یافتههای اساسی علم محصول همکاری اجتماعی هستند و به اجتماع تعلق دارند. علم امروزه به پدیده اجتماعی مستقل و گستردهای تبدیل شده است و تقویت نهاد علم در اجتماع را میتوان فاکتوری برای توسعه و پیشرفت ملل دانست...
اشاره: ستاره بنیادی- یافتههای اساسی علم محصول همکاری اجتماعی هستند و به اجتماع تعلق دارند. علم امروزه به پدیده اجتماعی مستقل و گستردهای تبدیل شده است و تقویت نهاد علم در اجتماع را میتوان فاکتوری برای توسعه و پیشرفت ملل دانست. یکی از بازوهای اصلی ترویج علم در جامعه و تقویت نهاد علم، روزنامه نگاری علم(science Journalism) است، که به لحاظ تخصصی شدن شاخه های مختلف علم، به حوزه ای حرفه ای تبدیل شده است. آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی مدرسه همشهری با پوریا ناظمی، روزنامه نگار باتجربه علم درباره چیستی و مهارت های روزنامه نگار علم و نقش او در توسعه علمی ست.
***
- به چه کسی روزنامه نگار علم اطلاق می شود ؟
روزنامه نگار علم، در وهله اول، روزنامه نگار است؛ یعنی تمام ویژگی هایی که از یک روزنامه نگار انتظار داریم را باید داشته باشد، ولی به واسطه علمی بودن باید ویژگی های مضاعفی نیز داشته باشد. یکی از مهم ترین ویژگی ها، شناختن علم و روند آن است. منظور از روند علم، روش علم ،یا همان چیزی است که باعث شده علم یا ساینس اتفاق بیفتد. این روش برمبنای تجربه ، مشاهده، تئوری سازی، پیش بینی، آزمودن نتایجِ پیش بینی و بعد اصلاح و ابطال کردن و دوباره به روز کردن و بهبود ماجراست. روزنامه نگار علم، علاوه بر شناخت این روند، باید آن را در روزنامه نگاری نیز به کار ببندد، یعنی در مواجهه با رویدادها، مبتنی بر شواهد عمل کند. علاوه بر این باید نگاه عمومی وسیعی به دنیای علم داشته باشد، مثلا بتواند روندها در دنیای علم را تشخیص بدهد. در واقع روزنامه نگار علم، دو نقش اصلی دارد. نقش اول، انتقال و ترجمه داده ها از زبان پیچیده علم به زبان ساده و عامیانه و آگاه کردن مردم نسبت به رویدادها است. و نقش دوم، نقش مسئولیت او در مواجهه با جریان علم و نظارت بر روند علم در جامعه است.
- روزنامه نگار علم ، به چه مهارت هایی نیاز دارد؟
علاوه بر مهارت های روزنامه نگاری و آشنایی با روش و روند علم، به ویژه برای ایفای نقش دومش به یک سری ابزارها نیاز دارد. یکی از ابزارهایی که روزنامه نگار علم را، به خصوص در ایران ، قدرتمند می کند، آشنایی با تاریخ علم است. ما در ایران، مفاهیمی داریم که ریشه قدیمی تری از علم تجربی مدرن دارند، مثل کلمه عالِم، دانشمند و خیلی کلمات دیگر که در مواجه با علم تجربی مدرن هم از آنها استفاده می شود. روزنامه نگار علم لازم است از این موارد اطلاع داشته باشد. علاوه بر این اندکی آشنایی با فلسفه علم، به او کمک می کند که رویکردهای مختلف به علم را بشناسد. مورد دیگر، آشنایی اندک با جامعه شناسی است. شناختن مخاطب و جامعه ای که برای آن محتوا تولید می کند، باعث می شود که بدون توجه به زمینه، دست به مقایسه نزند و در برخورد با رویدادهای علمی، جامعه را نیز مد نظر داشته باشد. با توجه به اینکه علم در دنیای مدرن، کار فرهیخته وار و برج عاج نشینی نیست، و فعالیت تجاری محسوب می شود، مثل هر فعالیت تجاری چرخه اقتصادی و عرضه و تقاضا دارد. بنابراین روزنامه نگار علم، باید تا حدودی با اقتصاد و به ویژه اقتصاد علم آشنایی داشته باشد. در کنار این موارد، از آنجایی که یکی از عمده ترین منابع مورد استفاده در روزنامه نگاری علم، مقالات منتشر شده به زبان علمی در ژورنال های علمی هستند، لازم است که روزنامه نگار علم، با این زبان و به خصوص آمارهای استفاده شده در آنها آشنایی داشته باشد.
- روزنامه نگار علم، چقدر به مهارت ترجمه نیاز دارد؟
اساسا بخش عمده ای از روزنامه نگاری علم، ترجمه رویدادهایی است که در دنیای علم اتفاق می افتد، به زبان عامه مردم . با توجه به اینکه هر رشته تخصصی زبان خاص خودش را دارد، روزنامه نگار علم این زبان را به بیان ساده برای مردم ترجمه می کند. در بعضی موارد هم، این ترجمه برای افراد تحصیل کرده در رشته های دیگر است که با روش علم آشنا هستند ولی در رشته های دیگر اطلاعات ندارند. روزنامه نگار علم، رویدادها را برای آنها هم ساده می کند. بنابراین کل فرآیند روزنامه نگاری علم به نوعی ترجمه است.
اما در ایران، و در کشورهای دیگری که تولید کننده دست اول دانش، در بعضی زمینه ها نیستند، روزنامهنگار علم، باید به سراغ منابع دست اول برود. اینجا، کار ترجمه دو مرحله می شود، ترجمه از زبان اصلی به زبان فارسی که خودش مهارت ویژه ای می طلبد و در عین حال ترجمه به زبان عامه. نکته ای که روزنامه نگار علم باید به آن توجه داشته باشد، این است که علاوه بر ترجمه متن، آن را برای مخاطب خود، با مفاهیمی که برای او آشنا هستند ترجمه کند. مثلا در ترجمه برای مخاطب ایرانی، که از واحدهای متر و سانتیمتر استفاده می کند، واحدهای فوت و اینچ، خیلی قابل درک نیستند. وظیفه او، این است که سعی کند این مفاهیم را برای مخاظب خودش ساده کند.
- نقش روزنامه نگار علم، در توسعه علمی چیست؟
روزنامه نگار علم، به طرز بی بدیل و بدون رقیبی در این فرآیند نقش دارد. توسعه علمی ساختاری همه جانبه دارد. وقتی قرار است فرآیند علم را در جامعه توسعه بدهیم، نهادهای تولید کننده علم مثل نهادهای علمی دولتی و خصوصی (R&D) باید در ساختار درستی قرار بگیرند. بودجه بندی ها، روند ثبت داده ها، روند چرخش، روند ورود به سیستم آموزشی و بعد پژوهشی، همه باید نظام مند باشند. سیاست گذاری ها متناسب با نیاز ها باشد، یک مسیر فازبندی شده و تقریبی برای پیشرفت داشته باشیم، میزان توجه مان به علم منطقی باشد و موارد دیگر.یکی از پیش زمینه های این امر، حمایت جامعه است، نمی توان انتظار داشت، کشور توسعه یافته علمی داشته باشیم در حالی که نخبگان و فعالان پژوهش های علمی در دنیای دیگری به سر ببرند و با بدنه جامعه در حالت قطع ارتباط باشند. در این صورت، اولین اتفاق این است که بدنه حمایت و پشتیبانی نمی کند و توسعه به صورت کاریکاتوری اتفاق می افتد. بخشی رشد می کند و بخش دیگر عقب می ماند. پس بنابراین، ارتباط درست با جامعه لازمه توسعه علمی است. برانگیختن حمایت های مردم و افزایش حساسیت آنها به جریان علم، توسط روزنامه نگار علم انجام می شود.
از طرف دیگر، نقش روزنامه نگار علم در فرآیند ترویج علم باعث می شود که علاقه عمومی به علم به وجود بیاید، علم هراسی در جامعه کمتر شود، و افراد علاقه مند شوند که زندگی شان را در دنیای علم دنبال کنند.
- از آنجایی که روزنامه نگار علم، کنشگری در نها د علم است ، برخی از چالش های این نهاد گریبان گیر او نیز هست، به نظر شما مهم ترین موانع توسعه روزنامه نگاری علم، از این حیث چه مواردی هستند؟
با توجه به اینکه حضور و مختصات جامعه علمی در کشور ما محل مناقشه است، با فرض پذیرش جامعه علمی، با همین ویژگی هایش، یکی از مشکلاتی که وجود دارد به دلیل سابقه برخورد جامعه ما با علم است. ما با آن پیشینه و ذهنیت از علم قدیم، وارد دنیای کاملا جدید می شویم، و از همان کلمات و معانی قدیم و کاربردهایشان استفاده می کنیم. کلمه دانشمند در زبان عامیانه فارسی، دارای بار مثبت است، دانشمند را معادل فرهیخته یا خردمند به کار می بریم و نوعی جایگاه بالا به او میدهیم. کلمه استاد برای موارد مشخصی از جایگاه اجتماعی بالا به کار می رود. در واقع این ریش سفیدی، موسفیدی به همراه خردمندی در واژه هایی مانند دانشمند، استاد و غیره ترکیب شده است. بعضی وقت ها، روزنامه نگار علم هم که در این فضا زندگی می کند، فریب این موقعیت را می خورد، و احساس می کند حق ندارد سئوال بپرسد. درصد مصاحبه های مطبوعاتی با دانشمندان را که مرور می کنیم می بینیم که حجم بالایی از آنها، بیشتر شبیه یک مونولوگ طولانی است.
از طرف دیگر، جامعه علمی هم بعضی وقت ها نگاهش به ژورنالیست علم، نگاه به بازار تبلیغاتی است. یعنی هر زمانی که من نیاز داشتم، با شرایطی که من نیاز داشتم، و اون چیزی که من نیاز داشتم را باید بگویید. نگاه به ژورنالیست علم، نگاه از بالا به پایین است، نه گفتوگوی دو همکار، دو چهره شاخص در دو رشته مختلف.
گروهی از جامعه علمی ما هستند، که نوشتن برای نشریات، در شکل یادداشت، مصاحبه یا غیره را کسرشان می دانندو حتی از الفاظ توهین آمیز برای این مشارکت استفاده می کنند. البته تمام این بدبینی جامعه علمی هم، تقصیر خودش نیست، بخشی از آن تقصیر روزنامه نگار علم است، روزنامه نگاری که کارش را درست بلد نباشد، یا درست انجام ندهد، روی این بدبینی جامعه علمی تاثیرمیگذارد.
- چرا مناقشات علمی و سیاست های علمی، در میان اخبار علم، در کشور ما کمرنگ هستند؟
دو، سه تا دلیل دارد. یکی این هست که در کل دنیا، دنبال کردن بخش مناقشات، کار سخت و زمان بری است، شما یک شبه نمی توانید، یک مناقشه را پوشش بدهید، لازم است که با طرفین دعوا صحبت کنید، اسناد مالی را دنبال کنید، در واقع پیگیری مناقشات و سیاست گذاری ها، زیرمجموعه گزارشگری تحقیقی علمی است که کار دشوارتری است، دلیل عمده تر شاید، هراس هایی است که درباره امنیت شغلی روزنامه نگاران وجود دارد. حتی گاه گداری، به دلیل فضای ناشفافی که بین جامعه علمی و فعالان R&D وجود دارد، افرادی که از این فضا سود می برند، روزنامه نگاران را تهدید می کنند.
این نوع کار، باید با حمایت مدیران رسانه و ادیتوریال انجام شود، در ایران روزنامه نگار هنوز آنقدر قدرت ندارد که به تنهایی از پس این چنین مسائلی بربیاید.
دلیل سوم، این است که آمار شفافی درباره بعضی موضوعات وجود ندارد، شما زمانی می توانید وارد حوزه مناقشات شوید که به داده هایی دسترسی داشته باشید. این دسترسی ها کار سختی است، به خصوص اینکه ما در ایران قانون FOIA(freedom of information act) (جریان آزاد اطالاعات) نداریم. البته باید اذعان کرد، که در مورد بخش های از داده ها و آمار و اطلاعاتی هم که در دسترس هست، کم کاری می کنیم.
- افزایش به اطلاعات مردم در کشورهای در حال توسعه، عامل اغتشاش و ناامنی روحی و روانی تلقی میشود، در این شرایط وضعیت روزنامه نگار علم را چگونه ارزیابی می کنید؟
روزنامه نگار علم در این شرایط وظیفه سنگین تری دارد، باید برای عبور از این فاز تلاش کند، باید تلاش کند که افراد بفهمند که آگاهی هراسناک نیست، عدم آگاهی خطرناک است، عدم آگاهی منجر می شود که رفتارهای خاصی بروز پیدا کند، عدم آگاهی است که باعث می شود شایعه آنقدر قدرتمند شود که نتوان جلوی آن را گرفت. در مقابل افزایش آگاهی باعث می شود، پیش داوری ها شکسته شود. وقتی پیش داوری ها شکسته شد، فضای گفتگو به وجود می آید؛ و فضای گفتوگو جامعه را امن می کند. در جامعه ای که فضای گفتوگو وجود دارد، حرکت زیرزمینی، و واکنش های عصبی نمی بینید، چون هر کسی می تواند حرفش را بزند.
این را باید گام به گام به جلو برد.نباید چون احساس می کنیم وظیفه داریم، برویم روی نقاط عصب یک سیستم انگشت بگذاریم. باید با ظرافت با این موارد برخورد کرد. البته جاهایی که مسئله آنقدر بنیادی است، که کوتاه آمدن از آن به قیمت تن دادن به یک فاجعه تمام می شود، باید ایستاد و هزینه اش را هم داد، اما در موارد دیگر باید یکی یکی جلو رفت. اگر داستان گویی را خوب بلد باشیم، اگر روایت های مختلف بلد باشیم، راجع به همه موضوعات می توان با روایت های مختلف حرف زد، بگونه ای که حساسیت کمتری ایجاد کند، یا در مواردی حساسیت بیشتری ایجاد کند، بدون اینکه محتوا آسیب بییند.