- گفت و گو با دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات
- 1387-12-07 03:56:00
- کد مطلب : 2749
سیر تحول آموزش روزنامهنگاری طی 150 سال اخیر در جهان و ضرورتها و کاستیهای آن در ایران امروز به ویژه با توجه به توسعه فناوریهای نوین ارتباطی- اطلاعاتی موضوع گفت و گوی مدرسه همشهری با دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران است.
اشاره:مدرسه همشهری- سیر تحول آموزش روزنامهنگاری طی 150 سال اخیر در جهان و ضرورتها و کاستیهای آن در ایران امروز به ویژه با توجه به توسعه فناوریهای نوین ارتباطی- اطلاعاتی موضوع گفت و گوی مدرسه همشهری با دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران است.
دکتر معتمدنژاد در این گفت و گو ضمن اشاره به 3 رویکرد در آموزش روزنامهنگاری مختصات و ویژگیهای مکتب روزنامهنگاری ایران را تشریح کرده است که در ادامه از نظرتان میگذرد.
نکته اینجاست که ما نه از جایگاه یک سرکارگر یا رئیس بلکه از جایگاه والد میبایست به موضوعهای مرتبط با کودک نگاه کنیم. همانطور که در مطالب شما هم بود، در درجهی نخست باید بدانیم که مواجههی خشن با کودک نمیتواند راهکار باشد. معمولا والدین در نخستین واکنش موبایل را از کودک میگیرند.
این در حالی است که تنها مجرای ارتباط کودک با جهان بیرون همین موبایل است. پس وظیفهی والدین است که نیازهای کودک را بدانند. برای این کار میبایست سه حس مهم را در او بارور کنیم.
صدای گفت و گو (حجم 2.70MB)
دکتر معتمدنژاد، آموزش روزنامهنگاری در ایران چگونه و از کی آغاز شد و چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟
همانطور که میدانید روزنامهنگاری محصول پیشرفت محصولات خبری است. از نیمه دوم قرن نوزدهم که محصولات خبری پیشرفت کرد نیاز به روزنامهنگار حرفهای و آموزش دیده پیدا شد به همین جهت امکاناتی فراهم آمد که این رشته آموزشی هم مثل سایر رشتههای دیگر به علاقهمندان آن در دنیا تدریس شود. اگر یک بررسی تاریخی کنیم میبینیم اولین بار در نیمه دوم قرن نوزدهم در ایالاتمتحده آمریکا به رشته روزنامهنگاری توجه شد، کمی دیرتر در انگلستان و به موازاتش در آلمان و فرانسه نیز این امر مطرح شد. اولین خبر درمورد آموزش روزنامهنگاری در ایران همزمان با تاسیس مدرسه عالی روزنامهنگاری پاریس در سال 1899 و در زمان سلطنت مظفرالدین شاه مطرح شد. در آن موقع روزنامه ایران خبر کوتاهی در این رابطه منتشر کرد اما بعد از آن، تا زمانی که اولین کلاسهای آموزش روزنامهنگاری در ایران دائر شد، کاملا از آموزش روزنامهنگاری در دنیا بیخبر بودیم.
از اوایل قرن بیستم در دانشگاههای آمریکا و اروپا و در محیطهای مطبوعاتی به آموزش روزنامهنگاری توجه ویژهای پیدا شد و کمکم عقاید مختلفی در مورد آموزش روزنامهنگاری پدید آمد. در این زمینه انگلیسیها اعتقاد داشتند نیازی به آموزش روزنامهنگاری در دانشگاهها نیست، لزومی ندارد که این رشته مانند رشتههای جدید در دانشگاهها تدریس شود چراکه روزنامهنگاری رشتهای هنری است و میتوان آن را در محیط روزنامه، هیات تحریریه و کنارمیز صفحهآرایی و صفحهبندی فرا گرفت.
اما آمریکاییها از همان اول به جای اینکه اکتفا کنند به تربیت روزنامهنگار در محیط کار یعنی تحریریه و سر میز صفحهبندی، دروسی در دانشگاهها تاسیس کردند. جالب اینجاست یادآوری کنیم که این آموزشها از منشاهای مختلف سرچشمه گرفت، یکی توجه به مباحث درسی مربوط به بیان و سخنرانی بود که تحت عنوان دروس مربوط به speech مطرح میشد. یعنی در جاهایی که درسهایی مربوط به speech مطرح بود دروس روزنامهنگاری را هم دائر کردند و توسعه دادند. سپس روزنامهنگاران مورد توجه قرار گرفتند تا واحدهای آموزش روزنامهنگاری در دانشگاهها تعیین شود. که اولین بار در دانشگاه کلمبیا در نیویورک و دانشگاه میسوری در ایالت میسوری کلاسهای روزنامهنگاری دائر شد. انگلیسیها مقاومت کردند و تا بعد از جنگ جهانی دوم، به آموزش روزنامهنگاری در دانشگاه نپرداختند. فرانسویها راه میانه را در پیش گرفتند و از اواخر دهه 1940، به تاسیس یک انستیتوی علوم مطبوعات اقدام کردند که در واقع، آنچه امروز در علوم ارتباطات دنبال میشود، این است. کمکم وقتی که در دهه 1950 یونسکو به گسترش روزنامهنگاری در دنیا توجه پیدا کرد، سه مکتب از هم تفکیک شد. مکتب اول، مکتب انگلیسی بود که اعتقاد داشت روزنامه نگاری را باید فقط در محیط تحریریه یاد گرفت، مکتب دوم مکتب آمریکایی بود که عقیده داشت روزنامهنگاری را باید در دانشگاه آموخت، مکتب سوم، مختلط بود و این همان مکتب فرانسوی است که ما در ایران این مکتب را انتخاب کردیم و به این صورت است که روزنامهنگاری در دانشگاه تدریس میشود، ولی به کمک خود روزنامهنگارها. چون روزنامهنگاری جنبه حرفهای دارد و افرادی که این حرفه را نمیدانند، نمیتوانند آن را تدریس کنند. به همین جهت در سال 1946 در فرانسه، مرکز آموزش روزنامهنگاران تاسیس شد، کمی بعد از آن انستیتوی علوم مطبوعات هم دورههای آموزشی را در مقاطع فوقلیسانس و دکترا آغاز کرد. وقتی هم یونسکو شروع کرد به گسترش آموزش روزنامهنگاری در کشورهای جهان سوم، این مکتب سوم فرانسوی را در اولویت قرار داد.
در ایران، اگر از سوابق تاسیس نخستین دوره روزنامهنگاری در سازمان پرورش افکار در سال 1319 بگذریم، و از کلاسهای آزادی هم که در دوره پس از کودتای 28 مرداد در دانشگاه تهران و به کمک آمریکاییها تشکیل شد صرفنظر کنیم، اولین دوره آموزش روزنامهنگاری را در سال1344بر اساس همان مکتب فرانسوی بود در روزنامه کیهان شروع کردیم و از آقای پروفسور ژاک لئوته، رئیس مرکز بینالمللی آموزش روزنامه نگاری دانشگاه استراسفورد که یونسکو هم توسط ایشان اداره می شد، دعوت کردیم که دوره را افتتاح کند.
این نکته را هم یادآوری کنم که در همان دوره که ما شیوه یونسکو را دنبال میکردیم، خیلی از کشورهای جهان سوم، تحت تاثیر نفوذ آمریکاییها به کمک استادان آمریکایی دورههای آموزش روزنامهنگاری را تاسیس کردند. سه استاد معروف ارتباطات، ویلبر شرام، دانیل ترنر و ایتیال دوسلاپل، این سه نفر به کشورهای جهان سوم مسافرت می کردند و دوره های آموزش روزنامه نگاری را در دانشگاهها تدریس میکردند، و خودشان هم کمک میکردند که ایجاد رابطه کنند. ما برای این که به نوعی استقلال خودمان را حفظ کرده باشیم، از اول راهی را پیش گرفتیم که میتوانست برای استقلال ما مناسب باشد. به همین جهت همان راهی را که باید با کمک روزنامهنگاران و استادان دانشگاه دنبال میشد، ادامه دادیم.
دائر شدن دوره آموزش روزنامهنگاری در کیهان که در آنجا روزنامهنگاران کیهان و روزنامههای دیگر و بعضی از استادان دانشگاه تدریس میکردند، منشا ایجاد دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی شد. در سالهای بعد، دوره لیسانس تشکیل شد و ادامه کار بعد از پیروزی انقلاب، سرانجام منجر به تاسیس دوره کارشناسیارشد و در سالهای اخیر هم دوره دکترا ایجاد شد. ما از لحاظ آموزش روزنامهنگاری راهی را که یونسکو دنبال کرد، تعقیب کردیم و تجربه عملی هم نشان داد که این راه از آن دو راهی که یا تکیه به کار عملی در خود روزنامه دارند یا کار علمی صرف در دانشگاه، نتایج مثبتتری داشته است.
فیلم گفت و گو (حجم 12.58MB)
چه دروس و موضوعاتی را در اولین دوره و مراحل بعد به علاقمندان روزنامهنگاری تدریس میکردید؟
آقای ژاکلئوته در برنامه خودش یادآوری کرد که قبل از هر چیز باید بپردازید به آموزش زبان، به همین جهت ما آموزش زبان، و نویسندگی به زبان ساده، توجه خاصی پیدا کردیم. و یکی از بخشهای برنامه آموزشی ما در آن دوره در روزنامه کیهان، همین شیوه نگارش فارسی و ساده نویسی و درست نویسی بود که مرحوم عماد افشار این درس را شروع کرد. بعد ایشان وارد دانشگاه شدند و کار را در دانشگاه ادامه دادند.
در کنار دروس مربوط به زبان فارسی که خیلی اهمیت دارد و طبیعتاّ چون روزنامه به زبان ملی منتشر میشود باید تقویت بشود، ما دروس تخصصی روزنامهنگاری دایر کردیم، مثل دروس خبرنگاری، خبرنویسی، مصاحبه ،گزارش نویسی، گزارش تحقیقی و درکنارش دروس تخصصی روزنامهنگاری مثل حروفچینی، عکاسی و چاپ و بعد در کنار دروس نظری، کارهای عملی روزنامهنگاری را دنبال و نشریه حرفهای و در واقع آزمایشی برای دانشجویان دائر کردیم. نتایج طوری بود که وقتی استادان دانشگاههای خارجی میآمدند و دانشگاه ما را می دیدند تایید میکردند که راه درستی را پیش گرفتهایم.
در کنار دروس مربوط به زبان ملی فارسی و دروس روزنامهنگاری، دروس روابط عمومی از لحاظ بازرگانی مطرح است پس ضروری بود که در زمینههای مختلف علوم اجتماعی و علوم انسانی دروسی در دانشگاه ارایه بدهیم. چون روزنامهنگار اگر فقط نویسندگی بلد باشد و بتواند خبر تنظیم کند اما به واقعیتهای اجتماعی ملی و منطقهای توجهی نداشته باشد، کار خودش را نمیتواند به خوبی انجام دهد. در نتیجه ما برنامه خیلی وسیعی برای دروس عمومی دایر کردیم. از همان سال اول تدریس درسهایی مثل مبانی جامعهشناسی، مبانی روانشناسی، اصول علم اقتصاد و مبانی سیاست را شروع کردیم. مسایل بینالمللی را معرفی کردیم. سازمانهای بینالمللی را معرفی کردیم و تاریخ عقاید سیاسی را دنبال کردیم. به هر حال اکثر درسهای مهمی که در رشتههای علوم انسانی تدریس میشد در بحث آموزش روزنامهنگاری برای دانشجویان پیشبینی کردیم.
در این میان دروس نظری ارتباطات هم مطرح است. مباحث نظری را اگر که روزنامهنگار نداند، اگر یک روزنامهنگار نداند که ارتباطات بینالمللی چه اهمیتی دارد، نظریهها و دیدگاههای مختلف ارتباطی چیست و اگر اصول آزادی ارتباطات و مطبوعات را به خوبی نداند و اگر حقوق مطبوعات و رسانهها را مطالعه نکرده باشد و اصول اخلاقی روزنامهنگاری را نداند در آنصورت در خلأ کار میکند. مثل یک ماشین فقط مینویسد و منتشر میکند بدون توجه به واقعیتهای محیط ملی و منطقهای. در نتیجه به مشکل بر میخورد و نمیتواند وظیفهاش را به درستی انجام دهد.
شاید من به جرات بتوانم بگویم که بعد از انقلاب دانشجویان ما به دلیل آموزشهایی که دیده بودند کمتر از لحاظ ارتکاب جرایم مطبوعاتی دچار مشکل شدند، چرا که جرایم مطبوعاتی را این دانشجویان با توجه به درسی که خوانده بودند درک میکردند و محتاطتر بودند نسبت به سایرین که این درسها را نخوانده بودند و سعی میکردند روزنامهنگاری را به عنوان وسیلهای برای مبارزه سیاسی دنبال کنند. به همین جهت هم ما فکر کردیم کتابهای حقوقی مربوط به این رشته را تهیه و تدوین کنیم و خوشبختانه در این زمینه پیشرفتهای خوبی داشتیم.
این برنامه جامع ما را به اینجا میرساند که تاکید کنیم علوم ارتباطات و روزنامهنگاری به طور خاص، یک رشته جدید میان رشتهای است که نمیتواند فقط متکی به چاپ و عکاسی و نویسندگی و نقد ادبی باشد.
ضرورتها و کاستیهای آموزش روزنامهنگاری در ایران امروز را چه میدانید؟
امروز با پیش آمدن روزنامهنگاری چندرسانهای، روزنامهنگاری مطبوعاتی، روزنامهنگاری اینترنتی، روزنامهنگاری که جنبه مدنی پیدا کرده و مردم را به خودش جلب کرده، خب یک شرایطی ایجاد میشود که ما باید با دقت عمل بیشتری این راه را دنبال کنیم، از این رو، ما نیاز به تقویت آموزش روزنامهنگاری داریم.
در سالهای اخیر این هدفها را دنبال کردیم و چهار هدف مهم را برای پیشرفت علوم ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی مد نظر قرار دادیم. موضوع اول، ضرورت ایجاد فضای مطلوب برای فعالیت آزاد مطبوعات است. این فضا اگر از طریق حاکمیت قانون تقویت بشود روزنامهنگار میتواند به خوبی کار خودش را انجام بدهد. بنابراین مساله ایجاد فضای آزاد عمومی برای فعالیت مطبوعات از نخستین کارهایی است که دنبال شد.
دومین موضوع مساله تامین استقلال اقتصادی رسانهها و مطبوعات است. اگر موسسه مطبوعاتی روی پای خودش نباشد و بخواهد از دولت کمک بگیرد، نمیتواند پاسخگوی مردم باشد و کارش را ادامه دهد. به همین دلیل، باید سعی شود روزنامهنگار با بهبود کیفیت محتوا، خواننده بیشتری را جلب کند تا با بالا بردن تیراژ و افزایش تعداد خوانندگان، میزان آگهیها نیز بیشتر شود. در این صورت کمک دولت هم کمتر خواهد شد. مطبوعات در صورتی که استقلال مالی داشته باشند میتوانند کار خودشان را بهتر انجام بدهند.
موضوع سوم، تامین استقلال حرفه روزنامهنگاری است. با تاسیس انجمن صنفی روزنامهنگاران در سال 1376 نخستین گام برداشته شد. وجود این انجمن مستقل، با اینکه مشکلاتی برایشان پیش آمد که خوشبختانه در حال حاضر حل شده است، به پیشرفت روزنامهنگاری کمک میکند.
مساله چهارم که موضوع بحث امروز ماست، ضرورت تقویت آموزش روزنامهنگاری است. در سالهای اخیر ضرورت پیدا کرد که آموزش روزنامهنگاری نه تنها باید در دانشگاههای بزرگ تهران بلکه در دانشگاههای مراکز استانها نیز این آموزشها باید از مقطع لیسانس شروع شود. کسانی که در این دوره فارغالتحصیل میشوند میتوانند در شهرستانها پاسخگوی نیاز روزنامهنگاری آن شهر باشند و اگر این اتفاق بیفتاد پیشرفت قابل توجهی در زمینه روزنامهنگاری صورت خواهد گرفت. اگربه این چهار جنبه توجه کنیم انشاالله در سالهای آینده مشکلات روزنامهنگاران تا حد زیادی حل خواهد شد.
امروز با امکانات جدید علمی الکترونیکی و رایانهای یک موقعیت بسیار عالی برای آموزش روزنامهنگاری پیش آمده است. افراد بدون آنکه به خودشان زحمت بدهند و بروند در کلاسهای معینی شرکت کنند، با روشن کردن کامپیوتر و کلیک روی صفحات خاص میتوانند آموزش روزنامهنگاری ببینند. میشود از آنها خواست که ضمن آنکه آموزش میبینند، نظر هم بدهند. آموزش روزنامهنگاری به صورت اینترنتی و کامپیوتر بسیار مفید خواهد بود و نتایج خوبی خواهد داشت. در شکل سنتی، در صورتی که دانشجو سوالی داشته باشد یک هفته میگذرد تا استاد بیاید سر کلاس و جواب دهد. اما الان در اینترنت میتوان مرتب سوال و موضوعهای جدید عنوان کرد و بنابراین با توجه به امکانات جدید، اگر آن چهار مساله و کمبودی که اشاره کردم برطرف شود، روزنامهنگاری ما حتما از لحاظ آموزشی پیشرفت بیشتری خواهد کرد.
در این میان، راهاندازی سایت آموزش روزنامهنگاری یک اقدام بسیار مهم است که به نام همشهری در تاریخ روزنامهنگاری باقی خواهد ماند. امیدوارم همکاران همشهری در بخش آموزش موفقیتهای بیشتری به دست بیاورند و تجارب خودشان را در اختیار کشورهای منطقه، مخصوصا کشورهای فارسی زبان افغانستان و تاجیکستان قرار دهند.