- گزارش نشستی با حضور دکتر سعید معیدفر و دکتر حسینعلی افخمی
- 1389-07-24 08:48:00
- کد مطلب : 3305
دومین نشست علمی _ تخصصی آینده نگری در ارتباطات، با حضور دکتر سعید معیدفر؛ عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و دکتر حسینعلی افخمی؛ عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد؛ آنچه در ادامه میآید گزیدهای از مباحث این نشست علمی _ تخصصی است...
مقدمه: عاطفه دانشکهن - دومین نشست علمی _ تخصصی آینده نگری در ارتباطات، با حضور دکتر سعید معیدفر؛ عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و دکتر حسینعلی افخمی؛ عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد؛ آنچه در ادامه میآید گزیدهای از مباحث این نشست علمی _ تخصصی است.
دکتر افخمی در آغاز این نشست به سیر تاریخی تحول رسانهها پرداخت و اظهار داشت: رسانهها به لحاظ تاریخی به سه دسته رسانههای سنتی یا شفاهی، رسانههای الکترونیک (رادیو و تلویزیون) و فناوریهای نوین رسانهای (اینترنت) تقسیم میشوند. اینترنت، از نظر فنی ادغامی از تلویزیون، کامپیوتر و مخابرات بود وبا آن تولید رسانهای، به تولید چند رسانهای تبدیل شد. ویژگیهای اینترنت عبارتند از ادغام پذیری، همزمانی و تعاملی بودن، داشتن سرعت غیرقابل مقایسه با گذشته و فراگیری.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که فناوریها در دو بعد قابل بررسیاند؛ یکی همزیستی رسانهای و دیگری رقابت. برای مثال تلکس امروز در عرصه مخابرات جای ندارد، فکس نیز روزهای آخر عمر خود را طی میکند. فناوری جدید تله تکست یا ویدئو تکست است که در کشورهای دیگر اطلاعات بسیاری از این طریق در دهه 70 منتقل میشد اما ما این دوره را در ایران طی نکردیم. آنچه به آینده نگری ارتباطات مربوط میشود، این فناوریهای نوین ارتباطی است.
دکتر معیدفر مهمان دیگر این نشست از منظری متفاوت سیر تحول رسانهها را چنین ترسیم کرد: در دورههای اولیه ارتباطات شفاهی حاکم بوده و رسانه به معنای امروزی وجود نداشته است تا اینکه با ورود به دنیای مدرن به دلیل غلبه فناوری و تکنولوژی، ارتباطات هم بعد تکنولوژیک پیدا کرده و واسطهای برای ارتباط انسانها شده است. تحول ایجاد شده توسط تکنولوژیهای نوین تغییر شکل رسانه را موجب شده است.
این مدرس دانشگاه اظهار داشت: در دوره اول رسانهها ارتباط را بین یک جمع بسیار محدود برقرار می کردند اما رشد تکنولوژیها باعث افزایش تعامل بین افراد و افزایش محدوده ارتباطگران و ارتباطگیران و ورود به عرصه چند فرهنگی و چند رسانهای شدهاست. امروز توسعه فناوریها باعث ورود به دنیایی شده که ارتباط را وارد فضای مجازی کرده است.
معیدفر در مورد تاثیر رسانهها در دوره مدرن گفت: در اینکه رسانهها در دوره مدرن چه تأثیری بر زندگی اجتماعی دارند، توافقی وجود ندارد. عدهای با دید بدبینانه معتقدند رسانهها همه چیز را تحت سیطره خود قرار دادهاند و در مقابل انسانها و نهادهای اجتماعی فعال و پویا نیستند؛ این تصور تحت عنوان استعمار فرهنگی مطرح شد که رسانهها همه عرصههای زندگی را در نوردیدهاند و معلوم نیست چه بر سر بشریت بیاید.
وی افزود: 'نیل پستمن' و 'هربرت شیلر' از مطرح کنندگان این دیدگاه بودند. اما رویکرد دیگر دید مثبت دارد و معتقد است انسان موجود فعالی است و در مسیر تحولات، انفعالی عمل نمیکند بلکه خود را در وضعیت جدید بازسازی میکند. این دید میگوید رسانههای نوین میتوانند افقی ایجاد کرده و انسان را در موقعیت بهتری قرار دهند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: رسانهها در دنیای جدید حتی در کشورهای در حال توسعه نیز در دوران کوتاهی آثار مخرب و پسرونده دارند. رسانههای نوین هنگامی که وارد یک سیستم اجتماعی میشوند ممکن است تا یک دورهای اختلال ایجاد کند اما آن سیستم طبیعتاً خود را بازسازی میکند. ارتباط میان اعضای خانواده در گذشته بیشتر و مستقیمتر بوده است اما امروزه مجازی شده و تکنولوژیها موجب به حداقل رسیدن روابط اعضای خانواده شده اند.رسانههای جدید افراد را ایزوله کرده و به سمت انزوا در روابط میان خانواده میکشاند و به توسعه فردگرایی و کاهش روابط جمعگرایانه منجر میشود.
افخمی در ادامه نشست به نحوه مواجه جوامع با تکنولوژیهای نوین ارتباطی پرداخت و گفت: ترس از تکنولوژی در کشور ما وجود داشته و دارد، باید گفت این دغدغهها در بکارگیری فناوریهای نوین ارتباطی در همه کشورها حتی در آمریکا که از بزرگترین تولیدکنندگان این فناوریهاست وجود داشته است. در کشور ما رابطه بین رسانه، قدرت و جامعه شدت پیدا کرده است و به همین دلیل مستلزم کنترل و قانونمندی است.
وی افزود: رسانهها کژکارکردی دارند و آسیبهایی از سوی آنها متصور است اما این آسیبها راهحلهای فردی و جمعی دارد. رسانههای نوین در خانواده، قدرت، مشارکت و مشروعیت سیاسی اثر دارند. یکی از راههای مقابله با رسانههراسی آموزش سواد رسانهای است به این معنا که در جنبه مهارتهای انسانی میانفردی القا میشود که به خاطر جدی بودن تصویر رسانهها در زندگی انسان باید افراد را آموزش داد که بتوانند رسانهها را درست شناخته و در مقابل آنها به درستی برخورد کنند.
افخمی با اشاره به اینکه یکی از آثار مخرب رسانهها در جامعه ما آثار تجاری آنها است، گفت: تبلیغات و رواج مصرفگرایی، بیکاری و سرخوردگی را در طبقه متوسط رو به پایین جامعه ایجاد میکند. باید جامعه را آگاه کرد که پشت این پیام رسانهای یک پیام پنهان وجود دارد و از طریق نشانهها میتوان به آن دست یافت. در کشورهای توسعه یافته این آموزش در حد آموزش زبان و ریاضی جدی قلمداد میشود. رسانهها در جای جای زندگی ما حضور دارند به همین لحاظ آموزش سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی بسیار ضروری است.
معیدفر در ادامه بحث ترس از اثرات منفی تکنولوژی بر جامعه را نابجا خواند و تصریح کرد: جامعه برخلاف تصور، یک موجود فعال است. جامعه کنشگران، طبقهبندی و طیفبندی دارد. امروز برخلاف پیشبینی اندیشمندانی چون دورکهایم در اوایل دوران مدرنیته مبنی بر از بین رفتن و تغییر شکل دادن نهادهای اجتماعی غیر از دولت، هنوز انواع نهادهای اجتماعی فعال بوده و حیات دارند. ترس ما از اینکه فناوریهای نوین اثرات بسیار مخربی دارند، ترس نابجایی است. تحولات فناوریها در عین اینکه نهادهای اجتماعی را تغییر میدهند نمیتوانند باعث از بین رفتن آنها شوند.
وی افزود: جامعه میتواند ارزشهای خاص خود و کنشگری مبتنی بر آرمانهای خود را در کنار پذیرش تکنولوژی داشته باشد. البته در دورههای گذار، تکنولوژیهای نوین ارتباطی آسیبهایی دارند اما دیگر نمیتوان مرز فیزیکی فرهنگی قایل شد و باید تعریف جدیدی از مرزهای فرهنگی انجام داده و متناسب با شرایط جدید آماده شویم.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به کاهش کنشگری نهادهای اجتماعی در جامعه،اظهار داشت: اتفاقی که در جوامعی مثل ما افتاده و باعث افزایش تأثیرات مخرب رسانههای شده این است که با اقتدار مرکزی دولتها، کنشگری نهادهای اجتماعی غیر از خانواده به حداقل رسیده است. هرچه نهادهای اجتماعی فعالتر باشند این تأثیر مخرب کمتر میشود. در دنیای مجازی امروز، همه کنشگر هستند و گروههای متعددی میتوانند در حوزه ارتباطی فعالیت کرده، مرزهای فرهنگی مشخصی داشته، و در داخل این مرزها با هم تعامل داشته باشند.
وی با بیان اینکه کشور ما حوزههای فرهنگی متنوعی را در تاریخ خود داشته است، تأکید کرد: در جامعه ما طبقات، اقوام، قشربندیهای اجتماعی، حوزههای فرهنگی متنوع، خلاق و جوشیده از درون جامعه و و فرهنگی عرصه وسیعی برای حضور ندارند.اینها میتوانستند بر مبنای ارزشهای خودی، پادزهرهای لازم، رویهها و ایدههای تازه و حتی ارمغانهایی برای جوامع دیگر تولید کنند.
معیدفر تأکید کرد: یکی از راههایی که میتواند از پیامدهای منفی تکنولوژیهای نوین ارتباطی بکاهد این است که ما صرفاً مصرفکننده نباشیم و مخصوصاً در دوره جدید با وجود امکانات بیشتر برای تعامل، تولیدکننده و کنشگر فعال باشیم. تقویت نهادهای مردمی و بها دادن به نخبگان اجتماعی و فرهنگی برای تولید اندیشه میتواند ما را از بحران پیامدهای مخرب فناوریهای نوین بیرون آورده و نهاد سیاست را از بحرانهای خطرات احتمالی محافظت نماید.
وی در پاسخ به این سئوال که طراحی یک سیستم جستوجوگر داخلی به عنوان «یاحق» به جای «یاهو» آیا واقعاً شدنی یا امری است که نتیجه چندانی نمیدهد، گفت: اگر این حرکت از بطن جامعه بیرون آمده باشد میتواند تأثیر و کارآمدی داشته باشد اما اگر به عنوان پادزهری برای یک دوره سیاسی خاص یا عکسالعمل به مقطعی خاص باشد به همان سرعت که تولید میشود به همان سرعت نیز از بین میرود و در مقابل گستره وسیع یاهو نمیتواند ایستادگی کند.کسانی میتوانند در مقابل هجوم فرهنگی رسانهها بایستند که دارای داشتههای عظیم و قوی فرهنگی باشند. این داشتهها را باید به روز کرد و تنها نخبگان فرهنگی و متفکرین هستند که میتوانند این داشتهها را بارور و به روز کنند تا قدرت رقابت برای جامعه به وجود آید.
افخمی نیز در همین زمینه خاطرنشان کرد: اگر این کار ریشه در فرهنگ ما داشته باشد خوب است ولی اگر کاری عکسالعملی باشد، به سرانجام نمیرسد. به طور مثال در آموزش ادبیات در انگلیس دانشآموز یک متن شکسپیر را از ابتدا تا انتها مطالعه میکند. در صورتی که ما نتوانستیم حتی یک اثر سعدی را تا انتها مطالعه کنیم.
وی با اشاره به اینکه در عرصه تولید و بازتولید فرهنگی با دارا بودن گنجینه عظیم معرفتی در فرهنگ ایران باید زبان دنیا را به عنوان زبان تعاملی و نه زبان تهاجمی تعریف کرد، عنوان کرد: در دنیای رسانهای ما زبان هنوز زبان دهه 60 است. در صورتی که در اینترنت صحبت از تعامل است. صحبت این است که هر کس به هر میزان برتری داشته باشد، به همان میزان امکان حضور دارد. برای تولید در عرصه رسانهها و تلویزیون باید گفت که خواستن توانستن است اما به تغییر سیاست و پشتوانه افکار عمومی نیاز دارد و برای این تولید در حوزه تشکل اجتماعی و رفتار جمعی خلأ داریم. ما خوب حرف میزنیم اما در حوزه عمل چه میکنیم؟
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سیل در پاکستان هر روز یک خبر مهم با خود داشت، خاطرنشان کرد: چند خبرنگار از ایران سیل پاکستان را پوشش خبری دادند؟ طبق آمار وزارت ارشاد 130 روزنامه در ایران فعال هستند و 30 مورد از آنها روی دکههای روزنامهفروشی قرار میگیرند،با این وجود آیا تنها 3 خبرنگار از ایران سیل پاکستان را پوشش خبری دادند؟ من مشکل را در بعد جامعه میبینم. اگر بخواهیم از حداکثر ظرفیت رسانه استفاده کنیم نیاز داریم که بین رسانه و جامعه از سویی و بین رسانه و فرهنگ از سویی دیگر پیوند ایجاد کنیم.
افخمی ضمن بیان این که جامعه رشد اجتماعی نکرده است و نمیتواند همپای توسعه تکنولوژی حرکت کند، تصریح کرد: مقاومت در مقابل تکنولوژی و دخالت دولت در عرصه عمومی باعث به وجود آمدن شکاف دیجیتالی شده است. وی افزود در جامعه شهری ما دسترسی ، سواد اطلاعاتی و تا حدی سواد رسانهای وجود دارد اما شهرهای کوچک و جامعه روستایی بسیار با این امر فاصله دارند. کار در حوزه اینترنت ملی، هم در تولید و هم در دسترسی باید سیستماتیک باشد. نمیشود تنها به تولید پرداخت و دسترسی را محدود نمود. ما باید سرمایه فرهنگیمان را با دیگران تقسیم کرده و از آنها سرمایه فرهنگی بگیریم.
معید فر در ادامه نشست به تاثیر رسانه در مناسبات حوزه قدرت و سیاست پرداخت و عنوان کرد: جامعه دارای قشربندی است و حداقل از دو بخش نخبگان و توده تشکیل شده است. همیشه نخبگان در تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نقش داشتهاند. امروز هم نقش نخبگان را در دنیای توسعه یافته میتوان دید. آنها به طور دایم نوآوریهای جدید را درک کرده و آن را منشاء تغییر در حوزههای مختلف میدانند.
این استاد دانشگاه افزود: قبل از انقلاب برخی از نخبگان اجتماعی تکنولوژیها از جمله تلویزیونها را تحریم میکردند و معتقد بودند تلویزیون میتواند ارزشهای جامعه را از بین ببرد. بنابراین بر نهادهای سنتی تاکید میکردند. از سوی دیگر حاکمیت بر تلویزیون به عنوان ابزاری برای تسلط بر جامعه تأکید داشت. نخبگان اجتماعی دریافتند که باید با سلطه حاکمیت از طریق تلویزیون مقابله کرد. پس از انقلاب تلویزیون عمومیت پیدا کرد و سپس ما وارد دنیای رسانههای مدرن شدیم. نخبگان اجتماعی اولین گروههایی بودند که به رسانههای نوین روی آوردند، بنابراین انحصاری که تلویزیون در رابطه بین مردم و حکومت ایجاد کرده بود، خدشهدار شد.
وی با بیان اینکه اتفاقی که در جامعه ما افتاده و میتواند باعث به وجود آمدن بحران سیاسی شود این است که نظام سیاسی ما رسانههای دیگر غیر از صدا و سیما را به رسمیت نمیشناسد و از کنار آنها عبور میکند، تأکید کرد: نخبگان به رسانههایی غیر از صدا و سیما رو آوردند، در صورتی که نظام سیاسی بر رسانههای قدیمیتر تاکید میکند و آنها را به عنوان ابزاری برای کنترل عوام به کار میگیرد.
معید فر خاطرنشان کرد: عملا جامعه ما به دو قطب نخبگان، تحصیل کردگان و طبقه متوسط و قطب تودههای کمسوادتر و محدودتر _ که تحت تأثیر تلویزیون هستند_ تبدیل شده است. جامعه دو قطبی بحران سیاسی ایجاد میکند مگر اینکه نخبگان به تودهها نزدیک شوند تا فرآیند تغییر و تحول از پایین جامعه اتفاق بیفتد، باید از درون جامعه زمینههای نوآوری و خلاقیت را در مواجهه با آثار مخرب تکنولوژی ها ایجاد کرد که این به دست نخبگان قابل انجام است. زمانی که نخبگان طرد شوند نتیجه این است که این خلاقیت از درون جامعه ایجاد نمیشود و بحران سیاسی به وجود میآید.
افخمی در پاسخ به این سئوال که نقش رسانههای سنتی و تکنولوژیهای نوین رسانهای در حوزه سیاست چیست، گفت: در رابطه با مسجد اگر ما مسجد را به عنوان یک رسانه سنتی در نظر بگیریم که کارکردهای زیادی در جامعه ما داشته، در انقلاب مشروطیت یک رسانه مسلط بوده در انقلاب 57 نیز نقش جدیدی به خود گرفته و در کنار وعظ و خطابه نقش اطلاعرسانی را نیز برعهده داشته و خلأ احزاب را پر کرده است، هنگامی که بلندگو وارد مسجد میشود مسجد این بخش از تکنولوژی را میپذیرد و در چارچوب اهداف خود به کار میگیرد. بدین ترتیب در مسجد توانایی ارتباطی با حجم وسیعی از مخاطب فراهم میشود.
وی خاطرنشان کرد: حال اگر مسجد را به عنوان رسانهای که میتواند سازماندهی ایجاد کند -منتها نه در حد احزاب- در نظر بگیریم در حوزه سیاست نقش مسجد در حوزه مبارزات انتخاباتی از سال 58 تاکنون به تدریج کم شده است. به نظر من مسجد نمیتواند جای نهادهای اجتماعی را بگیرد و جامعه باید تکثر را بپذیرد. رسانههای جدید در دنیا نقش مهمی در بالا بردن میزان مشارکت، سواد و آموزش سیاسی دارند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه جامعه ما در مرحله ماقبل حزب قرار دارد و ما هیچ زمان نتوانستیم رفتار حزبیمان را تثبیت کنیم، تأکید کرد: تلویزیون در جامعه ما نمیتواند نقش حزب واحد را بازی کند. تلویزیون میخواهد خلاء احزاب را پر کند و در مقابل رسانههای جدید قصد دارند خود را در ایران به عنوان آلترناتیو معرفی کنند. بنابراین تعارضی بین تلویزیون و رسانههای دیگر به وجود آمده، تلویزیون به رسانهها ایراد گرفته و به همزیستی آنها کمک نمیکند. مسجد جای خاص خود را دارد، نهاد بسیار پرقدرتی در جامعه ماست و طبقاتی نیست. در حالی که رسانههای دیگر به خاطر قشربندیهای اجتماعی فراگیر نبوده و طبقاتی هستند.