در دوره جهانی شدن، 'اخبار خارجی' به چه معناست؟ مفهوم اخبار خارجی تلویحاً به این معناست که رخدادهای داخلی و خارجی دقیقاً از هم جدا هستند، اما آنچه جهانی شدن توصیف میکند، کاملاً مخالف این است...
در دوره جهانی شدن، 'اخبار خارجی' به چه معناست؟ مفهوم اخبار خارجی تلویحاً به این معناست که رخدادهای داخلی و خارجی دقیقاً از هم جدا هستند، اما آنچه جهانی شدن توصیف میکند، کاملاً مخالف این است. جهانی شدن را یکپارچگی اقتصادی، ترکیب ویژگیهای فرهنگی، اهمیت روزافزون سازمانهای سیاسی و فرایندهایی که ملتها را به هم پیوند میدهد و به طور کلی پیوندهای فراملیتی مختلف تعریف کردهاند که فناوریهای جدید اطلاعرسانی و ارتباطی امکانپذیر کردهاند. همچنین مفهوم اخبار خارجی متضمن تفاوتی بارز میان ساکنان کشورهای مختلف است. اما یکی از ویژگیهای جهانی شدن، گذر مردم از مرزهای کشورهاست. افزون بر این، مفهوم اخبار خارجی به این معناست که رخدادهایی که بر 'آنان' تأثیر میگذارد، بر 'ما' تأثیر مستقیم ندارد. البته این گزاره بسیار سوالبرانگیزی است.
در این مجموعه مقاله، به بررسی این امر میپردازیم که چگونه اعمال فراملیتی که با جهانی شدن بوجود آمده، خود مفهوم اخبار 'خارجی' را زیر سوال برده است. یکپارچگی اقتصاد جهانی پیوندهای محکمی میان مناطقی ایجاد کرده است که به کشورهای متفاوتی تعلق دارند. امور سیاسی بسیاری کشورها سر ریز شده و از مرزهای ملی آنها گذشته است و نقشههای سیاسی جدید آنها ساکنان دیگر کشورها را در بر میگیرد. بسیاری از افراد به خصوص مهاجران علاقه شدیدی به امور سیاسی داخلی کشورهای دیگر دارند و سیاستمداران و رسانههای خبری خارجی مستقیماً از خارج آنها را خطاب قرار میدهند. برخی از آنان تابعیت دوگانه دارند و بعضی ندارند، اما حس تعلق آنان از اشکال متعارف تابعیت فراتر میرود. مثلاً هائیتیاییهای مقیم ایالات متحده اغلب 'استان دهم هائیتی' خوانده میشوند، عبارتی که ژان برتران اریستید رئیس جمهور هائیتی آن را بر سر زبانها انداخت. کنگره مکزیک اخیراً قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن شهروندان مکزیکی ساکن دیگر کشورها حق رأی دادن در انتخابات ریاست جمهوری پیدا میکنند. در نقاط دیگری در آمریکا مانند واشنگتن هایتس در نیو یورک، مهاجران اهل جمهوری دومینیکن هم در حزب دموکرات آمریکا و هم در احزاب کشوری که پشت سر گذاشتند، فعالیت میکنند. مانند بسیاری از هائیتیاییها، مکزیکیها و دومینیکنیهایی که در ایالات متحده زندگی میکنند، برای میلیونها نفر در سراسر جهان اخبار درباره موطن آنان نه تنها خارجی نیست بلکه کاملاً حالت نزدیک دارد و برایشان عزیز است.
فراملیگرایی به طور کلی به پیوندها و تعاملهای متعددی اطلاق میشود که افراد یا نهادها را در 2 سوی مرزهای دولت ملتها مرتبط میکند. این موضوع الگوی مفهومی جدیدی است که به فرد این امکان را میدهد که بر حسب جریانها و شبکهها بیندیشد. ما استدلال میکنیم که مقوله 'اخبار خارجی/بینالمللی' برای توصیف بسیاری از پیوندهای میان وقایع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که ظاهراً مرزهای سیاسی را نادیده میگیرد، نارساست. ما میگوییم مقوله 'اخبار فراملیتی' به گزارشهای جمعی درباره رخدادها و فرایندهایی به کار میرود که در آن دسته از فضاهای اجتماعی رخ میدهد که مرزهای ملی را در مینوردد.
علاقه ما به اشکال پیچیده تمایز رایج بین اخبار 'خارجی' و 'داخلی' بر اثر انتشار سریع فناوریهای جدید اطلاعرسانی و ارتباطی است. این فناوریها به طور چشمگیری جمعآوری، تولید و توزیع اخبار خارجی را دگرگون کردهاند، اما همان گونه که در ادامه بحث میکنیم، آنها نقش حیاتی در شکلگیری جوامع جدید و موضوعهای جدید برای آنچه 'گزارش امور فراملیتی' مینامیم، داشتهاند.
گروههای ملیتی که در کشورهایی غیر از موطن خود زندگی میکنند، اغلب وابستگیهای قلبی به محل جدید پیدا میکنند. این قبیل افراد هویتهای دوفرهنگی یا نوعی تعلق به بیش از یک مکان دارند. برای بسیاری از آنان، اطلاعات درباره موطن به همان اندازه اخبار درباره مکان جاری زندگی آشنا و مرتبط است. این گروههای ملیتی که اغلب در گرماگرم آن دسته فرایندهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی زندگی میکنند که کشورها را در مینوردد، به شبکههای اجتماعی فراملیتی اتکا میکنند. کریم اچ کریم که یکی از مفسران تیزبین در حوزه کاربرد رسانههای جدید توسط گروههای ملیتی خارجنشین است، میگوید این قبیل شبکهها در دهه گذشته از رهگذر کاربرد گسترده خدمات برخط مانند اینترنت، یوزنت، لیستسرو و وب بسیار تقویت شدهاند. در عین حال، کریم خاطرنشان میکند که ماهوارههای پخش دیجیتال و فشردهسازی دیجیتالی رشد تصاعدی برنامهسازی را برای گروههای ملیتی خارجنشین تسهیل کرده است. کریم میگوید: 'رسانههای قومی عموماً به دلیل چالشهای خاصی که برای رساندن صدای خود به مخاطبان دارند، پیشتاز استفاده از فناوری بودهاند. ماهیت نسبتاً کوچک و به شدت پراکنده جوامعی که این رسانهها هدف قرار میدهند، آنها را تشویق میکند که موثرترین و مقرون به صرفهترین ابزار ارتباطاتی را پیدا کنند.'
دیگر ساکنان قدرتمند بخش فراملیتیها نخبگان جهانی هستند که شامل طبقه مدیریتی شرکتهای فراملیتی، مقامات دولتی و سایرین از قبیل ساکنان موقت و گردشگران طولانیمدت میشوند. اما اکثریت قریب به اتفاق فراملیتیها تبعیدیهای سیاسی، آوارگان و به خصوص کارگران مهمان است. مهاجران بینالمللی که بیشترشان از کشورهای جنوب به کشورهای شمال رفتهاند - به جوامع پرمخاطبی برای رسانهها و نیز بازیگران مهمی در امور بینالمللی تبدیل شدهاند. شمار ساکنان فراملیتی خیرهکننده است و احتمالاً افزایش مییابد. در سال 2000، 175 میلیون نفر به طور تخمینی خارج از کشورهای زادگاهشان زندگی میکردند.
با وجودی که ما از فضاهای بینالمللی مختلف صحبت میکنیم، برای نشان دادن تفصیلیتر آنچه منظور ما از 'اخبار فراملیتی' است، بر موضوع اسپانیاییتبارها/آمریکایی لاتینتبارهای آمریکا تمرکز میکنیم، زیرا آنان فعالیتهای فراملیگرایی فراوانی دارند و نماینده شبکههای مهاجرتی هستند که تقسیم کار جدید بینالمللی ایجاد کرده است. مارسلو ام سوارز-اوروزکو و ماریلا ام پائز خاطرنشان میکنند که 'حتی هنگامی که آمریکای لاتینتبارها در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سرزمینهای جدید خود آمیخته میشوند ... آنان همچنان هوادار پر و پا قرص حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشورهایی هستند که ترک کردهاند. آمریکای لاتینتبارها در مقام شهروندان نیمکرهای ظاهر شدهاند. پولی که آنان به کشورشان میفرستند و سرمایهگذاریهایی که میکنند، نقش حیاتی در اقتصاد کشورهای مختلفی دارد که از آن مهاجرت کردهاند، مانند جمهوری دومینیکن، مکزیک و السالوادور.'