- احمد سروری
- 1388-11-03 06:35:00
- کد مطلب : 2953
نویسندگی در رادیو عنوان مجموعه گفتارهایی از استاد احمد سروری از تهیهکنندگان ارشد و پیش کسوت رادیو است. تا کنون سه بخش از این گفتارها با عناوین «چگونه مطالب رادیویی بنویسیم»، «سه گام اساسی در نوشتن یه متن رادیویی» و «زبان موضوعی در گفتارهای رادیویی» از سمع و نظر شما گذشته است. استاد سروری در بخش چهارم از این گفتارها به موضوع تفاوتهای زبانی در نوشتارهای رادیویی پرداخته است.
اشاره: نویسندگی در رادیو عنوان مجموعه گفتارهایی از استاد احمد سروری از تهیهکنندگان ارشد و پیش کسوت رادیو است. تا کنون سه بخش از این گفتارها با عناوین «چگونه مطالب رادیویی بنویسیم»، «سه گام اساسی در نوشتن یه متن رادیویی» و «زبان موضوعی در گفتارهای رادیویی» از سمع و نظر شما گذشته است. استاد سروری در بخش چهارم از این گفتارها به موضوع تفاوتهای زبانی در نوشتارهای رادیویی پرداخته است؛ با هم میشنویم و میخوانیم.
***
در بحث قالبهای انتقال هم تفاوتهای زبانی محسوس است . هریک از قالبهای میزگرد، گزارش، سخنرانی، نمایش و قصهخوانی و ... صرف نظر از موضوع و هدف پیام در آنها سبک بیانی خاصی را اقتضا دارند. زبان گفتار در میزگرد به سبب حضور کارشناسان رسمیتر و سنجیدهتر از زبان گفتار در گزارشی است که با مردم سروکاردارد. همین طور زبان در نمایش و قصهخوانی به جهت تجسم موقعیتهای کلام، گفتار و نام اشخاص عموما سرشت محاوره دارد. البته زبان محاوره در همینجا هم با نوع زبان محاوره در گزارش متفاوت است. چرا که زبان نمایش هویت پیش ساخته دارد و مصنوع ذهن نویسنده است. گرچه طبیعی به نظر میرسد حال آنکه محاوره گزارشی خصلتی بداهه و طبیعی دارد.
علاوه بر قالب، زمان پخش برنامه هم زبان برنامه را متاثر میکند. این تاثیر را میتوانیم با بررسی و مقایسه مطالب برنامههای صبحگاهی و برنامههای شامگاهی رادیو مشاهده کنیم: واژگان و تعابیری که رنگی از طراوت، تحرک، روشنی و نشاطبخشی دارند در فضای صبحگاهی پربسامدترند. جملات و عبارات هم وفق ضربانآهنگ اجرا و انتقال در صبح کوتاهتر و پرتعدادتر از جملات و عبارات شبانهاند. در مطالب شبانه زبان به واژههای شاعرانه با تعابیر متناسب با فضای شب آمیخته است. همانطور که گفته شد میانگین طول جملات در برنامههای صبحگاهی بلندتر است. سبک بیان در صبح به محاوره و گفتار گرایش دارد حال آنکه مطالب شب به لفظ قلم و کتابی متمایل است. مثلا این چهار بیتی که از صائب میخوانم با این که ردیف هر چهار بیت کلمه صبح است، دو بیت اول با مقطع زمانی صبح سازگار است ولی دو بیت بعدی نیست به سبب نوع واژگان. دو بیت اول این است:
دل زنده میکند نفس جانفزای صبح جان میشود دو مغز ز آب و هوای صبح
غافل مشو ز عزت پیران زنده دل برخیز چون سپند پیش پای صبح
اما دو بیت بعد که اگرچه به ردیف صبح مختوم است اما به سبب نوع واژگان مناسب فضای صبح نیست.
دل ما میکده خون جگر بود که زدند از شفق پنجه خونین به در خانه صبح
نیست در سینه ما به جز داغ جنون جام خورشید زند دور به میخانه صبح
ملاحظه میفرمایید که تعبیرهایی مثل خون جگر، داغ جنون و پنجه خونین واژههایی هستند که مناسب صبح نیستند.