- گفتوگو با دكتر حسین شهیدی
- 1389-12-24 12:05:00
- کد مطلب : 3354
کمتر رسانه و روزنامه نگاری است که با مسائل و مشکلاتی چون محدودیت های منابع خبری، انتشار قطره چکانی اطلاعات مهم از سوی منابع رسمی و به طور کلی سلطه منابع قدرت بر مراکز و منابع اطلاعات اخبار مواجه نشده باشد. همین موضوع باعث شده رسانه ها و روزنامه نگاران با ولع و شیفتگی خاصی به انتشار اسناد و اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده از سوی ویکیلیکس توجه نشان دهند...
محمد امین خرمی - کمتر رسانه و روزنامه نگاری است که با مسائل و مشکلاتی چون محدودیت های منابع خبری، انتشار قطره چکانی اطلاعات مهم از سوی منابع رسمی و به طور کلی سلطه منابع قدرت بر مراکز و منابع اطلاعات اخبار مواجه نشده باشد. همین موضوع باعث شده رسانه ها و روزنامه نگاران با ولع و شیفتگی خاصی به انتشار اسناد و اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده از سوی ویکیلیکس توجه نشان دهند. چنین برخوردی می تواند مشکلات حرفه ای بسیاری را به دنبال داشته باشد که یکی از آن ها بی اعتمادی و بی اعتباری روزنامه نگاران و رسانه ها در انظار مردم در بلند مدت است. در همین زمینه با دکتر حسین شهیدی، روزنامه نگار و استاد دانشگاه، گفتوگویی انجام داده ایم و ملاحظات حرفه ای را که روزنامه نگاران در برخورد با اسناد ویکیلیکس باید مورد توجه قرار دهند، جویا شده ایم.
***
مانند چیزهای دیگر، هر نشریه و وبسایتی از ظن خود به برداشت و استفاده از اسناد ویکیلیکس پرداخته و تا کنون کسی در مقتضیات حرفهای روزنامهنگارانه برای استفاده از این اسناد تأمل نکرده است. نظر شما در این مورد چیست؟
همانطور که اشاره کردید، با یک مشکل عادی سر و کار داریم. بسیاری از ما هنگامی که با ابزاری تازه روبرو می شویم، غالبا بدون اینکه بپرسیم از کجا آمده، چکار می کند و چگونه کار می کند، آن را به کار می گیریم و چه بسا بلائی سر خودمان و دیگران هم می آوریم. آنچه گردانندگان ویکیلیکس در توصیف خود در تورنمایشان آورده اند، به خوبی روشن می کند که اسناد این سازمان از کجا و چگونه به دست می آید و چگونه باید از آن ها استفاده کرد. متن کامل انگلیسی در تورنمای ویکیلیکس موجود است و خواندن آن به طور کامل، با دقت و با دیدی نقادانه، برای علاقمندان به موضوع، و به ویژه برای روزنامه نگاران، ضروری است.
آیا اساسا می توان ویکیلیکس را جزئی از روزنامه نگاری دانست؟
چرا نتوان؟ روزنامه نگاری به طور خلاصه یعنی تهیه اطلاعاتی در باره مسائل روز، به معنای زمان حاضر، که می تواند هفته و ماه را هم در بر گیرد؛ پالایش و ویرایش آن اطلاعات چنان که برای مخاطب قابل درک باشد؛ و ارائه آن اطلاعات همراه با هرگونه توضیح و ارزیابی که به مخاطب کمک کند تا بتواند به اهمیت موضوع، یعنی تاثیر آن در زندگیاش، بهتر پی ببرد و تصمیم بگیرد که درباره آن چه باید انجام دهد. ویکیلیکس همه این کار ها را انجام داده است.
نحوه برخورد با این حجم از اسناد منتشره باید چگونه باشد؟
حجم اسناد تنها می تواند در مدت زمانی که روزنامه نگار ممکن است برای خواندن و ارزیابی سند و انتخاب بهترین شیوه ارائه آن به مخاطب خود در اختیار داشته باشد تاثیر بگذارد. خود ویکیلیکس هم اسناد را یک جا منتشر نمی کند، بلکه هر بار اسناد خاصی را، بر پایه ارزیابی خود از موضوعیت و اهمیت آن ها در آن زمان خاص منتشر می کند. همین امر در مورد کسانی که از ویکیلیکس به عنوان منبع استفاده می کنند نیز صادق است.
به نظر شما روزنامه نگاران چه رویکردی باید داشته باشند، به عبارت دبگر، روزنامهنگاران تا چه حد باید از این اسناد استفاده کنند؟
به تعبیر کتاب راهنمای آشپزی خانم روزا منتظمی، «به حد کافی». روزنامه نگار نه می تواند چنین منبع مهمی را نادیده بگیرد، مثلا به این دلیل که کاملا از حسن نیت و صحت اطلاعات آن مطمئن نیست و شاید آن را نوعی توطئه می داند و احتمالا نه می تواند، و حتما نباید، همه آن اسناد را به فوریت در اختیار مخاطبان خود بگذارد، بدون این که فکر کند برای تائید صحت و دقت آن اطلاعات هر یک از اسناد چه کاری از او ساخته است. چرا مخاطب او باید به آن سند علاقه داشته باشد، به عبارت دیگر ارتباط آن سند با زندگی مخاطب چیست؟ سند چه پرسش هائی را ممکن است در ذهن مخاطب برانگیزد و پاسخ آن پرسش ها چیست؟ توجه به این نکات خود به خود حجم اسنادی را که هر رسانه ای برای مخاطبان خود مناسب می بیند به حد معقول، یا کافی، کاهش خواهد داد.
دقتهای حرفهای لازم در استفاده از اینگونه اسناد چیست؟
همان دقت های حرفه ای که در استفاده از اطلاعات از هر منبعی لازم اند: اول، اطمینان یافتن از دقت اطلاعات. نقل چیزی که از دقت آن مطمئن نیستیم و ذکر منبع، چه برای مهم نشان دادن اطلاعات و چه با هدف رفع مسئولیت، کاری غیر حرفه ای است. با نقل اطلاعات نادقیق، تا چه رسد به نادرست، هم مخاطب را گمراه خواهیم کرد و هم اعتبار خود را از دست خواهیم دید.
دوم، حداکثر کوشش برای نقل منصفانه اطلاعات. نقل گزینشی اطلاعات ویکیلیکس یا هر منبع دیگری، و در نتیجه بهتر یا بدتر نشان دادن گفتار یا کردار موضوع خبر - حتی با حسن نیت و برای افشاگری - روزنامه نگار را از موضوع ناظر مورد اعتماد به یکی از اطراف دعوا تبدیل خواهد کرد.
سوم، حداکثر کوشش برای رعایت توازن. نقل دقیق و کامل سندی که یک طرف ماجرائی را افشا می کند، بدون حداکثر کوشش برای تماس با خود آن طرف یا دیگرانی که بتوانند ماجرا را از دید او روایت کنند نیز روزنامه نگار را از موضوع ناظر مورد اعتماد به یکی از اطراف دعوا تبدیل خواهد کرد.
چهارم، حداکثر کوشش برای ارائه اطلاعات جامع. مخاطب برای درک کامل خبر به اطلاعاتی غیر از چه کسی، چه کاری، چه جائی، چه وقتی، چگونه و چرا نیاز دارد. کم تر خبری هست که این مسئله در مورد آن صدق نکند. یکی از رایج ترین خطاهای روزنامه نگاری ارائه پاسخ مفصل و دقیق به این شش پرسش است، بدون روشن کردن این که چرا مخاطب باید به گزارش مورد بحث علاقه داشته باشد و حتی چند دقیقه از زندگی خود را برای دریافت آن در اختیار روزنامه نگار قرار دهد. این چرای دوم را تنها با پژوهش جدی در باره خبر و روشن کردن زمینه و چهارچوب کلی آن می توان پاسخ داد.
کوشش برای رعایت این چهار اصل پایه روزنامه نگاری نیز از حجم اطلاعاتی که می توانیم از ویکیلیکس بر داریم و به مخاطب خود عرضه کنیم خواهد کاست. اما آنچه عرضه خواهد شد خدمت بهتری در اختیار مخاطب خواهد گذاشت. به کار بردن واژه کوشش در اینجا به این معنی است که ممکن است روزنامه نگار نتواند در هر مورد، در اولین گزارش، همه آنچه را که مخاطب به آن نیاز دارد در اختیار او قرار دهد. اما روزنامه نگار خواهد توانست با روشن کردن این که حد اکثر کوشش را انجام داده خود را شایسته اعتماد مخاطب نشان بدهد و با ادامه کوشش برای پر کردن جاهای خالی در گزارش های بعدی مخاطب را مطمئن کند که راوی درستگو، دقیق و امین و منصف وقایعی است که بر زندگی او تاثیر خواهند گذاشت، نه مبلغی که می خواهد او را به پذیرفتن نظر خود تشویق کند.
*سایر مطالب دکتر شهیدی برای مدرسه همشهری: