- تحلیلی ارتباطی از اقدامات تماشاگران فوتبال، در گفتگو با دکتر حمید عبداللهیان
- 1388-07-20 04:28:00
- کد مطلب : 2908
فوتبال اکنون چنان نقشی در جوامع معاصر پیدا کرده که از یک بازی ورزشی صرف فراتر رفته و به یک سبک در زندگی و روابط اجتماعی تبدیل شده است.
نقش و جایگاه تاریخی فوتبال و تماشاگری آن از دیدگاه ارتباطاتی و جامعهشناختی موضوع گفتاری است از دکتر حمید عبدالهیان. وی دارای دکترای جامعهشناسی تاریخی و ارتباطات از دانشگاه کارلتون کانادا و عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه تهران است.به گفته عبدالهیان در برههای از زمان تماشاگری فوتبال و طرفداری یکی از تیمهای سرخ و آبی بخشی از هویت اجتماعی مردم را تشکیل میدهد در چنین شرایطی نمادهایی که به شکل شعار وارد زمین بازی میشدند تنها به صورت یک شعار صرف باقی نمیمانند، بلکه به تدریج این نمادها، شعارها و رفتارها و منش خاصی به تماشاگران فوتبال القا میکند. در ادامه متن سخنان ایشان از نظرتان میگذرد.
فوتبال اکنون چنان نقشی در جوامع معاصر پیدا کرده که از یک بازی ورزشی صرف فراتر رفته و به یک سبک در زندگی و روابط اجتماعی تبدیل شده است.
نقش و جایگاه تاریخی فوتبال و تماشاگری آن از دیدگاه ارتباطاتی و جامعهشناختی موضوع گفتاری است از دکتر حمید عبدالهیان. وی دارای دکترای جامعهشناسی تاریخی و ارتباطات از دانشگاه کارلتون کانادا و عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه تهران است.به گفته عبدالهیان در برههای از زمان تماشاگری فوتبال و طرفداری یکی از تیمهای سرخ و آبی بخشی از هویت اجتماعی مردم را تشکیل میدهد در چنین شرایطی نمادهایی که به شکل شعار وارد زمین بازی میشدند تنها به صورت یک شعار صرف باقی نمیمانند، بلکه به تدریج این نمادها، شعارها و رفتارها و منش خاصی به تماشاگران فوتبال القا میکند. در ادامه متن سخنان ایشان از نظرتان میگذرد.
***
در گذشته تماشاگری فوتبال بخشی از زندگی روزمره مردم ایران را شکل داده بوده است. به خصوص تا قبل از اینکه لیگ حرفهای شکل بگیرد. طرفداری از فوتبال هویت آدم را تشکیل میداد. در دوران قبل از حرفهای شدن این هویت در طرفداری از تیم ملی هم انعکاس پیدا میکرده. برای تماشاگری که طرفدار تیمی غیر از این دو تیم سرخ و آبی باشد باعث کثر شأن بود. طرفداری از هریک از این دو تیم نوعی منش اجتماعی برای فرد ایجاد میکرد. و تماشاگری سرخ یا آبی با خود سایر عناصر عقوبتی را نیز به همراه داشته است. تماشاگران سرخ نوعی رفتار خاص را به تماشاگران آبی نسبت میدادند.
افراد فکر میکنند که این نمادها که به شکل شعار وارد استادیوم میشوند در حد یک شعار باقی میمانند درصورتی که اصلاً اینطور نیست. بعدها به تدریج این نمادها و شعارها، رفتارها و منش خاصی را به تماشاگران فوتبال منتقل میکرد. زمانیکه رفتار خاصی را به تماشاگران آبی نسبت میدادند به تدریج کسانی جذب تیم آبی میشدند که همان مشخصه اخلاقی را داشتند.
این قضیه در حال حاضر تغییر کرده است. نمادهای تماشاگری فوتبال متعدد و متکثر شده است. تماشاگران فوتبال درواقع به نوعی انبوه خلقند. در زمانی معین و به منظور خاصی شکل میگیرند و بعد زمانی که آن منظور برآورده میشود، دو گروه میشوند و به خانه مراجعت میکنند اما گروهی مغموم و غمزده و گروهی شاد و خوشحال.
جنس این ویژگیها چندوجهی است، فقط جامعهشناختی ، ارتباطاتی یا فقط مردمشناختی نیست. همه اینهاست. وقتی میگوییم مردم شناختی یا به زبانی بهتر انسانشناختی است یعنی فوتبال بخشی از گذران حیات فرد را تشکیل میدهد.
از نظر جامعهشناسی، خارج از میادین فوتبال اتفاقاتی رخ میدهد که با هرکسی نمیتوان در میان گذاشت یا نمیتوان با هرکسی همذات پنداری کرد، اما این اتفاق در میادین فوتبال و در میان انبوه خلق رخ میدهد. چراکه یکی از ویژگیهای انبوه خلق این است که زود تشکیل میشود و زود هم از بین میرود. از سوی دیگر افراد از یکدیگر جدا شده و دیگر با هم ارتباطی ندارند. اما یکی از مهمترین ویژگیهای آن این است که یکدیگر را نمیشناسند. اتفاقاتی که بیرون از میادین فوتبال میافتد که ما در کنشهای ارتباطی روزمرهمان نمیتوانیم این اتفاقات را باهم در میان بگذاریم. اما در فضایی دیگر این امر میسر است. برگزاری مسابقه فوتبال استقلال و پرسپولیس این فضا را در اختیار تماشاچیان قرار میدهد.
طبیعی است به دلیل محدودیتهای قانونی که در ایران وجود دارد تماشاگران فوتبال صد درصد پسرها و مردها هستند و این شاخصه به خودی خود تماشاگری فوتبال ایران را از سایر کشورها متمایز کرده است.در این فضا تماشاچیان از حرفها و حرکات، تخلیه هیجانات، مکانیسمهای اجتماعی ارتباطی و مکانیسمهای رسانهای استفاده میکنند که در محیط خارج از استادیوم و خانه از آنها استفاده نمیکنند. اگر تماشاگری فوتبال ترکیبی از دو جنس میشد، رفتارهایی را که امروز از تماشاگران سر میزند دیگر مشاهده نمیکردیم. خیلی از رفتارهایی که در استادیوم انجام میدهند رفتارهای آسیبی است.
یکی از چیزهایی که در دهه 80 در تماشاگری فوتبال ایران اهمیت پیدا کرد برنامه 90 بود. این برنامه در ایجاد هیجان و ارسال نمادهای رسانهای به تماشاگران فوتبال تاثیر داشت. سابقاً اکثریت تماشاچیان بین 12 تا 18 سال سن داشتند گرچه میانگین سنی این افراد در حال حاضر تغییر کرده است.
امروز به دلیل شکلگیری لیگ حرفهای کشور تماشاگری فوتبال در کشور پراکندهتر و تعصب هم کمتر شده است و مبتنی است بر فروپاشی آن نمادها و نشانههایی که تا قبل از سال 82 تماشاگران فوتبال برای برقراری ارتباط استفاده میکردند. بنابراین درمورد خیلی از اتفاقاتی که اکنون در تماشاگری فوتبال رخ میدهد نمیتوان اظهار نظر کرد چرا که این روند در پروسه تغییر و تحول و شدن است.
منابع عکسها: ایسنا، ایلنا، فارس، مهر