- ترجمه: بهنام رضا قلی زاده
- 1390-04-25 06:24:00
- کد مطلب : 3398
فنآوریهای ارتباط دیجیتالی به طور روز افزون جایگزین فن آوریهای آنالوگ میشوند به طوریکه این فنآوریها امکان استفاده موثر و کارآمد از اطلاعات موجود و زیر ساختهای ارتباطی را فراهم کرده اند. آنها محصولات و خدمات را تحت پوشش خود قرار داده و دسترسی شهروندان و مشتریان را به اطلاعات و سرگرمیها افزایش میدهند. فنآوریهای تلویزیون دیجیتال(DTV) از ضروریات توسعه و یکی از پیشرفتهای اساسی است که در این محیط جدید ظاهر میشود. ساختارهای موجود بازارملی و خدمات ماهوارهای، کابلی و زمینی به نحو فزایندهای بر تقاضا برای تلویزیون دیجیتالی تاثیر می گذارد. آلمان و سوئد خود را عمیقاً درگیر ابداعات DTV کرده اند و دو بازار با فرصتهای یکسان و با رویکردهای مشابه به وجود آوردهاند؛ در حالیکه این دو بازار خط مشیها و عناصر ساختاری متفاوتی دارند.
مقدمه
فنآوریهای ارتباط دیجیتالی به طور روز افزون جایگزین فن آوریهای آنالوگ میشوند به طوریکه این فنآوریها امکان استفاده موثر و کارآمد از اطلاعات موجود و زیر ساختهای ارتباطی را فراهم کرده اند. آنها محصولات و خدمات را تحت پوشش خود قرار داده و دسترسی شهروندان و مشتریان را به اطلاعات و سرگرمیها افزایش میدهند. فنآوریهای تلویزیون دیجیتال(DTV) از ضروریات توسعه و یکی از پیشرفتهای اساسی است که در این محیط جدید ظاهر میشود. ساختارهای موجود بازارملی و خدمات ماهوارهای، کابلی و زمینی به نحو فزایندهای بر تقاضا برای تلویزیون دیجیتالی تاثیر می گذارد. آلمان و سوئد خود را عمیقاً درگیر ابداعات DTV کرده اند و دو بازار با فرصتهای یکسان و با رویکردهای مشابه به وجود آوردهاند؛ در حالیکه این دو بازار خط مشیها و عناصر ساختاری متفاوتی دارند.
بازار تلویزیون آلمان شدیداً رقابتی و بازاری غیر متمرکز با تعداد مشخصی از کانالها به صورت پخش آزاد (Free to Air) و بازاری توسعه یافته برای تبلیغات تلویزیونی است. پخش خدمات عمومی آلمان بر اساس ساختار منطقه ای است ولی بازار سوئد متمرکز، کمتر رقابتی و تحت تسلط پخش کنندگان ملی است. سوئد دارای تعداد کمتری از پخش کنندگان تجاری است و بازار تبلیغات تلویزیونی نسبتاً نوپایی را دارد. پخش خدمات عمومی در بازار تلویزیون آلمان یک موقعیت بهتری را دارا بوده و دارای ساختار ملی است. این ساختارهای متفاوت بازار در این دو کشور توسط قوانین و فرصتهای سیاسی ایجاد شده است که منجر به تفاوتهای مشخصی در محیط فن آوریهای DTV و خدمات هر دو کشور میشود.
ظهور تلویزیون دیجیتال
فنآوری دیجیتال سیستم های ارتباطی پخش را دچار تغییرات اساسی کرده است ودارای محتوایی مستقل از رسانه پخش است و چنان قابلیتی را داراست که با استفاده ار سیستمهای چند گانه پخش میشود. همه این پیشرفتها در سایه تلویزیون دیجیتالی امکانپذیر شده است که شامل: پخش تلویزیونی و برنامههای مربوطه بر روی سیستمهای کابل دیجیتالی، سیستمهای ماهواره دیجیتالی و تلویزیون زمینی دیجیتالی (DTTV) است.
بازار DTV اروپا نسبت به بازار DTV ایالات متحد آمریکا رشد چشمگیری داشته است. تلویزیون ماهوارهای دیجیتالی اروپا در مارس 1996 در فرانسه شروع به کار کرد. خدمات کابلی هم مدت زمان کوتاهی پس از آن آغاز به کار کردند. بازارهای DTV اروپا که وابسته به مسیرهای انتقالی تلویزیون آنالوگ هستند در شاخه های مختلفی توسعه یافته اند. بنابر این می توان انشعاب اساسی را در بازارهای اروپا مشاهده نمود (مارسدن و آرینو، 2004).
نفوذ تلویزیون دیجیتال اروپا در پایان سال 2002 اینچنین است: 1/8 میلیون ازتلویزیونهای خانگی کابلی هستند (2/5 درصد از همه تلویزیونهای خانگی)؛ 5/21 میلیون از خانه ها دارای تلویزیون ماهوارهای هستند (9/13 درصد از همه تلویزیونهای خانگی) و6/2 میلیون از خانه ها تلویزیون زمینی دیجیتالی دارند (7/1 درصد ). جمعاً 2/32 میلیون خانه در اروپا دارای تلویزیون دیجیتالی هستند که 8/20 درصد از همه منازل را شامل میشود (CEC, 2002). جدول 1 تعداد خانه هایی را که تلویزیون دیجیتالی دارند و نسبت آن با دیگر فن آوریهای پخش را به طور خلاصه نشان میدهد.
جدول 1: خانه های دارای تلویزیون دیجیتالی در سال 2002 (بر حسب میلیون)
|
کل |
کابلی |
ماهوارهای |
زمینی |
HH DTV % |
DTV % |
DTV % |
% DTV |
|
اروپا |
20.8 32.2 154.7 |
5.2 8.1 |
13.9 21.5 |
1.7 2.6 |
سوئد |
31.6 1.44 37.9 |
10.0 0.46 |
18.4 0.84 |
3.2 0.15 |
آلمان |
10.9 4.14 37.9 |
5.1 1.94 |
5.8 2.21 |
0.0 0.00 |
در بیشتر کشورها پخشی که قبلاَ زمینی بوده است قابل تبدیل به هر یک از سه نوع فن آوری پخش زمینی، کابلی و ماهوارهای است. شرکتهای کابلی در حال ادغام هستند و پخش کنندگان منافع رقابتی خود را نادیده می گیرند تا به مخاطبان ملی دسترسی پیدا کنند. این امر در حال شتاب گرفتن است به نحوی که اکثر خانه ها به یکی از فن آوریهای کابلی یا ماهوارهای، مشترک می شوند. به طور کلی مردم برنامههایی را که دیده اند بر اساس منبع، آن برنامهها را انتخاب نمیکنند. انتخاب آنها توسط میل و علاقه به انواع برنامهها مورد توجه قرار میگیرد (لوبک و استادینگر، 2003).
آلمان
بازار تلویزیون آلمان غیر متمرکز و رقابتی است. در این بازار حدود 30 کانال به صورت پخش آزاد وجود دارد و بازار تبلیغات تلویزیونی رشد کافی داشته است. پخش خدمات عمومی بر اساس ساختار منطقه ای است که به طور اساسی بر کاهش تاثیر سیاست ملی گرایش دارد. میزان در آمد های تبلیغاتی در بازار تلویزیون آلمان در سال 2003 نزدیک به 8/3 میلیارد یورو بود (2004,ZAW) که پایه و اساس مالی محکمی برای رسانههای تجاری میباشد.
ارائه DTV
در آلمان رسانههای عمومی و تجاری خدمات DTV را عرضه میکنند و احتمالاً از این بابت منافع مختلفی را دنبال میکنند. رسانههای عمومی از فرایند انتقال به دیجیتال حمایت میکنند. بعضی از کانالها منحصراً برای پخش دیجیتالی عرضه می شوند. رسانههای تجاری همچنین برنامههای خود را با کیفیت دیجیتالی عرضه میکنند اما تا اواسط سال 2004 تنها بعضی از آنها به عرضه خدمات مکملی مبادرت ورزیدهاند.
ساختار بازار پخش تلویزیونی
در آلمان بیش از 50 درصد از 2/36 میلیون تلویزیونهای خانگی به کابل آنالوگ یا دیجیتال متصل هستند و این کابلها جزء شبکههای مسلط پخش به شمار می روند. در دسامبر 2003 پخش ماهوارهای و زمینی به ترتیب 39 درصد و 4 درصد از خانه ها را پوشش می داد. جدول 2 توسعه بخش بازار در مورد روشهای دریافت تلویزیون در طی دهه گذشته را نشان میدهد. در ژوئن 2003 کمتر از 9 درصد از خانه های آلمان سیگنال های تلویزیون دیجیتالی را از طریق کابل، ماهواره و زمین و یا از طریق اینترنت در یافت میکردند (کوکو 2003 ؛ لوبک و استادینگر 2003).
جدول دو : روشهای دریافت تلویزیون (آنالوگ) در آلمان
|
1992 |
1994 |
1996 |
1998 |
2000 |
2002 |
کابل |
56.7 |
56.0 |
54.0 |
55.0 |
55.0 |
39.5 |
ماهواره |
38.0 |
32.0 |
31.0 |
27.0 |
18.0 |
10.0 |
زمینی |
5.3 |
12.0 |
15.0 |
18.0 |
27.0 |
50.0 |
منبع: 2003 ؛ Limmer
کابل
صنعت کابل آلمان از نظر قانونی تحت تاثیر ساختار فنی قرار دارد. از لحاظ تاریخی سیستم کابل آلمان به چهار سطح تقسیم بندی میشود: اولین سطح زیربنای انتقال سیگنال های پخش از منبع است که توسط ایستگاه های پخش به عنوان تامین کننده سیگنال ارائه میشود. دومین سطح سیگنال ها را به پایانه مرکزی کابل می فرستد که مرکب از شبکههای پخش عمومی از قبیل شبکههای پخش گسترده، ماهواره و سیستمهای ارتباط رادیویی میباشد. این شبکهها به سومین سطح مربوط می شوند که شامل کانالهای مستحکم و به عبارت دیگر شبکه اصلی اند. چهارمین سطح هم اتصال نهایی به خانه مشترکان است. در مقایسه با سوئد سطوح سوم و چهارم، 'صنعت کابل آلمان' را به نمایش میگذارند (لوبک و استادینگر؛2003 ).
برای سالهای طولانی 'تلکام آلمان' (DT) ) به عنوان مالک انحصاری تمام ساختارهای سطح سوم در سراسر آلمان شد. تغییرات عمده ای در قسمت مالکیت شبکههای سطح سوم در مارس 2003 اتفاق افتاد و آن زمانی بود که DT مازاد شبکههای کابلی را به فروش رساند. به دنبال این فروش،DT در یکی از شبکههای کابلی در آلمان دارای موقعیت مطلوبی شد.
چهار بخش ازاپراتورهای منطقه ای عبارتند از:'ish' (راین شمالی- وست فالیا ؛ با حدود 2/4 میلیون مشترک)؛ 'Kabel BW' (بادن - ورتمبرگ، با 3/2 میلیون مشترک)؛ 'iesy' (هز، 2/1 میلیون) و ' Kabel Deutschlan' (ارائه دهنده خدمات به مناطق دیگر با 4/10 میلیون مشترک). با وجود اینکه همه این شرکتها خدمات مختلفی را ارائه می دهند ولی همه آنها به پخش گسترده رادیو و تلویزیون مبادرت می ورزند. در حالیکه خدمات تلفن و اینترنت هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد (لوبک و استادینگر؛2003).
برنامههای مدیران بازار شرکت 'کابل دوویچ لند'Kabel Deutschland بدست آوردن 7/2 میلیون یورو از سه اپراتور دیگر بود. این اقدام منجر به درانحصار گرفتن 17 میلیون مشتری شد. اما در پایان آگوست 2004 کمیسیون ضد تراست این نوع اقدامات را ممنوع کرد. و حالا 'کابل دوویچ لند' حاضر به واگذاری حق امتیاز است که در هر صورت هدف این شرکت نشان دادن نوعی چراغ سبز میباشد.
بر خلاف سومین سطح، شبکههای خانگی سطح چهارم توسط متصدیانی (کمتر از 4500 نفر) از قبیل متصدیان حرفهای سطح چهارم؛ متصدیان منطقه ای و اتحادیه های خانگی اداره می شوند. در این میان پنج اپراتور اصلی عبارتند از: 'Tele Columbus' با 3/2 میلیون مشتری خانگی در ژوئن 2004؛ Primacom با 1/2 میلیون مشتری؛ Bosch با 2/1 میلیون و EWT با 8/. میلیون مشتری (FRK,2004 ؛EWT,2004 ؛Bosch,2004؛Prim,2004 Com؛Tele Columbu).
ماهواره
نسل حاضر سیستمهای ماهوارهای برای پخش گسترده طراحی شده اند. این سیستمها پهنای باند دیجیتالی یک طرفه ای را انتقال می دهند. بازیگران اصلی ماهواره در بازار آلمان Ses Astra و Utelsat هستند. اکثر خانه هایی که ماهواره دارند برای دریافت امواج، دیشهایی را نصب میکنند. در آلمان 1/5 میلیون مشتریان ماهواره قادرند که سیگنال های دیجیتالی را دریافت کنند.2/2 میلیون نفر از آنها از دیشهای دریافت امواج دیجیتالی استفاده میکنند. به طور گسترده خدمات نوآورانه ای در حوزه باند های محدود (خدمات داده مثل ایمیل) و باند های گسترده (خدماتی مثل دسترسی به اینترنت) ظهور می یابند. بنابراین فن آوری ماهواره در آلمان به عنوان یک فن آوری جایگزین در سطح سوم اهمیت روز افزونی پیدا می کند. در این مورد داده ها از طریق ایستگاه گیرنده ماهوارهای به پایانه مرکزی چهارمین سطح فرستاده میشود (مور و توماس، 2004).
زمینی
در مورد خدمات ویدئویی، رقیب صنعت کابل در بازار، فن آوری پخش دیجیتال زمینی است. اگر چه ارقامی که در جدول دو نشان داده شد، کاهش مستمر و قابل ملاحظه ای را در مورد میزان مشترکان تلویزیون آنالوگ زمینی نشان میدهد ولی آلمان به نحو مبتکرانه ای پخش دیجیتال زمینی خود را ارتقا داده است. در سال 2002 اولین پروژه آزمایشی در زمبنه تلویزیون دیجیتال زمینی DTTV در منطقه برلین - برندنبورگ راه اندازی شد؛ جایی که پخش آنالوگ زمینی در آگوست 2003 به طور کامل قطع شده بود. پروژه های دیگری هم دنبال شدند؛ پروژههای سراسری (ملی) تحت ملاحظات سیاسی در اولین مرحله توسعه فن آوری دیجیتال زمینی، با 18 الی 20 کانال پخش خواهد شد (لوبک و استادینگر، 2002).
مسائل قانونی
حوزه پخش ارتباطات از راه دورآلمان در چهار قانون اصلی تنظیم شده است: قانون ارتباط از راه دور (Telekommunikationsgesetz-TKG)؛ قانون خدمات ارتباط از راه دور (Teledienstgesetz-TDG)؛ معاهده خدمات رسانه ای (Mediendienstestaatsvertrag-MDStV) و معاهده پخش گسترده (Rundfunkstaatsvertrag-RStV). یکی از مسایل مهم ارتباط از راه دور و مقررات پخش گسترده، مسئولیتهای محوله بین فدراسیون و ایالتها است. بنابراین منافع و علایق ممکن است همیشه پایدار نباشند و موانعی در راه توسعه و پیشرفت در آینده ایجاد شود (مور و توماس،2004).
ساختار شبکه کابل آلمان با سطوح مختلف خود در نتیجه سیاستهای هماهنگ و درستی ایجاد شده است. به غیر از سطوح سوم و چهارم باید به شرکتهای کوچک مهندسی الکترونیک اجازه فعالیت داده شود (Bullingen,2002). همچنین مالکان جدید سومین سطح می خواهند تا روی چهارمین سطح نیز کار کنند.
تاکنون همکاری بین عرضه کنندگان شبکه کابلی و ایستگاههای تلویزیونی به غیر از الزامات قانونی و آن هم به خاطر آزادی قرارداد، پابر جا نمانده است. معاهده پخش و حقوق رسانه ای ایالتها، تهیه کنندگان شبکه را به انتخاب برنامههای ویژه تلویزیونی برای کانال های موجود ملزم کرده است. این عامل یک عدم تقارن اساسی بین پخش کابلی و ماهوارهای است زیرا لوگزامبورک و فرانسه به تهیه کنندگان برنامههای ماهوارهای Ses Astra و Utelsat امکان داده اند که در صورت لزوم بتوانند به چنین مقرراتی متعهد نشوند (Bullingen,2002). در اصل، فن آوری دیجیتال به عرضه کنندگان خدمات کابلی امکان خواهد داد تا خودشان برنامهها را به صلاحدید خودشان انتخاب کنند؛ زیرا دو سوم از هر ظرفیت دیجیتالی برای استفاده خود تهیه کنندگان مجاز میباشد (2001،Janik & Zorn،Doerr؛2003،RStV).
اطلاعات و نتایج
به نظر می رسد که طیف رقابتی در زمینه ویدئو به نفع اپراتورهای کابل (آنالوگ) بوده است. رقابت اصلی در این زمینه بین اپراتورهای کابلی و بازیگران ماهوارهای است. طیف کانالهای تلویزیونی به صورت پخش آزاد که از طریق ماهواره ارائه می شوند از دهه 1980 گسترش داشته و قیمت گیرنده های ماهوارهای طی سالهای اخیر کاهش داشته است. دریافت 'تلویزیون از طریق ماهواره' یک بازار انبوهی را ایجاد کرده بطوریکه این تکنولوژی جایگزین بهتری برای تلویزیون کابلی است. بعلاوه دراین چند سال اخیر تلویزیون ماهوارهای تنها فن آوری پخش است که گیرنده ویدئو و برنامههای تلویزیونی است به نحوی که این فن آوری جذابیت خاصی را برای مهاجران و سخنگویان آلمانی به وجود آورده است (لوبک،2003).
کشور آلمان به عنوان کشوری که دارای تلویزیون کابلی زیادی است اصولاً به برنامه سازی به صورت پخش آزاد تکیه دارد و بازارهای DTV توسعه کمتری یافته است؛ تا آنجا که تلویزیون دیجیتالی و رشد مدلهای جدید بازار برای صنعت تلویزیونی مایه نگرانی است و آلمان در این زمینه از دیگر کشورهای اروپایی عقب تراست. فرم غالب تلویزیون هنوز هم به طور عمده تلویزیون مالی - تبلیغاتی به صورت پخش آزاد است (مور و توماس، 2004).
به منظور اجتناب از تاثیرات جایگزین (cannibalization) تجارت ارتباط از راه دور، DT جهت بهبود و ارتقاء زیر ساختهای کابلی از آنالوگ به دیجیتال در آن مدت زمانی که مالک شبکههای کابلی بود؛ اقدام به هیچ نوع سرمایه گذاری نکرد. به طوری که امروزه نسبت نفوذ باند پهن در مورد کابل درآلمان نسبت به دیگر کشور ها خیلی پایین است (Point Topic,2003؛ Paltridg,2003؛OECD,2003).
دیجیتالی کردن شبکههای رادیو و تلویزیونی آلمان تا سال 2010 کامل خواهد شد و جایگزینی برای فن آوری آنالوگ خواهد بود (مور و توماس ؛2004). بنابراین انتظار می رود که نفوذ دیجیتال به طرز چشمگیری هم اکنون و در سالهای بعدی افزایش یابد و قوانین و مقررات در آینده اهمیت خود را از دست بدهند.
سوئد
بازار تلویزیون سوئد نسبتاً متمرکز و تحت کنترل رسانههای دولتی است. تلویزیون سوئد دارای سه کانال آنالوگ ملی و سراسری (دوکانال عمومی و یک کانال تجاری) و دو کانال عمومی آن که به بیش از نیمی از جمعیت خدماتی را ارائه می نماید. کانالهای ارائه دهنده خدمات عمومی و کانال تجاری با مطالب منطقه ای، اخبار مهم و برنامههای عمومی در سطح ملی را عرضه می کند. بازار تبلیغات تلویزیونی نسبتاً جوان است و هزینه آن حدود 392 میلیون یورو در سال 2003 بوده که 23 درصد از کل هزینه های تبلیغاتی را شامل میشود (IRM,2004).
سوئد پخش تلویزیون دیجیتالی خود را آغاز کرده و در این راه از فن آوریهایی نیز استفاده می کند تا به رسانههایی که در سطح ملی فعالیت میکنند خدماتی را ارائه دهد و قبل از اینکه کانالهای خارجی توسط ماهواره و یا کابل قابل استفاده باشد، به عنوان کانالهای زمینی قابل دریافت است.
ارائه DTV
سوئد یکی از نخستین کشورهای اروپایی بود که پخش گسترده دیجیتال را آغاز نمود و شروع این کار در 1999 بود. Sveriges Television به عنوان تلویزیون عمومی، یکی از مهمترین حامیان پخش روزانه به شمار می رود و دارای دو کانال ملی و پنج کانال منطقه ای و یک کانال 24 ساعته خبری است و همه آنها کانالهای دیجیتال زمینی هستند این تلویزیون کانالها را به صورت کابل دیجیتالی و ماهوارهای نیز عرضه می کند. کانال تجاری ملی به صورت زمینی و تلویزیون 4 قبلاً هم پخش می شدند؛ در حالی که پخش دیجیتال زمینی مثل ام.تی.وی نوردیک Mtv Nordic یورو اسپورت Uro Sport و دیگر کانالهای کابلی هم قابل دریافت هستند. به کانالهای دیگری هم اجازه پخش داده شده اند ولی هنوز فعالیت خود را شروع نکرده اند. سه کانال تحت مالکیت گروه مادرن تایمModern Times Group قبلاً از طریق کابل و ماهواره قابل در یافت بودند (کانالهای ZTV؛TV8وTV3) و به خاطر عدم تمایل شرکت اصلی، آنها به صورت دیجیتال پخش نشدند.
ساختار بازار تهیه کنندگان تلویزیون
سیگنال های زمینی در سوئد نسبت به آلمان نقش بسیار مهمی در پخش رسانه ای دارند.34 درصد از منازل سوئدی سیگنال های زمینی را دریافت میکنند به طوریکه 44 درصد از آنها به سرویسهای کابلی و 22 درصد دیگر به سیگنال های ماهوارهای دسترسی دارند (براون،2004). به خاطر محدودیت بازار، تعداد کانالهای تجاری سوئد و میزان برنامه سازی به زبان سوئدی روی کابل و ماهواره از طریق شرکتهای اقتصادی بسیار محدود شده است. در نتیجه اکثر برنامههایی که پخش می شوند بر اساس نسخه و زبان خارجی هستند که برای بینندگان و مخاطبان هیچ جذابیتی ندارند.
صنعت کابل سوئد نسبت به آلمان توسعه کمتری داشته است و دراین زمینه 70 شرکت فعالیت میکنند که چهار شرکت (ComHem ،Kabelvision،UPC Sweden ،Sweden On-Line) به دلیل فعالیت در شهرهای بزرگ 85 درصد از این صنعت را درانحصار خود دارند. تبدیل دیجیتالی به نحو مطلوبی در حال انجام است ولی هم اکنون کمتر از 10 درصد آنها از سرویسهای دیجیتالی بهره می برند.
سرویسهای کابلی زمینی در ردیف کانالهای مهم و اساسی به شمار می روند.
ماهواره
تلویزیون ماهوارهای از پایان دهه 1980 یعنی زمانی که دو کانال (تلویزیون 3 توسط آنچه که امروزه گروه مادرن تایم Modern Times Group نامیده میشود اداره می شد وکانال 5 که هم اکنون تحت کنترل 'سیستم پخش اسکاندیناوی'Scandinavian Broudcasting System است)، فعالیت خود را از مرکزی در لندن شروع کردند تا بر انحصار پخش زمینی تلویزیون عمومی سوئد غلبه کنند؛ نقش بسیار مهمی را در تلویزیون سوئد بازی می کند.
سیستم ماهوره ای برای تامین نیازهای رسانههای تجاری راه اندازی شد، البته سرویسهای چند کاناله با اتکاء بر کانالهای خارجی در یک سیستم منظمی به کار گرفته شد. خدمات ماهوارهای از طریق Viasat ( یک شرکت وابسته به Modern Times Group است) و کانال دیجیتال Canal Digital (وابسته به شرکت تلفن 'نورویگن' Norwegian telephone company است) عرضه می شوند. اگر چه اساساً خدمات ماهوارهای به صورت سرویس آنالوگ راه اندازی شدند ولی در سال 2001 پخش دیجیتالی خود را نیز آغاز کردند. شرکت 'کانال دیجیتال' Canal digital حدود 60 درصد سهم بازار را در اختیار خود دارد.
زمینی
تلویزیون زمینی تا 1992 یعنی زمانی که دولت به ورود تلویزیون تجاری ماهوارهای در طی سالهای 1987 و 1988 واکنش مثبت نشان داد در انحصار رسانههای عمومی سوئد قرار داشت.
علی رغم حضور زود هنگام تلویزیون دیجیتال زمینی(DTV) در سوئد، دریافت آنالوگ همچنان پا بر جا بود. تنها 40 درصد از تلویزیونهای خانگی سیگنال های زمینی را به صورت دیجیتال دریافت میکردند به نحوی که در 90 درصد از خانهها، این سیگنال ها قابل دریافت بود (2002Ebu,). یکی از دلایل استفاده کمتر منازل از سیگنال های دیجیتالی این بود که مخاطبان باید حق اشتراک ( تقریباً 33 یورو ) برای دریافت سیگنال های DTTV پرداخت میکردند تا به کانالهای ملی به عنوان پخش آزاد از طریق سیگنال های آنالوگ دسترسی داشته باشند. به طور کلی کانالهای Modern Time Group (ZTV؛TV8وTV3) در بزرگترین حوزههای شهری به صورت آنالوگ و از طریق کابل و ماهواره قابل دریافت هستند.آینده موقعیت سرویس DTTV توسط خانواده ها معین میشود و آن قطع سیگنال های آنالوگ بر طبق برنامه تا سال 2007 است. اگر چه در این مورد چندین پشنهاد دیگر نیز مطرح شده ولی هیچ خط مشی رسمی جهت عملی کردن این تصمیمات اتخاذ نشده است.
مسائل قانونی
ارتباط از راه دور سوئد در ابتدا توسط قانون 1996 رادیو و تلویزیون مورد تصویب قرار گرفت. دو آژانس برای نخستین بار مسئولیت بخش عملیاتی و ساختاری را بر عهده گرفتند. وزارت فرهنگ مجوز فن آوری و پخش زمینی را صادر کرد و مرکز رادیو و تلویزیون مسئول امور فرکانس و فعالیتهای کابلی و ماهوارهای شد. آژانس دیگر یعنی 'کمیسیون پخش سوئد' (Swedish Broudcasting Commission) مسئول محتوای رسانههای کابلی و ماهوارهای شد. قوانین و مقرراتی نیز برای تمامی آژانسها به صورت یکنواخت و کاملاً متمرکز وضع شد.
در مورد بخشهای کابلی و ماهوارهای قوانین کمتری وضع شده است و نیازی به صدور مجوز برای رسانههای کابلی و ماهوارهای نیست؛ اگر چه آنها باید کلیه فعالیتهای خود را ثبت کرده و گزارش کنند. قانون اولیه در مورد سیستم کابلی این بود که آنها باید برنامههای رسانههای عمومی و تلویزیون تجاری ملی TV4 را پخش کنند.
اطلاعات و نتایج
بازار سوئد به طور رایج از رسانههای زمینی حمایت می کند و در عین حال فرصتهای مهمی را برای اپراتورهای کابلی و ماهوارهای فراهم می کند زیرا آنها سرویسهای چندگانه ای را عرضه کرده و در یک محیط قانونی آزاد و فاقد نظارت دولتی فعالیت میکنند.
خط مشی های تلویزیون در دو دهه گذشته به طور کامل توسط سیاستگذاران پیچیده شده تا یک نگرش سیستمی بسته و کنترل شده ای را در زمینه پخش حفظ کنند؛ به طوریکه این نگرش توسط فعالان امور تجارت ناکام شده و آنها توجه خود را بر سیاستهای پخش کابلی و ماهوارهای مبذول کرده اند و از همکاری با DTTV امتنا میکنند. در نتیجه این یک سیاست پیچیده ای است که به یک سیستم پخش بی فایده ای منجر شده؛ به نحوی که این سیستم هم ضد و نقیض بوده و هم باعث آشفتگی مشتریان میشود.
در زمینه کابلی و ماهوارهای تبدیل به دیجیتال به خوبی در حال اجرا است و اکثر مشتریان انتظار دارند تا در اواسط دوره از خدمات دیجیتالی بهرهمند گردند. دورنمای DTTV هم به صورت مبهم باقی مانده است. اگرچه دولت و قانون هنوز هم از DTTV حمایت میکنند اما این تلویزیون از طرف مشتریان و همچنین کانالهای کابلی و ماهوارهای داخلی حمایت میشود. تردید است که تا سال 2007 این تلویزیون کنار گذاشته شود مگر اینکه فرصتهای مهم سیاسی باعث تغییر بی میلی مشتریان شود.
خلاصه رقابت: آلمان و سوئد
با توجه به ساختار بازار و مسائل قانونی درباره DTTV در آلمان و سوئد، تفاوتهای مهمی از این لحاظ در بین آلمان و سوئد مشخص شده اند (جدول 3 این تفاوتها را به طور خلاصه نشان میدهد) و اینها به تفاوتهای موجود در بین مشتریان و پخش کنندگان و همچنین به سرعت و گسترش این فن آوری بستگی دارد.
|
آلمان |
سوئد |
بازار تلویزیون |
شدیداً رقابتی و غیر متمرکز |
کمتر رقابتی و متمرکز |
تعداد کانالهای پخش آزاد |
حدود 30 کانال سراسری |
دارای یک کانال سراسری و دو کانال موجود برای بیش از نصف جمعیت |
پخش خدمات عمومی |
ساختار منطقه ای |
موقعیت مرکزی - سطح ملی |
بازار تبلیغات تلویزیونی |
توسعه یافته |
در حال رشد |
تعداد خانوارها |
3/36 میلیون |
|
خانه هایی که از سیستم کابلی استفاده میکنند |
(%57) 6/20 میلیون |
(%44) 9/1 میلیون |
خانه هایی که از سیستم ماهوارهای استفاده می کنند |
(%38) 8/13 میلیون |
(%22) 1 میلیون |
خانه هایی که از سیستم زمینی استفاده می کنند |
(%5) 9/1 میلیون |
(%34) 5/1 میلیون |
درآمدهای تبلیغاتی |
(2003) 8/3 میلیون یورو |
(2003) 392 میلیون یورو |
دیدگاه قانونی |
فدرال/ غیر متمرکز |
ایالتی / مرکزی |
جدول 3: مقایسه سوئد و آلمان
آلمان دارای بازار تلویزیون بزرگ و شدیداً رقابتی اما توسعه نیافته میباشد با در نظر گرفتن DTV و خدمات متقابل، آلمان می تواند یک بازار تاثیر گذار و دارای پتانسیل برای DTV در سالهای آینده باشد (مور و توماس ،2004). ماهواره، کابل و به احتمال کمتر DSL امروزه بر زیر ساختهای آلمان مسلط شده اند و پیش بینی میشود که کانالهای پخش اولیه در آینده به خدمات پخش دیجیتالی منجر شود. ما تلویزیون دیجیتال زمینی را بسط و توسعه می دهیم تا در این زمینه برای خود جایگاه مهمی را پیدا کنیم. گسترش DTV به طور جزیی و تا اندازه ای به تمایلات دیگر بازیگران (متصدیان شبکه کابلی، متصدیان ماهواره و ایستگاههای تلویزیونی) در این زمینه وابسته است تادر زمینه فن آوریهای نوین و دیگر موقعتهای قانونی برای توسعه، سرمایه گذاریهای لازم را انجام دهند. ما در زمینه خواسته های مشتریان فاقد آگاهیهای عمیقی هستیم تا بتوانیم در زمینه خدمات دیجیتالی توجه کافی مبذول درایم. بنابراین دولت آلمان در صدد است تا به کار سیگنال های آنالوگ تا سال 2010 خاتمه دهد و این کار یک محرک قوی برای توسعه خدمات DTV و زیر ساختهای آن به شمار می رود.
سوئد هم جزو نخستین کشور هایی است که از همان ابتدا DTV را مورد پذیرش قرار داد، خصوصاً تلویزیون دیجیتال زمینی را که در شرایط ابتدایی موقعیت آن متفاوت با آلمان بود.DTTV برای رسانههای خارجی ماهوارهای فرصتی بود تا در بازار سوئد دست اندازیهایی ایجاد کنند اما به واسطه فن آوریهای مهم و برجسته دیگر و مشکلات ذهنی موجود در شروع DTTV، تعداد استفاده کنندگان هنوز هم در سطح بسیار پایینی قرار دارند و در نتیجه تهیه کنندگان در تدارک کانالهای خارجی برای پخش زمینی هستند زیرا هزینه بدست آوردن DTTV برای مخاطبان سوئدی بیش از هزینه اشتراک است (براون ,2004 )؛ اگر چه این امر در آینده ممکن است دچار تغییراتی شود. تعداد محدودی از کانالها توسط مرکز پخش سوئد کنترل میشود. این مرکز با اعطا مجوز به پخش کنندگان خارجی جهت ایجاد کانالهای خارجی که از طریق کابل و ماهواره قابل دریافت باشد، جذابیت برنامهها را افزایش میدهد. قطع آنالوگ در سوئد نسبت به آلمان سه سال زودتر محقق خواهد شد. این مسئله باید محرکی جهت توسعه در سوئد باشدکه به احتمال قوی زودتر از آلمان صورت میگیرد.
نتایج
اختلافات آشکار در موارد آلمان و سوئد نشان میدهد که پخش DTV در اروپا به نتایج مشابهی در کشورهای اروپایی منجر نخواهد شد. اشکال مختلف DTV (کابلی، ماهوارهای و زمینی) که بر بازار ها مسلط هستند، بر ساختارهای پخش زمینی که قبلاً تجربه شده بودند تاثیر زیادی خواهد گذاشت. خدمات کابلی و ماهوارهای موجود قوانین و خط مشیهای پیشین و سطح اقدامات تهیه کنندگان داخلی را توسعه خواهند داد.
به نظر می رسدکه الگوهای مختلفی از سرویس DTV احتمالاً در سراسر اروپا پدید آید و در این زمینه هیچ نوع نگرش یکنواختی ایجاد نشود.
این مسایل نشان می دهند که پذیرش پخش DTTV باعث قطع پخش آنالوگ زمینی بشود و غیر محتمل است که پخش و یا قطع آنها اساساً در تاریخهای برنامه ریزی شده اتفاق افتد. سیاستهای معین فعلی در مورد قطع تلویزیون آنالوگ زمانی اتفاق خواهد افتاد که تلویزیون دیجیتال زمینی دارای نفوذ فزاینده ای باشد و به احتمال زیاد به دلیل اهمیت سرویسهای کابلی و ماهوارهای ممکن است نتوان در سطوحی به این هدف نایل شد. در چنین مواردی سیاستگذاران اهدافشان را بر اساس میزان تاثیر زیر ساختهای تلویزیون دیجیتالی تنظیم میکنند.
منابع:
1. Bosch (2004) Company Overview, www.bosch.de/breitbandnetze.
2. Brown, A. (2004). Sweden: The Digital Threat to Cultural Sovereignty, in Brown, A. &
3. Picard, R.G. (eds.), Digital Terrestrial Television in Europe, Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.
4. Buellingen, F., Gries, C.-H., Neumann, K.-H., Scherer, J., Stamm, P. & Stumpf, U. (2002). Förderung der Marktperspektiven und der Breitbandkommunikationsnetze in Deutschland, Studie im Auftrag des Bundesministeriums für Wirtschaft und Technologie, Wissenschaftliches Institut für Kommunikationsdienste, Bad Honnef.
5. CEC (Commission of the European Communities) (2002). Eighth report on the implementation of the telecommunications egulatory package, COM (2002) 695 final,Brussels,europa.eu.int/information_society/topics/telecoms/implementation/annual_ report/8threport/finalreport/annex2.pdf
6. Cocco, M. (2003). Branchen-Analyse 'Medien' - Die deutsche Medienlandschaft im Umbruch, Stadtsparkasse Koeln Research, Koeln.
7. Doerr, D., Janik, V. & Zorn, N. (2001). Der Zugang zu den Kabelnetzen und die Regelungen des europäischen Rechts. Rechtsgutachten des Mainzer Medieninstituts im Auftrag der Gemeinsamen Stelle Digitaler Zugang der Direktorenkonferenz der Landesmedienanstalten, Mainz.
8. EBU (European Broadcasting Union), 2002. The Positioning of Digital Terrestrial Television in Western Europe, May.
9. EWT (2004) Company Overview, www.ewtcom.de.
10. FRK (2004) Der Breitbandkabelmarkt in Deutschland. Fachverband für Rundfunkempfangs- und Kabelanlagen, www.kabelverband-frk.de/download/markt.pdf.
11. IRM (Institute för Reklam och Mediestatistik) (2004). www.irm-media.se.
12. Limmer, C. (2003). Fernsehempfang und PC/Online-Ausstattung in Europa, Media Perspektiven, 7, 302-309.
13. Loebbecke, C. (2003). Video Content Services in Transformation: Infrastructures and Business Models in the UK and in Germany, Submission to Final Review Meeting, EU-Project 'New Economy', University of Cologne, Cologne, Germany.
14. Loebbecke, C. & Staudinger, M. (2003). Video Content Services: Evolving Infrastructures and Business Models in the US, the UK, and in Germany, Submission to Florence Workshop, EU-Project 'New Economy', University of