• احسن حقگویی
  • 1389-03-02 02:41:00
  • کد مطلب : 3031
اینترنت و جوانان: بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت وگرایش جوانان به مشارکت در سیاست

این مقاله، درباره رابطه بین استفاده از اینترنت و گرایش به مشارکت درسیاست در میان گروه جوانان است. بعضی، رسانه های جدید را به عنوان عوامل تسهیل مردم‌سالاری (دموکراسی) وعده ای دیگر آنها را به منزله‌ی ابزار سرکوب تصور کرده‌اند. چنین کندو کاوهایی، به جای تحقیق تجربی، بیشتر بر نظریه پردازی استوار بوده است. در این تحقیق که به صورت میدانی انجام شده است، معناداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده می کنند (کاربران) و غیر کاربران، از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را بررسی کردیم و همچنین کشف کردیم که رابطه‌ی معناداری بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، در جوانان وجود دارد.

زمانی گمان می رفت که جهان مسطح است
سپس ثابت شد که گرد است
اکنون به یقین کاملاً شبکه‌ای است
(ناشناخته)

چکیده

این مقاله، درباره رابطه بین استفاده از اینترنت و گرایش به مشارکت درسیاست در میان گروه جوانان است. بعضی، رسانه های جدید را به عنوان عوامل تسهیل مردم‌سالاری (دموکراسی) وعده ای دیگر آنها را به منزله‌ی ابزار سرکوب تصور کرده‌اند. چنین کندو کاوهایی، به جای تحقیق تجربی، بیشتر بر نظریه پردازی استوار بوده است. در این تحقیق که به صورت میدانی انجام شده است، معناداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده می کنند (کاربران) و غیر کاربران، از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را بررسی کردیم و همچنین کشف کردیم که رابطه‌ی معناداری بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، در جوانان وجود دارد.

واژگان کلیدی: تکنولوژی های نوین، اینترنت، مشارکت سیاسی، جوانان

مقدمه:

هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت و مشارکت جوانان در سیاست است. در این مطالعه، معنی‏داری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده می‏کنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمی‏کنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را کشف خواهیم کرد و همچنین نشان خواهیم داد که رابطه بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، به چه صورتی است؟

در این مقاله، اثرات اینترنت به عنوان یک رسانه بر مشارکت سیاسی بررسی می‏شود. تأثیر رسانه‏ها بر مخاطبان، مسئله‏ای بسیار پیچیده و هنوز ناشناخته است و این همان نکته‏ای است که 'میشل گورویچ' (Gurevich. Michael) در کتاب 'فرهنگ، جامعه و رسانه‏ها' (Culture, Society, and Media) بر آن تأکید کرده و گفته است: 'این سوال که تأثیر رسانه‏ها بر مخاطبان چگونه است، یکی از پر دامنه‏ترین و مکررترین سوالات در حوزه رسانه‏هاست که به آن پاسخ‏های گوناگونی داده شده است که حتی برخی از آنها در تضاد با یکدیگرند' (گوریچ، 1990، ص 273).

وقتی بحث تأثیر رسانه‏ها بر رفتار مخاطبان را محدود و از نقش و تأثیر آنها بر رفتار سیاسی گفتگو می‏کنیم، در میان صاحبنظران علوم سیاسی نیز با نظراتی مشابه نظرات ارتباط شناسانی مانند میشل گورویچ مواجهه می‏شویم. به عنوان مثال، 'جودیث ترن' (Tern. Judish) می‏گوید: 'در تبیین پدیده‏های دیده شده در مبارزات انتخاباتی، یک تئوری کامل و فراگیر وجود ندارد، بلکه تکه‏ها و قطعات کوچک تئوریکی هستند که می‏توان آنها را در تبیین چنین پدیده‏هایی مورد استفاده قرار داد' (ترن، 1991، ص 92).

برخی از اندیشمندان علوم ارتباطات به این نتیجه رسیده‏اند که در تبیین رویدادهای مربوط به تاثیر رسانه‏ها، باید به جای تکیه بر تئوری های کلان، به تکه‏ها و قطعات تئوریک اتکا کرد. برخی دیگر از چنین دستاوردهایی به شرح زیر است:

مشخص شده است که به احتمال زیاد، عوامل مشخصی در اثرگیری از مبارزات انتخاباتی رسانه‏ها مؤثرند، عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، میزان وفاداری حزبی، انگیزه‏ برای پیگیری رقابت های انتخاباتی، میزان پذیرش رسانه‏ها به عنوان واسطه قابل اعتماد، مدتی که صرف شنیدن، دیدن و خواندن هر پیام یا برنامه انتخاباتی می‏شود (محسنیان راد، 1378). می‏دانیم که تمامی ارتباط‏شناسان اتفاق نظر دارند که ارتباط،‏ نوعی فراگرد است. هر پدیده‏ای که خصلت فراگردی داشته باشد، از پویایی و تعامل شدید در میان عناصر خود برخوردار است. بنابراین می‏توان گفت به جای آنکه از تأثیر رسانه‏ها بر رفتار سیاسی سخن بگویم، باید از تأثیرات رسانه‏هایی خاص، با محتوایی خاص، با مخاطبانی خاص، در محیط جغرافیایی و فرهنگی خاص و در لحظه‏ای خاص سخن بگویم.

رسانه‏ای که در این پژوهش در نظر گرفته شده، اینترنت است که می‏خواهیم تأثیر آن را بر مشارکت سیاسی جوانان شهر تهران بررسی کنیم.

در این پژوهش که به بررسی اثرات اینترنت بر مشارکت سیاسی خواهیم پرداخت، ادعای من این است که اینترنت در تقویت برخی از ارزش ها، از جمله مشارکت در سیاست درمیان کاربران نقش قابل توجهی دارد. تأیید تأثیر اینترنت در تقویت برخی از ارزش های سیاسی، نشان می‏دهد که چشم ‏انداز نوینی در عرصه نظریه‏پردازی ارتباطات به وجود آمده است. در این راستا، ابتدا مفاهیم اینترنت، گروه های اجتماعی، مشارکت سیاسی و رابطه بین اینترنت و مشارکت سیاسی به طور مبسوط شرح داده خواهد شد و در نهایت، داده‏‏های جمع‏آوری شده‏ با استفاده از روش های آماری پیشرفته تجزیه و تحلیل خواهد شد.

اینترنت

شبکه جهانی اینترنت، یکی از مهم‌ترین نوآوری‏هایی است که بعضی از نظریه‏پردازان برای تأکید بر اهمیت‏ آن، تأثیرات این بزرگراه عظیم اطلاعاتی را مشابه با تأثیرات اختراع چاپ بر زندگی انسان ها ذکر کرده‏اند (محسنی، 1380، ص 20). اینترنت منتقل کننده‌ی میلیون‌ها پیام است؛ پیام‌هایی که بر ارزش‌ها، نگرش‌ها و هویت‏ فرهنگی کاربران آن در سطح خرد و بر نظام فرهنگی و سیاسی در سطح کلان تأثیر می‏گذارد. این شبکه از جنبه‏های گوناگون علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی قابل بررسی است. از بعد فرهنگی، این شبکه با تأکید بر مطالعه‌ی ارزش های سیاسی به عنوان بخشی از فرهنگ سیاسی و به ویژه با شیوه‏های علمی، اولین گام درجهت برنامه‏ریزی صحیح برای مدیریت تغییرات فرهنگی و سیاسی و جلوگیری از تغییرات ناموزون در نظام اجتماعی است. به نظر جانسون، فناوری یکی از عوامل تغییر اجتماعی است که از طریق ارتباط با اجزاء مختلف در درون نظام اجتماعی جوامع مختلف، به ویژه از طریق خرده نظام فرهنگی، موجب تغییراتی در نظام شخصیتی افراد در سطح فردی و نظام سیاسی در سطح کلان می‏شود (کوهن، 1380، ص 183). ظهور شبکه‌ی جهانی اینترنت به عنوان یکی از برجسته‏ترین فناوری‌های ارتباطاتی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانه‌ی انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد و تغییرات اجتماعی و به ویژه تغییرات ارزشی، غیرقابل چشم‏پوشی است.‌ در راستای همین تغییرات است که به وجود آمدن واقعیت‏های نمادین در فضای سایبر اینترنتی، زمینه‌ی لازم را برای شکل‏گیری جوامع جدید سایبری فراهم ساخته است (گروملا، 2001، ص 559).

فضای آزاد اینترنتی، محل حضور میلیون ها کنشگر اینترنتی است که می‏توانند با تفسیرهای نمادین در اینترنت: 1) به کنش فردی و جمعی متقابل بپردازند 2) در اجتماعات مجازی حضور سایبری داشته باشند 3) گروه مجازی تشکیل بدهند 4) با افراد دیگری که از اینترنت استفاده می‏کنند، به بحث آزاد در مورد موضوعات گوناگون بپردازند و در نهایت، از اطلاعات و اخبار موجود در سایت‏های اینترنتی به صورت گزینشی و بدون داشتن محدودیت‏های رسانه‏های دیگر -که بر خلاف اینترنت- عمدتاً یک سویه اند، استفاده کنند (جلالی، 1379، ص 96).

اینترنت، با وجود گستردگی و پیچیدگی‏اش- کاملاً بر خلاف مدل یک به چند در رسانه‏های پخش همگانی- رسانه‏ای بسیار شخصی و خصوصی است. اینترنت از طریق پست الکترونیکی، ارتباط بین فردی از راه‏ گروه های بحث و مانند آن ( که ممکن است کاملاً آزاد، یا محدود به اعضا باشد) گفتگو و تبادل نظر را تسهیل می‏کند، و نیز دسترسی یک به چند به اطلاعات را - عمدتاً از طریق وب- ممکن می‏سازد. اما حتی هنگامی که اینترنت به صورت مدل یک به چند عمل می‏کند، دارای قابلیتی است که اساساً آن را از دیگر رسانه‏های گروهی متمایز می‏کند- این که همواره دارای پتانسیل تعاملی است، همین قابلیت تعاملی است که زمینه‏های تغییرات اجتماعی و اقتصادی متعاقب را برای آن فراهم می‏کند (دارنلی، 1384، ص 47)

تنگنای کیفیت

باز بودن اینترنت به روی عموم، جوهره‌ی اساسی آن است. اینترنت، همگانی‏ترین فضایی است که تا کنون به وجود آمده، زیرا فقط انتقال دهنده‌ی صرف اطلاعات نیست، بلکه ماهیتی مشارکتی و تعاملی دارد و همه می‏توانند در فضای عمومی اینترنت مشارکت کنند.

به این ترتیب، اینترنت ویژگی‏های ارتباط تعاملی و در عین حال همزمان تماس تلفنی را با ویژگی غیر تعاملی و نیز ناهمزمانی بالقوه‏ی برنامه‏های ضبط شده توسط گیرنده، تلفیق می‏کند. هر کاربر اینترنت کمابیش، به همه‌ی مواد موجود در آن دسترسی دارد و در عین حال، هر کاربر می‏تواند مواردی را فراهم کند و آن را در دسترس دیگر کاربران اینترنت قرار دهد، درست مثل کسی که تلفن دارد و می‏تواند یک مکالمه‌ی تلفنی را شروع و محتوای آن را تعیین کند.

در این تحقیق، جوانان به عنوان گروهی اجتماعی در نظر گرفته شده‏اند و می‏خواهیم بدانیم که اثرات اینترنت بر روی مشارکت سیاسی این گروه اجتماعی به چه صورت بوده است. در این پژوهش، گروه های اجتماعی به عنوان زیر مجموعه ای از نیروهای اجتماعی تعریف شده اند؛ نیروهای اجتماعی، مجموعه طبقات و گروه هایی هستند که بر روی زندگی سیاسی به معنای کلی آن تأثیر می‏گذارند و ممکن است به شیوه‏ای مستقیم، قدرت سیاسی را در دست بگیرند و یا به شیوه‏های مختلف در آن نفوذ کنند. نیروهای اجتماعی به این معنا، اولاً مرکب از افرادی است که دارای وجوه همسانی از نظر علایق اقتصادی، ارزشی، فرهنگی، صنفی و جزء آن باشند، ثانیاً به شرکت در حیات سیاسی (اعم از قبضه‌ی قدرت، اداره جامعه، شرکت در نهادهای سیاسی، مشارکت در تصمیم‏گیری و سیاست‏ گذاری) علاقه‏مندند و سوم اینکه، به این منظور به خود سازمان می‏دهند. تأثیر نیروهای اجتماعی بر زندگی سیاسی، ممکن است سطح و درجات مختلفی داشته باشد. این تأثیر ممکن است از دور یا از نزدیک، از بیرون و یا از درون، بی‏واسطه و یا با واسطه و به نحوه‌ی مسالمت‏آمیز یا غیر مسالمت‏آمیز اعمال شود. به علاوه، ممکن است این تأثیر به شکل اعمال سلطه‌ی اجتماعی و یا اعمال نفوذ بر نهادهای مختلف حکومت صورت گیرد (بشیریه، 1385، ص 107).

هیچنین وسایل اعمال قدرت گروه های اجتماعی مختلف بر حسب عوامل مختلف، از جمله ماهیت گروه، هدف گروه، میزان آگاهی آن، نحوه‌ی سازماندهی، انسجام و وحدت آن، منابع و امکانات آن، نزدیکی و دوری به مرکز قدرت سیاسی‏، رابطه‌ی آن با احزاب سیاسی، میزان وسعت پایگاه اجتماعی آن، ماهیت نظام سیاسی، نحوه‌ی مشارکت مجاز در حیات سیاسی و غیره تفاوت می‏کند ('آکشتاین' (H. Eckstein)، 1960، ص 32).

مشارکت سیاسی

مشارکت سیاسی، دخالت فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی است که از عدم دخالت و وارد شدن، تا به دست آوردن یک منصب سیاسی را شامل می‏شود (راش، 1992، ص 110). 'مایکل راش' (Michael Rush) در دایره‏المعارف بین‏المللی علوم اجتماعی، مشارکت سیاسی را 'فعالیت داوطلبانه‌ی اعضای جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقیم و غیر مستقیم در سیاست گذاری عمومی' می‏داند (دایره‏المعارف علوم اجتماعی، 1963، ص 19). در مواردی، مشارکت سیاسی فقط از طریق رأی دادن تحقق می‏یابد، لیکن در بسیاری موارد، بعضی قناعت می‏کنند و در تبلیغات سیاسی، یا شرکت در احزاب، ایفای نقش می‏کنند (ساروخانی، 1370، ص 522). نظریه‏های مهم در حوزه جامعه‏شناسی سیاسی، هریک به گونه‏ای خاص با مفهوم مشارکت برخورد می‏کنند. مثلاً نظریه نخبگان، مشارکت سیاسی را به نخبگان محدود می‏کند و برای توده‏ها نوعی‏ بی فعالیتی یا تأثیر از دستکاری‏های نخبگان قائل‏است. اما از دیدگاه کثرت‏گرایان، مشارکت سیاسی یک رفتار سیاسی مهم در تبیین توزیع قدرت و تصمیم‏گیری در سیاست گذاری  تلقی می‏شود (راش، 1992، ص 110).

اساس مشارکت در چهار عامل قرار دارد: محرک‏های سیاسی، جایگاه اجتماعی، ویژگی‏های شخصی و فضای سیاسی. هر چه فرد بیشتر در معرض محرک‏های سیاسی از قبیل بحث درباره سیاست، تعلق به سازمان سیاسی و داشتن اطلاعات، قرار گیرد، مشارکت بیشتری در مسائل سیاسی دارد. فرد هر اندازه اجتماعی‏تر، سلطه‏جوتر و برون‏گراتر باشد، بیشتر مشارکت می‏کند. جایگاه اجتماعی از قبیل سطح تحصیلات، محل اقامت، طبقه و قومیت نیز در فرایند مشارکت تأثیر چشمگیری دارند. محیط و فضای سیاسی نیز حائز اهمیت است، زیرا فرهنگ سیاسی می‏تواند مشارکت یا عدم مشارکت را تشویق کند (همان، ص 116).

'گرینت پری' (Parry, Geraint) در 1972 بیان داشت که بررسی سه وجه از مشارکت سیاسی ضروری است: شیوه‌ی مشارکت، شدت مشارکت و کیفیت مشارکت.

پری شیوه مشارکت را شکل آن می‏داند که می‏توانند رسمی یا غیر رسمی باشد. شیوه مشارکت به فرصت‏ها، میزان علاقه (عمومی و شخصی)، منابع موجود برای فرد،‏ نگرش کلی به مشارکت بستگی دارد. شدت میزان مشارکت، در پی سنجش تعداد افراد مشارکت کننده در یک فعالیت سیاسی و تعداد دفعات مشارکت آنهاست که این نیز به فرصت‏ها و منابع بستگی دارد. کیفیت مشارکت، به میزان کارآمدی شرکت در فعالیت سیاسی می‏پردازد و میزان تأثیر مشارکت در فرایند قدرت و سیاستگذاری را می‏سنجد. این نوع مشارکت، از جامعه‏ای به جامعه دیگر، بر اساس فرصت‏ها و منابع و حتی از موردی به مورد دیگر متفاوت است (پری، 1972). رأی دادن و شرکت در انتخابات، آشکارترین شکل مشارکت است اما گاهی همین رأی دادن،‏ حاوی پیام مهمی است که حتی می‏توان آن را شکلی قدرتمند یا حتی سرگرم‏ کننده از اعتراض آرام تلقی کرد ('مگستاد و شوتن' (Magstadt/M. Thomas and shotten)، ص 270 ، 1999).

طی سال های گذشته، عده‏ای از ارتباط‏شناسان کوشش کرده‏اند که به یک جمع‏بندی درباره تأثیر رسانه‏ها دست یابند. دکترین پشتیبانی معتقد است که پوشش رسانه‏ای رقابت های انتخاباتی، در کشاندن مردم به پای صندوق‏های رأی تأثیر داشته است؛ یعنی افرادی که در معرض پیام های رقابتی انتخاباتی قرار گرفته‏اند، بیشتر به انتخابات علاقه نشان می‏دهند ('کلاپر' (Klapper, Joseph)، ص15 ، 1995 ).

اینترنت و مشارکت سیاسی

دولتها شدیداً به سمت به کارگیری کاربرهای دولتی اینترنت پیش می‏روند. در کشورهای پیشرفته، دولت سایت‏های ورودی برای دسترسی مراجعان و شهروندان به اطلاعات و خدمات آنلاین را توسعه داده‏اند ('موسو، ویر و همکارن' 1999، (Musso, J. A. C. wearer, et al)؛ 'گانت و بورلی' 2002 (Gant, J. p. & D. Burley) ؛ 'وست' 2002 ، (West, D. M) ).

اخیراً دولت‏ها اقدام به توسعه‌ی اساسی این تلاش ها در کنار دیگر فعالیت‏ها، به وسیله‌ی ایجاد ورودی مرکزی قواعد دولتی برای تسهیل مشارکت در تمامی تصمیم‏گیری های دولت کرده اند (2003 'بروندون و کارلیتز' (Brandon, B. H. and R. D. Carlitz)، ). همچنین مؤسسات دولتی در سراسر دنیا، حضور آن‏لاین خود را گسترش داده‏اند ('نوریس' (Norris, P)، 'لاپورت، دمچک و همکاران' 2002 (Laporte, T. M. CC. Dem chak)، ). این پذیرش فناوری، بیانگر آن است که کارگزاران برگزیده و گردانندگان سطح بالای دولت، تحت تأثیر پیش‏بینی های خوش‏بینانه‌ی فن‏آوری قرار گرفته‏اند که توانایی فن‏آوری در کارآترکردن و جوابگو بودن دولت را ستوده و مشارکت شهروندان را با جذاب تر ساختن اطلاعات سیاسی، کاهش هزینه‏های مشارکت و خلق موقعیت‏های بیشتر برای درگیر شدن در آن تقویت می‏کنند ('گراسمن' 1995، (Grossman, L. K)، ؛ 'نگروپونت' Negroponte, N) ،1995)؛  'کانسیل' 2002، (Council, N. R)).

بحث عمده بر  تأثیرات اینترنت و دیگر اطلاعات و فن‏آوری های ارتباطی بر مشارکت سیاسی به عنوان رقابتی بین نظریه‏های تقویت و بسیج، به صورت گسترده‏ای شکل گرفته است ('دن زیگر' (Danziger, J. N)؛ داتون و همکاران، 1982؛ نوریس، 1999).'فرضیه‌ی تقویت' بیان می‏دارد که فن‏آوری های اطلاعات و ارتباطات، از توزیع کنونی قدرت سیاسی حمایت می‏کنند. به دلیل آنکه اشخاص و گروه‏های مؤثر که در حال حاضر در روند سیاسی فعال هستند، قادرند انتشار، طرح و استفاده از فن‏آوری های جدید را کنترل و از علائق پایدار خود حمایت کنند. در مقابل آن، 'فرضیه بسیج' استدلال می‏کند که علی‏رغم تلاش های نخبگان، فن‏آوری های ارتباطی جدید، هزینه ارتباطات و درک اطلاعات را کاهش داده و موقعیت های جالب تری را برای مشارکت ایجاد می‏کند. بنابراین، باعث تقویت گروه های جدید و افزایش مشارکت مردم‏سالارانه می‏شود و شبکه‏های سیاسی‏ای را می‏گشاید که در غیر این صورت، به سختی قابل نفوذ بودند. تحقیق در مورد ابتکارات قبلی فن‏آوری های اطلاعات و ارتباطات مانند کامپیوترها، شبکه‏های عادی و کابلی تلویزیونی، در بیشتر مواقع از 'فرضیه‏های تقویت' حمایت نموده‏اند (دن زیگر، دوتون و همکاران، 1982؛ 'دوتون، بلامر' (Dutton, W., J. Blumler) و همکاران، 1987؛ آبرامسون' (Abramson, J. R)، آرترتون و همکاران، 1988 (Arterton, P et al.) ؛ 'استریتر' 1997(Steeter, T)، ).

با اینهمه، حجم شواهد جمع‏آوری شده تا امروز، در رابطه با تأثیر تبادلات ارتباطی بر اساس اینترنت، سناریویی را ترسیم کرده که کمتر نوید بخش است. مطالعات بسیاری به این نتیجه رسیده است که سیاست در اینترنت، همان سیاست طبق معمول است. اینترنت در اصلاح عملکرد مبارزات سیاسی موفق نبوده است ('هارفام' 1999(Harpham, E. J)   ؛ 'سادو و جیمز' Sadow, J. D. and k.james)، 1999؛ مارگولیس و رزنیک'2000 (Margolis, M. and D. Resnick)، ). به عنوان مثال، پیمایش وسیع دیئس 1999 درباره‌ی استفاده از اینترنت در مبارزات سیاسی و تماس با مسئولان دولتی، نشان می‏دهد که فناوری اصولاً به ساختارهای موجود قدرت بهره می‏رساند. در حالیکه مقابله با فرضیه تقویت، چهارچوبی مفید برای تحلیل های اولیه در مورد اینترنت بود، بر ارتباط پیچیده بین فناوری و مشارکت نقابی گذاشته و بنابراین پیشرفت های تجربی و نظری را به تأخیر می‏اندازد. از همه مهم تر آنکه دو فرضیه، ژست  دوگانگی کاذبی را دارد. تأثیرات تقویت و تأثیرات بسیج دوسویه‏های مانع‏الجمع نیستند. دسترسی به اینترنت می‏تواند برخی از افراد را بسیج کند که در اعمال مشارکتی جدید در مناطق سیاسی خاصی، مانند برگزاری اعتراضات شرکت کنند. در همان زمان، در دیگر حوزه‏ها، نخبگان سیاسی ممکن است به صورت استراتژیک، از اینترنت استفاده کنند تا موقعیت سیاسی خود را حفظ و یا تقویت نمایند. هنگامی که شخص درنظر داشته باشد که هم اینترنت و هم مشارکت سیاسی، مفاهیمی چند بعدی هستند، روشن می‏شود که فن‏آوری می‏تواند به ترکیبی از تأثیرات بالقوه در زمینه‌ی مشارکت رهنمون شود.

اینترنت صحنه‏ای بدون مارک برای ارتباطات است که کاربردهای متنوعی دارد و به صورت بالقوه با رسانه‏های معمول مانند تلویزیون، فناوری هایی مانند تلفن، ارتباطات گروهی مانند کنفرانس تصویری و فناوری های جمع‏آوری اطلاعات مانند سنجش افکار به وسیله تلفن رقابت می‏کند ('وی‏یر'  2002(Weare)،). در همان زمان، مشارکت مردم سالارانه، شامل انواع گوناگونی از سازمان های واسطه (مثلاً احزاب سیاسی، گروه های علاقه‏مند) اعمال مشارکتی (مانند رأی دادن، کار مبارزاتی، تماس با مسئولان) و اهدافی برای تأثیرگذاری (مانند نمایندگان سیاسی و مسئولان سازمانی در سطح محلی و ملی) می‏شود (نوریس 2002)

'وربا، شلوزمان و بریدی' (Brady, H. E., S. Verba) در 1995 سه دلیل کلیدی را برای اینکه چرا اشخاص مشارکت نمی‏کنند، پیشنهاد می‏کنند:

فقدان انگیزه، فقدان ظرفیت انجام آن و یا فقدان موقعیت.

با توجه به یافته‏های مستمر درمورد نقش محوری که موقعیت اقتصادی- اجتماعی در توضیح مشارکت دارد، چنین به نظر می‏رسد که جنبه های اطلاعاتی و ارتباطی اینترنت، کمترین احتمال اثرگذاری بر انگیزه‏های شخصی را داشته باشد (وربا شلوزمان و همکاران، 1995). 'یمبر' (2001) بر خلاف مدل بخردانه در مورد کسب اطلاعات، بحث می‏کند که در آن، در دسترس بودن بیشتر اطلاعات باعث تحقیق بیشتر و استفاده از آن اطلاعات برای اهداف سیاسی می‏شود. در مقابل، وی بیان می‏دارد که قابل دسترس بودن اطلاعات می‏تواند اثرات کیفی بیشتری روی ادراک روانی، و اطلاعات سیاسی و تأثیرات طولانی‏تری بر انگیزه‏ها داشته باشد. اینترنت می‏تواند در قابلیت شخص برای مشارکت از چند راه اثر بگذارد. هزینه‏های ارتباطات مانعی محدودیت‏زا است و مطالعات نشان داده است که پست الکترونیکی باعث افزایش مشارکت سیاسی شده است (داویس، 1999؛ گلدایست، 2001). 'بریدی و وربا' (Brady, H. E., S. Verba) در سال 1995 بیان کردند که اینترنت، امکاناتی را فراهم می‏سازد که در آن افراد بتوانند مهارت های مورد نیاز شهروندی را برای مشارکت کسب کنند.

برخی بحث می‏کنند که مباحثات آنلاین اغلب به وسیله تعدادی از افراد، تحت‏الشعاع قرار می‏گیرد و از ژرف‏نگاری واقعی حمایت نمی‏کند (ویلهلم، 1998) در مقابل آن 'دالبرگ' (Dahlberg, L) در سال 2001 دریافته است که گفتمان آنلاین در برنامه‌ی مقدماتی مردم‏سالاری اینترنتی، باعث تسهیل تبادل آزاد و صادقانه شده و موقعیت‏های مساوی برای تمامی شرکت‏کنندگان را فراهم می‏سازد. اینترنت همچنین ممکن است به وسیله‌ی تسهیل اعمال گروهی، قابلیت مشارکت را بالا ببرد (اولسون، 1971). اینترنت با ایجاد فرصت های جدید و مشارکت سیاسی، در واقع مشارکت های جدید در تصمیم‏گیری را جذب و در نتیجه، محیط اطلاعاتی را که در آن تصمیمات سازمان اتخاذ می‏شود، تغییر می‏دهد (همان). دیگر محققان بیان کرده‏اند که اینترنت ممکن است بیشترین تأثیر خود را خارج از روند عادی سیاسی، به وسیله‌ی تسهیل فعالیت های اعتراض‏آمیز داشته باشد (بیمر، 1998؛ نوریس، 2002).این مطالعه بیان می‏دارد که فناوری همچنین می‏تواند نقشی مشابه در مردم‏سالارانه کردن فرآیندهای عادی تصمیم‏گیری دولت داشته باشد. نظریه‏های تأثیرات ارتباطات انبوه (کاتز و لازار سفلد، 1965) بر نقش محوری چنین پل‏های ارتباطی تأکید می‏کنند.

اهداف تحقیق

هدف کلی:

بررسی رابطه‌ی میزان استفاده از اینترنت با میزان گرایش جوانان 28-15 سال تهران به مشارکت در سیاست .

بررسی معنی‏داری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده می‏کنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمی‏کنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست.

اهداف فرعی:

بررسی معنی داری رابطه‌ی مکان استفاده از اینترنت با گرایش جوانان به مشارکت در سیاست.

بررسی رابطه‌ی متغیر های جمعیت شناختی و شخصی با میزان گرایش جوانان به مشارکت در سیاست.

سوالات تحقیق:

آیا بین میزان استفاده از اینترنت، بامیزان گرایش به  مشارکت در سیاست، رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟

آیا بین کاربران اینترنتی با غیر کاربران، از لحاظ  گرایش به مشارکت در سیاست، تفاوت معناداری وجود دارد؟

آیا بین میزان ساعات استفاده از اینترنت با میزان گرایش به مشارکت در سیاست، رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟

آیا تفاوت معناداری بین مردان و زنان، از لحاظ میزان گرایش به مشارکت در سیاست، وجود دارد؟

آیا بین جوانان از لحاظ میزان گرایش به مشارکت درسیاست، با توجه به متغیر سن، تفاوت معناداری وجود دارد؟

آیا بین جوانان از لحاظ میزان گرایش به  مشارکت درسیاست، با توجه به رشته تحصیلی آنان، تفاوت معناداری وجود دارد؟

آیا بین جوانان از لحاظ میزان گرایش به مشارکت درسیاست، با توجه به سطح تحصیلات پدر و مادر آنان، تفاوت معناداری وجود دارد؟

آیا بین جوانان از لحاظ میزان گرایش به مشارکت درسیاست، با توجه به نوع شغل پدر آنان، تفاوت معناداری وجود دارد؟

آیا بین جوانان از لحاظ میزان گرایش به مشارکت درسیاست، با توجه به نوع مکان استفاده از اینترنت آنان، تفاوت معناداری وجود دارد؟

2. روش‏ تحقیق

در این تحقیق، از روش های تحقیقی 'اسنادی' و 'پیمایشی' استفاده شده است. از روش های اسنادی برای صورت بندی مبانی نظری و بررسی انتقادی دیدگاه های صاحبنظران ایرانی وخارجی در باره‌ی تکنولوژی های نوین و به ویژه اینترنت بر مشارکت مردم سالارانه، استفاده شده است. در بخش تجربی تحقیق نیز جهت آزمون فرضیه های تحقیق، از روش های پیمایش استفاده شده و مهم ترین ابزار گردآوری داده ها ،'پرسشنامه' بوده است.

 2-1جامعه‌ی پژوهش:

جامعه پژوهش، کلیه جوانان در محدوده سنی 28-15 سال  شهر تهران هستند.

2-2 حجم نمونه و روش نمونه گیری:

تعیین حجم و اندازه نمونه بر اساس فرمول ذیل 430 نفر انتخاب شده است:           

           فرمول

که در آن :‌

n = حجم نمونه

N = حجم جامعه

t = سطح اطمینان ( عدد ثابت 58/2 برای سطح اطمینان 99 درصد )

S2= واریانس متغیرهای مورد مطالعه

d=  میزان دقت یا اعتماد که معمولاً به جهت محاسبه بیشترین حجم نمونه 5/0 انتخاب می شود

در این تحقیق، جهت انتخاب نمونه‌ی معرف جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای طبقه ای استفاده شد. لذا 5 خوشه‌ی اصلی دارای 86 عضو در نواحی شمال، غرب، شرق، مرکز و جنوب انتخاب شدند.

2-3-ابزار گرد آوری داده ها:

برای گرد آوری داده‌ها، از پرسشنامه‌ی محقق ساخته 19 سوالی استفاده شد که 6 سوال اول مربوط به اطلاعات عمومی بود، 8 سوال آن میزان استفاده از اینترنت را مورد بررسی قرار می داد و 5 سوال آن نیز میزان  گرایش به مشارکت در سیاست را بررسی می کرد.

پایایی ابزار:

جهت تعیین پایایی ابزار، از روش آلفای کرومباخ استفاده شد لذا 25 نمونه از پرسشنامه در اختیار دانشجویان قرار گرفت و پس از جمع آوری و تحلیل داده ها، ضریب پایایی حاصل محاسبه شد که برابر با 89/0 و نشان دهنده‌ی پایایی بالای ابزار بود.

روایی ابزار:

برای تعیین روایی ابزار، چند فرم از پرسشنامه ها در اختیار استادان و متخصصان جامعه شناسی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی تهران قرار گرفت که پس از جمع آوری نظرات آنها، اصلاحات لازم در باب تعداد و شیوه‌ی بیان سوالات پرسشنامه ها برای استخراج فرم نهایی آن صورت گرفت.

 روش تجزیه وتحلیل داده ها:

در تحقیق انجام شده برای تجزیه و تحلیل داده‌ها، با استفاده از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس، در بعد توصیفی از شاخص های فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندار ،دامنه‌ی تغییرات وجداول فراوانی و نمودار و در بعد استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل استقاده شد.

جدول شماره1. بررسی توصیفی اعضای نمونه بر اساس متغیر جنسیت

درصد فراوانی

فراوانی

جنسیت

66

285

مرد

34

145

زن

100

430

مجموع

یافته های توصیفی:

یافته های مبتنی بر سوالات تحقیق:

سوال اول:

آیا بین میزان استفاده از اینترنت بامیزان گرایش به مشارکت در سیاست، رابطه معنادار وجود دارد؟

 جدول شماره 2. آزمون همبستگی میزان استفاده از اینترنت
با میزان گرایش به مشارکت در سیاست

میزان استفاده از اینترنت

مشارکت سیاسی

ضریب همبستگی پیرسون

64/0

سطح معناداری

000

فراوانی

430

 

با توجه به نتیجه آزمون هبستگی، ضریب همبستگی بدست آمده 64. در سطح 01/0 معنادار است. بنابراین می توان گفت بین میزان مشارکت سیاسی و استفاده از اینترنت، رابطه‌ی مستقیم، مثبت و معنادار وجود دارد. لذا به همان نسبت که میزان استفاده از اینترنت بالا باشد، به همان نسبت میزان مشارکت سیاسی افراد نیز بالاتر است.

سوال دوم:

آیا بین کاربران اینترنتی با غیر کاربران، از لحاظ گرایش به مشارکت در سیاست تفاوت معناداری وجود دارد؟

جدول شماره 3. بررسی توصیفی دو گروه از لحاظ میزان مشارکت سیاسی

خطای استاندارد میانگین

انحراف استاندارد

میانگین

فراوانی

گروه

83087/0

1003/1

6944/21

312

استفاده می کنند

15679/0

66082/2

7639/12

118

استفاده نمی کنند

جدول شماره4. آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه (کسانی که از اینترنت استفاده می کنند و کسانی که استفاده نمی کنند)
با توجه به میزان مشارکت سیاسی

آزمون تی مستقل دو گروه

F

Sig.

درجات آزادی

تفاوت میانگین‌ها

خطای استاندارد میانگین

مشارکت سیاسی

803/13

000.

792/12

428

9306/8

84553/0

 با توجه به نتایج آزمون، تی حاصل که برابر با 792/12  است، در سطح 01/0 با توجه به درجات آزادی مدنظر، معنادار است. بنابراین می توان گفت که تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه وجود دارد. لذا افرادی که از اینترنت استفاده می کنند، نسبت به افرادی که استفاده نمی کنند، دارای مشارکت سیاسی بالاتری هستند.

سوال سوم:

 آیا بین میزان ساعات استفاده از اینترنت، با میزان گرایش به مشارکت در سیاست، رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟

جدول شماره 5. بررسی توصیفی گروه کاربران از لحاظ میزان ساعات استفاده از اینترنت

فراوانی

میانگین استفاده از اینترنت
 به ساعت در هفته

انحراف استاندارد

خطای
استاندارد میانگین

312

32

5/4

12/2

  جدول شماره 6. آزمون همبستگی میزان ساعات استفاده از اینترنت
با میزان گرایش به  مشارکت در  سیاست

مشارکت سیاسی

میزان ساعات استفاده از اینترنت

71/0

ضریب همبستگی پیرسون

000

سطح معناداری

312

فراوانی

با توجه به نتیجه‌ی آزمون هبستگی، ضریب همبستگی بدست آمده 71/0 در سطح 01/0 معنادار است. بنابراین می توان گفت بین میزان گرایش به مشارکت در سیاست، با میزان ساعات استفاده از اینترنت، رابطه‌ی مستقیم، مثبت و معنادار وجود دارد. لذا به همان نسبت که میزان استفاده از اینترنت بالا باشد، به همان نسبت میزان گرایش به مشارکت در سیاست افراد نیز بالاتر است.

سوال چهارم:

آیا تفاوت معناداری بین مردان و زنان، از لحاظ مشارکت سیاسی وجود دارد؟

جدول شماره 7. بررسی توصیفی دو گروه از لحاظ میزان مشارکت سیاسی 

گروه    

فراوانی      

میانگین

انحراف استاندارد

خطای استاندارد میانگین

مردان

285

6597/21

7613/3

49026/1

زنان

145

1042/16

0374/1

79323/0

 جدول شماره 8. آزمون تی مستقل جهت مقایسه دو گروه (زنان و مردان) با توجه به میزان مشارکت سیاسی

آزمون تی مستقل دو گروه زنان و مردان 

F

Sig.

T

درجات آزادی 

تفاوت میانگین ها 

خطای استاندارد میانگین 

مشارکت سیاسی

603/20

000.

716/9

428

5556/4

68821/

با توجه به نتایج آزمون تی حاصل که برابر با 716/9 است، در سطح 01/0 با توجه به درجات آزادی مدنظر، معنادار است. بنابراین می توان گفت که تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه مردان و زنان وجود دارد بنابر این می توان گفت که مردان از مشارکت سیاسی بالاتری بر خوردارند.

 سوال پنجم:

آیا بین جوانان، از لحاظ میزان گرایش به مشارکت در سیاست، با توجه به متغیر سن، تفاوت معنادار وجود دارد؟

 جدول شماره 9 .آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت تعیین تفاوت
بین میانگین های گروه های چندگانه سن با توجه به میزان مشارکت سیاسی

 

مجموع مجذورات

درجات آزادی

میانگین مجذورات

F

Sig

بین گروهی

261/678

3

087/226

233/26

000.

درون گروهی

827/379

426

619/8

 

 

کل

640/1505

429

 

 

 

نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مقدار F را برابر با233/26 اعلام نمود، که این مقدار در سطح 01/0 معنادار است. بدین معنا که تفاوت معناداری بین میانگین های گروه های چهارگانه‌ی سن درباب میزان مشارکت سیاسی وجود دارد. جهت تعیین این تفاوت در بین گروه ها، از آزمون تعقیبی 'شفه' (Scheffe) استفاده شد. با توجه به نتایج آزمون شفه، تفاوت معناداری بین میانگین های گروه های چهار گانه‌ی سن در باب میزان مشارکت سیاسی وجود دارد؛ بدین معنا که: بین میانگین گروه 18-15 سال و 28- 25 سال تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد، بین میانگین گروه 22-20 سال و 28- 25 سال تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. بین میانگین گروه 24-22 سال و 28- 25 سال تفاوت معناداری وجود ندارد. در واقع چنین می توان بیان کرد که هر چه سن افراد بالاتر می رود، میزان مشارکت سیاسی آنان نیز افزایش می یابد.

سوال ششم:

آیا بین جوانان از لحاظ میزان گرایش به مشارکت در سیاست، با توجه به رشته‌ی تحصیلی آنان، تفاوت معنادار وجود دارد؟

جدول شماره 10. آزمون تحلیل واریانس یک راه جهت بررسی رابطه‌ حیطه تحصیلی با میزان مشارکت سیاسی

سطح معناداری

F

میانگین مجذورات

درجات آزادی

مجموع مجذورات

 

000.

571/21

329/15004

6

987/45012

بین گروهی

 

 

178/3282

423

848/403707

درون گروهی

 

 

 

429

835/448720

مجموع

با توجه به نتایج آزمون، مقدار F حاصل در سطح .01 معنادار می باشد. بنابراین می توان گفت که تفاوت معناداری بین میزان مشارکت سیاسی دانشجویان با توجه به حیطه تحصیلی آنان وجود دارد. با توجه به اینکه F معنادار بود، جهت تعیین این میزان تفاوت در رشته های مختلف، از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. لذا با توجه به نتایج آزمون، می توان گفت که تفاوت معناداری بین رشته های مختلف تحصیلی، در باب میزان مشارکت سیاسی وجود دارد و این تفاوت بین رشته ها در سطح .05 معنادار بود. لذا ترتیب رشته ها با توجه به میزان مشارکت سیاسی، عبارتند از: انسانی، فنی، هنر، پزشکی، علوم پایه، دندانپزشکی، کشاورزی، پرستاری.

سوال هفتم:

آیا بین جوانان، از لحاظ میزان گرایش به مشارکت درسیاست، با توجه به سطح تحصیلات پدر و مادر  آنان، تفاوت معنادار وجود دارد؟

  جدول شماره 11. آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت تعیین تفاوت بین میانگین های  گروه های چندگانه
مدرک تحصیلی پدران با توجه به میزان مشارکت سیاسی فرزندان

 

مجموع مجذورات

درجات آزادی

میانگین مجذورات

F

Sig.

بین گروهی

583/1117

4

369/279

399/68

000.

درون گروهی

057/388

425

058/4

 

 

کل

640/1505

429

 

 

 

نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، مقدار F را برابر 399/68 اعلام نمود که این مقدار در سطح 01/0 معنادار است. بدین معنا که تفاوت معناداری بین میانگین های گروه های پنج گانه مدرک تحصیلی پدران در باب میزان مشارکت سیاسی فرزندان آنان وجود دارد. بدین معنا که: بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه دیپلم، تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد، بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه فوق دیپلم تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد.، بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه لیسانس تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. (بیشترین تفاوت)، بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه فوق لیسانس و بالاتر تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. لذا می توان گفت: به هر میزان مدرک تحصیلی پدر بالاتر باشد، میزان مشارکت سیاسی فرزندان آنان نیز بالاتر خواهد بود.

جدول شماره 12. آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت تعیین تفاوت بین میانگین های  گرو ه های چندگانه
مدرک تحصیلی مادران با توجه به میزان مشارکت سیاسی فرزندان

Sig

F

میانگین مجذورات

درجات آزادی

مجموع مجذورات

 

000.

396/43

336/244

4

335/997

بین گروهی

 

 

5561

245

305/528

درون گروهی

 

 

 

249

640/1505

کل

نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مقدار F را برابر 936/43 اعلام نمود که این مقدار در سطح 01/0 معنادار است. بدین معنا که تفاوت معناداری بین میانگین های گروه های پنج گانه مدرک تحصیلی مادران در مورد میزان مشارکت سیاسی فرزندان آنان وجود دارد. جهت تعیین این تفاوت در بین گروه ها از 'آزمون تعقیبی' (Scheffe) استفاده شد. همانطور که از نتایج آزمون شفه پیداست، تفاوت معناداری بین میانگین های گروه های پنج گانه مدرک تحصیلی از لحاظ میزان مشارکت سیاسی  وجود دارد، بدین معنا که:

- بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه دیپلم تفاوت معناداری در سطح 05/0وجود دارد، بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه فوق دیپلم تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد.، بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه لیسانس تفاوت معناداری در سطح 01/0وجود دارد. (بیشترین تفاوت)، بین میانگین گروه های دارای مدرک تحصیلی سیکل و پایین تر با گروه فوق لیسانس و بالاتر تفاوت معناداری در سطح 01/0وجود دارد.

سوال هشتم :

آیا بین جوانان، از لحاظ میزان گرایش به  مشارکت در سیاست با توجه به نوع شغل پدر آنان، تفاوت معنادار وجود دارد؟

 جدول شماره 13. آزمون تحلیل واریانس یک راه جهت بررسی
رابطه شغل پدر و میزان مشارکت سیاسی فرزندان

Sig.

F

میانگین مجذورات

درجات آزادی

مجموع مجذورات

 

000.

233/26

087/226

7

261/678

بین گروهی

 

 

619/8

422

827/379

درون گروهی

 

 

 

429

640/1505

کل

با توجه به نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه، مقدار ارزش بدست آمده (26.233) در سطح 01/0 معنادار است. بنابراین می توان گفت بین دانشجویان از لحاظ میزان مشارکت سیاسی با توجه به شغل پدر، تفاوت وجود دارد. جهت تعیین این تفاوت از نتایج آزمون شفه استفاده می کنیم که بیانگر آنست که فرزندان کارمندان موسسات آموزشی، پزشکان، مهندسان، نظامیان نسبت به فرزندان کشاورزان، مهندسان و افراد دارای شغل آزاد، دارای میزان مشارکت سیاسی بالاتری هستند و این تفاوت ها در سطح 05/0 معنادار است.

سوال نهم:

آیا بین جوانان، از لحاظ میزان گرایش به مشارکت درسیاست، با توجه به نوع مکان استفاده از اینترنت آنان، تفاوت معنادار وجود دارد؟

 جدول شماره 14. آزمون تحلیل واریانس یک راه جهت بررسی
رابطه مکان استفاده از اینترنت با میزان مشارکت سیاسی

Sig.

F

میانگین مجذورات

درجات آزادی

مجموع مجذورات

 

07/0

472/1

467/154

3

800/926

بین گروهی

 

 

941/104

308

435/59711

درون گروهی

 

 

 

311

234/60638

کل

 

با توجه به نتیجه حاصل از آزمون تحلیل واریانس، مقدار ارزش حاصله (1.472) در سطح 05/0 معنادار نیست. بنابراین می توان گفت بین دانشجویان، از لحاظ میزان مشارکت سیاسی، با توجه به مکان استفاده از اینترنت، تفاوت وجود ندارد .

نتیجه گیری

تکنولوژی اینترنت با تمام جنبه های مختلفی که دارد، به عنوان برترین و شاخص ترین نماد ارتباطات مدرن در قرن 21 مطرح است که فضای حاکم بر آن، لزوم بازنگری در بسیاری از عرصه های اجتماعی، فرهنگی، و مخصوصاً سیاسی را لازم می دارد.

در این پژوهش، به برسی رابطه بین اینترنت و مشارکت سیاسی پرداختیم و معناداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده می کنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمی کنند (غیر کاربران)، از نظر گرایش آنها به مشارکت درسیاست را بررسی کردیم. با توجه به نتیجه آزمون همبستگی، معناداری رابطه بالا کشف شد.  بنابراین می توان گفت بین میزان استفاده از اینترنت و میزان مشارکت در سیاست، رابطه مستقیم، مثبت، و معنادار وجود دارد؛ لذا به همان نسبت که میزان استفاده از اینترنت بالا باشد، به همان نسبت میزان مشارکت سیاسی افراد نیز بالا می رود. برای بررسی موافقت با گویه های مشارکت در سیاست در میان دو گروه جوانان کاربر اینترنت و غیر کاربران، با استفاده از نتایج آزمون تی مستقل، معناداری رابطه فوق مشاهده شد؛ لذا افرادی که از اینترنت استفاده می کنند، نسبت به افرادی که استفاده نمی کنند، دارای مشارکت سیاسی بالاتری هستند.

همچنین تفاوت معناداری بین متغیر های  جنس، سن، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات والدین و شغل والدین، با گرایش به مشارکت در سیاست مشاهده شد؛ و تنها تفاوت معناداری بین متغیر نوع مکان استفاده از اینترنت و گرایش به مشارکت در سیاست مشاهده نشد.

با توجه به نتایج فوق می توان گفت که اینترنت بستری مناسب برای گسترش مشارکت سیاسی است، رسانه های جدیدی مثل اینترنت، مهارت ها و عوامل تازه ای را در مبارزات سیاسی وارد کرده اند. استفاده از رسانه های نوین ارتباطی ممکن است آثار مربوط به توزیع مجدد را هم داشته باشد و نفوذ نسبی گروه های مختلف اجتماعی-اقتصادی را در جامعه تغییر دهد. دسترسی متفاوت به رسانه های الکترونیکی توسط گروه های مختلف اجتماعی-اقتصادی می تواند منجر به نابرابری در دسترسی به دیگر منابع سیاسی شود.

منابع فارسی:

- بشیریه، حسین (1374). جامعه شناسی سیاسی. نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی. تهران: نشرنی.

- دارنلی، جیمز (1384). جهان شبکه‏ای: درآمدی بر نظریه و عمل در باب جامعه اطلاعاتی، ترجمه نسرین امین دهقانی و دیگران. تهران: چاپار.

- جلالی، علی‏اکبر (1379). 'نقش اینترنت در جهان آینده'. پژوهش و سنجش، سال هفتم، شماره 21 و 22. صص 110-96.

- ساروخانی، باقر (1370). دایره‏المعارف علوم اجتماعی. تهران: موسسه کیهان.

- محسنی، منوچهر (1380). جامعه‏شناسی جامعه اطلاعاتی. تهران: دیدار.

- محسنیان راد (1378). مجموعه مقالات همایش مشارکت سیاسی، احزاب، و انتخابات. تهران: نشر سفیر.

منابع لاتین:

- Abram son,J.R.,F.C.Artenton,et al(1998).the Electronic Common wealth: the impact of new media Technologies on democratic polotics.new York.

-  Bimber, B. (1998). 'The Internet and political transformation: populism, community, and A celebrated pluralism. 'Polity 31 (1): 133-160.

- Bimber, B. (2001). 'Information and political Engagement in America: the search for Effects of Information technology at the Individual level'. Political science Quarterly 54 (1): 53-67.

- Brady, H. E., S. verba, et al. (1995). 'Beyond SES: A Resource Model of political participation'. American political science Review 89 (2): 271-294.

- Brandon, B. H. and R. D. Carlitz (2003). 'online Rulemaking and other tools for strengthening our civil infrastructure'. Administrative law Review forthcoming.

- Council, N. R. (2002). Information technology, research, innovation, and government Washington, D. C., National Academy press.

- Dahlberg, L. (2001). 'The internet and democratic discourse'. Information, communication, and society 4: 615-633.

- Danziger, J. N., W. H. Dutton, et al. (1982). Computers and politics: High technology in American Local Governments. New York, Columbia university Press.

- Davis, R (1999). The web of politics: the internets impact on the American political system New York, oxford University press.

- Dutton, W., J. Blum ler, et al, Eds. (1987). Wired cities: shaping the future of communications. Boston, G. K. Hall.

- H. Eckstein. Pressure Group politics. (London, 1960), P 32.

- Encyclopedia of social science, New York Crowell collier and Macmillan, Inc. 1963.

- Gant, J. p. and D. Burley - Gant (2002). Web portal functionality and state   government E service twenty fourth Annualappam research conference.

- Goldschm idt, k. (2001). Email overload in congress: Managing a communications crisis. Washington, D.C., congress online project: 1-15.

- Grossman, L. K. (1995). The Electronic republic: reshaping democracy in the information age. New York, Viking.

- Gromala, D. kennedy. B. M. (eds) cyber culture streader. London: rout ledge. 2001.

- Gureoich. Michael, Bert, James. Curran, 'Culture, society and the media', London, rout ledge, 1990. P. 273.

- Harpham, E. J. (1999). Going on line: the 1998 congressional campaign. American political science association, Atlanta, GA.

- Katz, E. and p. Lazarsfeld (1965). Personal influence. New York, free press.

- Klapper, Joseph, 'the effects of mass emancipation' New York, he free, 1955. P. 15.

- Laporte, T. M. CC. Dem chak, et al (2002). 'democracy and bureaucracy in the age of the web: Empirical findings and theoretical speculations'. Administration & society 34 (4) : 411 - 446.

- Margolis, M. and D. Resnick (2000) politics as usual: the cyberspace 'Revolution'. Thousand o ask, sage.

- Musso, J. A. C. wearer, et al. (1999). 'Designing web technologies for local Governance reform: Good management or Good democracy? 'Political communications 17 (1) : 1-19.

- Magstdt/M. Thomas and shotten. M. peter (1999) and standing politics (5the ed)/ New York: world pulolishers.

- Negroponte, N. (1995) Being Digital New York, Knopf.

- Norris, P. (1999). Who surfs? Democracy com? Governance in a networked world. E kamarck and J. N. ye New York, Hollis publishing.

- Norris, P. (2002). Democratic phoenix: political activism world wide. New York, Cambridge university press.

- Olson, M. (1971). The logic of collective action: public goods and the theory of groups. Cambridge, M. A, Harvard university press.

- Parry, Geraint (1972) class, in quality and political order, London paladin.

- Rush, Michael (1992), politics and society an introduction to political sociological, London: prentice Itall.

- Shadows, J. D. and k. james (1999) virtual billboards? Candidate web sites and campaigning in 1998. American political science association, Atlanta, GA.

- Steeter, T. (1997). Blue skies and strange bedfellow s: the discourse of cable TV. The Revolution wasn't televised: sixties television and social confect. L. spigel and M. Curtin. New York, Rout ledge: 221-242.

- Tern. Judish, Robert, Fride nerge, 'Political campaign communication' U.S.A. prayer, 1991. P. 92.

- Weare, C. (2002). 'The internet and democracy: the causl links between technology and politics'. International Journal of public Administration 25 (5): 659-692.

- West, D. M. (2002) state and federal E - Government in the united states, 2002. providence, thumb an center for public policy, Brown university.

- Wilhelm, w. (1998) . 'virtual sounding Boards: How deliberative is on - line polical discussion?' information, communication, and society 1 (3): 313-338.