روزنامه نگاری در کردستان عراق

روزنامه نگاری در کردستان عراق

اشاره: روزنامه‌نگاری در شرایطی می‌تواند فعالیت مطلوب حرفه‌ای داشته باشد که فضای مناسب سیاسی، فرهنگی، اجتماعی واقتصادی برای آن فراهم شود تا با استفاده از تکنیک ها واصول روزنامه‌نگاری وآگاهی از معیارها واصول اخلاقی بتواند وظائف ومسئولیت اجتماعی خویش را در برابر جامعه ایفا کند.در مطلب پیش رو که بر اساس مطالب روزنامه‌نگاران کردستان عراق، نگاشته شده است، روزنامه‌نگاران معتقدند؛ روزنامه‌نگاری در کردستان با وضع مطلوب وحرفه‌ای فاصله دارد.

مراحل روزنامه‌نگاری کردی

محققان، مورخان و روزنامه‌نگاران، دوران حیات روزنامه‌نگاری کردی را هر یک براساس دیدگاه و سلیقه خود تقسیم بندی نموده‌اند. گروهی بر کیفیت، عده‌ای برکمیت و برخی بر اساس میزان و سطح آزادی انتشار در زمان‌های و دوره های مختلف به چنین تقسیم بندی اقدام کرده‌اند.

تقسیم بندی تعدادی از روزنامه‌نگاران از مراحل تحویل و تغییر این حرفه به شرح زیر ارائه گردیده است:

الف- مرحله آگاهی ملی

ب- روزنامه‌نگاری مقاومت

ج- روزنامه‌نگاری بعد از تاسیس حکومت کردی

جمعی دیگر بر اساس تاریخ این تقسیم بندی را ارائه داده‌اند:

-         آغاز روزنامه‌نگاری کردی:سال 1898 میلادی

-         زمان حکمروایی شیخ محمود

-         شورش سال 1958

-         سال 1970

-         سال 1991: رنسانس روزنامه‌نگاری کردی؛عصر آزادی روزنامه‌نگاری کردی

بخشی دیگر از تقسیم بندی ها فقط به مرحله طلایی روزنامه‌نگاری کردی پرداخته اند:

1-     مرحله فرمانروایی شیح محمد حفید در ترکیه

2-     سال 1945

3-     بعد از شورش 1958

4-     بعد از بهار 1991

بخشی دیگر ازتقسیم بندی ها شامل مراحلی چون؛ روزنامه‌نگاری حزبی، روزنامه‌نگاری در کوهستان، روزنامه‌نگاری در تبعید (در کشورهای اروپایی) و روزنامه‌نگاری بعد از انقلاب 1991است.

آسیب شناسی و روزنامه‌نگاری کردی

بر اساس نتایج محققان رسانه های اسلامی، کشورعراق به عنوان یکی از خاستگاه‌های روزنامه‌نگاری کردی در طول تاریخ، تحت سلطه امپراطوری های همسایه قرار داشته و یا حکومت‌های آن بر اثر کودتا جابجا شده اند.

بر اساس تحقیقات، رسانه های عراق کاملا از نظریه توتالیتر تبعیت می‌کنند؛رسانه ها مستقیما وظیفه انتشار ارزش ها و سنت‌های حزبی را برعهده دارند (1). با این  وصف، روزنامه‌نگاری  در این کشور، بعد از سقوط رژیم بعث، روند مطلوبی را پیمود و در کردستان عراق نیز با وجود تقسیم قدرت حداکثری در بین دو حزب کردی، انتشار رسانه توسط احزاب واقلیت‌ها با تفکرات مختلف امیدواری بیشتری برای روند دموکراسی را نوید می‌داد.

این روند که از سال 1991 به بعد شتاب بیشتری به خود گرفته است جدا از اینکه نوعی ناهمزمانی توسعه وسائل ارتباط جمعی را نیز شاهد بوده است، سلطه ایدئولوژی های احزاب را نیز برفضای روزنامه‌نگاری بازتات می‌دهد؛سیطره‌ای که روزنامه‌نگاران در مطالب و نشست‌ها و گفت‌وگوها آنرا ناسازگار با دموکراسی می‌دانند.

بر همین اساس، روزنامه‌نگاران کردستان بر این باورند که با وجود اینکه از سال 1991 روزنامه‌نگاری کردی از لحاظ توسعه کمی وسایل اطلاع رسانی توانسته است پیشرفت‌های خوبی داشته باشد ولی از نظر کیفیت کار حرفه‌ای در زمینه اطلاع رسانی راه دراز در پیش دارند که همین مساله نیاز به آموزش را بطور جدی گوشزد می‌کند (2).

متخصصان روزنامه‌نگاری کردی، عدم توجه به قوانین این حرفه، نا َآشنا بودن روزنامه‌نگاران با علم روز و روزنامه‌نگاری علمی، سلطه ایدولوژی های حزبی بر کار روزنامه‌نگاری وسانسور را از جمله مشکلات و آسیب‌های جدی روزنامه‌نگاری کردی برشمرده‌اند.

ساقی بارزانی از روزنامه‌نگاران کردستان عراق، در کتاب دروازه‌ای برای روزنامه‌نگاری مسئولانه وعلمی، مهمترین آسیب روزنامه‌نگاری کردی را نبود دموکراسی در کردستان می‌داند و می‌نویسد: اطلاعات در کردستان در اختیار رسانه های حزبی است و عدم استقلال روزنامه‌نگاری با دموکراسی همخوانی ندارد(3 ).

جمعی از روزنامه‌نگاران بر این عقیده اند که روزنامه‌نگاری کردی، بیشتر رویکرد  سیاسی-روشنفکری دارد و نویسندگان آن را نیز بیشتر افرادی تشکیل می‌دهند که مرام و مسلک حزبی داشته و این را از آسیب‌های جدی روزنامه‌نگاری برشمرده اند.

روزنامه‌نگاران، بر همین اساس معتقدند؛ نبود نویسنده‌گان توانمند و حرفه‌ای و تاثیر گذار نبودن جریان رسانه‌ای و محتوای نشریات بر عامه مردم از نتایج روزنامه‌نگاری حزبی بوده است.

روزنامه‌نگاران کرد همچنین، کمبود مطالب تولیدی و استفاده زیاد از مطالب ترجمه شده،کمبود نشریات تخصصی، عدم انتقاد از قدرت در رسانه ها، پیچیده نویسی و فاصله گرفتن از به زبان مردم و دوری از زبان استاندارد را از دیگر آسیب‌های روزنامه‌نگاری کردی نام برده اند(4).

دکتر هیمدای حوسین، عدم حرفه‌ای بودن روزنامه‌نگاران کردستان، نداشتن تحصیلات آکادمیک، ناآشنا بودن روزنامه‌نگاران با روزنامه‌نگاری؛ تحقیقی، پیگیرانه و تحلیل و تفسیر را از آسیب‌های این حوزه نام می‌برد(5).

ساقی بارزانی، نبود دموکراسی در کردستان را مهمترین مشکل روزنامه‌نگاری می‌داند وبر این باورست که اطلاعات در اختیار روزنامه‌نگاران و رسانه هایی قرار دارد که زیر نظر ارگان یا احزاب هستند.

وی استدلال می‌کند این شیوه روزنامه‌نگاری که درآن روزنامه‌نگاران باید بر اساس اصول حزبی حرکت کرده و مطلب تهیه کنند موجب سلب استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگار خواهد شد و استقلال روزنامه‌نگاری را زیر سوال می‌برد. وی حرفه روزنامه‌نگاری در عراق را صنعت و شغلی در بحران توصیف می‌کند و می‌نویسد: صدها روزنامه‌نگار دستگیر، زندانی، مورد ضرب و شتم، زخمی، کشته و از شغل خود برکنار وتبعید شده اند (6 ).

ضرورت تدوین منشور استقلال حرفه روزنامه‌نگاری در کردستان عراق

در شرایط موجود به واسطه روشنگری‌های صورت گرفته توسط گروه‌های اجتماعی و احزاب جدید، آستانه دموکراسی خواهی در کردستان عراق در حال تحول است و این انتظار می‌رود که روند دموکراسی و آزادی بیان به مراتب بیشتر از سال‌های منتهی به 1991 شود در چنین شرایط با توجه به فضای سیاسی و فرهنگی جدید عراق و بهبود فضای عمومی فعالیت های آزادی مطبوعاتی بدون شک، تدوین اساسنامه ومنشور استقلال حرفه روزنامه‌نگاری ضروری است.

منشوری که می‌تواند با توجه به بهبود شرایط و تحول روزنامه‌نگاری در کردستان از جمله؛ ایجاد فضای عمومی و مطلوب آزادی رسانه ها، حمایت از استقلال اقتصادی رسانه ها، تحقق استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، کاربرد تکنولوژی های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، مدیریت و سازماندهی موسسات ارتباطی و فعالیت‌های وابسته به آن،بررسی محتوای پیام‌های ارتباطی، شناخت بیشتر مخاطبان و آثار اجتماعی ارتباطات جمعی، توسعه ارتباطات و جایگاه آن در مدیریت و سهم علوم ارتباطات در سیاستگذاری وبرنامه ریزی توسعه همه جانبه کردستان کمک شایان توجهی کند.


منابع ومآخذ:

1-  آشنا، حسام الدین(زمستان 1381).الگوی هنجاری رسانه‌های کشورهای اسلامی همسایه ایران در مرکزوغرب آسیا، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال نهم، شماره 32،ص 71.

2-  ژوبیان، سامی(2009).ده روازه یه کی تیوری وپراکتیکی بو روزنامه گه ری روژانه و را گه یاندن،وه رگیر هاوژین عومه ر، هولیر:موکریانی،ص 9.

3-  بارزانی، ساقی(2010).جورنالیزم ده روازیک بو جورنالیزمی به رپرسانه وئه کادیمی. هولیر:ئاراس.چاپی یه که م،ص 34.

4-  سامان، فه ریدون(2001).کاریگه ری راپه رین له سه ر روژنامه گه ریی کوردی، فصلنامه کاروان (شماره ویژه روزنامه‌نگاری)ص 66.

5-  زه نگه نه، مسته فا (2001).روژنامه وروژنامه وانی له دیدوبوچوونی هیمدادحوسین دا، فصلنامه کاروان (شماره ویژه روزنامه‌نگاری)ص 59.

6-  همان 3، ص 65.