روزنامه نگاری جماعتی جایگزین جریان اصلی

روزنامه نگاری جماعتی جایگزین جریان اصلی

روزنامه‌نگاری جماعتی(Community) پوشش حرفه‌ای اخبار گروه‌های اجتماعی ومحلی است، بر روی اخبار مکان‌هایی مثل شهرهای کوچک، محلات شهری، حومه‌های شهرهای بزرگ به جای اخبار ایالات یا اخبار ملی و بین المللی تمرکز می کند. این جریان با توجه به تاثیری که بر خوانندگان محلی می‌گذارد موضوعات گسترده‌تری را پوشش می‌دهد.

نکته ای که در توضیح روزنامه نگاری جماعتی ضرورت دارد گفته شود این است که هدف روزنامه نگاری جماعتی اصلاح نقش مطبوعات بنابر هدف اصلیشان یعنی خدمت کردن به جامعه به عنوان محلی برای پرورش ایده‌ها و نظرات است.

اولین بار کنت آر بیرلی  در دهه1950 از عنوان روزنامه نگاری جماعتی در شرح درس خود استفاده کرد . اما در عمل تاریخ روزنامه نگاری جماعتی به سال های قبل تر بر می گردد، در واقع این بحث قابل طرح است که روزنامه نگاری جماعتی به اندازه خود روزنامه نگاری کهنسال است.(Reader:2008) روزنامه نگاری جماعتی در واقع پیشنهاد جدی است برای بازگشت به آبرویی که روزنامه نگاری زمانی داشت.( Wikipedia Community journalism, :1391)وقتی شما روزنامه ای پیدا می کنید که بر پوشش اخبار اجتماعی تمرکز کرده است، به طور کلی رویکردی مثبت و حمایت کننده دارد و می کوشد راه حلی برای مسائل جامعه  پیدا کند. روزنامه نگاری جماعتی نوعی اعتقاد نسبت به فعالیت روزنامه نگاری است؛ مبنی بر اینکه گفت‌وگو درباره روزنامه ها مسئولیتی فراتر از انتشار اخبار دارند. روزنامه نگاری می تواند به توانمندی یا ناتوانی جامعه کمک می کند. امکان دسترسی به مردم یکی از مهم ترین عناصری است که تعیین می کند، یک روزنامه تمرین «روزنامه نگاری جماعتی» می کند یا نه. آیا خبرنگاران دور از دسترس مردم عادی هستند؟ دسترسی به گزارشگران، هئیت تحریریه ، عکاسان نشریه از طریق تلفن تا چه حد دشوار یا آسان است . (University of Missouri Extension:2010)

روزنامه نگاری جماعتی چیزی فراتر از مصاحبه با شهروندان است، قطعا نه فقط چاپ مقالاتی که شهروندان به آنها علاقه مند هستند. بلکه تسهیل بحث و گفت‌وگو درباره مسائل مدنی شهروندان یک جامعه و آگاه کردن جامعه از موضوعات و بحثی که در مجامع عمومی جریان دارد و در نتیجه منتفع شدن جامعه از آن مباحث، از جمله اصول اساسی مورد تاکید روزنامه نگاری جماعتی است (Tamara & Moore, :2003).این همان کاری است که جامعه شناسی مردم مدار ارگانیک آن طور که بوروی توضیح می دهد در صدد انجام آن است. « مشکلات شخصی افراد را به مسائل عمومی تبدیل کنیم و به این ترتیب برای جامعه شناسی از نو تارو پودی اخلاقی ببافیم.» (بوروی, 1387)

منابع خبری

در بحث سبک روزنامه نگار ی جماعتی این سوال مطرح است که روزنامه نگاران چه طور موضوعاتی را که برای مردم مهم است پیدا می کنند؟ رسانه ها در این مدل به مردم نمی گویند چه چیز مهم است، آنها سعی می کنند آنچه راکه مهم است بیابند. 5 گروه یا لایه وجود دارد که روزنامه نگاران برای به دست آوردن داستان ها و خبریشان به آنها رجوع می کنند:

1-   گروه رسمی(Official  ): مردمی که بخشی از سیستم سیاسی هستند یا به عنوان رهبر نهادهای اجتماعی شناخته می شوند

2-  گروه نیمه رسمی (Semi official ): سازمان ها یا مردمی که عضو جامعه محلی هستند اما الزاما نماینده ملت یا حکومت نیستند. این مردم به صورت رهبر شناخته می شوند امانه به صورت رسمی

3-  مکان سوم( Third place): اشاره دارد به مردمی که در مکان هایی که متعلق به نهادهای اجتماعی است جمع می شوند مثل کلیسا، مسجد، مدرسه

4-  مکان تصادفی(place Accidental): اشاره دارد به مردمی که به سادگی و به صورت کاملا غیر رسمی و محاوره در جاهایی مثل کنار خیابان، در داخل تاکسی ، بازار ، کافه در مورد موضوعات مختلف صحبت می کنند 

5-  مکان خصوصی( Private place): اشاره دارد به مردمی که به در محدوده فضای خصوصی خود در مورد مسائل مختلف اظهار نظر می کنند.

در این 5لایه که روزنامه نگاران برای به دست آوردن داستان هایشان به سراغ آنها می روند. روزنامه نگاران جریان اصلی اغلب گرایش دارند به سراغ گروه اول بروند که گروه رسمی است. آنها می خواهند بدانند رهبران نهادها در بدنه سیاسی چه می گویند . چه آنها محلی یا ملی باشند. سپس به سراغ گروه آخر رفته که فضای خصوصی مردم محسوب می شود. یعنی آنها سراغ اشخاص منفرد می روند تا نظر آنها را در مورد نظر یا فعالیت گروه اول بدانند. (Tamara & Moore, :2003).این گرایش نشریات رسمی از آنجا سرچشمه می گیرد که گرایشی به ساختن فضای مشترک مردمی و انسجام آنها  ندارند، این وضعیت نه یک گرایش بلکه یک وظیفه است. وظیفه ای که هدف روزنامه نگاری را تنها اطلاع رسانی و آگاه سازی مردم معرفی می کند.

اما در روزنامه نگاری جماعتی ، روزنامه نگاران بر سه لایه وسط تمرکز می کنند همان سه لایه ای که بدنه جامعه را می سازند. روزنامه نگاری که بیشتر به مردم پاسخ گو باشد و بخشی از جامعه است. (Tamara & Moore, :2003) .

رویکرد ها

وظیفه برقراری تعامل با جامعه شاید از طریق روزنامه نگاری جماعتی امکان پذیر باشد اما شکل گیری تعامل، جهت آن و رویکردی که یک روزنامه در جهت ایجاد یک اجتماع توانمند دارد بیشتر مربوط به رویکرد ژورنالیستی است که یک روزنامه انتخاب می کند. حال باید دید آیا روزنامه نگاری جماعتی به تنهایی می تواند از عهده فضای تعاملی که جامعه شناسی مردم مدار خواهان آن است بر آید.

چارلوت هال( Charlotte Hall) ویراستار ارشد ارلاندو (Orlando) در نشست جمعی از همکاران خود در پوینتر (Poynter) در مورد ژورنالیسم دید بان(Watchdog Journalism) گفت: « ژورنالیسم دید بان یک موقعیت ذهنی است برای کلیت یک روزنامه . ژورنالیسمی که به مردم قدرت می دهدWard) :2005)

در واقع ژورنالیسم دید بان خود بر جریان خاصی از روزنامه نگاری تاکید نمی کند بلکه نوع رویکرد حاکم بر هر رسانه ای را توضیح می دهد. این نوع ژورنالیسم یکی از رویکرد های غالب در اکثر رسانه های دنیاست. این همان رویکردی است که از اکثر رسانه ها انتظار می رود به آن توجه کنند.

در ژورنالیسم دیدبان رسانه، نقش ناظر را ایفا می کند. موضوع دیدبان قویا در عمل به ژورنالیسم تحقیقاتی مربوط می‌شود. این ژورنالیسم می تواند در رسانه های خبری مختلف از جمله رادیو ، تلویزیون ، رسانه های چاپی و رسانه های تعاملی جدید جای بگیرد. اصطلاح دیگری که در این زمینه مطرح می شود دید بان  بی طرف است(detached watchdog) این اصطلاح بر بی طرفی- عینت و عدالت درگزارشگری تاکید می کند. گزارش باید وقف واقعیت عینی باشد و رویدادها باید بی طرفانه و عادلانه توصیف شوند. نقش دید بان این است که تقاضای شهروندان را به اطلاعات تامین کند و در عین حال مردم را از سوء استفاده از قدرت آگاه کند. به منظور ایفای این نقش لازم است فاصله مشخصی بین قدرت و ژورنالیسم وجود داشته باشد تا بتواند قدرت را به چالش بکشد. این نوع روزنامه نگاری درگیر موضوعات می شود اما در آنها مداخله نمی کند در نتیجه باید منفعل، خنثی و بی طرف باشد. (Wikipedi Watchdog Journalism, :1391)

در اینجا ضعف ژورنالیسم نظارتی و دیدبان در برابر روزنامه نگاری که رویکردی اجتماعی دارد آشکار می شود. اصول و تجربیات روزنامه نگاری جماعتی نشان داده است بی طرفی و عینت خواهی مانع از توجه فعالانه به موضوعات و منافع تک تک شهروندان خواهد شد.

جریان اصلی یا روزنامه‌نگاری دیدبان بازخورد خوانندگان و ارتباط با آنها را تشویق می کند. برقراری ارتباط شامل چاپ تلفن نشریه، آدرس ایمیل نشریه و معرفی وب سایت نشریه می شود تا راه های تعامل حفظ شود. (Ward, :2005)اما تمام تعاملی که در این شیوه تشویق می شود مربوط به ارتباط از طریق تلفن، ایمل و وب سایت است. چرا که این شیوه، ارتباط فعال، عضوی ازجامعه بودن را تشویق نمی کند. این شیوه خواهان ساخت یک اجتماع انسانی مبتنی بر تعامل و گفت‌وگو نیست و این را از حیطه وظایف روزنامه نگاری جدا می کند. چرا که اصالت در این نوع روزنامه نگاری گزارشگری بی طرفانه و خنثی شناخته می شود و با خبررسانی دائم از مشکلات عمومی  و انتقال احساس خطر ، احساس ناتوانی در تغییر شرایط را می پراکند.


منابع

بوروی, م. (1387). درباره جامعه شناسی مردم مدار. جامعه شناسی ایران , هشتم, pp. 168- 201.

 

Reader, B. (2008, اکتبر 28). What is Community Journalism. Retrieved from E.W. Scripps school of Journalism: http://www.scrippsjschool.org/blog/post.php?postID=56

Tamara, G., & Moore, R. C. (2003). Keep your ears On the Ground. Retrieved from Civic and Community Journalism: http://users.etown.edu/m/moorerc/earstotheground.htm

University of Missouri Extension. (2010, می 10). Retrieved from University of Missouri: extension.missouri.edu/greene/.../9Whatiscommunityjournalism.pdf

Ward, B. (2005, می 26). Watchdog Culture: Why You Need it, How You Can Build it. Retrieved from poynter: http://www.poynter.org/how-tos/leadership-management/what-great-bosses-know/67742/watchdog-culture-why-you-need-it-how-you-can-build-it/>

Wikipedi Watchdog Journalism. (1391, 1آذر). Retrieved from wikipedi: www.en.wikipedia.org/wiki/Watchdog_journalism

Wikipedia Community journalism. (1391, آذر 1). Retrieved آذر 1, 1391, from Wkipedi: www.en.wikipedia.org/wiki/community_journalism