• تالیف و ترجمه: طوبی منصوری
  • 1389-03-16 08:29:00
  • کد مطلب : 3089
فرهنگ و فن‌آوری‌های نوین ارتباطی

امروزه فن‌آوری اطلاعات به مدد فن‌آوری ارتباطات فراگیرشده و جهان را دگرگون ساخته است. مهمترین تغییراتی که این فن‌آوری در جهان به‌وجود آورده، به‌وسیله 'مارشال مک لوهان' در عبارت دهکده جهانی خلاصه شده است که در آن مردم نقاط مختلف در کشورهای سراسر کره زمین به مانند ساکنان یک دهکده امکان برقراری ارتباط با یکدیگر و اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی را دارند. امروزه نقش تکنولوژی‌های نو در زندگی اجتماعی و در عرصه‌های مختلف زندگی بشر انکار ناپذیر بوده و در برنامه‌ریزی‌های توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جایگاه ویژه‌ای به فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات داده می‌شود.

امروزه فن‌آوری اطلاعات به مدد فن‌آوری ارتباطات فراگیرشده و جهان را دگرگون ساخته است. مهمترین تغییراتی که این فن‌آوری در جهان به‌وجود آورده، به‌وسیله 'مارشال مک لوهان' در عبارت دهکده جهانی خلاصه شده است که در آن مردم نقاط مختلف در کشورهای سراسر کره زمین به مانند ساکنان یک دهکده امکان برقراری ارتباط با یکدیگر و اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی را دارند. امروزه نقش تکنولوژی‌های نو در زندگی اجتماعی و در عرصه‌های مختلف زندگی بشر انکار ناپذیر بوده و در برنامه‌ریزی‌های توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جایگاه ویژه‌ای به فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات داده می‌شود.

عنصر مهم دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، 'فرهنگ' و ارتباط آن با فن‌آوری‌های نوین ارتباطی است. برای درک اهمیت فرهنگ در زمینه تکنولو‍‍‍‍‍‍ژی‌های نو تلاش‌های زیادی انجام شده است که اغلب منتهی به این سوالات اساسی می‌شود که آیا تکنولوژی نقشی در فرهنگ جوامع دارد یا خیر؟ چه رابطه‌ای مابین این دو می‌توان در نظر گرفت؟
موسسات فرهنگی مانند موزه‌ها، گالری‌ها و تاتر که در اصل عرصه‌های ارائه و نمایش فرهنگ جامعه هستند، تعاریف ناسیونالیستی از فرهنگ را که ویژه آن جامعه است ارائه می‌دهند و فن‌آوری‌های نوین را شامل تهدیداتی در عرصه فرهنگ جامعه می‌دانند. اما اینکه فرهنگ آن جامعه تا چه حد پذیرای آن باشد خود جای بحث دارد.

فن‌آوری‌های جدید می‌توانند بر فرهنگ آن جامعه تاثیر گذارند و حتی باعث تغییرات فرهنگی شوند اما اغلب چون فرهنگ جوامع ثابت بوده و به تدریج تغییر می‌کند پس می‌توان گفت که معمولاً تکنولوژی جدید با فرهنگ جامعه سازگار شده و حتی به عنوان پشتیبان الگوهای رفتاری آن جامعه استفاده می‌شوند. برای مثال سازندگان تلفن‌های همراه پیشرفت‌هایی در این وسیله جهت استفاده کننده‌های مسلمان داده‌اند که به‌عنوان کمک و پشتیبانی جهت امور مذهبی این افراد مثلاً برای گفتن اذان جهت اقامه نماز، برای تعیین قبله و یا موارد مشابه به‌کار می‌رود. این مثال‌ها نشان دهنده‌ی ‌این است که چگونه فن‌آوری‌های جدید از طریق راه‌های مختلف در فرهنگ جوامع وارد می‌شوند. از سوی دیگر می‌توان به تاثیر تکنولوژی بر فرهنگ نیز اشاره کرد که حالت افراطی آن در نوشته‌های فیلسوف آلمانی'مارتین هایدگر' دیده می‌شود که به اثرات مخرب تکنولوژی اشاره می‌کند. در بین نظریه پردازان ارتباطی هم می‌توان به ' نیل پستمن' اشاره کرد که با جعل واژه ' تکنوپولی' به حالت انحصاری تکنولوژی در دنیای مدرن اشاره می‌کند.

یکی‌ از مشکلات اساسی موجود در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مشکل فرهنگی و روانی برخورد با فن‌آوری‌های نوین است که معمولاً بخشی از مردم در مقابل تغییرات واکنش عموماً منفی‌ای نشان می‌دهند که این مسئله باعث تاخیر در استفاده مناسب از آنها می‌شود. شاید این مشکل تنها به کشورهای توسعه نیافته مربوط نباشد و کم و بیش در کشورهای توسعه یافته و خالق این فن‌آوری‌ها نیز، این واکنش‌ها معمول باشد. در هر صورت طبق نظریه‌ی ' اشاعه‌ی نوآوری' در مقابل یک تکنولوژی جدید برخوردهای متفاوتی دیده می‌شود و افراد با توجه به ویژگی‌های مختلفی که می‌توانند از خود نشان دهند، برخوردهای متفاوت و گاهی متضاد از خود نشان می‌دهند. این واکنش‌ها در حال حاضر نیز مشکلاتی را در جهان به‌وجود آورده است که باعث کاهش سرعت بعضی از فن‌آوری‌ها شده ‌است. البته این‌گونه مشکلات ممکن است به کشورهای خاصی مربوط نباشد و مثلاً در کشور آمریکا هم که کشوری توسعه یافته ‌است، در زمینه تولید دانش و فن‌آوری ممکن است این مشکلات وجود داشته ‌باشد. چنانچه در آنجا معمولاً تکنولوژی بسیار جلوتر از سواد عمومی جامعه پیش می‌رود؛ یعنی مردم آمریکا با وجودی‌که ابزارهای پیشرفته و مناسبی در اختیار دارند اما از آنها استفاده مناسب نمی‌کنند. شاید یکی از دلایل آن است که سیستم آموزشی آمریکا عقب‌تر از تحولات تکنولوژیکی حرکت می‌کند، در نتیجه برنامه آموزش‌های عمومی در معرفی استفاده مناسب از تکنولوژی‌های موجود را نیز در اختیار ندارند. به همین دلیل در حالیکه 150 میلیون نفر از مردم آمریکا مثلاً از اینترنت استفاده می‌کنند و 72 درصد از آنها در ادارات به شبکه‌های با پهنای باند وسیع دسترسی دارند، فقط 3 درصد مردم، آن هم با ضریب پایین از این شبکه‌ها به‌صورت بهینه استفاده می‌کنند.

بنابراین آموزش و توسعه‌ی فرهنگ استفاده از فن‌آوری‌های جدید یکی از مسائل مهم در توسعه‌ی فن‌آوری اطلاعات - ارتباطات است که باید مشکلات مرتبط با آن شناخته و حل شود. در کشورهای توسعه‌یافته، افراد سالخورده و مسئولین سابقه‌داری هستند که تجربیات سنتی‌ خود را دارند و تسلیم فن‌آوری‌های نوین نمی‌شوند، حتی در مقابل تغییر می‌ایستند و به همین دلیل مراحل توسعه را با تاخیر مواجه می‌سازند.

در جوامع سنتی و عقب افتاده این وضع به مراتب بدتر است و عدم اطلاع حاکمان و دولت‌ها از مزایای این پدیده‌ها سبب تاخیر در استفاده از فن‌آوری‌های جدید و توسعه دانش و رشد اقتصادی در آن جوامع می‌شود. از اینگونه اشکالات و مسائل در طول تاریخ بشر فراوان دیده شده است و این مشکلات در آینده نیز ادامه خواهد داشت.

یکی دیگر از مشکلات دسترسی زودهنگام به فن‌آوری‌های جدید پدیده‌ای به‌نام ' شکاف دیجیتالی 'بین کشورها است. این موضوع به‌قدری مهم است که از سال 94 میلادی معیار تشخیص کشورهای فقیر و غنی شده است. تا قبل از سال 94 فاصله کشورهای فقیر و ثروتمند را با سرمایه مادی می‌سنجیدند اما امروزه به کشوری ثروتمند می‌گویند که از نظر توسعه‌ی فن‌آوری اطلاعات به مرحله خوبی از رشد رسیده باشد، ضریب نفوذ اینترنت در آنها بالای 50 باشد و مردم خدماتشان را از دولت در منزل و از طریق دولت الکترونیکی دریافت کنند.

توجه به این مشکل در جای خود مهم است و در صورتی‌که به آن توجه نشود و این فاصله بیشتر گردد مشکلات بزرگی را برای جوامع اطلاعاتی در جهان به‌وجود خواهد آورد و از شتاب سریع توسعه‌ی فن‌آوری اطلاعات خواهد کاست. ورشکستگی شرکت‌های رایانه‌ای - مخابراتی در سال‌های 97 و 98 در واقع از نشانه‌های ضعف فرهنگی و عدم شناخت علمی از پدیده‌های جدیدی مانند فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بوده است.

تغییرات سریع و رشد فن‌آوری‌های نوین باعث شده است تا نگرانی عمده‌ای راجع به آمادگی انسان‌ها در تمامی جوامع و به‌خصوص نسل‌های آینده در برابر این شرایط به‌وجود آید. از کشورهای فقیر و در حال توسعه که بگذریم، کشورهای پیشرفته دنیا به طور جدی نگران بی‌سوادی (سواد فن‌آوری) نسل آینده خود هستند که در این رابطه تدابیری نیز اندیشیده‌اند که از جمله می‌توان به ارتقاء سواد فن‌آوری اشاره کرد.

به‌طور کلی سواد عبارت از توانائی به رمزگذاری و رمز گشائی پیام‌ها است. در واقع این تعریف دربرگیرنده‌ی سواد عمومی یعنی خواندن و نوشتن نیز هست. پس سواد فن‌آوری نیز توانائی به رمز درآوردن و رمزگشائی پیام‌های فن‌آورانه است؛ اما در دنیای فن‌آورانه امروز که هم اقتصاد و هم جامعه و هم فرهنگ ما بر پایه فن‌آوری بنا شده است، باید به‌طور جدی در راستای ارتقای سواد فن‌آوری مردم گام برداشت و این کار باید با روش‌های مختلف و موازی پیگیری شود. در این رابطه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- رسانه‌های عمومی و به‌خصوص صدا و سیما باید در آگاه سازی مردم و افزایش سواد آنان از بعد علمی و فنآورانه بکوشند.
- مسئولان و مدیران ارشد کشور باید تمامی سازمان‌ها و موسسات ذیربط را به توجه جدی به این مطلب و توجه به آموزش‌های همگانی تشویق کنند.
- نظام آموزشی کشور باید اصلاح شود و برنامه آموزشی با محوریت سواد علمی و فن‌آورانه بازسازی شده، تلاش شود تا نسل آینده به‌صورت جدی برای عصر فن‌آوری و اطلاعات آماده شود.

به هر حال تردیدی وجود ندارد که ما باید به ارتقای سواد علمی وفن‌آورانه جامعه همت گماریم و علاوه بر اینکه خود را برای عصر نوظهور اطلاعات و فن‌آوری مهیا می‌کنیم با کمک به ارتقای فرهنگ نوآوری و کارآفرینی مبتنی بر فن‌آوری، روند رشد و توسعه جامعه را تسریع کنیم.

دکتر 'محمدرضا سرکار آرانی' (جامعه شناس) در مصاحبه ای با دکتر 'پایا' استاد جامعه شناسی، ارتباط فرهنگ و تکنولوژی را به این شکل بیان می‌کند:' که ابتدا فرهنگ استفاده از فن‌آوری به‌وجود آمد و سپس در فرایند تحول آن نحوه کاربرد موثر از آنها نیز آموخته شد. معلمی که تا دیروز از برنامه‌های آموزشی از طریق کامپیوتر استفاده می‌کرد، امروزه آموزش کار با اینترنت را می‌بیند و آماده بهره گیری می‌شود. از اهمیت فن‌آوری در جامعه باید زیاد سخن گفت. مثالی از این ارتباط را می‌توان در مورد کشور ژاپن بیان کرد. در ژاپن ابتدا فرهنگ و اندیشه‌ی تولید فنون شکل گرفت و سپس در جریان این تحول به‌تدریج فرهنگ بهره‌وری از فن‌آوری در همه ابعاد زندگی به بهترین شکل متحول شد، به‌طوری‌که امروزه ژاپن در به‌کارگیری فن‌آوری میکروالکترونیک در جهان رتبه بالائی دارد. نوسازی فن‌آوری ژاپن پس از ایالات متحده آمریکا رتبه دوم جهان را دارد. توسعه شهرهای دیجیتالی مهمترین ویژگی چنین فرهنگی هستند. فراموش نکنیم که نوآوری، زاده‌ی انسان توسعه یافته است. انسان توسعه یافته می‌تواند این ابزارها را با بهره‌وری بالا به‌کار گیرد و گام به گام به رویش و زایش اندیشه و فن برسد. اگر شرایط زیستن با فن‌آوری فراهم نباشد رویش و زایشی هم در کار نیست.

باید دانست که نگرش تزئینی به فن‌آوری به هدف تبدیل می‌شود و البته سرانجام چنین نگرشی سرخوردگی و ناامیدی‌ است. جست و جوی ابزارهای مدرن به تنهائی نشان نو شدن نیست. باید بدانیم که نو شدن از اندیشه، الگوهای ذهنی، رویکردها، قابلیت‌های فکری و گسترش یادگیری آغاز می‌شود.

جهان سوم در درک مدرنیته و ویژگی‌های اساسی آن دچار سرگشتگی است و تلویحاً با پیامدهای ناپسند ورود فن‌آوری و مدیریت نادرست فرهنگی و اجتماعی آن روبرو است و ناکامی‌های بسیاری در نبود هم‌زیستی مسالمت آمیز با فن‌آوری در 150 سال گذشته ما را آزار داده است.

منابع

1 - سایت خبرگزاری مهر.1384. http://www.mehrnews.com    

2. Article. kim H. Veltman)Why culture is important in a world of new technologies
3. conference reporter . tim Finin. Does Technology change culture or culture change technology
4. lectur.John Dwyer. Science and Technology in the less Developed countries