روزنامه‌نگاری گفت‌و‌گو /2

روزنامه‌نگاری گفت‌و‌گو /2

اشاره: زینب کوهیار- روزنامه نگاری گفت‌و‌گو نوع تازه‌ای از روزنامه نگاری مبتنی بر معیارهای فلسفی متضاد با روزنامه نگاری متعارف است. اگر در روزنامه نگاری رایج برخورد، جنگ و ستیز مبنای فکری کار رسانه‌ای است، در این روزنامه نگاری هدف نهایی افزایش توانش ارتباطی خواهد بود. در مورد چیستی و چگونگی روزنامه‌نگاری گفت‌وگو با دکتر هادی خانیکی استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، درباره روزنامه نگاری گفت‌و‌گو مصاحبه کرده‌ایم. در قسمت اول این بحث تعریف و مبانی روزنامه نگاری گفت‌و‌گو مورد بررسی قرار گرفت. اینک در بخش پایانی این مصاحبه از مصادیق و سازوکار‌های این نوع روزنامه‌نگاری پرسیده‌ایم و اینکه نشریه‌هایی که با این رویکرد منتشر می‌ شوند چگونه مخاطبان را جذب  کرده و می‌فروشند.

***

- در مصاحبه گذشته به شکل یونسکویی روزنامه نگاری گفت‌و‌گو اشاره کردید که معتقد به پایان دادن به جنگ‌ها از طریق روزنامه نگاری است. کشور سریلانکا که روزنامه نگاری گفت‌و‌گو را برای پایان دادن به سه ربع درگیری با ببرهای تامیل دستاویز قرار داده مثال مناسبی برای طرح این سوال است. اگر با روزنامه نگاری گفت‌و‌گو بتوانیم به جنگ خاتمه بدهیم، پس می‌توانیم به حل منازعات و اختلافات اجتماعی و سیاسی هم از طریق این نوع روزنامه نگاری امیدوار باشیم؟

اجازه دهید در جواب این سوال به یک نمونه عملی رسانه‌ای در ایران خودمان اشاره کنم که به دلیل انتخابات هم بدان پرداخته شده است. طبق قانون هر نماینده‌ای مصونیت پارلمانی دارد. ازدل همین مصونیت پارلمانی دستوری از ناحیه امام آمد که به یک امر اخلاقی دامن می‌زد و آن هم این بود که هرکسی که از تریبون مجلس به او اهانت شود، حق دارد در مجلس از خودش دفاع کند. نتیجه این اصل اخلاقی رسانه‌ای چه می‌تواند باشد؟ اول این است که کسی قربانی بی‌حرمتی نمی‌شود. دوم اینکه اگر هر نماینده‌ای بداند که درست است که مصون است اما متقابلا اگر به کسی اهانت کند، او خواهد آمد و از همین تریبون جواب حرفش را خواهد داد. این دستور عملا منازعه را کاهش می‌دهد و فرهنگی را پیش می‌برد که درجه غیرسازی‌اش کمتر می‌شود. بحث ما هم همین است. شما می‌توانید اصول فراوانی را استخراج کنید از‌‌ همان مبنایی که برای روزنامه نگاری گفت‌و‌گو مطرح کردیم که با روزنامه نگاری ستیز متفاوت است. روزنامه نگاری گفت‌و‌گو ازرش‌های دیگری را دنبال می‌کند و این ارزش‌های متفاوت از دل همین مبنای متفاوت استخراج می‌شود. در اینجا اینکه من چطور رقیبم را از میدان به در کردم ارزش نیست، اینکه من چطور رقیبم را وارد بازی کردم ارزش است.

- ما تا اینجا درباره رسانه و روزنامه نگاران حرف زدیم. اکنون سوال من درباره مخاطبان است. چه چیز باید در مخاطب بیدار شود تا نشریه‌ای را که مبنای کار روزنامه نگارانش جنجال و برخورد نیست را به نشریه‌ای که با‌‌ همان ارزش‌های روزنامه نگاری متعارف منتشر می‌شود ترجیح دهد؟

اول ببینید که فرایند تغییر چگونه است. تغییر ابتدا در نگرش‌ها، بعد در رفتار‌ها و بعد در ساختار‌ها اتفاق می‌افتد. اول نوع نگاه ماست که تغییر می‌کند، بعد رفتارهای ماست که دگرگون می‌شود و همین دگرگونی باعث تغییر ساختار‌ها و یا شکل گیری نهاد‌های تازه خواهد شد. گفت‌و‌گویی شدن در عرصه رسانه هم به همین منوال پیش خواهد رفت. اولین تغییر در ذهن شهروندان است. وقتی ذهن شهروندان تغییر کند، بازار هم به تبعیت از آن تغییر می‌کند. مردم دنبال چه رسانه‌ای خواهند رفت؟ رسانه‌ای که توی دلشان را خالی کند و از اتفاقات مهیب در جامعه بگوید یا اینکه سراغ رسانه‌ای می‌روند که از خوبی‌های محیط زندگی هم بگوید و جامعه را همه جانبه ببینید. این دونگاه متفاوت است. در فرهنگ و تاریخ ما این دو نگاه هست. ببینید ناصر خسرو یک شاعر علوی مبارز است. عمرش را هم در مبارزه گذرانده است و در آوارگی، در این حد که وقتی به شهرش برمی گردد، آنقدر سال گذشته که برادرش او را نمی‌شناسد. همین ناصرخسرو چون مبنای فرهنگ و نگرشش به نظر من نگرش گفت‌و‌گویی است رباعی معروفش را می‌گوید و رابطه بین مسلمان‌ها و مسیحی‌ها را در دوران خودش تعریف می‌کند. ناصرخسرو می‌گوید:

تو مومن و گزیده محمد را او کافر و گزیده مسیحا را

ایشان پیامبران و رفیقانند تو دشمنی بیهوده ترسا را

او مبنای این تفاوت را حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) معرفی می‌کند که باهم رفیقند و می‌گوید شما به عنوان پیروان آن‌ها چرا باهم جنگ می‌کنید؟ یا آن نوع نگاه کسی مثل سید علی همدانی عارف معروف که باعث گسترش اسلام در شرق ایران شد دارد. او می‌گوید:

هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد

هرکه ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد

هر که‌ اندر راه ما خاری فکند از دشمنی

هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی‌خار باد

تفاوت این نوع نگاه را ببینید با نگاهی که دنبال گرفتن حال دیگران است. این نگرش هاست که رفتار اخلاقی و عارفانه و مبتنی بر مدارا و تحول را درست می‌کند و ساختمان‌های مبتنی بر مدارا هم از دل آن بیرون می‌آید. وقتی این چنین وضعیتی باشد مشخص است که نشریه شما می‌فروشد. درواقع نشریه‌ای فروخته می‌شود که اوضاع را بهم نمی‌زند نه آن نشریه‌ای که اوضاع را بهم می‌زند. خریدار داشتن بستگی به این دارد که چه مبنای ارزشی از دل فرهنگ بیرون می‌آید. اگر از دل نگرش‌ها و ساختار‌ها ارزش‌ها سوق پیدا کند به این سمت که رسانه‌ای بهتر است که ساختارهای دانش را تقویت کند، آرامش را در جامعه رواج دهد، سطح تحمل را بالا ببرد، زیر پای آدم خالی نشود، نترسد و احساس نا‌امنی نکند، آن وقت است که مخاطب سراغ این نوع نشریه‌های خاص هم خواهد آمد.

سوال آخرم درباره یکی از قالب‌ها یا تکنیک‌های روزنامه نگاری گفت‌و‌گوست. به نظر می‌رسد مناظره می‌تواند یکی از سازوکارهای ترویج گفت‌و‌گو در جامعه باشد. شما با این تلقی موافقید؟

بله. مناظره می‌تواند سازوکاری برای روزنامه نگاری گفت‌و‌گو باشد و البته می‌تواند سازوکار ستیز هم باشد. شرط اینکه هرکدام از این‌ها باشد این است که تکنیک‌ها و سازوکار‌ها را در کدام سو به کار می‌برد. آن مناظره‌ای گفت‌و‌گویی می‌شود که به قول معروف تحریر محل نزاع را بکند. یعنی معلوم شود که مابه الاختلاف چیست. به تعبیر علوم اجتماعی مسئله را به درستی روشن کند یا تعریف کند. فرض کنید نسبت به یک مسئله‌ای دو دیدگاه مطرح می‌شود. این مسئله باید در یک روندی توسط طرف مقابل فهمیده شود، و نقد شود نه اینکه فرصتی برای فهمش وجود نداشته باشد. دو طرفی که جلو‌تر تصمیمشان را نسبت به هر مسئله‌ای گرفته‌اند مسلما گوشی برای شنیدن ندارند. حالا بلند حرف می‌زنند یا یواش حرف می‌زنند، یا بی‌صدا حرف می‌زنند. چه زمانی بلند حرف می‌زنند؟ وقتی ادعای خودشان را می‌گویند. چه زمانی یواش حرف می‌زنند؟ وقتی سکوت کردند که طرف مقابل حرف بزند، اما فقط سکوت کرده‌اند و گوش نمی‌دهند. وقتی شنیدن دراین روند رخ نمی‌دهد مناظره هم به منازعه تبدیل می‌شود. خیلی از این مناظره‌ها منازعه است.

- جایی درباره رفتار‌ها در مناظره‌ها و واکنش‌ها گفته بودید که جامعه ما این مسئله را تمرین نکرده و این عدم تمرین باعث اختلال می‌شود. می‌توانیم نتیجه بگیریم که روزنامه نگاری گفت‌و‌گو با هر سازوکاری که پیش برود، یک رویکردی در روزنامه‌نگاری است که به تدریج باید شکل بگیرد و با یک راهکار و یک دستورالعمل در مقطع کوتاهی رشد نمی‌کند.

این نتیجه گیری درستی است. روزنامه نگاری گفت‌و‌گو از تمرین گفت‌و‌گو بر سر مسائل کوچک و قابل لمس شروع می‌شود و به تدریج بالا می‌رود، نه از مسائل کلان و مورد اختلاف که بحث درباره آن‌ها جایی برای فصل مشترک نگذارد.