• احسان شاه‌قاسمی
  • 1390-04-06 09:19:00
  • کد مطلب : 3390
قدرت ارتباطات؛ امتداد سه گانه کاستلز

در بین نظریه پردازان علم ارتباطات، مانوئل کاستلز یک نویسنده متمایز است. کاستلز حوزه های جامعه شناسی شهری، مطالعات سازمانی، مطالعات فضای مجازی، جنبش های اجتماعی، جامعه شناسی فرهنگ و اقتصاد سیاسی را در کنار هم مطالعه می کند تا یک تحلیل بین رشته ای از جهان پیچیده رسانه ای شده امروز به دست دهد.

 

در بین نظریه پردازان علم ارتباطات، مانوئل کاستلز یک نویسنده متمایز است. کاستلز حوزه های جامعه شناسی شهری، مطالعات سازمانی، مطالعات فضای مجازی، جنبش های اجتماعی، جامعه شناسی فرهنگ و اقتصاد سیاسی را در کنار هم مطالعه می کند تا یک تحلیل بین رشته ای از جهان پیچیده رسانه ای شده امروز به دست دهد.

این جامعه شناس اسپانیایی به خاطر نظریاتش در مورد جامعه شبکه ای و ارتباطات به یکی از مراجع معتبر علوم ارتباطات تبدیل شده است. طبق آمار موجود، بین سال های 2000 تا 2006 نوشته های کاستلز مآخذ بیشترین مقالات علم ارتباطات در جهان بوده است و همچنین در حوزه علوم اجتماعی وی از این حیث در رده چهارم قرار می گیرد.

کاستلز در سال 1942 در آلباسته واقع در اسپانیا به دنیا آمد. ایام نوجوانی در زمان حاکمیت فرانکو در نتیجه فعالیت های سیاسی مجبور شد از اسپانیا به فرانسه بگریزد. کاستلز توانست در سن بیست سالگی در فرانسه مدرک کارشناسی بگیرد. سپس مدرک دکتری خود را در رشته جامعه شناسی از دانشگاه سوربن اخذ کرد و بین سال های 1967 تا 1979 به عنوان استاد در همان دانشگاه تدریس کرد. سال 1979 کاستلز به عنوان پروفسور در زمینه های علوم اجتماعی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی مشغول به تدریس و تحقیق شد. سال 2001 کاستلز به صورت همزمان در دانشگاه اوبرتا دو کاتالونیا در بارسلونا و دانشگاه کالیفرنیا، به کار پرداخت. او در سال 2003 از برکلی به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی نقل مکان کرد که این همکاری تا کنون ادامه دارد. کاستلز تا به حال در 300 مرکز علمی و دانشگاهی در 46 کشور جهان سخنرانی علمی داشته است. او مولف 22 کتاب است و در تالیف 21 کتاب دیگر هم همکاری داشته است. بیش از صد مقاله هم از وی در مجلات معتبر بین المللی به چاپ رسیده است.

شناخته شده ترین کار کاستلز در ایران کتاب سه گانه «عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه، و فرهنگ» بوده که بین سال های 1996 تا 1998 منتشر شده است. در واقع، این نظریه نتیجه بررسی های وی از دهه هفتاد میلادی به این سو بوده است. دو نظریه، محور دیدگاه های کاستلز است: نظریه اول که در دهه 1970 توسط وی پایه گذاری شد، نظریه «جامعه شناسی شهری مارکسیستی» بود که در آن بر اهمیت فعالیت های اجتماعی در جوامع شهری تاکید می شد. کاستلز با مطرح کردن عبارت «مصرف جمعی»، بسیاری از فعالیت های اجتماعی (مانند مصرف سوخت و استفاده از مسکن) را که در بعضی جوامع معنای سیاسی پیدا کرده اند دوباره به زندگی اجتماعی و شهری برگرداند و همچنین استفاده از فن آوری جدید را که در کشورهای بلوک شرق به ابزار سیاسی تبدیل شده بود در خدمت توسعه جوامع شهری قرار داد. محور دوم عبارت بود از مفهوم «فضای جریان ها» که در آن، شبکه مرکز جریان فعالیت های مختلف جامعه است و کلیه فرآیندهای جامعه حول این مرکز انجام می شود.

کتاب قدرت ارتباطات[1] که در میانه سال 2009 و به وسیله انتشارات دانشگاه آکسفورد در 590 صفحه منتشر شد را می توان ادامه و تکمیل کننده سه گانه ای دانست که کاستلز 12 سال پیش منتشر کرده بود. با این حال اگر بخواهیم این کتاب را تنها به یکی از آن سه جلد پیشین ربط دهیم، باید آن را ادامه جلد دوم از این سه گانه بدانیم که با نام قدرت هویت[2] در سال 1997 منتشر شد. کاستلز در این کتاب جدید بر نقش شبکه های ارتباطی در قدرت سازی در جامعه و مخصوصا قدرت سیاسی تاکید می کند. او قدرت را «ظرفیت نسبی [تعریف می کند] که یک کنشگر اجتماعی را قادر می سازد تا به صورت ناهمسنگ به روش هایی که در جهت خواست، منافع و ارزش های کنشگران قدرتمند عمل می کند و بر تصمیمات سایر کنشگران اجتماعی اثر بگذارد» (صفحه 10). قدرت یک ویژگی افراد یا گروه ها نیست بلکه یک رابطه است. این تعریف به صورت آشکار با شبکه ها و جامعه شبکه ای که موضوع اصلی این کتاب است، تناسب دارد.

ادعای اصلی کاستلز این است که 1) شبکه های ارتباطی نقش اصلی را در قدرت سازی در هر شبکه ای، از جمله شبکه های شرکتی، مالی، صنایع فرهنگی، فناوری یا شبکه های قدرت، دارند و 2) برنامه ریزی تک شبکه ها و انتقال میان شبکه های مختلف منابع اصلی قدرت هستند. او حتی می گوید که برنامه ریزان شبکه ها (شرکت های رسانه ای، نهادهای همگانی، ناشران، سردبیران، متخصصان) و انتقال دهندگانی مثل روپرت مرداک که شبکه های رسانه ای، فرهنگی، سیاسی و مالی را به هم پیوند می دهد، دارندگان قدرت در جامعه شبکه ای هستند (صفحه 429). از نظر کاستلز برنامه ریزان و انتقال دهندگان فرد نیستند، آنها موقعیت های شبکه ای هستند که در کنشگران اجتماعی تنمند شده اند. «مرداک یک گره است، هرچند این گره یک گره مهم است» (صفحه 429).

کاستلز چهار شکل قدرت در شبکه ها را از هم متمایز می کند. البته عناوینی که او به این اشکال قدرت می دهد کمی گیج کننده اند.

1) قدرت شبکه بندی.[3] قدرت شبکه بندی قدرتی است تعیین می کند چه کسی و چه چیزی در شبکه وارد شود. برنامه ریزان از طریق کردارهای دروازه بانی می توانند به یک فرد، یک رسانه یا یک پیام اجازه دهند که به یک شبکه وارد شود یا نه. یکی از مهم ترین ادعاهای کاستلز در این کتاب پیدایش آن چیزی است که اصطلاحا خود-ارتباط جمعی[4] نامیده است و به معنی استفاده از رسانه های نوین برای پیام های خصوصی است که از آن طریق توده ها می توانند در کنار ارتباطات سنتی به یکدیگر دسترسی پیدا کنند، و این باعث شده که ظرفیت دروازه بانی برنامه ریزان تضعیف شود. علاوه بر آن، در فضای جدید ظرفیت برنامه ریزی مجدد هم ایجاد و تقویت می شود.

2) قدرت شبکه ای.[5] قدرت شبکه ای قدرت پروتکل های ارتباطات شبکه ای است. ابداعی که بیش از همه چیز اینترنت را تحت تاثیر قرارداد، پروتکل ارتباطی[6] یا تی سی پی/آی پی بود. برای برقراری ارتباط میان رایانه ها و سیستم هایی که با هم تفاوت بسیار دارند، و برای اتصال شبکه های بسیاری که معماری و ویژگی های متفاوت دارند، نیاز به وجود پروتکل داریم. در سال 1973 یک گروه کاری مرکب از افرادی از آرپا، دانشگاه استنفورد، بی بی ان، و یو سی ال ای، پروتکل کنترل انتقال[7] (تی سی پی) را ایجاد کردند که به همراه پروتکل اینترنت (آی پی) هسته مرکزی اینترنت را -حتی- تا امروز تشکیل می دهند. برای این که اینترنت بتواند اهداف تجاری و اطلاعاتی را تامین کند، تولید کنندگان باید بر پروتکل های فنی ای که برای کاربران امکان انتقال و دسترسی موفقیت آمیز به داده ها را فراهم می کنند، توافق داشته باشند. هرچند پروتکل ها آشکارا به همگان خدمت کرده اند اما این استانداردها می توانند به کسانی که به لحاظ مالکیتی صاحبان استانداردها هستند یا در به کار گیری این استانداردها امتیاز ویژه ای دارند سود کلانی برساند.

کاستلز این انگاشت فنی را می گیرد اما آن را در ارتباط با شبکه های ارتباطی به معنای وسیع آن به کار می گیرد. ارتباط شبکه های اجتماعی باید استانداردهای تنمند شده در شبکه های ساختاری و مدیریتی را اقتباس کند. کاستلز به عنوان مثال در خود-ارتباط جمعی مشخص می کند که تنوع و گونه گونی اشکال باعث می شود که گسترده انتشار پیام ها در جهان امروز ما از کنترل خارج شود.

3) قدرت شبکه ای شده.[8] قدرت شبکه ای شده به معنی تسلط گره های خاصی بر سایر گره ها در شبکه است. این در واقع قدرت مدیریتی، برجسته سازانه، وابسته به سردبیری و قدرت تصمیم سازانه در سازمان هایی است که شبکه دارند.

4) قدرت شبکه ساز.[9] قدرت شبکه ساز به معنی ظرفیت ایجاد و برنامه ریزی یک شبکه چند رسانه ای یا ارتباط جمعی سنتی است. شرکت های رسانه ای چه خصوصی و چه دولتی باشند، دارای قدرت شبکه سازی هستند. در تحلیل کاستلز این نوع قدرت مهم ترین شکل قدرت است. این بدان معناست که انتقال دهندگان و برنامه ریزان، صاحبان قدرت در جامعه شبکه ای هستند. البته برنامه ریزی مجدد به وسیله خود-ارتباط جمعی می تواند این وضعیت را به چالش بکشد.

یکی از مفاهیم جدیدی که کاستلز در این کتاب به آن توجه خاصی نشان داده خود-ارتباط جمعی است. از نظر کاستلز ارتباطات نوین ارتباط جمعی است چرا که می تواند بالقوه به مخاطبان در مقیاس جهانی دسترسی پیدا کند. او به ارسال ویدئوها بر روی سایت یوتیوب، منتشر کردن وبلاگ به وسیله پیوندهای آر اس اس، و فرستادن یک پیام الکترونیکی برای تعداد زیادی اشاره می کند. همچنین، کاستلز این نوع ارتباط را خود-ارتباط می نامد چرا که تولید پیام ها خود-ساخته هستند، برای افراد خاصی فرستاده می شوند و از منابع اینترنتی خاصی استفاده می کنند. سه شکل ارتباطی (میان شخصی، جمعی، خود ارتباط جمعی) در کنار هم عمل می کنند، با هم تعامل دارند و همدیگر را تکمیل می کنند. آنچه به لحاظ تاریخی جدید محسوب می شود این است که «همه اشکال ارتباطی در یک ترکیب واحد، تعاملی و دیجیتال هایپرتکست مفصل بندی می شوند» (صفحه 55).

همچنین، کتاب قدرت ارتباطات می کوشد با توجه به اتفاقات و حوادثی که در یک دهه گذشته در جهان ما روی داده، مباحث مطرح شده در کتاب قدرت هویت را که 12 سال پیش نوشته شده بود را تصحیح و تکمیل کند. کاستلز از دو منظر کاری بسیار مهم در اصلاح کتاب قبلی خود انجام داده است. کتاب پیشین بیشتر به خودها و هویت های انسانی می پرداخت اما در کتاب قدرت ارتباطات کاستلز به واقع روانشناسی را کشف کرده است. معنا در این کتاب به مفهوم اصلی در تحلیل بدل شده است. او از نظریات روانشناسان عصب شناختی مثل آنتونیو داماسیو که بانی چرخش از کنش شناختی و منطقی به کنش زیست شناسی و احساسات است بهره می برد. این رویکرد به او کمک می کند تا تحلیل های فوق العاده ای در مورد سیاست های رسانه ای و کمپین های رسانه ای به عنوان ترکیبی از منطق و احساسات ارائه کند. برای مثال او به کمپین نظام مند گمراه سازانه رسانه های جمعی دولت بوش اشاره می کند که مردم آمریکا را به ورطه جنگ عراق انداخت و توضیح می دهد که چرا این کمپین موفق شد. در این بخش او از نظریه چارچوب بندی خبری که انتمن یکی از بانیان اصلی آن بود بهره می برد.

هنگامی که مانند ماه های پیش از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، تنها یک چارچوب خبری در روزنامه ها وجود داشته باشد -یعنی همان چارچوبی که صدام را یک تهدید جدی برای آمریکا نشان می داد- فضای خبری جامعه با یک تک چارچوب اشغال می شود و تحریف خبری[10] ایجاد می شود. پژوهشی با انتخاب یو اس ای تودی  به عنوان یک نمونه از روزنامه های جریان اصلی در آمریکا نشان می دهد که چگونه برساخت فرهنگی و سیاسی از منطق حمایت کننده شعار جنگ علیه ترور بازنمایی کننده یک اصل سازماندهی کننده است که باعث می شود این چارچوب به صورت گسترده ای پذیرفته شود و میدان برای حمله به عراق آماده شود.

پژوهش دیگری با مطالعه صفحه اول 246 وب سایت خبری بین المللی در ساعات آغازین حمله به عراق در سال 2003 نشان می دهد که چارچوب های خبری وب سایت های آمریکایی بسیار متفاوت از چارچوب های خیری رسانه های دیگر نقاط جهان بوده اند. سایت های خبری آمریکایی بیشتر به درگیری های نظامی، مسائل انسانی و پوشش رسانه خود در جنگ پرداخته اند، حال آن که وب سایت های بین المللی بیشتر چارچوب مسوولیت پذیری را اتخاذ کرده بودند. پژوهش دیگری با تحلیل محتوای دیداری 1305 عکس مربوط به جنگ عراق در نیویورک تایمز به نمایندگی از مطبوعات آمریکا و گاردین به نمایندگی از مطبوعات بریتانیا نشان داده که هرچند تاکید بر هزینه های انسانی جنگ که بیشتر بر غیر نظامیان عراقی تحمیل می شده بی سابقه بوده، اما تصاویر کشته شدگان نظامی آمریکا و انگلیس بسیار کم بوده اند.

اقدام دیگری که کاستلز در تکمیل کتب سه گانه خود انجام داده، توجه به تلاش برای سلطه بر شبکه ها به وسیله برنامه ریزی و برنامه ریزی مجدد است. عدم توجه به این مبحث در سه گانه پیشین انتقادات زیادی را متوجه کاستلز کرده بود. در کتاب قدرت ارتباطات کاستلز آشکار می گوید که «منطق» شبکه ها را می توان تغییر داد (صفحه 36). او تلاش می کند تا این ادعا را با برشمردن تعدادی از مطالعات موردی که نشان می دهند شبکه ها چگونه مجددا برنامه ریزی می شوند، ثابت کند.

در نهایت، کاستلز ادعا می کند که این کتاب آغازی بر شکل گیری یک نظریه ارتباطی از قدرت است. البته تلاش برای ربط دادن ارتباطات و قدرت چیز جدیدی نیست اما کاری که کاستلز در این  کتاب انجام می دهد، ارائه یک پارادایم و «یک رویکرد روش شناسانه» و معرفی تعدادی فرضیه های کلی است (صفحه 430). این کتاب برای اثبات ادعاهای خود ده ها مطالعه موردی فوق العاده را برمی شمرد.

خواندن این کتاب برای خوانندگان فارسی زبان ارزش ویژه ای دارد: 1) این کتاب با توجه به روزآمدی، برای ارائه تبیین درست از فضایی که بشر شناخت اندکی از آن دارد، استفاده از اهمیت خاصی برخوردار است. در واقع، این کتاب آخرین کتابی است که این متفکر به رشته تحریر در آورده است؛ 2) مانوئل کاستلز یکی از بزرگ ترین (اگر نه بزرگ ترین) نظریه پرداز قدرت ارتباطات است؛ 3) این کتاب امتداد سه گانه کاستلز است که با توجه به بیش از یک دهه از انتشار آنها، لازم است خواننده فارسی زبان از نظرات جدید کاستلز آگاه شود؛ 4) خواننده فارسی زبان با خواندن این کتاب می تواند نسبت به کتاب های پیشین کاستلز که برخی از آنها به زبان فارسی ترجمه نشده اند اشراف پیدا کند؛ 5) این کتاب حاصل ترکیب رویکردهای مختلف علمی است و از این بابت تبیین های آن قدرتمندتر هستند؛ 6) کاستلز در این کتاب برای اثبات ادعاهای خود دائما از مطالعات معتبر استفاده کرده است؛ 7) اندیشمندان و متفکران زیادی در دنیا این کتاب را برای دانشجویان و پژوهگشران عرصه ارتباطات توصیه کرده اند؛ و 8) رسانه های نوین در جامعه ایران رشدی بسیار سریع داشته اند. تخمین زده می شود که در حال حاضر 32 میلیون کاربر اینترنت در ایران وجود داشته باشد که اثرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی شناختی این رسانه های نوین در جامعه ایران مطالعه دقیق اثرات محتوایی و ذاتی این رسانه ها در بقیه کشورهای جهان را الزامی می کند.

 

 

منابع

Cantoni, L., & Tardini, S. (2006). Internet. Routledge introductions to media and communications. London: Routledge

Castells, M. (2009). Communication power. Oxford: Oxford University Press

Sytaffel (2010). Manuel Castells - Communication Power. http://mediaecologies.wordpress.com/2010/05/31/manuel-castells-communication-power

Van Dijk J. A.G.M. (2010). Review of Manuel Castells (2009), Communication Power. The European Journal of Communication (2010

http://en.wikipedia.org/wiki/Manuel_Castells

http://anjoman.urbanity.ir/archive/index.php/thread-2264.html

http://www.i-policy.org/2009/08/some-reflections-on-manuel-castells-book-communication-power.html

 

 

 


[1] Communication Power

[2] The Power of Identity

[3] Networking Power

[4] Mass Self-Communication

[5] Network Power

[6] The Communication Protocol

[7] Transfer Control Protocol

[8] Networked Power

[9] Network-Making Power

[10] News Slant