- مصطفی قوانلو قاجار
- 1388-02-16 05:11:00
- کد مطلب : 2814
رشد و توسعه دانش ارتباطات و فناوریهای نو تا جایی پیش میرود که به نخبهگرایی و خاصگرایی در حوزه روزنامهنگاری پایان داده و این حرفه را از انحصار گروهی ممتاز خارج میکند. «روزنامهنگاری شهروندی» و مفاهیم نزدیک به آن چون روزنامهنگاری مدنی، روزنامهنگاری آماتور و روزنامهنگاری آلترناتیو یا جایگزین چنین افق و چشماندازی را از آینده روزنامهنگاری ترسیم میکند مجموعه مقالاتی که در ادامه از نظرتان میگذرد سعی دارد شما را با این رویکرد نوین به روزنامهنگاری آشنا کند.
رشد و توسعه دانش ارتباطات و فناوریهای نو تا جایی پیش میرود که به نخبهگرایی و خاصگرایی در حوزه روزنامهنگاری پایان داده و این حرفه را از انحصار گروهی ممتاز خارج میکند. «روزنامهنگاری شهروندی» و مفاهیم نزدیک به آن چون روزنامهنگاری مدنی، روزنامهنگاری آماتور و روزنامهنگاری آلترناتیو یا جایگزین چنین افق و چشماندازی را از آینده روزنامهنگاری ترسیم میکند مجموعه مقالاتی که در ادامه از نظرتان میگذرد سعی دارد شما را با این رویکرد نوین به روزنامهنگاری آشنا کند.
***
روزنامهنگاری شهروندی تهیه اطلاعاتی است که پیش از این توسط روزنامهنگاران حرفهای تهیه میشد. اما مردم بدون نیاز به روزنامهنگاران حرفه ای با استفاده از ابزارهای مدرن فناوری و با استفاده از گستره توزیع اینترنت میتوانند، این اطلاعات را منتشر و یا در تهیه محتوای مورد نیاز رسانهها و در جهت بالا بردن اعتبار اطلاعات به آنها کمک کنند. این اطلاعات ممکن است به صورت یک خبر کوتاه اما حیاتی باشد.
به طور مثال یک کاربر اینترنت در منطقه ماسوله استان گیلان خبر از رانش زمین و نا امن بودن مسیر منتهی به این منطقه میدهد. او ممکن است که این خبر را به تنهایی در یک وب سایت یا یک وبلاگ منتشر کند و یا این خبر را به یک وب سایت معتبر و پربیننده بدهد. در هرکدام از این دو روش این کاربرعادی عملی را انجام داده که پیش از این یک روزنامهنگار انجام میداده است.
در روش اول او تبدیل به منبع خبری میشود که کسی از آن اطلاع ندارد. او به دلیل مجاورت در منطقه ماسوله و دسترسی به اینترنت توانسته این خبر را پخش کند. ممکن است سایتهای دیگر و یا رسانههای محلی سایت او را ببیند و با او تماس بگیرند و از او جریان کامل ماجرا را بپرسند. در هر صورت این کاربر اینترنت دیگر یک کاربر عادی نیست او کاری را انجام داده که امروزه به آن «روزنامهنگاری شهروندی» میگویند. ممکن است پس از این حادثه یکی از رسانههای محلی از او بخواهد که تبدیل به خبرنگار این رسانه شود و هر زمان که رانشی در آن منطقه رخ داد، آن رسانه را باخبر کند. در این صورت کاربرعادی اینترنت به یک همکار رسانهای تبدیل شده که میتواند به اعتبار این رسانه کمک کند. حالا دیگر رسانه مذکور نگران خبرهای بی اعتبار و شایعات پراکنده که هرازگاهی درباره رانش در منطقه ماسوله به گوش میرسد، نیست. او یک منبع مهم برای چک کردن خبرهای آن منطقه دارد. ممکن است این رسانه از این همکار رسانهای بخواهد که از رانش زمین عکسی تهیه کند و با اینترنت برایشان بفرستد.
حالا دیگر به طور تصویری نیز میتوان از این مسئله باخبر شد. ممکن است این کاربر که حالا او را «شهروند خبرنگار» میخوانیم با دوربین فیلمبرداری جزئیات رانش زمین را تهیه کند و آن را در سایت یوتیوب قرار دهد. ممکن است این ویدئو کلیپ مورد بازدید بسیاری از کاربران قرار گیرد و رسانههای معتبر و خبرگزاریها نیز به آن لینک دهند. بنابراین در این فرایند روزنامهنگاری شهروندی به معنی استفاده از همه ابزارها و فناوریهای مدرن است که امروزه در اختیار بشر قرار گرفته است. محتوا و اطلاعات میتواند به صورت متن، صدا، تصویر و فیلم منتشر شود و گستره توزیع آن نیز فقط یک رسانه محلی در استان گیلان نخواهد بود. این محتوا میتواند در آن سوی کره زمین هم خوانده و شنیده شود.
ابزارهایی که این «شهروند خبرنگار» استفاده میکند در عین مدرن بودن، بسیار ساده و ابتدایی است. او از دوربین تلفن همراه خود برای ضبط تصاویر و گرفتن عکس استفاده کرده است. بنابراین شهروندان خبرنگار لزوما نیاز به دوربینهای حرفهای فیلمبردای، دوربینهای عکاسی حرفهای با لنز واید ندارند. آنها با سادهترین امکانات میتوانند آنچه را که دیده اند، گزارش کنند.
این مسئله البته چالشهای بسیاری را میان اندیشمندان حوزه رسانه و ارتباطات به وجود آورده است. برخی از آنها میپرسند که آیا واقعا «شهروند خبرنگار» آن چه را که دیده گزارش میکند و یا ممکن است دروغ را نیز چاشنی اطلاعاتش کند. روزنامهنگاران حرفهای میآموزند که اخلاق حرفهای را رعایت کنند و در نهایت دقت و پس از حصول اطمینان از درستی خبرآن را منتشر کنند. اما آیا یک کاربرعادی اینترنت هم بدون این آموزشها میتواند دقت و اخلاق را در انتشار خبرهایش رعایت کند. این مسئلهای است که در ادامه این مطالب به آن خواهیم پرداخت اما آنچه که مهم است، اتفاقی بزرگ در عالم روزنامهنگاری روی داده است.
حالا هر شهروند با در دست داشتن فناوریهای مدرن قادر است که تبدیل به یک خبرنگار شود. خبرنگاری که بینیاز از هر رسانهای میتواند تنها با وبلاگ خود به منشا یک بحث در اینترنت تبدیل شود. ممکن است در بخش نظرخواهی وبلاگ او یک بحث مردمی میان کاربران شکل گیرد و کاربران این مسئله را مطرح کنند که رانش زمین در منطقه ماسوله تا چه اندازه ممکن است بر اقتصاد گردشگری آن تاثیر گذارد. ممکن است از دل این بحثها، بحثهای بزرگتری در مورد ماسوله شکل گیرد که حتی به شناساندن و معرفی آن نیز کمک کند. این اتفاقی است که به مدد اینترنت و فناوریهای مدرن حاصل شده است. چرا که یک روزنامه و یا حتی یک رسانه صوتی و تصویری به تنهایی نمیتوانند، مباحثهای جدی میان خوانندگان و مخاطبان را شکل دهد.
خوانندگان ممکن است هرکدام روزنامه خود را بخوانند و ببیندگان نیز هر کدام از تلویزیون خود مشغول تماشا شوند، کمتر پیش میآید که بحثی چند طرفه و چندگانه میان مخاطبان یک رسانه در مورد یک موضوع مشترک شکل گیرد.
اما اینترت بستری را برای مباحثههای گسترده و گوناگون به پهنه کره زمین آماده کرده و در این میان رسانههای سنتی نمیتوانند به این مسئله بیتوجه باشند. آنها نیازدارند تا مخاطبان خود را بیشتر کنند، چرا که مخاطب بیشتر به آگهی بیشتر و در نهایت به درآمدزایی بیشتر میرسند. بنابراین خواه ناخواه موضوع یا مبحث «روزنامهنگاری شهروندی» مورد توجه رسانههای سنتی و رسانههای جریان اصلی که سردمدار تولید اخبار و اطلاعات هستند، واقع شده است.
مسئله دیگری که در روزنامهنگاری شهروندی مطرح میشود، موضوع انحصار اطلاعات است. رسانههای سنتی به این مسئله مفتخر هستند که مرکز اطلاعات تازه و بکر هستند. آنها با همین روش سالهاست که توانستهاند که مردم را به دور خود جمع کنند. گرسنگی اطلاعاتی شهروندان هر روز صبح با روزنامه ای که کنار میز صبحانه قرار دارد بر طرف می شود. یا با برنامههای رادیو تلویزیونی صبحگاهی و شبانگاهی که با شعارهای آخرین خبر، اولین اخبار و تازهترین اطلاعات درصدد جذب مخاطبان بیشتر هستند. آنها به مخاطبان خود فخر میفروشند که در هر زمینهای ما از شما با اطلاعتر و آگاهتریم. بنابراین اگر میخواهید که از اطلاعات تازه و بکر با خبر شوید باید اینها را از ما بخرید. اما اکنون کالایی که خبر و یا اطلاعاتی که تازه و بکر نامیده شده بود، رقیب پیدا کرده است.
رقیب او غولهای بزرگ رسانهای نیست. این رقیب کوچک، یک شهروند عادی است که در منطقهای دور افتاده از شهر در حال شخم زدن مزرعهاش بوده است. اما برحسب تصادف متوجه شیئ شده که در مزرعهاش فرود آمده است. او از آن شی عکس و فیلم میگیرد و آن را در اینترت قرار میدهد. حالا این رسانههای بزرگ هستند که به این کشاورز خبرنگار نیاز دارند. آنها از او درخواست میکنند که فیلمها و عکسهای بیشتری تهیه کند و به آنها بفروشد. اکنون دیگر جریان اطلاعات در انحصار غولهای بزرگ رسانهای نیست. اینترنت منبع عظیمی از اطلاعات و دانش را فراهم کرده که هر کاربر میتواند در هر دانش و وسع خود به این اطلاعات اضافه کند و یا از آنها استفاده کند. اگر روزگاری جریان اطلاعرسانی فقط از طریق رسانههای جریان اصلی پیگیری میشد؛ اکنون وبلاگها وسایتهای بزرگ و کوچک هم میتوانند اخبار و اطلاعات را پیگیری و دنبال کنند. حالا دیگر رسانه ها انحصار و کنترل اخبار را از دست داده اند و این به مدد «روزنامهنگاری شهروندی» و با استفاده از فناوریهای مدرن از طریق اینترنت پدید آمده است.