برای بعضی روزنامهنگاران آمریکایی، رای دادن در انتخابات مقدماتی، نوعی تخطی از قوانین حرفهای روزنامهنگاری و اصل بیطرفی است و بههمین دلیل هم در این مرحله رایی در صندوق نینداختند. اما برای بعضی دیگر، رای ندادن به معنای محروم کردن خود از حقوق شهروندی به نفع یک بیطرفی ایدهآلیستی و البته گنگ و نامفهوم است. در این میان بعضی دیگر هم بهصورت انتخابی مشارکت کردند، به این ترتیب که یک سال در حزب دموکرات رای دادند و سال دیگر در حزب جمهوریخواه.
آیا شرکت در انتخابات ، بیطرفی روزنامهنگاران را زیرسوال میبرد؟
بیشتر از دو و نیم میلیون نفر در مرحله مقدماتی انتخاباتی ریاستجمهوری در ایالت میشیگان شرکت کردند، میزان مشارکتی که از سال 1972 تاکنون در این ایالت بیسابقه بود. در ایالت همسایه، اوهایو هم میزان مشارکت به همین نسبت بالا بود. اما بعضی از مطلعترین افراد در این دو ایالت رای ندادند؛ خبرنگاران سیاسی.
در هردوی این ایالتها، رایدهندگان بعداز ثبتنام، در روز رایگیری مرحله مقدماتی یا همان انتخابات درونحزبی دموکراتها یا جمهوریخواهان شرکت کردند. اگرچه نامزدی که هر رایدهنده به او رای میدهد، مخفی است، اما همچون دیگر ایالتها، محل حزبی که افراد در آنجا رای میدهند، مخفی نیست. به این ترتیب مرحله مقدماتی انتخابات آمریکا، در سابقه مشارکت سیاسی حزبی افراد ثبت میشود. موضوعی که با شروع رایگیریهای درون حزبی بحث زیادی در میان روزنامهنگاران شاغل در آمریکا به راه انداخته است.
هر انتخاب نشاندهنده ارزشهای سیاسی فردی است؛ عقایدی درباره نقش و ملاحظات روزمرهای که هر روزنامهنگار عملا هر روز با آنها مواجه است. من با روزنامهنگاران مختلفی در دو ایالت میشیگان و اوهایو در این زمینه صحبت کردم، مدیران تحریریه هیچکدام از آنها را کاملا از شرکت در مرحله مقدماتی منع نکردند. هرچند که معمولا دستورالعملهای حرفهای آنها را از انواع دیگر مشارکتهای سیاسی مثل شرکت در راهپیماییها، کمکهای مالی به نامزدها و جمعآوری امضا منع کرده است. با این وجود بعضی از آنها تاکید داشتند که حتی باوجود نبود منع حرفهای، روزنامهنگاران باید در این زمینه بسیار محتاطانه عمل کنند.
«کریس گاتس» خبرنگاری که چند سال قبل در میشگان شاغل بود در فیسبوکش نوشت: «در یکی از دورههای انتخاباتی قبلی، یکی از دبیران روزنامه از ما خواست که در مرحله مقدماتی انتخابات شرکت نکنیم و تاکید کرد که بیطرفی خود را بهعنوان روزنامهنگار حفظ کنیم. او از ما خواست فکر کنیم که آیا دوست داریم اسممان در فهرستی قرار بگیرید که رهبران احزاب میتوانند بهراحتی آن را ببیند؟» بعد از این پست آقای گاتس بود که بحثهای زیادی در این زمینه، میان روزنامهنگاران به راه افتاد.
اما برای «جیسون بارچ» دبیر تحریریه روزنامه «هلند سِنتینال» در غرب میشیگان، این پست فیسبوکی گاتس اولین برخورد با این موضوع بود که یک موسسه رسانهای از خبرنگارانش بخواهد در انتخابات مقدماتی رای ندهند. اگرچه بارچ در این دوره مقدماتی انتخابات در حزب جمهوریخواه رای داد، اما یک خبرنگار چپگراست که هیچگاه گرایشات سیاسیاش را پنهان نمیکند. او میگوید: «وقتی خبرنگار ورزشی بودم، هیچوقت طرفداریام را از تیم میشیگان پنهان نمیکردم. بهنظر من رای در مرحله مقدماتی هم تفاوتی چندانی با آن موضوع ندارد. بله ما روزنامهنگار هستیم، اما قبل از آن شهروندیم. هرچیزی که در این جامعه و کشور رخ دهد، زندگی من را هم مثل غیرروزنامهنگارها تحت تاثیر قرار میدهد. شخصا فکر میکنم مشارکت فعال در جامعه، من و همکارانم را برای خدمت به جامعه مجهزتر میکند.»
«نانسی کَفِر» از اعضای تحریریه روزنامه «دیترویت فریپرس» به عنوان سرمقالهنویس روزنامه، هم از جمله روزنامهنگارانی است که میگوید عقاید سیاسیاش را آزادانه مطرح میکند. بههمین دلیل همچون زمانی که خبرنگار بود، در مرحله مقدماتی انتخابات شرکت میکند. کفر معتقد است که شرکت در انتخابات درونحزبی تضادی با روزنامهنگار بودن ندارد. او در فیسبوکش نوشت: «بیطرفی و عدالت دو موضوع متفاوت هستند. شما میتوانید اولویتهای سیاسی خودتان را داشته باشید و همچنان یک روزنامهنگار بیطرف باشید.»
اما «ریک پلوتا» رئیس دفتر اصلی شبکه رادیویی عمومی میشیگان در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری رای نداد. او میگوید: «هیچ قانون سفت و سختی در این زمینه وجود ندارد، اما شخصا هیچگاه اقدامی نمیکنم که اسمم در یک فهرست سیاسی قرار بگیرد.» به عقیده او احزاب تلاش میکنند که فهرست دقیقی از تمام رای دهندگانشان تهیه کنند تا مثلا برای پروژههای بعدیشان، آنها را جزو مشترکان نشریاتشان قراردهند: «فکر میکنم هم نفع خودم و هم نفع رسانهای که در آن کار میکنم در این باشد که اسمم در کنار هیچ سازمان سیاسی قرار نگیرد. یک بار از فردی در حزب جمهوریخواه میشیگان پرسیدم که آیا حزب این موضوع را که کدام خبرنگاران در حزب آنها رای دادهاند، بررسی میکند. او جواب داد این کار جزو اولویتهای ما نیست، اما این کار را انجام میدهیم. پس من فکر میکنم ما باید بیشتر درباره این موضوع فکر کنیم.»
«چاد لیوِنگود» خبرنگار مجلس ایالتی میشیگان در «دیترویت نیوز» به گفتگوی مشابهی در چند سال قبل با یک کارمند سیاسی اشاره میکند. این کارمند، سابقه رایدهی لیوِنگود را روی کامپیوترش بالا آورده بود. او میگوید: «آن کارمند نمیخواست از نشان دادن سابقه رایدهیام، علیه من استفاده کند، اما این نشان میدهد که چقدر دسترسی به این اطلاعات راحت است.» لیونگود امسال در انتخابات مقدماتی آمریکا رای داد و همچون سالهای قبل رایش را در حزبی به صندوق انداخت که رقابت در آن داغتر باشد. او میگوید: «حتی همسرم هم نمیداند که من در نهایت به چه کسی را خواهم داد. اما مساله این است که من نمیخواهم حق رایم را بهخاطر آنکه روزنامهنگار هستم، کنار بگذارم. تلاش من به عنوان یک روزنامهنگار آن است که به گسترش دموکراسی کمک کنم، اما از طرف دیگر میخواهم در این دموکراسی هم سهیم باشم.»
اگرچه در ایالت میشیگان ـ بهدلیل تفاوت در سیستم رایگیری ایالتی، در مرحله مقدماتی ـ سابقهای از رایگیری درون حزبی افراد ثبت نمیشود، اما در ایالت اوهایو، رایدهی درون حزبی، شما را به عنوان عضوی از آن حرب ثبت میکند.
«کریسی تامپسن» که مبارزات انتخاباتی «جان کیسیک» ـ فرماندار اوهایو و از نامزدهای حزب جمهوریخواه برای ریاستجمهوری ـ را برای روزنامه «سینسیناتی اینکوِرِر» پوشش میداد، میگوید یکی از دلایلی که او بعد از ورود به حوزه سیاسی رایدهی در مرحله مقدماتی را کنار گذاشته، این است که بهنوعی وارد این مبارزه انتخاباتی شده است. به گفته تامپسن، انصراف از رایدهی در این مرحله از انتخابات برای او نوعی باخت یا گذشتن از حقش نیست: «من فکر میکنم، مرحله انتخابات درونحزبی این امکان را به اعظای حزب میدهد که نمایندهشان را انتخاب کنند، اما من احساس نمیکنم که به هیچکدام از این احزاب سیاسی تعلق داشته باشم.»
به گفته او مشارکت در زندگی مدنی برایش از طریق گزارشگری مهیا شد و امیدوار است بههمینطریق هم به افزایش آگاهی رایدهندگان کمک کند: «این به آن معنا نیست که من حقی یا جایگاهی در این انتخابات ندارم، بلکه بهعنوان یک روزنامهنگار سازوکار مبارزات انتخاباتی را موشکافی میکنم، اطلاعاتم را در اختیار شهروندان قرار میدهم، بیطرفانه گزارش میکنم و به دنبال حقیقی میروم.»
«جیمز سیگِل» که اخبار مجلس ایالتی اوهایو را برای روزنامه «کلومبوس دیسپَچ» پوشش میدهد، چند سالی است در این مرحله از انتخابات شرکت نمیکند. او میگوید: «خبرنگاران عموما از رای دادن در انتخابات حزبی منع میشوند. با این حال من از مشارکت در فرایند انتخابات لذت میبرم و فکر میکنم تقریبا به روند این مبارزات آگاهم.» او هم، همچون لیوِنگود، حزبی را برای رایگیری اولیه انتخاب میکرد که رقابت در آن تنگاتنگ و جذابتر باشد. هرچند که آن حزب لزوما رای نهایی او را ندارد. او در سالهای اخیر در مرحله اولیه انتخابات رای نداده است: «این به آن خاطر نیست که فکر کنم، ممکن است بعدا افرادی از رایی که من دادهام سوء استفاده کنند و مرا جانبدار توصیف کنند، بعضی افراد بههرحال درموقع نیاز این کار را میکنند. رای ندادن من به آن خاطر است که طی 18 سال پوشش اخبار سیاسی یاد گرفتهام که وابسته به حزبی توصیف نشوم. از نظر شخصی مستقل بودن جایگاه بالاتری برایم دارد.»
با این همه سیگل هم، همچون دیگر روزنامهنگارانی که با آنها صحبت کردم، در انتخابات عمومی و مرحله نهایی شرکت خواهد کرد.
پلوتا از شبکه رادیوی عمومی میشگان میگوید: «بعضی روزنامهنگاران چارچوبهای سختتری دارند. حتی بعضی از آنها در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنند از ترس آنکه مشارکتشان در انتخابات در نحوه پوشش اخبار و تفسیرشان تاثیر بگذارد.» همانطور که «لن داونی» سردبیر سابق واشنگتن پست این کار را میکرد، دستکم تاوقتی که سردبیر این روزنامه بود.
منبع:
http://www.cjr.org/united_states_project/political_reporters_primary_voting.php?utm_content=bufferd71e1&utm_medium=social&utm_source=twitter.com&utm_campaign=buffer