبوعات بود قدری برایم از سابقه کاری اش و اینکه در دوره های مختلف چه بر سر مطبوعات گرجستان آمده تعریف کرد. از او درباره نحوه توزیع رسانه های مکتوب پرسیدم: 'مدت طولانی بود که مطبوعات به شکل سنتی و گاها حتی با تاخیر به شهر ها میرسید اما اکنون با تغییراتی که انجام دادیم سعی کردیم مطبوعات را برای مردم قابل دسترس کنیم و کسی برای یافتن روزنامه و مجله مسیر طولانی را طی نکند. در کلیه اماکن عمومی اعم از ایستگاه های مترو، ادارات دولتی و دانشگاه ها نه تنها کیوسکهای مطبوعاتی هستند بلکه با دوچرخه و موتور نیز مطبوعات را به مردم میرساننند. اما باید بگویم که توزیع در کل گرجستان فقط بر عهده 'بنیاد مطبوعات آزاد' است' از او قدری درباره کیفیت رسانه ها پرسیدم و اینکه رسانه های گرجستان بیشتر به چه موضوعاتی میپردازند. او گفت :'رسانه های گرجستان اغلب موضوعات فرهنگی و اجتماعی و تا حدودی هم سیاسی را مورد بررسی قرار میدهند. اما سیاست برای آنها بعد از اتفاقاتی که در سال 2008 رخ داد تحت تاثیر آن فضا قرار گرفت و اینک با نگرش خاصی فعالیت میکنند'. اغلب روزنامه گرجستان به زبان گرجی منتشر میشود و زبانهای دیگری مانند روسی، آذری و قفقازی در رده های بسیار کمتری قرار دارند. به گفته ژیکیا تیراژ مطبوعات اکنون بیش از دو میلیون نسخه است یعنی نصف جمعیت گرجستان. البته تیراژ قابل توجهی بود اما این تیراژ شامل روزنامه ها، هفته نامه، ماهنامه و فصلنامه میشود. آخرین سئوالم را از او پرسیم، آیا در روزنامه های گرجستان اخباری از ایران منتشر میشود و یا اینکه نشریاتی به زبان فارسی دارید؟ او گفت:' اخبار ایران همان اخبار رسمی است که از رسانه های مختلف جهان مخابره میشود و با خبر اختصاصی به ندرت داشته ایم. نشریه فارسی زبان هم اصلا نداریم چرا که مخاطبان فارسی زبان در این کشور بسیار اندک هستند و برای رسانه ها چندان مقرون به صرفه نیست.' با اینکه مراودات فرهنگی بعد از استقلال گرجستان با ایران زیاد شده اما هنوز مراودات رسانه ای چندان جدی نیست و این جای تامل دارد. گرجستان به لحاظ هویتی نزدیک به پنج هزار سال با ایران در ارتباط بوده و روزگار مدیدی جزو خاک ایران محسوب میشده اما اینکه رنگ و بوی ایران را فقط در موزه ها میتوان دید و در رسانه ها شما به جز اخبار رسمی مانند انرژی هسته ای، سخنان و مواضع سران جمهوری اسلامی ایران و حتی تهدیدات اسرائیل علیه ایران را میتوان دید اما از دیگر خبرها چیزی دیده نمی شود.
نینو پاشیاولی که مدتی در رسانه های گرجستان فعالیت میکرده و در دانشگاه دولتی تفلیس فارسی را یاد گرفته معتقد است که رسانه های گرجستان از آزادی خوبی برخورداند و به خصوص در انتخابات بیشتر فعالیت میکنند. در این کشور قانون مطبوعات به شکلی که ما در ایران داریم و هر از چند گاهی خبر توقیف روزنامه و مجله و فیلتر سایتی را میشنویم دیده نمی شود. این کشور قانون مطبوعات ندارد و آنها مطبوعات را کاملا آزاد گماشته اند اما این نباید به بی قانونی تعبیر شود بلکه مطبوعات در راستای قوانین دیگر کشور حرکت میکنند و منافع ملی و قانونی را رعایت میکنند.
عموما رسانه های گرجستان به سه دوره تقسیم میشوند. در زمان اتحاد جماهیر شوروی رسانه ها تحت سلطه حزب کمونیست بود و کلیه اخبار و تحلیلها از مسکو ابلاغ میشد و کلیه رسانه ها نیز تحت قیمومیت مسکو بودند. این فرایند تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به طول کشید و مسلما روزنامه نگاران بسیاری در این دوران عمر خود را از دست دادند و نتوانستند شاهد روزنامه نگاری آزاد باشند. اما با فروپاشی شوروی تمامی قوانین و ضوابط رنگ و لعاب دموکراتیک گرفت اما همچنان سیاستهای مسکو مد نظر قرار میگرفت. تا اینکه ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان از مسکو فاصله میگیرد و با ناتو وارد مذاکرات نظامی میشود و در پی آن نیز شعار رسانه های آزاد را سر میدهد. اما این پیمان نظامی برای او گران تمام میشود و روسیه وارد یک جنگ تمام عیار با گرجستان میشود که تا کنون بخشی از شمال این کشور در اشغال روسها قرار میگیرد.
با تمام این موارد بعد از این دوران رسانه های جمعی به شکل دموکراتیکی که شایسته است رشد نیافتند و دولت بر آنها نظارت غیر قیمومیت مابانه دارد. اگرچه بسیاری از رسانه های گرجستان از دولت بودجه دریافت میکنند اما همچنان رشد خوبی برای رسیدن به یک وضعیت دموکراتیک دیده میشد. رسانه های گرجستان اگرچه نشان میدهند که سیاسی عمل نمی کنند اما در نوع نگرش و خط و مشی آنها سیاست را میتوان مشاهده کرد. چرا که امنیت منطقهای در قفقاز جنوبی و گرجستان اساسا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مفهوم مستقلی محسوب میشود، زیرا قبل از آن امنیت این منطقه جزیی از امنیت داخلی شوروی به شمار میرفت. پس از استقلال جمهوریهای قفقاز جنوبی، مفهوم امنیت ملی برای این کشورها موضوع چندان شناخته شده ای نبود و به موازات عدم بلوغ نظامهای سیاسی تازه مستقل شده در این جمهوریها، مناقشات قومی قرهباغ، آبخازیا و اوستیای جنوبی و شمال گرجستان سبب شد تا این جمهوریها خیلی زود وارد جنگ شوند و به دلیل نبود توان کافی برای مقابله با تهدید خارجی و شورشهای داخلی (به ویژه در جمهوری آذربایجان) رویکرد امنیتی مبتنی بر حمایت روسیه یا امریکا اتخاذ شد. برآیند این تحولات این بود که در قفقاز جنوبی هیچوقت پازل امنیتی یکپارچهای شکل نگیرد و محورهای امنیتی متقاطعی ایجاد شد که هرچند در برهههای کوتاه اندکی تغییر جهت دادهاند ولی سمت و سوی اصلی این محورها عموما ثابت بوده است.
گرجستان نیز امنیت خود و منطقه را زیر چتر ساختارهای غربی دنبال میکند. پس از وقوع انقلاب مخملی و روی کار آمدن گروه غربگرای ساکاشویلی، دولت تفلیس امید زیادی به تامین امنیت ملی خود زیر حمایت امریکا و ناتو بسته بود، ولی درگیریهای سال ۲۰۰۸ با روسیه، دولتمردان گرجی را به این نتیجه رساند که نباید زیاد به کمک امریکا و ناتو دل ببندند، زیرا کاخ سفید در رویارویی گرجیها با روسها، تفلیس را تنها گذاشت و فرآیند الحاق گرجستان به ناتو (هرچند در راستای گسترش ناتو به شرق و بیشتر در جهت منافع غرب است) به دلایل فنی هنوز فرآیند عقیمی محسوب میشود. با توجه به موارد یادشده به نظر میرسد الگوی امنیتی مورد نظر برای تفلیس در شرایط کنونی، الگوی متوازن شدهای باشد که در آن اطمینان قبلی به واشنگتن وجود ندارد و درباره روسیه نیز با وجود نگاه خصمانه به کرملین، بارقههایی از احتمال همکاری آتی با روسیه دیده میشود، هرچند این همکاریها ممکن است، بیشتر در حوزههای اقتصادی باشد، ولی این پیوند اقتصادی دستکم از نگاه تهدیدمحور دو طرف به یکدیگر خواهد کاست.
با این توصیف میتوان به این نتیجه رسید که مطبوعات گرجستان نگاه دموکراتیک را تا حدود زیادی مدیون نگرشهای خارجی هستند تا تولید تفکرات رسانه ای داخلی. مطبوعات گرجستان در وضعیت مناسب با رشد خوبی به سوی بالا هستند و این روند نتیجه قابل قبولی را برای مخاطبان گرجی به ارمغان آورده است. به طور کلی مطبوعات گرجی را میتوان به دریای آرامی توصیف کرد که در لایه های زیرین آن موجهای سهمگین هویتی و سیاسی در تکاپوست.