- مانی دامغانی
- 1388-01-29 03:29:00
- کد مطلب : 2792
برخی از کارشناسان در حال حاضر 4 کارکرد اصلی برای توییتر در روزنامهنگاری قایل هستند. نخست، اطلاع سریعتر از اخبار مهم، دوم، ترتیب دادن گفتگوهای کوتاه و گرفتن وقت مصاحبه ، سوم، مطمئن شدن نسبت به صحت رویدادها و در نهایت اطلاع رسانی کارهای انجام شده .
مانی دامغانی- زمانی بود که خبر گرفتن از حال و احوال دیگران کار آسانی نبود. سریعترین ابزار در دورانی که هنوز همه خانهها تلفن نداشتند تلگراف بود. شبکه تلگراف بین المللی در سریعترین زمان ممکن با استفاده از فناوری ساده خود خبرهای کوتاه را به دفاتر تلگرافی انتقال میداد و از طریق سیستم پستی، پیامهای کوتاه به دست مردم میرسید. پیامی که حاوی خبر فوری برای شخص بود.
اما با همهگیر شدن تلفن ها، تلفن های همراه، رایانه ها ، شبکه های اینترنتی، استفاده عمومی از پست الکترونیکی ،خدمات پیام کوتاه و ... به نظر میرسید کار تلگرافها هم به اتمام رسیده است و در عمل هم همین اتفاق افتاد. امروزه کمتر پیش میآید که پستچی زنگ خانه کسی را بزند و پیام تلگرافی را به او تحویل دهد اما از زمانی که چنین خبرهایی با کمک تلگراف رد و بدل میشد هنوز مدت طولانی نگذشته است.
در آن زمان نه تنها تلگراف برای مردم عادی سریعترین ابزار برای اطلاع از آشنایان و یا افرادی بود که باید هرچه سریعتر به اطلاعات دسترسی پیدا میکردند ، بلکه این ابزار حکم یار جدا نشدنی روزنامهنگاران را داشت. آنها ناچار بودند گزارشهای خود را در حداقل زمان با استفاده از کوتاهترین جملهها با استفاده از تلگراف برای دفاتر خود ارسال کنند تا مبادا روزنامهها از ارایه آخرین خبرها جا بمانند.
اما با تغییر و رشد فناوری، تلگراف هم از دایره ابزارهای ارتباطی خبرنگاران خارج شد و تلفنهای ماهوارهای ، موبایل، اینترنت و فکس و ... جایگزین آن شد. منابع اخبار به شکل مهیجی گسترش پیدا کرد و روایتهای آنلاین، وبلاگهای شخصی، فوتو بلاگها، خبرنامههای الکترونیک و فناوری RSS جایگزینی برای اشکال قدیمیتر خود شدند.
اما چند سال پیش ایده جدیدی در شبکه رشد پیدا کرد که شاید بنیانگذاران آن نیز نمیتوانستند تصور کنند این قدر سریع رشد کند. Twitter که به معنی چهچه زدن است ،معروفترین ارایه دهنده این ایده در دوران ماست. ایدهای که برخی از کارشناسان از آن به تلگراف دوران مدرن یاد میکنند. یکی از وبلاگنویسهای معروف [1] در باره آن گفته است این پدیده تنها پدیده واقعا هیجان انگیزی است که در سالهای اخیر در اینترنت ظاهر شده و رشد پیدا کرده است.
توییتر، یک شبکه اجتماعی مجازی است که سرویس ویژه ای را به کاربران خود ارایه میدهد، امکان مایکرو بلاگینگ [2] . در سادهترین توضیح این وبسایت به افراد اجازه میدهد با باز کردن یک اعتبار شخصی رایگان متنهای کوتاهی که طول آنها حداکثر میتواند 140 کاراکتر باشد را در صفحه خود پست کنند. کسانی که به طرق مختلف با شما آشنا میشوند میتوانند با اضافه کردن نام شما به فهرست خود (اگر شما اجازه عمومی برای این کار داده باشید وگرنه بعد از درخواست افراد دیگر شما باید آنها را تایید کنید) به روز رسانیهای شما را در صفحه خود ببینند و به آن پاسخ دهند. از سوی دیگر شما هم میتوانید افراد دیگری را تعقیب کنید تا از روند کارهایی که انجام میدهند آگاه شوید.
شاید در نگاه اول این فرآیند ساده نکته مهمی در دل خود نداشته باشد و تنها به درد افرادی بخورد که قصد دارند در باره دوستانشان اطلاعاتی به دست آورند، مثلا اگر من و یکی از دوستانم از کاربران فعال توییتر باشیم میتوانیم بدانیم هر زمان دیگری چه میکند، من الان در دفتر کارم هستم، ساعت 3 قرار مهمی دارم. بعد از ظهر در منزل مطالعه میکنم. در حال نوشتن داستانی برای وبلاگم هستم . در آزمایشگاه مشغول ادامه آزمایشهایم هستم، در رستوارن اداره ناهار میخورم و چیزهایی مثل این عبارات را میتوان بارها در توییتر دید. اما این موضوع چه اهمیتی دارد؟ و برای بقیه افراد چه جذابیتی میتواند داشته باشد که از آن به پدیدهای در دوران مدرن یاد میکنند، و امکان محدود 140 کاراکتر چه اطلاعات مفیدی را میتواند انتقال دهد که آن را تبدیل به ابزاری متفاوت و کارآمد کند؟
رشد شبکههای اجتماعی و به ویژه توییتر باعث شده است تا کاربردهای جدیدی برای این ابزار یافت شود. با افزایش افرادی که با آنها در ارتباط هستید میتوانید تصویری واقعی از زندگی آنها به دست آورید. شاید یک وکیل، یک دانشمند و یا هر فرد دیگری چهره بیرونی بسیار متفاوتی با زندگی روزمرهاش داشته باشد اما با دنبال کردن این افراد خواهید دانست که یک وکیل دعاوی مشهور ممکن است در اوقات فراغتش صخرهنوردی قهار باشد یا دانشمندی رسمی و محترم در اوقات خاصی از روز به دنبال پروانهها بدود و ... اما این ها بازهم تنها بخش های مهم توییتر نیستند.
در ماه مارس سال 2008 تخمین زده میشد بیش از 1 میلیون نفر در توییتر عضو بوده و در هر هفته 200 هزار کاربر فعال در آن به فعالیت میپرداختند و حدود 3 میلیون پیام در روز رد و بدل میشد اما این عدد در پایان همان سال به طور شگفتآوری رشد کرد. به طوریکه تخمین زده شد بیش از 14 میلیون 590 هزار اعتبار در توییتر ایجاد شده که حدود 3 میلیون نفر آنها کاربرانی فعال به شمار میروند. تخمین دیگری نشان میدهد در حالی که در فوریه سال 2008 توییتر کمتر از 1 میلیون بازدید کننده (فرد) داشت این عدد در فوریه سال 2009 به روزانه 8 میلیون بازدید یونیک از این وب سایت افزایش یافته است [3].
این اشتیاق عمومی باعث شد تا افراد علاوه بر استفاده عادی که از این وب سایت - که قابلیت به روز رسانی از طریق تلفن همراه و رایانههای جیبی را نیز دارد - برای مقاصد تجاری، سیاسی و خبری به آن روی بیاورند. شاید معروفترین رویداد توییتر که توانایی آن را بیش از قبل نشان داد استفاده باراک اوباما ، رییس جمهور ایالات متحده از این وب سایت برای اطلاعرسانی فعالیتهای کارزار انتخاباتی اش به گروه کثیری از مخاطبان بود. جالب آن که وی پس از انتخاب شدن هم به ارسال توییتها به صفحه اش در توییتر ادامه میدهد [4].
همین وسعت کاربران و ساده بودن این ابزار باعث شد تا توجه سازمان ها و رسانهها نیز به این ابزار جلب شود. در پروژه سال جهانی نجوم (سال 2009) پروژه 100 ساعت نجوم با اطلاع رسانی از طریق توییتر توانست با بسیاری از مردم در ارتباط مستقیم قراربگیرد و آنها را در جریان آخرین خبرها از گوشه و کنار جهان قرار دهد و از سوی دیگر روزنامهها، خبرگزاری ها و مراجع خبری که قبلا از طریق خبرنامه و یا فیدهای خبری مخاطبان خود رااز آخرین اخبار مطلع میکردند با باز کردن حسابهای خاص خود آخرین خبرها را به صفحه توییتر خود میفرستادند تا دنبال کنندگانشان بتوانند در جریان لحظهای این خبرها و اطلاعات قرار گیرند. CNN ، Guardian، NASA و ... از جمله سازمانهای خبری، روزنامه یا موسسات علمی هستند که اخبار خود را در توییتر قرار میدهند.
بدین ترتیب سرعت انتشار خبرها و دسترسی به آنها برای کاربران آنلاین به شکل کم نظیری افزایش یافته و تلگراف مدرن آنها را در جریان اخبار قرار میدهد اما این ارتباطی یک طرفه نیست و به نظر میرسد روزنامهنگاران هم اینک به توییتر به عنوان ابزاری ضروری برای موفقیت در کارشان توجه نشان میدهند.
دنبال کردن افراد برجسته در رشته خبری تخصصی، دنبال کردن اخبار سازمانها و موسسات علمی ، ژورنالها ، روزنامهها و خبرگزاریهای میتواند باعث شود تا روزنامهنگاران زودتر در جریان خبرهای مهم قرار گیرند. جالب اینکه گاهی اوقات دنبال کردن برخی افراد - به ویژه در رشتههای علمی - باعث خواهد شد تا روزنامه نگاران حتی با وجود قوانین سختگیرانه انحصار انتشار اولیه خبر برای ژورنالهای علمی زودتر در جریان کشفیات افراد قرار گرفته و فرصت بیشتری برای تحقیق در باره آن به دست آورند.
برخی از کارشناسان[5] در حال حاضر 4 کارکرد اصلی برای توییتر در روزنامهنگاری قایل هستند. نخست، اطلاع سریعتر از اخبار مهم، دوم، ترتیب دادن گفتگوهای کوتاه و گرفتن وقت مصاحبه ، سوم، مطمئن شدن نسبت به صحت رویدادها و در نهایت اطلاع رسانی کارهای انجام شده .
به نظر میرسد توییتر به سرعت در حال تبدیل شدن به سیستم تلگرافی جدیدی در دنیای اینترنت و جهان آنلاین است که زندگی همه و به طور خاص روزنامهنگاران را تغییر می دهد. روشهای جدیدی که با کمک فناوریهای نوینی چون مایکرو بلاگینگ ایجاد شده شاید منبع جدید و معتبرتری نسبت به بلاگها ایجاد کند.
توییتر هنوز در حال رشدی سریع است و اگر به آفت دیگر شبکههای اجتماعی مبتلا نشود و حضور کاربران ظاهری - که فاقد فعالیتهای منظم در شبکه هستند - آن را تبدیل به محیطی فربه و کم کار نکند، احتمالا در آینده نقش مهم تری بر عهده خواهد گرفت.
شاید بد نباشد شما هم همین الان به www.twitter.com بروید و با باز کردن حساب خود به چهچه مردمی متفاوت از سراسر جهان گوش کرده و نغمه خود را برای ایشان بسرایید.
[1] Jason Kottke
[2] Micro Blogging
[3] http://siteanalytics.compete.com/twitter.com/
[4] http://twitter.com/BarackObama
[5] http://www.readwriteweb.com/archives/twitter_for_journalists.php