- مریم زمانیان
- 1390-01-17 09:32:00
- کد مطلب : 3357
توانمندسازی زنان از طریق فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی موضوع این مقاله است که بخش اول آن با عنوان شکاف دیجیتالی و جنسیت چندی پیش از نظرتان گذشت. در بخش اول به موضوع فاصله نابرابر میان زنان و مردان در دسترسی و بهرمندی از فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی پرداخته شد، اکنون در قسمت پایانی این مقاله، موانع دسترسی زنان به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تشریح شده است؛ با هم میخوانیم.
مقدمه: توانمندسازی زنان از طریق فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی موضوع این مقاله است که بخش اول آن با عنوان شکاف دیجیتالی و جنسیت چندی پیش از نظرتان گذشت. در بخش اول به موضوع فاصله نابرابر میان زنان و مردان در دسترسی و بهرمندی از فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی پرداخته شد، علاوه بر این در پرتو نظریههای توانمندسازی، نقش این فناوریها در افزایش مشارکت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ارتقاء بهداشت و سلامت زنان مورد بررسی قرار گرفت.
اکنون در قسمت پایانی این مقاله، موانع دسترسی زنان به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تشریح شده است؛ با هم میخوانیم.
***
مسئلۀ آموزش و عدم مهارتها
'آموزش یکی از مهمترین ابزارهایی است که موقعیت زنان را بالا برده و به آنان به صورت مستقیم و غیر مستقیم قدرت بیشتری در جامعه اعطا میکند. از طریق دانش و آگاهی، حمایتها و اتکای به نفسی که در زنان بوجود میآید و آنها میتوانند در فرایند توسعه مشارکت نسبتاَ بالایی داشته باشند'.
مسئلۀ آموزش زنان، مسئلهای است که در سال 1990طی کنفرانس جهانی 'آموزش وپرورش برای همه' که در تایلند برگزارشد برآن تأکید شد؛ که در واقع تایید مجددی بر اعلامیۀ جهانی حقوق بشر بود. (شیخی، 1380، ص193)
کشورهای در حال توسعه دارای وضعیتهای متفاوتی در ارتباط با بی سوادی جمعیت زن یا مرد خود هستند. آمارتیاسن، استاد دانشگاه هاروارد دربارۀ آموزش زنان میگوید: آموزش و اشتغال زنان در جامعه، موقعیت شغلی آنان را استحکام میبخشد و به طورکلی تغییری اساسی در وضعیت اقتصادی- اجتماعی آنها برجا میگذارد. (همان، ص206-205)
زنان برای استفاده از فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی نیز نیازمند آموزش هستند. استفاده از فناوریهای نوین مستلزم یادگیری مهارتهای نوینی است. در کشورهای در حال توسعه، امکان برخورداری زنان از آموزشهای فناوری اطلاعات به موقعیت آنها در جامعه و خانواده بستگی دارد. (هافکین و تاگارت، 1383، ص53)
تعداد زنان شاغل در آن دسته از فعالیتهای مرتبط با فناوری اطلاعات مانند مهندسی و تحلیل سیستمها که نیازمند آموزشهای تخصصی و مهارت پیشرفته باشد، پایین است. (همان، ص64) و این خود نشان ازتفاوت در میزان بهره مندی زنان و مردان از آموزشهای لازم برای استفاده از فناوریهای نوین دارد.
در کشورهای در حال توسعه دوره های آموزشی فناوری اطلاعات توسط دانشکدهها و دانشگاهها ارائه میشوند. دستیابی به این مراکزبا دشواری همراه است بهویژه انواع خصوصی آن که در زمینه های علوم و فناوری فعال هستند.
دستیابی به این آموزشها تنها برای تعداد معدودی از زنان امکان پذیر است و برای تمام زنان در کشورهای در حال توسعه موجود نیست. از جمله زنان ساکن در نقاط روستایی که تعدادشان از مردان بیشتر است و در بین خانوارهای فقیر؛ که زنان، فقیرترین فقرا هستند. (همان، ص61-60)
از نظر مشارکت در دانش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات زنان در شرایط محرومیت قرار دارند. چرا که تعداد آنها از لحاظ ثبت نام در دوره های آموزشی علوم و تکنولوژی نسبت به مردان درمراتب پایین تری است. در سال 1990 درصد زنان ورودی به رشته های علوم و تکنولوژی در سطح دانشگاهی در آفریقا، آمریکای لاتین، اروپای غربی، اروپای شرقی و آسیا و اقیانوسیه کمتر از 50 درصد بوده است. (احمدنیا، 1383)
با توجه به چالشهایی که بر سر دستیابی به آموزش در زمینه فناوریهای نوین برای زنان در کشورهای درحال توسعه وجود دارد. سند اجلاس ویژه مجمع عمومی سازمان ملل هم تحت عنوان 'زنان 2000: تساوی جنسیتی، توسعه و صلح برای قرن بیست ویکم ' این موضوع را اینگونه مورد تأکید قرار داده است: 'علم و فناوری، به عنوان اجزاء بنیادین توسعه در حال ایجاد تحول در الگوهای تولید هستند و همین امر به ایجاد شغل و طبقه بندیهای جدید شغلی و روشهای کار و ایجاد جامعهای مبتنی بر دانش کمک کرده است. اگر زنان از دسترسی برابر و آموزش کافی برخوردار باشند، تحولات فناورانه میتواند فرصتهای تازهای را برای همۀ زنان در تمام زمینهها فراهم سازد'. (سند اجلاس ویژۀمجمع عمومی سازمان ملل پکن+5، 1381، ص53)
هنجارهای فرهنگی- اجتماعی
فرهنگ از وسیع ترین مفاهیم قابل سنجش در علوم اجتماعی است. فرهنگ در طول زمان تغییر میپذیرد. بسیاری از مردم از تغییر میترسند اما با این وجود بخشهایی از فرهنگ در مقابل تغییر مقاوم است چرا که ارزشهایی در جامعه وجود دارد که گرایش به حفظ آداب و سنن قدیمی کهن دارد.
دکتر منوچهر محسنی در کتاب جامعه شناسی عمومی در یکی از تعاریف فرهنگ آورده است:
فرهنگ از طریق دیگر انسانها آموخته میشود و نحوۀ آموزش آن توسط روندی چون 'تعامل اجتماعی' یعنی روابط متقابل میان انسانها صورت میگیرد بنابراین فرهنگ یک تولید اجتماعی است. (محسنی، 1353، ص415) در بعضی جوامع تأثیر فرهنگ؛ خود یکی از عواملی است که حضور زنان را به حاشیه میراند و تنها گروه اندکی از زنان به موقعیتهای برتر دست مییابند. در برخی جوامع در حال توسعه مکانهای خدماتی مربوط به فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی از محل زندگی افراد فاصله دارد گرچه این مشکل دامن گیر تمام افراد آن جامعه است اما هنجارهای فرهنگی- اجتماعی موجود در جامعه این محدودیتها را برای زنان افزایش میدهد مثلاّ در جوامع محافظه کاری که فرهنگ یا رسومات اجتماعی به زنان اجازۀ مسافرت و جابه جایی بدون حضوریک سرپرست مرد را نمی دهد. (هافکین و تاگارت، 1383، ص51) زنها به راحتی نمی توانند ازاین مراکز استفاده کنند.
یا در بسیاری از فرهنگها مردان عادت کرده اند که بیش از زنان پرخاشگر باشند. این هنجارها ی رفتاری در زمان تعامل بین مردان و زنان آشکار میشود و به گونهای که مردان و پسران سلطۀ خود بر رایانه را به دختران تحمیل میکنند و آنها را به حاشیه میرانند.
در چنین جوامعی زنان در مراجعه به مکانهای عمومی ارائۀ خدمات اینترنتی که اکثر کاربران آنها مرد هستند و کمک گرفتن از کارمند مرد آن مرکز برای رفع مشکلات احتمالی استفاده از شبکه، احساس راحتی نمی کنند. (همان، ص53)
وجود تفکرات کلیشهای نیز در بعضی جوامع به صورت یک عامل باز دارنده، مانع رشد زنان در جنبه های تحصیلی، شغلی و تربیتی میشود. کلیشه هایی که در بردارنده نظرات منفی نسبت به زنان و ویژگیهای زنانه است. این کلیشهها حتی به صورت کلان به شکل هنجارهای، قوانین، عقاید، تفکرات عمومی نمایان میشود گاه به فناوریها به عنوان حیطهای مردانه نگریسته میشود. 'همواره این باور اجتماعی وجود داشته است که ماشینها و فناوریها قلمروی مردانه و غیر زنانه است. باوری که موجب ایجاد پیشداوری جنسیتی در برداشتها و چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات شده است. دختران با ورود به مدرسه به طور ناخوداگاه یا خوداگاه بر اثر پیشداوریهای والدین و معلمان از مطالعۀ علم و فناوری روی گردان میشوند'. (یونسکو، 1384، ص39) در چهارمین کنفرانس جهانی زنان که توسط سازمان ملل برگزار شد و به ارتقای جایگاه تساوی جنسیتی توجه میکرد مسئلۀ از بین بردن کلیشه های زیانبخش علیه زنان را چنین مورد تأکید قرار داده است: تقویت فعالیتها در زمینۀ ایجاد آگاهی جنسیتی و آموزش تساوی جنسیتی میان زنان و مردان، دختران و پسران با هدف از بین بردن تداوم کلیشه های زیانبخش' (سنداجلاس ویژۀ مجمع عمومی سازمان ملل پکن +5،1380 ، ص88) و این را مسئلهای میداند که دولتها باید به آن توجه کنند.
مسائل مالی و هزینۀ تجهیزات و اشتراک استفاده از اینترنت
هزینۀ تجهیزات و نرخ اشتراک استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مهمترین عوامل عدم دسترسی به فناوریهای نوین در کشورهای در حال توسعه مورد توجه است. هزینه متوسط ماهانه یک اشتراک اینترنتی در کشورهای حوزۀ اقیانوسیه 50 دلار آمریکا برآورد شده که حدوداَ نیمی ازسرانه تولید ناخالص ملی در بسیاری از کشورهای این منطقه است بود و بدون شک اکثریت مردم این کشورها توان پرداخت آن را ندارند. (احمدنیا، 1383)
اگرچه به نظر میرسد که هزینه های دستیابی به فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت برای تمام افراد در کشورهای در حال توسعه مشکل ایجاد میکند اما 'باوجود کمبود اطلاعات در مورد شکاف دیجیتالی جنسیتی، شواهد محکمی وجود دارد حاکی از آنکه زنان از منابع مالی کمتری برای خرید تجهیزات جدید برخوردارند'.
زنان کشورهای در حال توسعه؛ از مردان خود کم درآمد ترند و براساس آمار سازمان ملل متحد (براون 1985) زنان نیمی ازجمعیت جهان را تشکیل میدهند 10 درصد از درامد جهان را در یافت میکنند و داراییهای آنها کمتر از 1درصد است. (آبوت و والاس، 1381، ص71)
بنا براین بدیهی به نظر میرسد که زنان نسبت به مردان در این کشورها نهتنها در خرید تجهیزات بلکه به طور کلی برای دستیابی به فناوریها -مثلا اشتراک اینترنتی- مشکلات مالی بیشتری داشته باشند.
و چنانچه پژوهشها نشان میدهد در حال حاضر استفادۀ شخصی و خانگی از رایانه و اینترنت در کشورهای در حال توسعه محدود به گروههای خاص (نخبگان) میشود. (هافکین و تاگارت، 1383، ص49) و این در حالی است که انتظار میرود بسیاری از زنان در سراسر جهان باید به شکل مؤثری از فناوریهای جدید ارتباطی برای ایجاد شبکه ها، حمایت، تبادل اطلاعات، تجارت، آموزش، مشاورۀ رسانهای و تجارت الکترونیک استفاده کند. مسئولیت اولیۀ طرح و اجرای سیاستهای مربوط به ارتقای تساوی جنسیتی بر عهدۀ دولتها میباشد. ( سنداجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پکن+5، 1380، ص53) و به نظر میرسد فراهم آوردن شرایط دسترسی آسان و ارزان به شبکه های اطلاعاتی برای زنان، در کتابخانه های عمومی و مدارس یکی از راه های مقابله با این شکاف دیجیتالی است.
زمان و فقدان فرصت کافی
یکی از مؤلفه هایی که در پژوهشهای مربوط به مشکلات دسترسی زنان به فناوریهای نوین بویژه اینترنت به آن اشاره شده است مسئله کمبود زمان و نداشتن فرصت کافی برای زنان کشورهای در حال توسعه است.
گزارشهای مربوط به استفاده از اینترنت در برخی کشورها نشان میدهد که زنان نسبت به مردان بیشتر برای کارهایی که ضرورت دارد از اینترنت استفاده میکنندولی مردان به دلیل داشتن فرصت بیشتر به گشت و گذارهای اینترنتی میپردازند
مثلا زنان از این فناوریها برای برقراری ارتباط و بررسی حسابهایشان در بانک استفاده میکنند و این در حالی است که مردان وقت خود را با گردش در اینترنت، خرید نرم افزارها و خواندن روزنامه های اینترنتی صرف میکنند. زنان با به عهده گرفتن سهم بیشتری از تلاشهای خانوادگی و مراقبت از کودکان به طورکلی، زمان کمتری برای استفاده از اینترنت دارند. (یونسکو، 1384، ص49)
'عموما از مردان انتظار نمیرود از فرزندان نگهداری کنند و مردان برخلاف زنان از امکانات اقتصادی کافی برای تأمین خود برخوردارند'. (آبوت و والاس، 1380، ص247)
تقریباَ برای همه زنان، کمی وقت مسئله به شمار میرود علاوه بر این که زنان به شرط اینکه فناوریهای نوین را در اختیارداشته باشد با مشکل کمبود وقت در استفاده از آن روبرو هستند. زنان همچنین 'زمان محدودتری برای کسب مهارتها و معلومات جدید دارند'. (احمدنیا، 1383)
سوفیا هایر (Sophia Huyer) کارشناس امور علم و فناوری زنان بر این باور است: 'وقت زنان یک منبع بحرانی کمیاب است. هر نظام و فعالیتی که قرار است شرایط زندگی زنان را بهبود بخشد یا توانمندیهای آنان را افزایش دهد باید یا به نوعی وقت آنها را ذخیره کند و یا کارایی شان را ارتقاء بخشد، نه اینکه به فهرست بلند بالای فعالیتهای روزانه آنها، مسئولیتهای جدیدی را اضافه نماید. از آنجایی که حجم وسیعی از مسئولیتهای منزل و مراقبت از فرزندان بر دوش زنان و دختران است آنها احتمالاَ وقت آزاد چندانی جهت استفاده از اینترنت در منزل، محل کار و یا مراکز عمومی ارائه کننده خدمات اینترنتی ندارند'. (هافکین و تاگارت، 1383، ص48)
بنا به اظهارات یک مشاور محلی مستقر در یک مرکز ارتباط از راه دور غنا، از میان زنان تنها دختران دانش آموز مشتریان دائمی این مرکز بودند یعنی گروه زنانی که جدول زمانی انعطاف پذیرتری داشتند. (همان، ص49)
زبان و محتوای غیر بومی
باوجود دیدگاه مثبتی که معتقد است با ایجاد و گسترش شبکه ها، این فناوریها میتوانند فراتر از محدودیتهای زبانی و فرهنگی عمل کرده و از طریق امکان دادن به افراد و گروهها برای زندگی و کار در هرگوشه و هرجا، به زنان امکان میدهد صرف نظر از ملیت خود بخشی از جامعه اطلاعاتی جهانی را تشکیل دهند. اما یک عامل محدود کنندۀ دیگر برای زنان درحاشیه، مسئلۀ ناآشنایی با یک زبان دوم است. اغلب محتوای موجود در اینترنت به زبان انگلیسی است.
اما زنان در کشورهای در حال توسعه آمار بی سوادی بیشتری نسبت به مردان را به خود اختصاص داده اند مخصوصاَ زنان روستایی. آمار ارائه شده در سال 2002 نشان میدهد 'دوسوم از870 میلیون بی سواد جهان را زنان تشکیل میدهند'. (یونسکو، 1384، ص42)
اکثر اطلاعات آنلاین به زبان انگلیسی است در حالیکه بیشتر زنان جهان سوم به دلیل فشار اقتصادی با زبان دیگری به غیر از زبان خودشان آشنایی ندارند. (هافکین و تاگارت، 1383، ص45 )
با وجود محدودیتهایی که گسترش فراگیر زبان انگلیسی و تا حدودی سایر زبانها ی بین المللی در اینترنت برای اکثریت جمعیت جهان که به سایر زبانها تکلم میکنند ایجاد کرده اما رشد سریع صفحات وب در طول چندسال گذشته در سرتاسر دنیا منجر به تولید اطلاعات و محتوای اینترنتی به زبانهای غیرانگلیسی شده، در سال 1999 زبان حدود 95 درصد از صفحات وب انگلیسی بود در سال 2000 این رقم حدود 4/68 درصد برآورد شده است. ناظران پیش بینی میکنند که تا سال 2010 زبان چینی مهمترین زبان روی شبکه اینترنت خواهد بود. (همان، ص48-47)
بنا براین به نظر میرسد تولید محتوا در سطح محلی به کمک زنان خواهد آمد. تنها تلاش کردن برای دستیابی یا اتصال زنان و گروههای حاشیهای به اینترنت و فناوریهای نوین کافی به نظر نمی رسد.
لازم است که زنان را به مثابه تولیدکننده اطلاعات در نظر گرفت و مهارتهای مناسبی را به آنها آموخت تا امکان گرداوری، تدوین و انتشار دانش محلی و مبتنی بر شناختی درونی از نیازهای محلی به اطلاعات فراهم شود. (یونسکو، 1384، ص45)
تهدیدهای فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات برای زنان
اگرچه دستیابی به فناوریهای جدید در توانمند ساختن زنان نقش به سزایی دارد اما تهدیداتی نیز برای آنها در بردارد که آن را هم نمی توان نادیده گرفت. یکی از تهدیداتی که این فناوریها برای زنان در کشورهای در حال توسعه دارند، شغلهایی با شرایط دشوار و دستمزد پایین است. این عامل همواره با شکل گیری و ورود تکنولوژیهای جدید به جوامع به وقوع پیوسته است. نفوذ تکنولوژیهای نوین، همواره قشر درحاشیه مانده جامعه را به عنوان نیروی کار ارزان مورد استفاده قرارداده است.
در کشورهای در حال توسعه که میزان استفاده کنندگان زن از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات محدود به گروه کوچکی از نخبگان است و تعداد زنانی که به عنوان تولیدکنندگان محتویات اینترنت، برنامه نویس، طراح، مخترع و تعمیرکاران رایانه فعالیت میکنند بسیارکم است و زنان بیشتر به عنوان کاربران نهایی فناوری اطلاعات مطرح هستند بنابراین مشاغلی را بر میگزینند که نیاز به مهارت پایین تری دارند.
جیلیان مارسله معتقد است: 'تصمیم گیری، در مورد آنچه که بخش فناوری اطلاعات تولید میکند. بر نحوۀ تولید در این بخش و تعامل آن با جامعه تأثیرمی گذارد. نظامهای موجود تولید و سازماندهی در بخش فناوریهای اطلاعات، تأثیر منفی بر زنان داشته و استمرار نظامهای سنتی روابط جنسیتی را در پی دارد'. (هافکین و تاگارت، 1383، ص40)
و این در واقع به معنای راه نیافتن زنان به مناصب بالا در مشاغل مربوط به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات است. زنانی که از فرایند تولید و تصمیم گیری در زمینۀ مشاغل مرتبط با فناوریهای مذکور رانده میشوند به ناچار مشاغل دارای شرایط دشوارتر و با دستمزد پایین تر را میپذیرند.
اما یکی دیگر ازعوامل نگران کنندهای که فناوریها ی نوین بخصوص دستیابی به اینترنت میتواند برای زنان در پی داشته با شد مسئله 'استثمارجنسی' (همان، 40ص) و 'پورنوگرافی' (جاویدان و دیگران، 1384، ص22) است.
به هرحال آنچه که غیر قابل انکار است این که جهان به سوی جامعۀ اطلاعاتی در حرکت است و اگرچه 'خطرهایی برای پیوستن به جامعۀ اطلاعاتی جهانی وجود دارد، در عین حال بزرگترین این خطرها، عدم پیوستن به این جامعه است'. (هافکین و تاگارت، 1383، ص17)
به هرحال فناوریها ی جدید از هر سو جوامع را در برخواهند گرفت و ایستادن در مقابل فناوریها راه حل مشکل نیست. اما و ناگزیر فناوریها نیز مانند تمام پدیده های اجتماعی دارای معایب و محاسنی هستند و با این وجود ضرورت و الزام دستیابی به آنها به اثبات رسیده است و یکی از شاخصهای توسعه نیافتگی را میتوان عدم دسترسی به فناوریهای جدید دانست. بنابراین باید در جستجوی راه حلهای دیگری برای مقابله با خطرات آنها باشیم. به هرحال مقابله با مخاطرات یک پدیده، الزاماَ نباید مساوی با مقابله با خود پدیده باشد. بنابراین راه نجات را میتوان در بالا بردن سطح آگاهی زنان از یک سو و ارائۀ هنجارهای نظارتی مناسب بر محتوای اطلاعاتی این فناوریها دنبال کرد یا از ابتکارات دیگری کمک گرفت.
برای مثال 'موسسۀ میرامد در روسیه ایستگاه وبی را راه اندازی کرد، که درآن با انتشار یک خبرنامۀ الکترونی و اتاق گفتوگو یا گپ اینترنتی با قاچاق دختران و زنان از روسیه مبارزه میکند. بنابراین،هم گروهی که از تجارت جنسی زنان سود میبرند و هم گروهی که با آن مبارزه میکنند از فناوری اطلاعات استفاده میکنند'. (همان،ص42)
فراتر از این نمونه های ملی،در سطح کشورهای درحال توسعه میتوان به فعالیتهای یونسکو در این زمینه اشاره کرد که مطالعات و طرحهای هشدار دهندهای برای مبارزه با قاچاق کودکان و زنان در منطقۀ آسیا و اقیانوس آرام آغاز کرده است و علاوه بر ایجاد شبکۀ 'توقف قاچاق' در اروپای مرکزی و شرقی در آسیای میانه با 'انستیتوی جامعه باز' همکاری میکند. (یونسکو، 1384، ص47)
دیدگاههای مخالف و پاسخ صاحبنظران
رویکردی که با دیدگاه توانمندسازی زنان ازطریق فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی به این موضوع مینگرد؛ رویکرد مثبتی است که تلاش میکند موانعی که بر سر راه دستیابی زنان به فناوریها وجود دارد را بر دارد و به آنها امکان توانمندیهایی در زمینۀ اقتصادی و سیاسی بدهد. تلاش صاحبنظرانی چون جلیان مارسله، سوفیا هایر و پژوهشگرانی مانند هافکین و تاگارت مؤید این رویکرد است اما این دیدگاه مخالفانی نیز دارد که معتقدند در شرایطی که نیازهای اساسی تر زنان در جوامع مرتفع نشده است نیازی به تلاش برای دستیابی آنها به فناوریهای نوین وجود ندارد.
از جمله این افراد بیل گیتز؛ رئیس شرکت میکروسافت است او معتقداست فقرا به بهداشت خوب نیاز دارند نه به رایانه.
زنان فقیرجهت دسترسی به منابع و میان دیدگاههای خود با دو محرومیت مواجهند یکی اینکه آنها فقیرند و دیگر اینکه زن هستند. و تا زمانیکه نیازهای اولیه زنان برطرف نشده چگونه میتوان به نیازهایی در سطوح بالاتر اندیشید؟
پاسخی که هافکین به این دیدگاهها میدهد این است که در این راستا باید از نیازهای واقعی زنان شروع کرد و نه از فناوری. از بین این نیازها، نیاز به اطلاعات مناسب، است که زمینههای بهبود و دسترسی آنها به خدمات و دستگاههای دولتی، پیگیری فعالیتهای اقتصادی خود و کسب اطلاعات لازم در رابطه با بهداشت و آموزش را که از اولویت خاصی برخوردارند، فراهم میکند. (هافکین و تاگارت، 1383، ص153-152)
جمعبندی
در حالیکه نتایج پژوهشها نشان از این دارد که مسئله شکاف و نابرابری دسترسی و استفاده از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات بین مردان و زنان در کشورهای در حال توسعه آشکار است. برخی دولتها تلاشهایی در جهت رفع موانع دسترسی زنان آغاز کرده اند همچنین اقداماتی که یونسکو نیز در این زمینه انجام داده است؛ با این وجود همچنان به نظر میرسد که عدم دسترسی به تجهیزات و سخت افزار و نرم افزارها از یک سو و از سوی دیگر در صورت در دسترس بودن این تجهیزات عدم امکان استفاده از این تجهیزات به دلیل عوامل فرهنگی و اجتماعی؛ عمده ترین موانع دستیابی و استفاده زنان از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی هستند. با رفع این موانع و توانمندسازی زنان به عنوان نیمی ازجمعیت هر جامعه بخصوص در فعالیتهای سیاسی و اقتصادی جوامع نیمی ازجمعیت منفعل جامعه را در فعالیتهای اجتماعی شرکت دادهایم. و به طورکلی به کارایی جامعه کمک کردهایم.
بنابراین دولتها میتوانند با ارائۀ تجهیزات ارزانتر و ارائۀ آموزش رایگان مهارتهای مرتبط با فناوریهای نوین در مدارس و دانشگاهها از یک سو و درنظر گرفتن شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود از سوی دیگر، به ترغیب و ایجاد انگیزۀ آموزشهای تخصصی فناوریهای نوین برای زنان بپردازند و با در نظر گرفتن فضاهایی خاص برای زنا ن مانند کتابخانهها امکان دستیابی و کسب مهارت لازم را برای آنها فراهم کنند. در ارتباط با خطراتی که دستیابی به اینترنت ممکن است زنان را تهدید کند بالا بردن سطح آگاهیهای زنان راه حل مناسبی به نظر میرسد که در این زمینه خود این فناوریهای نوین اطلاعاتی میتوانند مؤثر باشند، بخصوص اگر آشنایی زنان با این فناوریها در سنین پایین -که دختران آسیب پذیرتر به نظر میرسند- همراه با نظارت و آگاهی دهی معلمان در مراکز آموزشی و متناسب با هنجارهای پذیرفته شدۀ اجتماع صورت گیرد مؤثرتر واقع میشود. علاوه براین در برخی کشورها آمار دقیقی از میزان زنان کاربر اینترنت وجود ندارد با توجه به سابقهای که در خصوص سواد زنان وجود دارد یعنی آگاهی جوامع از میزان بی سوادی زنان موجب شد که دولتها و سیاستگذاران از یکسو و خود زنان و افراد جامعه از سوی دیگر به اهمیت نیاز به باسوادی در جامعه پی برده و امروزه شاهد افزایش میزان باسوادی زنان در جوامع باشیم. به نظر میرسد طرح پژوهشهایی در زمینۀ میزان کاربران زن اینترنت در درون کشورها نیز یک الزام است.
منابع:
1- صراف، سها. نقش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان ایران(1386-1385). راهنما:کاظم معتمدنژاد. مشاور:حسن نمک دوست تهرانی. پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
2- سنداجلاس ویژه مجمع عمومی سازمان ملل'پکن+5':زنان2000:تساوی جنسیتی،توسعه وصلح برای قرن بیست ویکم:اقدامات وابتکارات بیشتربرای اجرای اعلامیه کارپایۀ عمل پکن (1380). ترجمۀ فاطمه خطیب لووسعید نوری نشاط. تهران:برگ زیتون: ریاست جمهوری، مرکز امور مشارکت زنان،1380
3- شیخی، محمدتقی (1380).جامعه شناسی زنان. تهران: شرکت سهامی انتشار
4- معتمد نژاد، کاظم (1383) .جامعه اطلاعاتی:اندیشه های بنیادی،دیدگاههای انتقادی وچشم اندازهای جهانی. تهران:دانشگاه علامه طباطبایی، مرکز پژوهشهای ارتباطات
5- محسنی، منوچهر(1353). جامعه شناسی عمومی. تهران: کتابخانه طهوری، چاپ دوم
6- هافکین، نانسی و تاگارت، نانسی (1383) .تحلیلی برجنسیت وفناوری اطلاعات در کشورهای درحال توسعه. ترجمۀ حسین شبانعلی فمی و امیرحسین علی بیگی، تهران: دانشگاه الزهرا
7- یونسکو(1384). مسائل جنسیتی درجامعه اطلاعاتی.ترجمۀ حمید جاودانی. تهران: کمیسیون ملی یونسکودر ایران، مرکزانتشارات
8- احمد نیا، شیرین (1383).جایگاه زنان در جامعه اطلاعاتی، یک دیدگاه جامعه شناختی. فصلنامه موسسه مطالعات و تحقیقات زنان (زن فرزانه)، شماره یک ،تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان
9- خانیکی، هادی(1383) .دموکراسی دیجیتال. فصلنامه مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی (رسانه)، سال پانزدهم، شماره3، شماره پیاپی59، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
10- جاویدان، رضا و دیگران(1384).فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ تعامل چالشها و فرصتها. نشریه ره اورد نور. شماره 13، قم: مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
11- نقیبی، مهرناز.مشارکت زنان، روند توسعه خواهی و حوزه عمومی(1383). فصلنامه مطالعاتی وتحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی (رسانه)، سال پانزدهم، شماره 3، شماره پیاپی59، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
2- کلس، انیتا. توسعه فناوری ارتباطات و کاهش فقر. ترجمه کامبیزپارتازیان قابل مشاهده در سایت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی(فجر)
http://www.fajr.ir/ediucation/3/3-8.htm
13- میرشفیعی، سیدعلی. فناوری اطلاعات وارتباطات. (چاپ شده درماهنامه نفت پارس) قابل مشاهده در سایت عادل طالبی http:/w.w.w.atalebi.com/articles/show.asp?id=235
14- نورائی نژاد، مریم. شکاف دیجیتالی. قابل مشاهده در سایت نشریه جهانی رسانه (Global Media Jornal)
http://dcsfs.ut.ac.ir/gmj02/3-3.asp
15- آبوت، پاملا و والاس، کلر(1380).جامعه شناسی زنان. ترجمۀ منیژه نجم عراقی. تهران: نشرنی، چاپ چهارم