چرا قصه‌گویی هنوز هم مهم‌ترین اصل در روزنامه‌نگاری است؟

چرا قصه‌گویی هنوز هم مهم‌ترین اصل در روزنامه‌نگاری است؟

 

تکنیک‌ها و ابزارهای روزنامه‌نگاری جدید، تنها می‌توانند با قدرت قصه‌گویی روزنامه‌نگار تقویت شود

«اگر روزنامه‌نگاری، برایم یک قصه بگو لعنتی!» این را «اسکات رِنزبرگر» روزنامه‌‌نگار و تهیه‌کننده‌ای می‌گوید که تاکنون چندین جایزه روزنامه‌نگاری را ازآن خود کرده است، از جمله جوایزی از دو موسسه مهم ان‌پی‌پی‌ای (صدای روزنامه‌نگاران تلویزیونی) و آی‌آر‌‌ایی (انجمن دبیران و روزنامه‌نگاران تحقیقی). او برای تهیه برنامه‌های خبری تلویزیونی به کشورهای مختلفی سفر کرده است و حالا علاوه بر کار خبر، به‌عنوان مربی آموزش خبر هم مشغول کار است. او در یکی از کارگاه‌های روزنامه‌نگاری موبایلی در موسسه رادیو و تلویزیونی ایرلند درباره اهمیت قصه گویی در روزنامه‌نگاری دارد سخنرانی کرده و از روزنامه‌نگاران تازه‌کار خواسته، به‌جای آنکه شیفته گجت‌ها و برنامه‌های موبایلی خبرسازی شوند، توانایی‌های قصه‌گویی‌شان را بالا ببرند. آنچه در اینجا می‌خوانید، خلاصه‌ای از کارگاه اوست.

 

باوجود تکنولوژی‌های نوین و اشکال تازه تولید برای گزارشگری، روزنامه‌نگاران باید به‌خاطر داشته باشند، قصه هنوز هم، برای روزنامه‌نگار همه‌چیز است. قصه‌گویی قدرت‌مندترین وسیله در دنیاست، چیزی که قلب جوامع بشری را به‌هم وصل می‌کند. من هم مثل شما، به‌دنبال استفاده از ابزارهای تازه خبری هستم و فکر می‌کنم آنها برای کارکردن فوق‌العاده‌اند، اما درنهایت وقتی به واقعیت برمی‌گردم، فکر کنم خوب چطور می‌توانم از اینها پول دربیاورم؟

حدود یک میلیارد و نیم نفر از مردم جهان تلفن همراه دارند. بنابراین حدود یک میلیبارد و نیم مرکز بالقوه تولیدخبر وجود دارد. اگرچه بیشتر آنها از این کارخانه به‌عنوان ابزار سرگرمی استفاده می‌‌کنند، اما بعضی هم هستند که با کمک موبایل کارهای خبری خوبی انجام می‌دهند. بنابراین تمام اینها که از گوشی‌شان حتی  فقط برای سرگرمی استفاده می‌کنند، می‌توانند رقیب من بعنوان روزنامه‌نگار باشند.

اما من فکر می‌کنم توانایی قصه‌‌گویی برای روزنامه‌نگار مهم‌تر از توانایی کار با ابزارهای جدید روزنامه‌نگاری است. مراقب باشید که هیچ‌وقت تبدیل به یک تکنسین صرف نشوید که فقط می‌تواند با این ابزارها و برنامه‌های پیشرفته کار کند، بدون آنکه قصه‌گفتن بلد باشد. شما باید بر کارتان به‌عنوان یک راوی تمرکز کنید؛ یعنی گفتن آنچه مخاطبان‌تان نمی‌دانند و نشان دادن آنچه آنها ندیده‌اند. چندان هم نیاز به‌فکر کردن ندارد. خودتان را باید یک راهنمای تور بدانید. راهنمایی که برای دیدن اتفاقاتی که رخ داده، به نقاط مختلف سفر می‌‌کند. ذره‌ذره و تکه‌تکه بخش‌های مختلف دیده‌هایش را کنار هم می‌گذارد تا به انتها برسد.

هر قصه‌ خوب باید فکر، قلب و البته جیب شما را تحت تاثیر قرار دهد، بدون آنکه لزوما مجبور باشید، یک موسسه عریض و طویل با یک عالم تکنولوژی‌ها و ابزارهای پیشرفته داشته باشید. آنچه شما همیشه به‌عنوان یک روزنامه‌نگار به آن احتیاج خواهید داشت، توانایی بالای قصه‌گویی است. اما اگر شما بدون این توانایی فقط باید یک دوربین چهارکیلویی راه بیفتید که یک خبر تهیه کنید، خروجی شما قطعا به‌درد نخواهد خورد.

نوشتن یا تهیه هر گزارش چهار بخش دارد که آنها را این‌طور نام‌گذاری کرده‌ام؛ «هی!»، «با توام»، «ببین» و «خوب پس، چی‌شد؟» اینها فرایند خلق گزارش هستند که شامل قاپیدن توجه مخاطب، یک شروع عالی، ساختن لایه‌های قصه و در نهایت رسیدن به عصاره‌ای است که تمام جزئیات بامهارت صیغل داده شده‌اند. من در کارم هم همین شیوه را دنبال می‌کنم، چیزی که اسمش را «گروه یک نفره» گذاشته‌ام.

خودم دوربین و نورهای فیلم‌برداری را تنظیم می‌کنم، مطالب مختلف را قبل‌‌تر با کمک موتورهای جستجو پیدا می‌کنم، با مردم حرف می‌زنم و در نهایت دنبال موضوعاتی می‌روم که چندان هم شناخته شده نیستند. هیچ‌وقت وقتم را برای کار روی مطلب کاملا ناآشنا تلف نمی‌کنم، بااین حال، همیشه دنبال قصه‌های تازه هستم. برای یک سال آینده ، 35 قصه دارم که طبق برنامه‌ای که دارم، به‌ترتیب آنها را پی خواهم گرفت. در مصاحبه‌های تصویری هم یک شیوه دارم که اسمش را «پمپ مضاعف» گذاشته‌ام؛ یعنی شما همزمان دو سوال می‌پرسید تا شانس گرفتن جواب کامل را با کمترین ویرایش بالاتر ببرید. کاری که اتفاقا برای استخراج صدا و ویدئوهای کوتاه برای رسانه‌های اجتماعی مثل توییر و فیس‌بوک هم خیلی به کار می‌آید.

من فکر می‌کنم، در آینده نزدیک بیشتر مطالب و گزارش‌های رسانه‌ها، توسط نویسندگان و روزنامه‌نگاران آزاد تهیه خواهد شد. مطالبی که با استفاده از تکنولوژی‌ها و ابزارهایی که توسط شرکت‌ها یا موسسات رسانه‌ای  بزرگ فراهم شده، درهمه‌جا قابل دسترسی خواهد بود. موسسات رسانه‌ای فقط چند روزنامه‌نگار برای تولید محتواهای تازه یا اپراتورهایی برای انجام کارهای فنی استخدام می‌کنند و بقیه محتوای آنها توسط روزنامه‌نگاران آزادی مثل من تولید خواهد شد. بنابراین توانایی‌های قصه‌گویی در آن زمان بهتر خودش را نشان خواهد داد. کار من گذاشتن یک نقطه بسیار کوچک روی نقشه جهانی کار خبر است، چیزی که به‌مخاطبان اجازه می‌دهد همزمان با تمرکز روی آن موضوع و جامعه محلی، فرامحلی عمل می‌کنند. به‌این ترتیب گزارش‌هایی که تولید می‌کنید، فقط یک بار روی آنتن نمی‌رود. روزنامه‌نگاران آزاد حق‌التحریرشان را غیر از آن رسانه خاص، هربار از کسی که آن گزارش را می‌بیند هم، خواهند گرفت.

منبع:

 

https://www.journalism.co.uk/news/why-storytelling-is-still-everything-despite-new-journalism-tools-and-technology/s2/a634299/

  وبلاگ اسکات رِنزبرگر:    http://scottrensberger.blogspot.nl