- ترجمه: اشرفسادات احدزاده
- 1389-05-16 06:43:00
- کد مطلب : 3262
ترجمه: اشرفسادات احدزاده
اشاره: گاهی اوقات حتی با هزاران واژه پر طمطراق هم نمی توان برخی از لحظات زندگی را آنچنان که باید توصیف کرد ولی با فشار یک دکمه دوربین عکاسی و تهیه تصویری از آن لحظه، ضمن جاودانه ساختن آن میتوان عمق شادی، ناکامی، ترس، هیجان و... را به تصویر کشید و احساسات دیگران را نیز برانگیخت. در پس هر عکسی که ما میبینیم خواه در اینترنت، روزنامه، مجله یا هر جای دیگر دو داستان نهفته است: داستانی که مربوط به سوژه عکس است و دیگری داستان مرتبط با عکاس. دوراهیهای اخلاقی که عکاسان حین تهیه تصویر با آن مواجه میشوند یکی از دهها داستانی است که دنیای شخصی و حرفهای آنان را به چالش میکشد. در بخش اول این نوشته به ماجرای کوین کارتر، برنده جایزه پولیتزردر 1994 و تجربه تلخش از این دوراهی های اخلاقی اشاره کردیم. این عکاس آفریقای جنوبی عکسی را از دختربچه آفریقایی گرفته بود که قصد داشت خودش را به مرکز غذا رسانی سازمان ملل متحد برساند در حالیکه در چند قدمی او کرکسی انتظار مرگ او را میکشید. این تصویر دنیا را در حیرت فرو برد و موجب شد کوین مورد انتقادات شدیدی از سوی مخاطبین قرار گیرد که چرا وی از میان عمل به وظیفه اخلاقیاش به عنوان یک فرد ناجی برای نجات آن دختر بچه وعمل به مسئولیت حرفهایاش به عنوان یک عکاس خبری، پایبندی به مسئولیت حرفهایاش را انتخاب کرده است. در این بخش برای درک و شناخت هر چه بهتر این دو راهی های اخلاقی به مباحث اخلاق و رویکردهای فلسفی مرتبط به آن میپردازیم.
***
اخلاق
مباحث اخلاقی در زمینه روزنامه نگاری از دیرباز و همزمان با چاپ اولین روزنامهها - البته نه در قالب اخلاق حرفه ای که امروزه از آن صحبت به میان میآید- کانون توجه روزنامهنگاران و علاقه مندان به کار روزنامه نگاری بوده است. علم اخلاق شاخه ای از فلسفه است که با ملاحظات اخلاقی انسان سروکار دارد. طی دوهزار و پانصد سال گذشته بسیاری از فلاسفه غربی از جمله سقراط، افلاطون و ارسطو تلاش کردند تا به درک و شناخت فضایل فردی همچون شجاعت، عدالت، میانه روی و خردمندی و نیز فضایل اجتماعی مثل آزادی نائل آیند.
هدف اصلی علم اخلاق شناسایی معنای انتزاعی واژگانی همچون خوبی، درستی، عدالت، انصاف و به طورکلی ارزشهایی است که به عنوان برترین و بهترین ارزش های اخلاقی شناخته میشوند.
زمانی که از اخلاق برای حل مشکلات و پاسخگویی به پرسش های مطرح شده در حوزه های خاصی استفاده میشود، در حقیقت وارد قلمرو اخلاق کاربردی شده ایم. فیلسوفان اخلاقی بر این باورند که با ارائه معیارها و راهکارهای مناسب میتوان به سئولات موجود در زمینه های مختلف پاسخ داد. حال اگر از اخلاق کاربردی برای پاسخگویی به سئولات موجود در حرفه ای معین استفاده شود از آن با عنوان اخلاق حرفه ای یاد میشود. پس از این رو اخلاق در عکاسی خبری همان اخلاق حرفه ای است که برای پاسخگویی به سئوالات خاص بکار میرود.
مفهوم ارزش اخلاقی نیز از جمله مفاهیمی است که برای بررسی اخلاقیات و قضاوت های اخلاقی بکارمی آید.ارزش اخلاقی میتواند به عنوان امری قابل احترام، ارزشمند و خوب تعریف شود. افراد جامعه میتوانند ارزشهای اخلاقی مشترکی از قبیل صداقت، احترام به زندگی، عدالت و آزادی داشته باشند. اساسا این ارزش ها معیاری برای قضاوت های درست در موقعیت های اخلاقی میشوند.
برای فهم دوراهی های اخلاقی باید به بررسی تفاوت و تمایزmoral و ethics پرداخت. moral از واژه لاتین mos یا orism به معنای شیوه و راه ورسم زندگی گرفته شده است و اغلب مرتبط با باورها یا رفتارهای شخصی است که عمدتا هم بازتابی از تاثیرات مذهب، فرهنگ، خانواده و دوستان میباشد. در حالیکه ethics به فرایند عقلانی دلالت دارد که در آن افراد مجموعهای از استانداردها و ملاکهای وضع شده توسط یک مرجع خارجی را بکار میبندند. به بیان دیگر ethics دربرگیرنده بایدها و نبایدها است. مثلا اخلاق روزنامه نگاری شامل مجموعهای از باید ها و نبایدهایی است که از دیدگاه اخلاق حرفهای، روزنامهنگار مکلف به رعایت آنها است.
گاهی اوقات بین ارزش های اخلاقی فردی و حرفه ای تضاد بوجود میآید که فرد را در عمل به وظیفه اخلاقی فردی و حرفهایاش دچار سردرگمی میکند. این وضعیت یک دوراهی اخلاقی تلقی میشود و افراد برای رفع این تضاد و برقراری توازن میان ارزش های رقیب به یکی از چندین رویکرد اخلاقی متوسل میشوند
بنابراین دوراهی اخلاقی در عکاسی خبری زمانی روی میدهد که ارزش های معین حرفهای (ethical values) در رقابت با سایر ارزشهایی قرار میگیرند که توسط فرد یا حتی اجتماع بزرگتر محترم شمرده میشوند. از منظر اخلاق حرفه ای از عکاس خبری انتظار میرود که به وظیفه اش به عنوان یک عکاس عمل نماید و از دیدگاه ارزشهای فردی و اجتماعی، فرد باید پایبند ارزشهای بنیادین جامعه باشد.
رویکردهای فلسفی حل دوراهی های اخلاقی
بطور کلی بحث اخلاق در روزنامه نگاری و بطور خاص در عکاسی خبری ریشه در باورهای بسیاری از فیلسوفان دارد. طیف وسیعی از روزنامهنگاران و عکاسان بهطور ناخودآگاه و بدون آگاهی از ماهیت ایدههای فلسفی از رویکردهای فلسفی متعددی برای رفع دوراهیهای اخلاقی در حرفه شان استفاده میکنند هر چند که برخی از آنان این حقیقت را نمی پذیرند.
در پژوهش کیفی که توسط رابرت استیل (1987) در خصوص دوراهی های اخلاقی در فتوژورنالیسم تلویزیونی صورت گرفته نشان داده شده است که عامل مذهب و باورهای اخلاقی فرد در رفع تضاد میان ارزشهای اخلاقی فردی و ارزشهای حرفهای نقش مهمی را ایفا میکنند.
یکی از عکاسان در پاسخ به این سوال که چگونه با این دوراهی اخلاقی برخورد میکند، چنین میگوید:
' من یک کاتولیک هستم و با ارزشهای اخلاقی بزرگ شدم و پایبند آنها هستم. والدینم همیشه به من یاد دادند که به آزادی و حریم خصوصی دیگران احترام بگذارم... احساسم درباره آزادی این است که هرفردی میتواند هر کاری را که دوست دارد انجام دهد تا جاییکه برای من دردسر و مشکلی ایجاد نکند آزاد است. '(استیل،1987: 9)
او تاکید میکند که بسیاری از باورهایش در خصوص اخلاق در عکاسی خبری تحت تاثیر نگرشهای شخصیاش نسبت به حریم خصوصی و آزادی دیگران قرار میگیرد.
عکاس دیگری نیز باورهای اخلاقیاش را بر ارزشهای حرفهایاش مقدم میداند.
' من قبل از اینکه یک عکاس خبری باشم یک انسانم و شخصیت و باورهای خودم را دارم. برخی از عکاسان به راحتی از باورهای اخلاقی شان میگذرند. من واقعا حساس و نگران احساسات دیگران هستم.' (استیل،1987: 9)
در دو مورد ذکر شده، عکاس خبری دوراهی بین ارزش های اخلاقی فردی و حرفه ای را باتکیه بر باورهای شخصی از پیش رو برمی دارد.
اما از سوی دیگر عکاس خبری دیگری با الویت دادن به ارزش های اخلاقی حرفه ای، نظرش را چنین بیان می دارد:
' ... من مسئولیتی را پذیرفتهام و آن پوشش تصویری اخبار و رویدادها است و مهم هم نیست که این رویداد جنگ باشد یا تهیه عکس از یک کنفرانس خبری. من باید به وظیفه ام به عنوان یک عکاس خبری عمل نمایم. این حرفهای است که من انتخاب کردم و در مقابل آن حقوق دریافت میکنم. رسانه به من مسئولیتی را سپرده و انتظار هم دارد که من آن مسئولیت را به خوبی ایفا کنم و من هم همه تلاشم را میکنم.' (استیل،1987: 9)
پرده نا آگاهی
پرده ناآگاهی، ابزار روانی است که فرد از طریق آن تلاش میکند افکار و مفاهیم مطلوب دیگران را درک کند . همانطور که ما از دیگران انتظار داریم عقاید مارا تحمل و شرایط حاکم بر موقعیت ما را درک کنند ما هم باید در مقابل آنها همین رویکرد را داشته باشیم. به بیان دیگر در پرده ناآگاهی، اول افراد باید خودشان را در نقش مخاطبانشان یا دیگران قرار دهند و از منظر ارزش ها و دیدگاه های آنها به قضاوت در خصوص درستی یا نادرستی امور بپردازند. تعدادی از عکاسان گفتهاند که از این رویکرد برای از پیش رو برداشتن دوراهی های اخلاقی و اینکه تصمیم بگیرند چگونه با سوژه شان برخورد نمایند، استفاده میکنند. عکاسی میگوید:
' ... اگر من به جای سوژه عکس بودم هرگز اجازه نمی دادم که عکاس از من عکس بگیرد. من میدانم که اگر این ماجرا برای خانواده من اتفاق افتاده بود به طور قطع عکاسان، روزنامهنگاران و در کل رسانهها آخرین پایگاهی بودند که من به آنها اجازه میدادم از این ماجرا آگاهی پیدا کنند.' (استیل،1987: 10)
اصل سودمندگرایی
برخی از روزنامهنگاران چالش های اخلاقی را با در نظر گرفتن نتایج و پیامدهای مختلف ارزش های رقیب حل میکنند. یکی از پیشگامان این نوع رویکرد، جان استوارت میل، نتیجه گرایی را که نوعی سودمند گرایی است تبلیغ میکند که بیشترین فایده ممکن و بزرگترین شادمانی را برای بیشترین تعداد افراد بشر به همراه دارد. به سخن دیگر میل معتقد است که هدف وسیله را توجیه میکند و در ارزیابی رفتار انسانها انگیزه عامل مهمی محسوب نمی شود. مثلا اگر شخصی شما را از غرق شدن نجات دهد آنچه حائز اهمیت است نجات یافتن شماست و مهم نیست که انگیزه وی از سر خیر خواهی یا شهرت طلبی بوده باشد.
یکی از عکاسان در مواجه با یک موقعیت تراژیک از اصل نتیجه گرایی استفاده کرده است. وی تجربه اش را در خصوص عکاسی از صحنه غرق شدن یک کودک اینگونه بازگو میکند:
' من فکر کردم که اگر تصویری از غرق شدن آن کودک تهیه کنم به مراتب بهتر از آن است که نشان بدهم والدین آن کودک برای نجات فرزندشان چقدر زحمت کشیدند و بالاخره هم موفق شدند فرزندشان را از غرق شدن نجات بدهند. نکته مهم این است که من با عکس آن کودکی که در حال غرق شدن است میتوانم بیشترین تاثیر را روی بیشترین افراد بگذارم و یک تغییری را در این مورد ایجاد کنم.' (استیل،1987: 10)
در این مورد عکاس از عکس گرفته شده به عنوان زنگ خطری یاد میکند که میتواند والدین را از وقوع حوادث مشابه برای فرزندانشان مطلع سازد.
اصل میانه طلایی ارسطو
بر اساس این اصل هنگامی که فرد به بررسی یک موضوع میپردازد باید از هرگونه افراط و تفریط در قضاوت اجتناب کند. ارسطو از این مقوله به عنوان میانه طلایی که کوتاهترین راه برای رسیدن به فضیلت میباشد یاد کرده است. ارسطو میگوید فضیلت اخلاقی انتخاب راه میانه و دوری از افراط و تفریط است. راه میانه نمی تواند تنها از طریق تکیه کورکورانه بر پیامدها یا انگیزهها بدست آید، بلکه به یک اصل منطقی نیاز دارد اصلی که یک فرد منطقی بر اساس آن تصمیم گیری کند.
بسیاری از عکاسان در این باره اظهار داشتند که از لنز زوم برای گرفتن عکسها استفاده میکنند تا از نشان دادن هر گونه بزرگنمایی یا کوچک نمایی در موقعیت های حساس بپرهیزند که این خود حاکی از آن است که آنها از اصل میانه روی ارسطو بهره برده اند.
ارزش های رقیب بسیار دیگری نیز وجود دارند که روزنامهنگاران و عکاسان خبری باید بین آنها و ارزش های حرفهایشان توازن برقرار کنند. برخی از این ارزش ها عبارتند از: فشارهای همکاران، محدودیت های سازمانی، انتظارات مدیریت ، ارزش های زیبایی شناختی در عکس و عکاسی و هنجارهای روزنامهنگاری.
نتیجه گیری
نقش عکاسان خبری به عنوان افرادی که وقایع و رویدادهای اجتماعی، سیاسی ، فرهنگی و ... رابه ثبت میرسانند بسیار حائز اهمیت است. اگرچه کار عکاسی خبری در زمانهای که تکنولوژیهای دیجیتال گسترش یافتهاند به شدت دستخوش تغییر شده ولی هسته اصلی کار عکاسی خبری که همانا ثبت لحظات به یادماندنی از فعالیت های انسان و ارائه آن به عموم میباشد تغییر نکرده است.
عکاسان خبری به مثابه داستان سرایان تصویری تلاش میکنند تا مسئولیت اجتماعی شان را در برابر عموم و جامعه به درستی انجام دهند. آنان در به انجام رساندن مسئولیت شان به ناچار با دوراهی های اخلاقی متعددی مواجه میشوند، دوراهی هایی که برای افرادی به غیر از آنها غیرقابل تصور است. شناخت این دوراهی های اخلاقی که عکاسان خبری را مجبور به انتخاب درستی و نادرستی ابعاد اخلاقی میکند از اهمیت بسیاری برخوردار است. شناخت این دوراهی ها نه تنها برای عکاسان خبری بلکه برای خوانندگان نیز حائز اهمیت است چرا که در اغلب موارد آنها بدون لحاظ دوراهی های اخلاقی که عکاس آن را تجربه کرده است و آگاهی از عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری وی به قضاوت درباره عکس و عکاس میپردازند.
منبع:
- Robert M. Steele. Video Ethics: The Dilemma of Value Balancing. Journal of Mass Media Ethics. Vol 2,No 2, ( Spring/Summer, 1987), 7-17