• ترجمه: میرحسن آذری
  • 1389-03-16 08:55:00
  • کد مطلب : 3094
اخبار خارجی و تجارت خارجی

همبستگی میان اخبار و تجارت درکشورهای صنعتی کوچک دربالاترین میزان است. این کشورها وابسته به تجارت خارجی هستند و ساختار اخبار خارجی آنها از ساختار جهانی مشتق می شود. مقایسه تغییرات تاریخی جریان اخبار در یک کشور، با شاخص های تجارت بین المللی که درتوزیع جغرافیایی تجارت خارجی تغییر می کند، نشان می دهد که این شاخص تأثیر شدیدی در تغییر جریانهای خبری دارد.

چکیده
این مقاله نتیجه تحقیقاتی در زمینه‌ی ارتباط با روابط بین اخبار و تجارت، در 33 کشور جهان است، که براساس داده ها، مطالعه ی جریان اخبار بین المللی درسال 1995 انجام شده است. نتایج تحقیق ثابت می‌کند، که رابطه میان تجارت و اخبار در اکثر کشورهای مطالعه شده قابل توجه بوده است. اما در سه مورد از این کشورها، با استثناهایی روبروهستیم، که عبارتند از:
کشورهایی که درآنها جریان تجارت یک سویه است و اخبار فرهنگ محور، متکی هستند (کویت)، کشورهای بزرگ (امریکاوروسیه) و بسیاری از کشورهای درحال توسعه.

همبستگی میان اخبار و تجارت درکشورهای صنعتی کوچک دربالاترین میزان است. این کشورها وابسته به تجارت خارجی هستند و ساختار اخبار خارجی آنها از ساختار جهانی مشتق می شود. مقایسه تغییرات تاریخی جریان اخبار در یک کشور، با شاخص های تجارت بین المللی که درتوزیع جغرافیایی تجارت خارجی تغییر می کند، نشان می دهد که این شاخص تأثیر شدیدی در تغییر جریانهای خبری دارد.

کلید واژه ها: اخبار خارجی، اخبار بین المللی، جریان اخبار و تجارت

مقدمه:
تحقیق بر روی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر توزیع جغرافیای اخبار خارجی، برخی عناصر مانند مجاورت جغرافیایی، نزدیکی فرهنگی و روابط سیاسی را برجسته می کند (چنگ و دیگران1987، ایشی 1996، جانسون1997، کریلورزن وال 1983، وو 1998،2000). تجارت میان ملل یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌های مبحث پوشش مطبوعات درکشورهای خارجی بوده است. (وو،2003،2000،1998). براساس نظر وو (1998، صص9-498) این نکته متضمن این معناست، که منفعت اقتصادی، افراد را به سوی یادگیری بیشتردرباره کشورهایی که ازنظر اقتصادی باآنها مرتبطند می‌کشاند، تا کشورهایی که با آنها روابط اقتصادی ندارند.

نتایج به‌دست آمده همگن نیستند. در برخی مطالعات، رابطه‌ای قوی میان اخبار و تجارت دیده می شود. اما در برخی موارد نیز چنین رابطه‌ای وجود ندارد. یکی از دلایل می‌تواند این باشد، که اکثر مطالعات شامل تعداد محدودی از کشورهای کوچک باتعداد کم اخبار بین المللی است. 'روزن گرن' به این نکته اشاره می‌کند، که تجارت خارجی را می توان در گستره تغیرکننده‌ی بین یک چهارم و دو سوم پوشش روزنامه‌های انتخابات پارلمانی معین کرد. (روزن گرن ،1974،ص153،وهمچنین بندروزن گرن1977)

یافته‌های 'دی ورنیل' حاکی ازآن است، که علایق تجاری در زمره‌ی یکی از مؤلفه های تأثیر گذار بر جریان اخبار بوده است، ولی امری جهان شمول نبوده است. در سطح جهانی، گزارش اخبار بین المللی به شکل مشابهی با سایر فعالیت‌های بین المللی مرتبط نیست. (دی ورنیل،1977وص307)'رابینسون' و' اسپارکس' (1967)روشن کرده اند، که همبستگی میان تجارت واخبار درمطبوعات کانادا بالا بوده است. (9598/0دراخبار امریکا و3706/0دراخبار غیر امریکایی) ولی چنین همبستگی ای درمطبوعات که دارای روابط تجاری عمده با امریکا هستند (کانادا،مکزیک و ژاپن) دیده نمی شود. توجه اندکی در مطبوعات امریکا به این کشورها اعمال می شود. حال اینکه مناطقی که پیوند اقتصادی کمتری باامریکا دارند (فرانسه،شمال افریقا واسرائیل)، به شکل متناسبی توجه بیشتری را به خود مبذول داشته‌اند. (رابینسون و اسپارکس، 1976، ص213)

نتیجه حاصل شده عبارت از آن است، که ارتباط اقتصادی، عنصری تعیین کننده درامریکا نیست. این درحالی است که در دهه‌ی 90 ارتباط اقتصادی مؤلفه ای مسلم دراین زمینه بود (وو، 1988، ص 499). در مقابل، 'چارلز' و دیگران (1979) پی بردند که پوشش رسانه‌ای کشورهای جدا مانده استوایی و کشورهای سطح پائین افریقایی درمجله نیویورک تایمز، باروابط تجاری امریکا با این کشورها همبستگی بالایی دارد (همبستگی میان 36/0و84/0درسال‌های متفاوت). درضمن 'کاریل' و 'روزن وال' (1984) دریافتند، که همبستگی میان تجارت و اخبار خارجی روزنامه‌های کانادا برابر 586/0 است.

 اما همبستگی مشابهی درروزنامه‌های امریکا دیده نمی‌شود. برعکس این یافته ها، نتایج 'آرن' حاکی از این است، که افزایش تولید ناخالص ملی ((GNP، تجارت و قلمرو گفتگوی سیاسی، همه و همه سبب افزایش پوشش ملی نخبگان درروزنامه های امریکا می شود. تولید ناخالص ملی، تأثیر قدرتمندی بر پوشش اخبارداشته است. تجارت درمرتبه دوم قرار می گرفت و همبستگی میان تجارت و پوشش خبری بالا بوده است (55/0) (آرن ،1984، صص 231). 'وو ' پیش بینی هایی ازپوشش اخبار بین المللی برمبنای مطالعات اخباربین المللی در سال 1995ارائه داده است. او به این نتیجه رسید، که تجارت عنصر مهمی برای پیش بینی کنندگان اخبار کشورهای خارجی (هم کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای درحال توسعه) است. یافته های او حاکی از این است که فاصله جغرافیایی و میزان جمعیت یک کشور نقش تعین کننده ای در کشورهای در حال توسعه دارد. در حالکیه در کشورهای توسعه یافته، تولید ناخالص داخلی (GDP) یکی ازمؤلفه های پیش بینی کننده درونی برای پوشش اخبار است (وو،2003،صص20-19) .

تجارت فقط درهشت کشور از 38 کشور بررسی شده به عنوان مؤلفه ای تعیین کننده در پوشش اخبار مطرح شده است. (وو، 2000، صص4-122)
هدف این مقاله فراتر از بیان رابطه‌ی تجارت خارجی و اخبار خارجی است. این مقاله سعی دارد، دلایلی را مورد کنکاش قرار دهد که به چرایی تأثیر قدرتمند این مؤلفه درتوزیع جغرافیایی اخبار برخی کشورها پی ببرد. این هدف با استفاده ازداده‌هایی انجام می شود، که تغییرات منعکس شده برجریان اخبار را منعکس کند.

عناصر تحلیل و روش
متون خبری که دراین مطالعه به‌کارگرفته شده است، ازمجموعه پایگاه داده های مربوط به مطالعه جریان بین المللی اخبار جمع آوری شده است، که توسط 'رابرت استیونسون' دردانشگاه 'کارولینای شمالی' تعدیل شده است (هیل). داده های اصلی برگرفته از برخی مطالعات از گوشه و کنار جهان است. این امر ممکن است مبتنی بر برخی مشکلات در اعتبار (reliability)تحقیق شود. تعریف کشورهای 'بسیار مهم' در متون خبری آسان‌ترین قسمت کد گذاری است (کشورهایی که معمولاً بنام مطرح می شوند) و اعتبار کدگذاری درونی را بالا در نظر می‌گیرد. برای تدارک تعداد کافی نمونه‌ها، فقط از نمونه‌های ملی که شامل بیش از400 متن خبری است، در این تحقیق استفاده شده است (عدد400را به عنوان عددی توافقی میان اعتماد محتمل بالاتر وکافی بودن تعداد کشورهایی که درتحقیق مورد استفاده قرارمی گیرند، انتخاب کرده ایم). تعداد کشورهای مورد تحلیل برابر 33 کشور است، که به مثابه نماینده تمام کشورها است، شامل کشورهای کوچک، بزرگ ومرکزی/حاشیه ای است. برخی نمونه‌ها دارای تعداد کمی آیتم خبری است، که در قیاس با نمونه‌هایی که بیشتر از 1000یا 3000 آیتم خبری دارند، اعتباری یکسان فراهم نمی‌کنند.

متغیر نوع کشور در سه مقوله (کشورهای ذکرشده با عنوان 'بسیارمهم'، کشورهای ذکر شده درجه دوم وسوم) در برگه های کدگذاری، در یک متغیر ادغام شده‌اند و در قسمت مقوله‌ی ' کشورهای خارجی ذکر شده در اخبار' آمده‌اند. از آنجایی که تجارت و اخبار با یکدیگر مقایسه شده اند، سازمان های بین المللی وکشورهای واقع درگروه‌ها را (مثل کشورهای عربی وکشورهای افریقایی دربیان کلی) مد نظر قرار نمی دهیم. کشورهای میزبان تا زمانی که تمرکز برروی کشور خارجی نباشد، مورد شمارش قرار نمی گیرند. سیبریا با یوگسلاوی و چچن در ذیل مجموعه روسیه به شمار آمده است.

آمارهای تجاری سال 1995 از 'کتاب سال آمارهای بخش تجاری' گرفته شده است، که متعلق به صندوق بین المللی پول (IMF) است. نمودارهای صادرات و واردات به شکل یک متغیر و با عنوان ' جریان تجارت' آمده است، که ترکیبی ازصادرات و واردات است. در برخی از موارد، آمارهای تجاری شامل طبقه بندی کشورهایی ست که نمی توانستند در این تحقیق به کار گرفته شوند. مثل ' اتحاد جماهیر شوروی سابق' یا 'کشورهای تعریف نشده'. بنابراین، چنین طبقاتی به ندرت میزان معنی داری از تجارت را در برمی گرفتند (برای اوکراین 17درصد). این داده‌ها باید درآمارهای تجارتی ادغام می‌شدند. بر این اساس لوکزامبورگ را با بلژیک و برخی کشورهای جنوب افریقا را تحت لوای افریقای جنوبی آورده‌ایم. برای تسهیل مقایسه ها، داده های تجاری و اخبار به شکل نمودارهای درصدی برای هرکدام ازکشورهای به‌طور مجزا محاسبه شده است. همبستگی دو متغیره 'پیرسون' در مقوله‌ی توزیع جغرافیایی تجارت و اخبار برای تک تک کشورها محاسبه شده است. درنهایت، نکته مهم قابل ذکر، درباره‌ی کیفیت داده های جریان اخباراست، که رسانه انتخابی برای تحلیل با توجه به بازده زمانی انتخاب شده برای نمونه گیری (دربرخی کشورها فقط یک هفته و دربرخی دو هفته) ازکشوری به کشور دیگر متفاوت بوده است. ازسوی دیگر به شکل ناخواسته‌ای تعداد معینی ازاشتباهات درکدگذاری متغیرهایی مانند'کشور' وجود دارد (زمانی‌که کشورها معمولاً در متن اخبار به نام، ذکر می شوند). همچنین نمودارهای تجاری ممکن است، شامل برخی اشتباهات باشند. چراکه گزارش آماری تجارت دربرخی کشورها واقعی‌تر از سایر کشورهاست و درضمن بخشی از داده های صندوق بین المللی پول براساس تخمین ها به دست آمده است.

نتایج
درحالت کلی، همبستگی میان تجارت وجریان اخبار قوی است. این امر را به راحتی در اکثریت کشورها (کشورهایی که تجارت واخبار ندادند) می توان دید. اما حتی اگر صرفاً کشورهایی که دراین تحلیل به‌کارگرفته شده اند، (کشورهایی که درسؤال به عنوان کشورهای دارای بیش از یک درصد اشتراک درجریان اخبار یا تجارتند) همبستگی ها در اکثر موارد به شدت افزایش می‌یابد (جدول شماره1).
دراین نمودار، به‌نظر می‌رسد که روشن و آشکار است که اخبار خارجی و تجارت به شدت با یکدیگر همبستگی دارند. همبستگی های سطح بالا را می‌توان در کشورهایی مانند ژاپن، اوکراین و اسرائیل دید (اگرچه جریان اخباروروابط تجاری این کشورهابه شکل معناداری بایکدیگر متفاوت اند) . اگرچه کلمه‌ی 'جهان' به عنوان ابزاری برای تجارت و جریان‌های خبری جعل شده است. ارزش میانگینی دراین تحقیق برای تسهیم تجارت و اخبار در تمام کشورها با یکدیگر ترکیب شده است که همبستگی برابر 810/0 را نشان می‌دهد.

داده های نهایی شامل متغیری است، که این امکان رافراهم می آورد که صفحات اخبار اقتصادی را از سایر اخبار تفکیک می کند. با این حال درشکل کلی، همبستگی نهایی میان تجارت، بیشتر ازاخبار در معنای عام آن از تجارت پیروی می کند. درحالت کلی، الگوهای تجارت و جریان اخبار از یکدیگر، با کشورهایی است که الگوهای تجاری یکطرفه دارند، و تأکید قدرتمندی بر پوشش فرهنگی خبری دارند؛ مثل کویت. کویت ازیک سو صادرکننده‌ی عمده نفت به کشورهای صنعتی جهان (ژاپن، امریکا، انگلستان، هلند، سنگاپور و کره جنوبی)است و از سوی دیگر، جریان اخبار واصله به کویت اغلب ازکشورهای عربی (50درصد اخبار) و سایر کشورهای اسلامی (10درصد) است. لیکن کویت روابط تجاری اندکی بااین کشورها دارد. نمونه مشابه در لبنان دیده می‌شود. اگرچه تجارت لبنان به اندازه کویت حالت یکطرفه ندارد.درلبنان بخش اعظم اخبارازکشورهای عربی، اسرائیل و ایران (40درصد) تأمین می شود اما، لبنان نیز روابط تجاری اندکی با این کشورها دارد. دردهه 60 این نکته که درکشورهای عربی به روزنامه‌ها فضای بیشتری نسبت به سایر کشورهای عربی می‌دهند، مورد توجه قرارگرفته بود (ابوالگد، 1962، صص 8-607). استثنای دیگری را می‌توان در برخی کشورهای بزرگ مانند امریکا و روسیه مشاهده کرد، که همبستگی ها به میزان قابل توجهی پائین است. استثنای موجود درقبال امریکا را می توان درنقش اخبار و تجارت خارجی دراین کشورها یافت. اهمیت تجارت خارجی برای اقتصاد امریکا کمتر از اکثر کشورهای دیگر است. این نتیجه را می‌توان اینگونه تفسیر کرد، که منافع خبری امریکا به میزان سایر کشورها، وابسته به روابط فرهنگی و روابط تجاری نیست. علایق خبری امریکا ممکن است وابستگی بیشتری به حوادث خبری مرتبط داشته باشد، که حجم بالایی ازاین اخبار درکشورهایی مانند بوسنی، اسرائیل، روسیه و یوگسلاوی اتفاق می افتد، که امریکا رابطه‌ی تجاری ویژه‌ای با آنها ندارد.درضمن باید این نکته مد نظر قرار گیرد که روابط تجاری امریکا با آسیا درحال گسترش است. (38درصد ازتجارت، صرفا 21درصد از اخبار) اما جریان‌های خبری امریکا هنوز هم که هنوز است، اکثراً از اروپا نشأت می‌گیرد (45درصد اخبار، درحالی که فقط 22درصد ازتجارت). کانادا نیز شریک تجاری مهمی برای امریکاست (20درصد ازتجارت) اما کانادا نیز به عنوان منبع خبری امریکا مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

در روسیه تجارت خارجی به میزان زیادی محدود به کشورهای اتحاد جماهیر شوری سابق است (24درصد ازتجارت و12درصد ازاخبار) و با تعداد اندکی ازکشورهای غربی که اتحاد جماهیرشوروی روابط تجاری مهمی با آنها دارد، مانند فنلاند و آلمان رابطه دارند. اما اخبار واصله به روسیه به مشابه جزیی از سایر کشورهای جهان به شکل فزاینده ای ازکشورهای مشابه نشأت می‌گیرد (امریکا، بوسنی، فرانسه، انگلستان).

سومین مورد از همبستگی های پائین تر، درکشورهای توسعه یافته ای دیده می شود، که منافع خبری آنها ازحوزه عمل آنها و کشورهای صنعتی عمده سرچشمه می‌گیرد. درحالیکه این کشورها دارای روابط تجاری قابل توجهی با سایر کشورهای توسعه یافته هستند. دراغلب کشورهای توسعه یافته‌ی جهان، جریان های تجاری عمده در راستای مراکز اقتصادی جهان و کشورهای واقع درحوزه عمل آنها است. براین اساس کشورهای بسیار کوچک فقیری که توان تبدیل شدن به شریک تجاری عمده را ندارند، ازمعادلات تجاری آنها حذف می شوند. مثلاً تجارت کنیا با کشورهای آفریقایی فقط 18 درصد از کل تجارت خارجی این کشور را تشکیل می دهد. در حالیکه آفریقا منبع 36 درصد از اخبار کنیا است. نمودار، این مقدار را برای سنگاپور 17و 54 درصد نشان می‌دهد. وضعیت مشابهی در آسیا و برای کشور هند دیده می شود، که همواره 40درصد اخبارش را ازآسیا دریافت می کند، ولی فقط 27درصد از تجارت خارجی هند با کشورهای آسیایی است. درجنوبی ترین نقطه آسیا، وضعیت برعکس است. کشورهایی مانند تایلند واندونزی به شکل عمده ای باسایر کشورهای آسیایی تجارت می کنند (شامل ژاپن) . اما بخش اندکی از اخبار را از کشور های آسیایی تأمین می کنند. (30درصد برای اندونزی و36درصد برای تایلند)
چهارمین گروهی که درآن همبستگی پائین تری میان تجارت واخبار دیده می شود، کشورهای اروپای غربی وآلمان است. دراروپای غربی (بویژه رومانی واسلوونی) اخبار درقیاس با تجارت بیشتر ازامریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه و سایر کشورهای اروپای غربی تأمین می شود.این درحالی ست که تجارت درقیاس بااخبار از آلمان، ایتالیا و استرالیا و یا در نمونه هایی مانند استونی از فنلاند و سوئد تأمین می شود.

آلمان به شکل معمول سهم پائینی ازتجارت باامریکا دارد (درآلمان 7درصد ودرکشورهای اروپای غربی 2تا 4درصد) گرچه امریکا منبع عمده واصلی اخبار برای تمام این کشورهاست. توضیح اضافی می تواند این باشد، که دراین کشورها اخبار بسیارسریع‌تر از تجارت شروع به مشابه شدن با ساختارغربی کرده است. دراین کشورها تجارت خارجی به شکل مستقیم صورت می گیرد. اما نه به سمت وسوی مراکز اقتصادی جهانی، بلکه به سمت اروپای غربی و درگستره ای اندک به کشورهای همسایه محدود می شود. در مقایسه با سایرموارد، همبستگی ها هنوز در سه کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق (بویژه ارمنستان و اوکراین ) درحد بالایی قراردارد. این کشورها در حوزه جغرافیایی قراردارند که تجارت واخبار عمده، آنها را به روسیه پیوند می دهد.

هنوز هم برخی کشورها با همبستگی های پائین، وجود دارند که در این طبقه بندی ها قرارنمی گیرند. نروژ و استرالیا جزء این مواردند . برای استرالیا، مهمترین اختلاف میان جریان اخبار وتجارت با ژاپن بروز می‌کند. کشوری که جریان خبری کمی دارد ولی مهمترین شریک تجاری استرالیاست. بهترین توصیف برای نروژ این است که تعداد نمونه های پائینی دارد اما ممکن است نتایج را تخریب کند. (نمونه ها فقط شامل صفحات اخبار خارجی وصفحات اول است)

نتایج
چرا اخبار و تجارت با یکدیگر همبستگی دارند؟ اغلب بزرگترین نسبت اخبارخارجی و جریانهای تجاری ازتعداد محدودی از کشورها نشأت می گیرد، که دراکثر نمونه ها یکسان هستند. زمانی که 10مورد از مهمترین کشورهای تجارت خارجی واخبار خارجی را برای هرکدام ازکشورها لیست کنیم، تعداد 5 مورد ازکشورها در اکثر نمونه‌ها پای ثابت ماجرا هستند. تنها استثناء وارده براین قاعده کشورهای در حال 'بحران' هستند (در سپتامبر 1995به شکل مشخصی بوسنی وهزگوین، یوگسلاوی و عراق) ، که منابع اخبار بوده‌اند. اما به عنوان شرکای تجاری اهمیتی نداشتند. کشورهایی که مراکز تجاری مهمی هستند، به علت ثبات سیاسی حاکم برآنها تولید کننده اخبار نیستند و نقش تعیین کنندگی بسیار کمی درسیاست‌های جهانی دارند. بهترین نمونه از این کشورها هلند، بلژیک، سنگاپور، تایوان به کره جنوبی وهنگ کنگ است. (گرچه انتخابات الحاقی هنگ کنگ به شکل گسترده ای دررسانه ها گزارش شد)
توضیح دیگر این است که علایق تجاری وخبری به مجاورت فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی و سایر پیوند ها بستگی دارد. توضیح مشابهی را می توان درباره توزیع جغرافیایی ارتباطات خارجی ارائه کرد (کوهن،1995) . همچنین مطالعه ای برروی صادرات فرهنگی وشکل عام آن نشان میدهد، که واردات فرهنگی به فنلاند از چند کشور انگشت شمار نشأت می گیرد (جالونن،1985) ، که شرکاء اصلی تجاری فنلاند نیزهستند. چه عواملی می توانند چرایی ارتباط نزدیک میان اخبار وتجارت دربرخی کشورها (نسبت به سایرکشورها) راتوضیح دهند؟ عواملی که می توانند آن را توضیح دهند، عبارتنداز: اندازه یک کشور، تولید ناخالص ملی آن کشور به تولید ناخالص ملی بازارسرمایه، یانسبت صادرات درتولید ناخالص ملی آن کشور.

زمانی که همبستگی‌های این عوامل متغیر وابسته با ارتباط بین تجارت واخبار محاسبه شود، به نظرمیرسد که هیچ عاملی نتواند به تنهایی تغییرات را توضیح دهد.(جدول2)
به نظر می رسد هیچ یک از GNPو GDP به ازای سرمایه نتواند تفاوت را درتمام کشورهای بررسی شده توضیح دهد. این هدف به‌وسیله‌ی جمعیت کل یا میزان سهم صادرات درGNP نیز حاصل نمی‌شود. ارتباط میان اخبار و تجارت درچنین کشورهای بزرگی مانند ژاپن بسیار زیاد است. (دراصطلاح جمعیتی) اما درکشورهای کوچکی مثل کویت اینگونه نیست.

همچنین جهان شمول بودن اخبار (که به‌وسیله‌ی مشابهت میانگین ساختار اخبار برای تمام کشورهای تحصیل شده محاسبه شده است) بخش بسیار کوچکی ازرابطه راتوصیف می کند. (همبستگی 283/0)
زمانی که گروه های مختلفی ازکشورها به شکل جداگانه ای بررسی می شوند، برخی دلایل آشکار می شوند. درکشورهای صنعتی جهان اول همبستگی مثتبی (511/0) میان سهم صادرات در GNPو ارتباط میان اخبار وتجارت وجود دارد، و همبستگی منفی (544/0) میان جمعیت کشور و ارتباط میان اخبار وتجارت دیده می‌شود. درارتباط بانمونه های کوچک (12کشور) همبستگی‌ها معنی دار نیستند؛ ولی نتایج پیشنهاد می‌دهند، که درکشورهای کوچکی که وابستگی بیشتری به تجارت خارجی دارند و جریان اخبار متفاوت ازالگوهای جهانی است، جریان اخبار بسیار شبیه به جریان تجارت است.

کنکاشی برای بیان علت
گرچه رابطه‌ی قدرتمندی میان توزیع جغرافیایی اخبار وتجارت یافته شده است، یک سؤال باقی می‌ماند: چه چیزی باعث به‌وجود آمدن این رابطه می شود و کدام یک ازاین عوامل، دیگری راتحت تأثیر قرار می‌دهد؟ آیا روابط تجاری سبب افزایش علاقمندی به اخباری می‌شود که از الگوهای تجاری منتج می‌شود؟ یا آیا اخبار سبب شکل‌گیری علاقه به یک کشور خارجی می‌شود، که روابط تجاری را افزایش می دهد؟
این سؤال می تواند با تغییرات تاریخی که درادامه ذکر می‌شود، جریانات اخبار و روابط تجاری را مطالعه کند. علیرغم کمبود مطالعات قبلی درجریان اخبار که درشکل قابل مقایسه بااین تحقیق، گزارش شده باشد وجود دارد. اما وجود این تحقیق هااجازه می دهد، که امکانات هرچند بسیاراندکی را برای مقایسه تغییرات درجریان اخبار باتغیرات تجارت بین المللی مطالعه کرد. درضمن هیچ مطالعه ای دراخبار خارجی که نتایج آن برای کشورهای منحصر به فرد قابل گزارش باشد وجودندارد، و داده های خاصی که این نمودارها می توانند محاسبه کنند، بیشتر ازاین در دسترس نیست. برای تجارت بین المللی زمانی که داده های تاریخی دردسترس باشند، موقعیت بهتری می توان تصورکرد. از سال 1978 داده‌های مطالعه جریان اخبار بین المللی، برای 11کشور در دسترس اند (داده‌ها به‌وسیله‌ی پرفسور رابرت استیونسن تهیه شده است) . اما آرژانتین، کنیا و ترکیه تنها کشور‌هایی هستند، که تعداد مکفی‌ای از نمونه های متغیرها و رسانه‌های انتخاباتی، برای نمونه متفاوت بوده‌اند. از آنجایی که داده‌های 1178 صرفاً شامل یک کشور بود، برای داده‌های سال 1925 نیز همان به‌کار رفته، که شامل انتخاب مهمترین کشورذکر شده برای این قسمت از تحلیل بود. تغییرات حادث شده‌ی جغرافیای سیاسی، در داده‌ها لحاظ شده است. بنابراین آلمان و قلمروهای قبلی چک و اسلواکی، یوگسلاوی و اتحاد جهاهیر شوروی به عنوان یک کل مورد تحلیل قرار گرفته است. مقایسه تغییرات در تجارت خارجی و تغییرات جریان خبری در آرژانتین، کنیا و ترکیه درسال‌های بین 1995 و 1978 نشان می‌دهد، که همواره همبستگی بیان کلی میان تغییر در تجارت و تغییر درجریان اخبار وجود دارد. همبستگی برای آرژانتین 018/0 و برای کنیا 393/0 و برای ترکیه 299/0 است. درآرژانتین مهمترین تغییر دراخبار و تجارت این بوده است، که سهم آمریکای لاتین در تجارت از 24 درصد به 39 درصد افزایش یافته است. ولی سهم آمریکای لاتین دراخبار هند و در 5-23 درصد باقی مانده است. گرچه سهم برزیل در تجارت بیش از دو برابر افزایش یافته است، ولی سهم برزیل ازاخبار هم‌چنان ثابت مانده است و جریان اخبار ازامریکا و اسپانیا افزایش یافته است. سهم این کشورها درتجارت با آرژانتین بدون تغییر مانده است. در نمونه ترکیه، هردو مورد (تجارت و جریان اخبار) با کشورهای شوروی سابق افزایش، با ایران کاهش یافته است، و ترکیه درسال 95 نسبت به سال 78، اخبار بیشتری از یوگسلاوی سابق دریافت کرده است ولی سطوح تجارت هنوز ثابت مانده است. درحالیکه تجارت ترکیه با عراق کمتر شده است. اما جریان اخبار از عراق افزایش یافته است. به‌نظر می‌رسد باید اضافه کرد تجارت ازثبات بیشتری برخورداربوده است، تغییرات اخبار بسیار سریعتر، خیلی تصادفی و مطابق با ارزش‌های خبری اخبار بوده است، که درک ارتباط میان تجارت و اخبار را مشکل‌تر می‌کند. در ضمن مهم است که ذکر کنیم، تنها تعداد بسیار کمی از مثال‌ها در این نمونه‌ها وجود دارد، که جریان اخبار از یک کشور منفرد (تک افتاده ) ـ زمانی که تجارت با آن کشور کاهش یافته باشد ـ با افزایش روبرو بوده باشد. (مانند آنچه که درنمونه‌های اخبار مربوط به شکست مانند بحران ها ی اقتصادی وتعارض‌ها مشاهده می‌شود)
امکان دیگری برای مقایسه به‌وسیله‌ی دو مطالعه انجام شده قبلی پیشنهاد می شود. مطالعه‌ای برای اخبار خارجی به‌وسیله‌ی 'وماس' (1964) در اوایل دهه‌ی 1960انجام شده است. این مطالعه بر 16 روزنامه در یک دوره زمانی چهار هفته‌ای درماه‌های مختلف سال 1961انجام شد. 'ماس' فقط روی اخباری که عناصر آن به جهان خارج از فنلاند ارجاع داده شده بود، مطالعه کرد. اما داده‌های سال 1995 قابل تقلیل بود. (با استناد به متغیرهای متمرکز شده ) داده ها، به داده سال 1961 مرتبط می‌شوند. بنابراین زمانی که نمونه‌های یک رسانه متفاوت باشد، احتمال جانبداری وجود دارد. زمانی که تغییرات اخبار خارجی و تجارت خارجی درمیان سال‌های 1961 و 1995 مقایسه شدند، روشن شد که ساختار جغرافیایی اخبار بیشتر از ساختار تجاری تغییر کرده است. همبستگی میان تجارت درسال‌های 1961 و 1995 برابر 920/0 (شامل 53کشور) بود، درحالیکه همبستگی درباره‌ی اخبار برابر 730/0 بوده است. مهم‌ترین کشورها برای فنلاند دراخبار خارجی هنوز پابرجاست، که شامل امریکا، روسیه، سوئد، انگلستان، فرانسه و آلمان بوده است.

صرفاً یک همبستگی بسیار ضعیف (330/0) میان تغییرات ساختار اخبار و تغییرات ساختار تجارت خارجی در سال‌های 95-1961 دیده می‌شود. مهمترین تغییرات صرفاً درسه کشور دیده می شود، که عبارتند از: سهم آلمان دراخبار تمام شده کاهش یافته است، و درتجارت خارجی سهم خود را حفظ کرده است. سهم انگلستان در اخبار افزایش بسیار کمی داشته ولیکن سهم آن درتجارت کاهش یافته است، نهایتاً اینکه سهم اتحاد جماهیر شوروی روسیه (به‌همراه کشور استونی و سایر کشورهای شوروی سابق) در هر دو زمینه تجارت و اخبار کاهش یافته است. کشورهایی که سهم‌شان در تجارت و اخبار فنلاند درسال‌های 1961 و 1951 افزایش یافته است؛ عبارتند از سوئد و چین و ژاپن.

درسال 1974 سه دانشجو فارغ التحصیل (هیوارینیی ودیگران 1975) مطالعه‌ی 'هماس' را بر روی نمونه‌های مشابه و به روش یکسان دوباره اجرا کردند (13 روزنامه و یک نمونه اخبار رادیویی). اما داده گزارش شده درپایان نامه فوق لیسانس آنها فقط شامل 19 کشور بسیار مهم بود.
تمرکز گسترده بر روی اخبار خارجی فنلاند در سال‌های 1961و 1974 و 1995 نشان می‌دهد، که تشابهات زیادی وجود دارد. فقط سهم آسیا افزایش یافته، سهم آفریقا در اخبار کاهش یافته است. این درحالی است که سهم اروپا در سطح بالایی باقی ماند و به شکل نسبتی ثابت بوده است . (ببیند پیتلیان، 1998)

همبستگی میان جریان اخبار و تجارت درکدام سال‌ بالابوده است؟ اگرفقط کشورهایی که سهم آنها درتجارت فنلاند یا اخبار فنلاند بیشتر از 1 درصدبوده است را بشمریم و همبستگی آنها رابگیریم، برابر 766/0 در سال 1961و 739/0 در سال 1974و 691/0 در سال 1995 است. در ضمن نتایج حاصله درباره فنلاند نشان می دهد که تغییرات تجاری بسیار آرام‌تر ازتغییرات اخبار بوده است، همبستگی میان توزیع تجاری میان سال‌های مختلف تقریباً 9/0 بوده است. درحالیکه همبستگی‌های توزیع‌های اخبار میان 666/0 و 816/0 بوده است. زمانی که همبستگی میان تغییرات دراخبار و تغییر درتجارت محاسبه شد (جدول3) نتایج نشان می‌داد، که درمیان سال‌های 1961 و 1974 تغییر در تجارت و تغییر دراخبار نسبت به سال‌های میان 1974 و 1995 بسیار بیشتر به یکدیگر مرتبط بوده‌اند.به علت تعداد اندک کشورهای در دسترس برای تحصیل در سال 1974 و داده های خبری ممکن است، نمودارهایی که به اخبار 1974 مربوط است، دارای جهت گیری باشد. اما مقایسه‌ی تغییرات میان سال‌های 1961 و 1995 نشان می‌دهد، رابطه‌ای میان تغییر تجارت و تغییر در اخبار وجود دارد که عبارتند از:
تغییرات اصلی میان سال‌های 1961 و 1974 کاهش در جریان اخبار از آلمانی به فنلاند، تجارت فنلاند با آلمان و افزایش درجریان اخبار و تجارت با سوئد بوده است. تجارت با اتحاد جماهیر شوروی افزایش و با بریتانیا کاهش یافته بود، اما جریان اخبار از این کشورها، ثابت مانده بود.

میان سال‌های 1974 و 1945 هر دو جریان اخبار و تجارت با سوئد و قلمروهای قبلی اتحاد جماهیر شوروی کاهش یافت. بافرانسه، امریکا و ژاپن رو به افزایش گذاشت. جریان اخبار ازانگلستان به فنلاند افزایش یافت، اما تجارت کشورها کاهش یافت.

مقایسه تغییرات تجارت و اخبار درآرژانتین، فنلاند، کنیا و ترکیه شاهدی برای این مدعاست، که در نهایت در برخی ازنمونه‌ها ارتباط میان تغیر در تجارت و تغییر در اخبار وجوددارد.درسایر نمونه‌ها (آرژانتین) روابطی ازاین دست وجود نداشته است. روابط تجاری ممکن است سبب افزایش جریان اخبار شود، ولی تجارت و اخبار به متغیرهای سیاری وابسته هستند، که نمی توان آنها را به یک فرمول بندی ساده تقلیل داد.

مقایسه بیشتر میان تغییرات تجاری و جریان اخبار، نیازمند نظمی برای یافتن رابطه‌ی میان تغییر درتجارت و تغییر دراخبار است، که به عنوان یک پدیده جهانی و درکسوت ربط عام میان توزیع جغرافیایی اخبار و تجارت عمل کند.

مقایسه‌های بیشتر میان تغییرات تجاری و جریان اخبار نیازمند نظمی برای یافتن رابطه میان تغییر در تجارت و تغییر در اخبار است، که به عنوان یک پدیده جهانی و در کسوت ربط عام میان توزیع جغرافیایی اخبار و تجارت عمل کند.

ملاحظه استنتاجی
اخبار خارجی و تجارت خارجی یک کشور منحصر به‌فرد وابسته به عناصر جغرافیایی، سیاسی و مجاورت فرهنگی، پیوستگی های تاریخی و بسیاری از عوامل دیگر و نمونه های بسیاری است، که این عوامل درتوزیع مشابهی ازتجارت و اخبار ازآن منتج می‌شود. تعداد بسیار اندکی استثنا برای این قاعده وجوددارد، که ناشی ازانتخاب اخبار غیرمعمول و یا الگوهای تجارت یکطرفه است. در کشورهایی که هر دوی این موارد مبنی بر صادرات یکطرفه کشورهای تولیدکننده‌ی نفت، و علایق به اخبار ناشی ازفرهنگ وجود دارد، به هیچ وجه ارتباطی میان جریان اخبار و تجارت خارجی وجود ندارد. درضمن در کشورهای بزرگتر (حداقل درباره ابر قدرت‌های سابق به امریکا و روسیه) روابط تجاری، توزیع اخبار را کمتر از کشورهای کوچکتر توضیح می‌دهد. اما در کشورهای ابرقدرت اقتصادی مانند ژاپن، رابطه‌ی میان اخبار و تجارت بالاست. همبستگی‌های ضعیف‌تر و دیگر را می‌توان در کشورهایی انتظار داشت، که ازنظر اقتصادی ضعیف‌تر هستند (کشورهای جهان سوم) و کشورهای اروپای شرقی که درآنها اخبار ازمحوطه بومی شان و از سوی کشورهای منحصر به فرد صنعتی عمده نشأت می‌گیرد.
هیچ عامل یکه و واحدی وجود ندارد، که بتواند تغییر در رابطه میان اخبار و تجارت را درتمام کشورها تحلیل کند. به نظر می رسد (گرچه تعدادی ازنمونه ها بسیار کوچکتر ازآن هستند، که بتوان به نتیجه قاطع و کلی رسید) درکشورهای صنعتی تجارت خارجی واخبار خارجی بیشتر ازکشورهای کوچک و کشورهایی که وابستگی بیشتری به تجارت خارجی دارند، از همدیگر پیروی می کنند. اینجا رابطه همچنینی، درکشورهایی که از ساختار جهانی اخبار دورتر هستند، بالاتر است.
آیا تجارت جهانی سبب تغییراتی درگزارش اخبار خارجی می شود؟ مقایسه و تطبیق تاریخی، برخی مدارک دال براین ادعا را ارائه می دهد. در5 مورد تحلیل شده، یک مورد نشان می دهد که وابستگی قوی، سه مورد از وابستگی متوسط و یک مورد ازعدم وابستگی میان تغییرات تجاری وتغییرات جریان اخبار حکایت دارد. در سه نمونه، همبستگی 3/0 و 4/0 بوده است، که به این معناست که تغییرات در تجارت فقط ده درصد ازتغییرات در اخبار را بیان می‌کند. در یک مورد برابر 653/0 بوده است که نشان می‌دهد، که تغییر در تجارت بیش از 40درصد تغییرات اخبار را بیان می کند.
گرچه هردوی اخبار و تجارت خارجی از الگوهای متفاوتی تبعیت می‌کنند، اما نتیجه نشان می‌دهد، که جریان اخبار و تجارت درکشورهای بسیاری، بایکدیگر همبستگی دارند. یکی از تعابیر محتمل این است، که علایق تجاری و خبری معطوف به تعداد محدودی ازکشورهاست که اغلب شبیه یکدیگرند و براساس فرهنگی عمیق استوارند و ارتباطات تاریخی‌ای نیز با یکدیگر دارند.
تعبیر دیگر، این است که ساختار اخبار در بسیاری ازکشورها شبیه اخبار در سایر بخش‌های دنیاست. بنابراین از تجارت خارجی پیروی می کند. هرچند ساختار اخبار، زمانی که بین کشورهای منحصر به‌فرد مقایسه می‌شود، شباهت بیشتری را نسبت به توزیع تجارت خارجی از خود نشان می دهد. این امر را می‌توان با استفاده از هر دو ویژگی خبر (برخی رویدادها که به خبر تبدیل می شوند و بنابراین از هر نقطه‌ای گزارش می‌شوند) و بوسیله اهمیت برخی کشورهای میان جاده، پیشنهاد کرد که: رئیس جمهور امریکا ارزش خبری دارد اما نه بخاطر شخصیت، بلکه بخاطر اهمیت عمده امریکا در دنیای سیاست.