• فریدون صدیقی
  • 1387-11-20 08:00:00
  • کد مطلب : 2722
میزانسن

هر سوژه‌ای، هر موضوعی، یک تهدید است و تا زمانی که آن را به درستی نشناخته و از آن عبور نکرده‌ایم تهدید باقی خواهد ماند.

هر سوژه‌ای یک دشمن است و به محض اینکه به سوی او می‌رویم، به صورت تهدیدی یکپارچه درمی‌آید.

هر سوژه‌ای، هر موضوعی، یک تهدید است و تا زمانی که آن را به درستی نشناخته و از آن عبور نکرده‌ایم تهدید باقی خواهد ماند.

هر سوژه‌ای یک دشمن است و به محض اینکه به سوی او می‌رویم، به صورت تهدیدی یکپارچه درمی‌آید.

‌ـ روزنامه‌نگاری که میل به نوشتن می‌کند؛ یادداشت، مقاله

‌ـ روزنامه‌نگاری که میل به تحریرگونه‌ای از انواع گزارش می‌کند.

‌ـ روزنامه‌نگاری که داوطلب گفت‌و‌گوست اگر مسلط بر خود نباشد، با یک تهدید روبروست و چنین روزنامه‌نگاری بی‌تردید، یک قربانی است.

روزنامه‌نگار برای اینکه قربانی نباشد باید بداند در اجرای یک نمایش؛ یادداشت، مقاله، گزارش و مصاحبه، خودش را هم به نمایش درمی‌آورد.

برای آنکه نمایشی را اجرا کنیم می‌باید بر خود مسلط باشیم. اگر چنین شد، هیچ‌کس نمی‌تواند کسی را که بر خود تسلط یافته است، شکست دهد.

لازمه تسلط بر خود، ابتدا شناخت ظرفیت‌ها و قابلیت‌های خویش است. ظرفیت و قابلیت ما، در تفکر، خرد و رفتار ما تجلی پیدا می‌کند.

تفکر، فرایند خوانده‌ها و یافته‌ها و تجارب ماست.

روزنامه‌نگاری که کم خوانده، کم یافته و کم تجربه است، تنها و تنها فکر می‌کند، نه تفکر، پس او ناتوانی خود را در تهیه یادداشت، گزارش و گفت‌و‌گو به نمایش می‌گذارد. ظرفیت و قابلیت، نمایش رفتار ما هم هست.

نشستن، برخاستن، رفتن و ماندن در مکان و زمان، خلق می‌شود. نشستن، برخاستن، ماندن و رفتن که در میزانسن نباشد، خارج از کادر حرکت می‌کند.

برای در کار بودن، تنها گفتن کافی نیست، روزنامه‌نگاری جزئی از میزانسن نیست، همه آن است. شخصیت اصلی است که باید هر موضوعی را در میزانسن حرکت دهد. میزانسن ساخته اوست.

گزارشی از میدان تره‌بار، از یک نمایشگاه، از یک حادثه، گفت‌و‌گو با یک گفت‌و‌گو شونده و یا نوشتن یادداشت و مقاله درباره هر موضوعی با میزانسن او و حرکت دادن موضوع در میزانسن شکل می‌گیرد.