رقیبی که برای خبر در فضای مجازی ایجاد شده یعنی همان خبر جعلی، امکان قدرتنمایی در رسانههای قدیمی و جریان اصلی (مطبوعات چاپی و تلویزیون ) را ندارد یا دست کم هنوز به این رسانهها راه نیافتهاست. در شرایطی که بسیاری از این رسانهها با کاهش مخاطب و خطر سقوط روبهرو شده اند و به فکر تعطیلی افتادهاند، بیاعتمادی که به «خبر» در فضای مجازی ایجاد شده، میتواند به کمک این رسانههای قدیمی بیاید. این رسانهها دست کم هنوز می توانند روی عامل اعتماد مخاطب مانور بدهند.
خبر همیشه با شایعه در جدال بودهاست. این تعقیب سایه به سایه اما این روزها وارد مرحله جدیدی شده که هم خبر را تهدید میکند هم میتواند راه نجاتی برای رسانههای قدیمی باشد.
با پیشروی نفوذ و قدرت فضای دیجیتال در دنیای رسانه، مدتهاست که زمزمه مرگ رسانههای چاپی مطرح شدهاست. در دنیای جدید دیجیتال، رسانهها را به دو گروه قدیمی (روزنامهها و رادیو تلویزیون) و جدید ( سایتهای خبری و کانالهای شبکههای اجتماعی) تقسیم میکنند. سرعت و امکانات چندرسانهای و فراگیری مخاطبان از جمله مزایای رسانههای جدید در مقابل رسانههای قدیمی است و همین مزایا موجب شده که رسانههای قدیمی در این رقابت، عقبمانده و شکستخورده به نظر برسند. اما تحولات پرشتاب عمدتا سیاسی اجتماعی جهان که خود نتیجه تاثیر رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی است، بر این رسانهها تاثیراتی گذاشتهاست. از جمله این تاثیرات که در همین ماههای اخیر و در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روی داده، تغییر مفهوم خبر است. خبر اکنون رقیبی به نام خبر جعلی در فضای مجازی پیدا کرده که میتواند اعتماد عمومی به رسانههای جدید را مخدوش کند و رسانههای قدیمی را همچنان به عنوان منبع اصیل و قابلاعتمادتر، زنده نگه دارد.
این روزها از سیاستمداران گرفته تا مقامات اطلاعاتی غربی و حتی پاپ درباره خطری هشدار میدهند که هم رسانهای است و هم سیاسی. این خطر، «خبر جعلی» است که یک گام فراتر از شایعه قرار دارد و با انتشار در سایتهای خبری و پخش گسترده در شبکههای اجتماعی، رسمیت بیشتری به نسبت شایعه به دست میآورد. در اهمیت خبر جعلی و تاثیر و نفوذ آن همین بس که همچنان حدود 15 درصد از مردم آمریکا فکر میکنند باراک اوباما مسلمان است و در کشوری غیر از آمریکا متولد شدهاست. خبر جعلی دیگری که همین روزها در آمریکا باعث بروز یک اتفاق واقعی و مرگبار شد، ربط دادن هیلاری کلینتون نامزد دمکرات انتخابات ریاستجمهوری به یک باند آزارجنسی کودکان و اداره این باند از یک پیتزافروشی در واشنگتن بود. این خبر چنان باور شد که یک شهروند آمریکایی از کارولینای شمالی تفنگ برداشت و به واشنگتن رفت و به این پیتزافروشی حمله کرد. نمونه این اخبار جعلی فقط به آمریکا محدود نمیشود. پارلمان فرانسه اخیرا طرح مسدود کردن وبسایتهایی که خبر جعلی درباره مسائل سیاسی اجتماعی منتشر میکنند را بررسی کردهاست. این طرح از آن جهت نیاز به تصویب پارلمان دارد که مغایر با اصل آزادی بیان و رسانه در قوانین فرانسه است. در آلمان هم با نزدیک شدن انتخابات مهم سال آینده، وزرا و مقامات مختلف درباره پدیده اخبار جعلی هشدار دادهاند.
این پدیده در ماههای اخیر باتوجه به موضوعات پیش آمده در انتخابات جنجالی ریاستجمهوری آمریکا، محتوای سیاسی پیدا کردهاست. رسانههای جریان اصلی در آمریکا مانند روزنامه نیویورکتایمز و واشنگتنپست یا تلویزیون سیانان که درباره پدیده خبر جعلی گزارش تهیه کردهاند و هشدار دادهاند، انگشت اتهامات را به سمت قدرتی خارج از آمریکا به عنوان گرداننده این پدیده نشانه رفتهاند. روسیه از نظر آمریکاییها، هم متهم حمایت از بنیانگذاران سایت افشاگر ویکیلیکس، هک اطلاعات کمیته مرکزی حزب دمکرات و ایمیلهای مقامات این حزب است و هم گرداننده سایتهایی که خبر جعلی منتشر میکنند. اما گزارش تحقیقی روزنامه والاستریت ژورنال درباره منابع مالی سایتهایی که اخبار جعلی تولید میکنند نشان میدهد این پدیده فقط منشا و محتوای سیاسی ندارد. این گزارش نشان میدهد که پای بعضی برندهای تجاری و معتبر به عنوان حامی مالی این سایتهای اخبار جعلی در میان است.
اما سیاسی شدن این بحث به معنی آن نیست که از منظر رسانهای اهمیت ندارد. انتشار اخبار جعلی مرحلهای جدید از تحولات در دنیای رسانه در عصر دیجیتال است. در شرایطی که رقابت میان رسانههای جدید با رسانههای قدیمی به سرعت و به نفع گروه اول در جریان است، خبر جعلی میتواند ضربهای به رسانههای جدید (رسانههای دیجیتال و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ) باشد. فضای رسانههای جدید از نظر امکان لحظهای انتشار خبر و بعد تغییر و تحول در آن، زمینه را برای انتشار اخبار جعلی مهیا میکند. به همین دلیل برخی رسانههای معتبر و قدیمی در دستورالعملهایی که برای خبرنگارانشان در زمینه کار حرفهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تدوین کردهاند، قوانینی همچون بررسی صحت خبر حداقل از دومنبع را مورد توجه قرار دادهاند. فضای انتشار خبر در شبکههای اجتماعی فضایی احساسی و مبتنی بر جذب مخاطب لحظهای است. در چنین فضایی هر کاربر میتواند یک منبع خبر باشد که اخبارش در لحظه صدها و هزاران بار دیده میشود. چنین فضای هیجانی به آفت کار خبر تبدیل شدهاست. در چنین شرایطی، فضای دیجیتال که کار خبررسانی را فراگیرتر و گستردهتر از قبل کرده، در عین حال میتواند به عاملی برای بیاعتمادی به رسانه و خبر تبدیل شود.