- سلی آدامز - وینفورد هیکس
- 1388-05-25 02:41:00
- کد مطلب : 2875
ترجمه فصل «تکنیکهای مصاحبه» از کتاب «مصاحبه برای روزنامهنگاران» نوشته سالی آدامز و وینفورد هیکس منتشر شده توسط انتشارات روتلیج در سال 2001 است.
در سلسله مطالبی، ترجمه این فصل را برای استفاده مخاطبین سایت مدرسه همشهری، ارائه خواهیم کرد.
آنچه در ادامه و در روزهای بعد میخوانید، ترجمه فصل «تکنیکهای مصاحبه» از کتاب «مصاحبه برای روزنامهنگاران» نوشته سالی آدامز و وینفورد هیکس منتشر شده توسط انتشارات روتلیج در سال 2001 است.
در سلسله مطالبی، ترجمه این فصل را برای استفاده مخاطبین سایت مدرسه همشهری، ارائه خواهیم کرد.
***
- ترجمه: محمد امین خرمی - راحله موحدی
کمتر پیش میآید که به تفصیل از آن نوع تکنیکهای مصاحبه صحبت به میان آید که صرفا با سؤال شروع نمی شوند. نخستین نکتهای که در مورد تهیه یک مصاحبه خوب مطرح است این است که یک مصاحبه باید در محیطی آرام و آزادانه صورت گیرد و برای دستیابی به چنین محیطی باید خوب گوش دادن را آموخت.
به گفته جان برادی، روزنامهنگار آمریکایی، خبرنگاری که زیاد صحبت میکند، هرگز نمیتواند مصاحبههای خوبی تهیه کند. تعریف مصاحبه به عنوان «گفتوگویی هدفمند» تعبیری گمراه کننده است، در واقع آنچه مصاحبهگر در ذهن دارد مسیر گفتگو را مشخص میکند و روند مصاحبه به یک گفتگوی یک سویه تبدیل میشود.
شخص مصاحبهشونده به فردی نیاز دارد که مهارت طرح کردن موضوع با روشهایی به غیر از استفاده صرف از پرسش و پاسخ را داشته باشد. فرد مصاحبهگر باید از توانایی بحث و گفتگوی دو طرفه برخوردار باشد و از خلال همین گفتگو اطلاعات و نقل قولها را شکار کند. مصاحبهگر باید از تکنیکهای غیر سؤالی بدست آوردن اطلاعات و جملات طلایی از مصاحبه شونده به خوبی استفاده کند. برای دستیابی به این منظور باید:
- گوش داد و فرد را ترغیب کرد؛
- از سکوت به خوبی استفاده کرد؛
- از جملاتی استفاده کرد که نیازمند تصدیق و یا رد هستند؛
- صحبتهای رد و بدل شده را بار دیگر مرور کرد، خلاصه کرد و ادامه داد.
گوش دادن و در عین حال ترغیب افراد به صحبت کردن آنقدر هم آسان نیست. این تکنیک ها را باید به موقع آموخت و استفاده کرد. مجریان رادیو تلویزیونی ممکن است هیچ گاه به این نوع تکنینکها اعتقاد نداشته و به جای آنها از روش پینگ پنگی سؤال-جواب استفاده کنند، که البته برای رسانههای مکتوب استقاده از این روش به کلی اشتباه است.
نکته اول این است که باید انعطاف پذیر بود. هدف این است که شخصی که با او میخواهید مصاحبه کنید، گارد خود را باز کند. این بدین معنی است که شما باید رویکردی اتخاذ کنید که برای آنها مناسب باشد - فرد هیجان زده را آرام کرد، اطمینان فردی که به شما اطمینان ندارد را جلب کرد و فردی را که اطمینان بیش از حد به خود دارد را اداره کرد.
مصاحبه کنندگان خوب کسانی هستند که برای مدت زمان طولانی بتوانند بیننده و شنونده باشند. آنها خوب میبینند، خوب میشنوند و از خود میپرسند: این ژست خاص چه معنی میتواند داشته باشد؛ آن فرد چرا در آن لحظه خاص پایین را نگاه کرد؛ چرا او به این سؤال ساده، با هیجان پاسخ داد؛ آیا این دو به دنبال راه انداختن نزاع هستند؛ فرد متنفذ این گروه کیست؛ این سه نفر چه چیز مشترکی دارند؟
مصاحبه کنندگان خوب در صورت امکان حتی بهدنبال درستی پاسخی که گرفته اند نیز میروند. باید دید، شنید و خوب تحلیل کرد.
ادامه دارد...