• محمد دشتی
  • 1391-01-29 06:52:00
  • کد مطلب : 3510
نشریات مکتب رشدیه

مجموعه مقالات مطبوعات آموزشی ایران، سیاهه ای از تاریخ مفصل نشریاتی است که با شدت و ضعف، نگاهی به مدرسه و آموزش داشته اند. در بخش اول این مقاله پس از مروری کوتاه بر تاریخچه چاپ و نشر درایران، نشریات  کاغذ اخبار، زاهریرادی باهرا، روزنامه علمیه دولت علیه ایران، المنطبعه فی الفارس، فرهنگ و روزنامه نظامی علمیه و ادبیه بررسی شد...

اشاره: مجموعه مقالات مطبوعات آموزشی ایران، سیاهه ای از تاریخ مفصل نشریاتی است که با شدت و ضعف، نگاهی به مدرسه و آموزش داشته اند. در بخش اول این مقاله پس از مروری کوتاه بر تاریخچه چاپ و نشر درایران، نشریات  کاغذ اخبار، زاهریرادی باهرا، روزنامه علمیه دولت علیه ایران، المنطبعه فی الفارس، فرهنگ و روزنامه نظامی علمیه و ادبیه بررسی شد. در بخش دوم این مجموعه با عنوان نخستین نشریه مدرسه‌ای، روزنامه های علمی و دانش مورد بررسی قرار گرفت. در بخش سوم نشریات مدرسه دارالفنون تبریز به همراه نشریه مدرس فارسی معرفی و مرور شده است. بخش چهارم به بررسی مطبوعات عصر مظفری اختصاص داشت و اکنون در پنجمین بخش نشریات ارگان مدارس و بویژه نشریات مدرسه رشدیه مرور می‌شود.

***

معارف

روزنامه معارف وابسته به انجمن معارف و در واقع ارگان آن انجمن بود. عده‌ای پیشینه تشکیل انجمن را به میرزا حسن رشدیه نسبت می‌دهند. رشدیه پس از مرگ ناصرالدین شاه و به دعوت مظفرالدین شاه و امین الدوله از تبریز به تهران آمد و اولین مدرسه ابتدایی را به شیوه جدید در سال 1315 به نام 'رشدیه' بنیان گذاشت و تعدادی از رجال را به عنوان هیئت امنای مدرسه گرد آورد. این کار مورد توجه وزیر علوم قرار گرفت و آن انجمن را از مدرسه رشدیه منفک و با نام انجمن معارف به وزارت علوم منتقل کرد و با تغییراتی در ترکیب اعضا، آن را مسئول رسیدگی به امور کلیه مدارس، من جمله رشدیه کرد.

روزنامه معارف دو ماه و نیم پس از انتشار ادب در تبریز ( 17 جمادی الاخر سال 1316 ) در تهران منتشر شد.

این روزنامه اساسنامه انجمن معارف را به طور مسلسل در شماره های مختلف به چاپ می‌رساند که در شماره 16 و در آخر نظامنامه انجمن معارف چنین آمده است:

فصل بیستم: در تمام مدارس، شاگردان بعد از فراگرفتن سواد فارسی باید هر یک رساله علمیه یکی از علمای اعلام و مجتهدین عظام را که بیشتر معمولٌ به و مقبول و متتبع و طرف تقلید عامه است با خود داشته و روزها نزد معلمین قرائت نمایند تا مسائل فرعیه که دانستن آن ها مایه صحت عبادات و اعمال دینیه است برای آن ها ملکه شود.

این نظام نامه که در شعبان 1316 نوشته شده، به این شکل به تأیید شاه رسیده است :

هو / جناب صدر اعظم / این کتابچه صحیح است.

در شماره 26 نشریه معارف خبری در مورد مدرسه جدیدی برای فقرا درج شده و دروس آن مدرسه به شکل زیر معرفی می‌شوند: تعلیم الفبا به وضع جدید، قرائت قرآن مجید، نماز و مسائل شرعیه، خط و سواد فارسی، تهذیب اخلاق، تاریخ مختصر کره ارض و ممالک محروسه ایران، حساب مختصر تا چهار عمل اصلی و شرکت و مرابحه، علم دفتر داری تجارتی، مشق سیاق.

در شماره 30 نشریه معارف خبر افتتاح مدرسه لقمانیه تبریز درج شده است و نظامنامه آن مدرسه در آن شماره و دو شماره بعد درج شده و در آن آمده است: « اطفالی که در این مدرسه حاضر می‌شوند، باید کوچکتر از هشت ساله و بزرگ تر از شانزده ساله نباشند ». این مدرسه « هفته‌ای شش روز، از شنبه الی پنج شنبه، یک ساعت از روز گذشته، تا دو ساعت الی یک ساعت به غروب مانده، به اقتضای تغییر فصول در سنه » دایر بوده است. البته از نیم ساعت به ظهر تا یک ساعت بعد از ظهر، مدرسه تعطیل می‌شد و پس از آن دانش آموزان در یک ساعت از ظهر گذشته باید وضو گرفته، منتظر ورود امام جماعت و ادای رکعات فریضه ظهر و عصر باشند ». در این مدرسه دانش آموزان « هر روز باید در آغاز ورود به مدرسه قدری قرآن بخوانند» این مدرسه علاوه بر اعیاد و عزاداری های عمومی، در سالروز تأسیس مدرسه هم تعطیل می‌شد.

در شماره 32 نشریه معارف مطلبی در خصوص شیوه تنبیه در این مدرسه نوشته شده است که در نوع خود خواندنی است. تنبیه و سیاست شاگردان مدرسه، چوب زدن و ناسزا گفتن نیست، بلکه از قرار مشروعات و حدود مندرجه ذیل به توسط تاظم مدرسه از آن ها به مقتضای درجه استحقاق تأدیب به عمل خواهد آمد .

1-موافق تعیین ساعات، از یک ربع الی یک ساعت در حضور تمام شاگردان در صف آخرین، زیر دست همه آن ها ایستاده بدون تکلم و حرکت سر خود را پایین بیندازد.

2-وقت مرخصی شاگردان، دم در بایستد و به هر یک از آن ها بگوید : « خجالت من مرا بس است. ان شاء الله فردا غیرتمندانه درس خواهم خواند. »

3-به علاوه درس گذشته، یک درس دیگری هم به او تحمیل کرده و در موقع تحویل، هر دو درس را پس می‌گیرند.

4-از جلو همه شاگردان به آرامی بگذرد و همه او را ملامت و سرزنش نمایند.

5-ناهار او منحصر به نان خالی و آب باشد.

6-لوحه‌ای در اطاق درس نصب کرده اند، رسم او را با خط چلی به تنبلی و کم غیرتی خواهند نوشت.

7-کتاب درس شاگردی را که نمره خیلی خوب داشته باشد از اطاق درس برداشته، مثل نوکر عقب سر او افتاده تا دم در مدرسه برده تحویل نماید.

8-در فاصله هر درسی که شاگردان ده دقیقه آزاد هستند، او مثل قراول دم در اطاق   بی حرکت بایستد.

9-کفش شاگردان اطاق خود را خوب پاک کرده، وقت مرخصی پیش پای آن ها جفت نماید.

10-کاغذی به رسم « تنبل » به کلاه یا سینه او در وقت آزادی می‌چسبانند که تمام اهل مدرسه ببینند.

دوره روزنامه معارف از نظر اخبار و اطلاعات مدارس آن زمان سند بسیار ارزشمندی است و نظامنامه های مدارس مختلف، صورت اسامی شاگردان و معلمان، اخبار، برنامه های درسی، اعانات و صورت دخل و خرج مدارس را  می‌توان در آن یافت .

آخرین شماره روزنامه معارف در روز پنج شنبه 24 شوال 1318 منتشر شد. در آن شماره مفتاح الملک به عنوان مسئول نشریه نام خود را درج کرد و نوشت : « خانه زاد دولت جاوید آیت مفتاح الملک محمود » و از خوانندگان خواست که دیگر برای او مقاله نفرستند.

کمال

کمال یکی از نشریاتی است که به طور مشخص به یکی از مدارس وابسته است. این نشریه وابسته به مدرسه کمال یا کمالیه بود که مدیریت آن را میرزا حسین کمال (طبیب زاده) برعهده داشت، این مدرسه در دوم ذی القعده 1316 افتتاح شد.

اولین شماره نشریه کمال، هشت ماه پس از تأسیس مدرسه و در تاریخ 10 رجب 1317 منتشر شد.

قیمت این نشریه پنج شاهی تعیین شده بود و در هشت صفحه کوچک به قطع خشتی انتشار یافت. نام روزنامه به خط رقاع و همچنین حروف لاتین نوشته شده بود و تاریخ قمری، جلالی و میلادی را با هم داشت.

در زیر عنوان روزنامه هم تصریح شده بود: « مداخل روزنامه صرف مدرسه کمال خواهد شد. »

در سر مقاله شماره اول علت انتشار این روزنامه این گونه توضیح داده شده  است: چون مدرسه کمال قریب هشت ماه است که بنا شده، امروز تا حدی حالت منظمی داشته و مدیر آن را از نوایب (حوادث) آنیه او فی الجمله فراغتی حاصل شد. از این جهت به تأیید خداوند و اصرار هموطنان معارف پرور، به نشر این جریده اهتمام رفت و مقصود کلی از آن فقط ترقی ملت و انتشار معارف و مذاکره بعضی علوم به عبارات ساده و خالی از تکلف است که کم کم الفاظ علم و ادب و شرط انسانیت گوشزد مردم ایران باشد و برای آن که اداره خوب راه افتد و کالای علم رونقی گیرد، قیمت سالیانه پیش گرفته می‌شود ...

محل دفتر روزنامه در مدرسه بود. کمال نشریه‌ای با مطالب نسبتاً ساده و در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، علمی و ادبی محسوب می‌شد و به طور پیوسته اخبار مربوط به مدرسه کمال و سایر مدارس را درج و منتشر می‌کرد.

از مطالب قابل توجه این روزنامه، مقاله‌ای است که در انتقاد از کار کودکان و وضعیت کارگاه های قالی بافی نوشته است: چون کلیه اطفالی که در این کارخانه جات مشغول کارند باید از صبح تا شام در یک جا نشسته و فرش ببافند و لوازم صحت در آن بنا به کلی مفقود است، لهذا همه اطفال را مختصر مرض عصبانی از درد کمر و غیره عارض شده و اگر این مسئله را پیش بینی نفرمایند، هیچ طفلی به سلامت تا اواسط عمرش نخواهد زیست ... از عموم اولیای کارخانه جات متمنی آن که مختصر مخارجی از کیسه فتوت مبذول داشته در پیش دستگاه های فرش بافی تخته های نشمین ترتیب داده اطفال را در حین بافتن به روی آن ها بنشانند ... و اگر بتوانند در آخر هر ساعت ده دقیقه تنفس و در عرض روز دو ساعت استراحت و وقت نماز بدهند هم خیلی معتبر است و هم موافق رضای خداست ... چه بهتر است که روزی یک یا دو ساعت بعد از اتمام کار، معلمین کامل آورده و با اصول جدیده اطفال را تدریس نمایند ... مدرسه کمال پنجاه نفر از آن ها را قبول می‌کند ... بی شبهه مدارس معظمه لقمانیه و معرفت هم مضایقه نخواهند فرمود ...

در ربیع الثانی سال 1321 وقتی که مردم علیه رواج میخانه ها و تعدی مأموران بلژیکی گمرک تبریز قیام کردند، همه میخانه ها، میهمانخانه ها و بعضی از مدارس جدید را آتش زدند و در همین زمان مدرسه کمال، کتابخانه و دفتر روزنامه آن نیز غارت شد. میرزا حسین خان کمال، پس از این ماجرا به قفقاز و سپس به مصر رفت و در سال 1323 به همراه تقی زاده و محمد علی تربیت وارد مصر شد و در همان جا روزنامه کمال را به صورت دو هفتگی تا سال 1324 منتشر کرد و پس از مشروطه به ایران بازگشت .

فلاحت

مجله فلاحت مظفری یکی دیگر از نشریات آموزشگاهی است. سید فرید قاسمی در کتاب مطبوعات ایرانی در خصوص این نشریه این گونه نوشته است: در جمادی الاولی 1318 ق / اوت 1900 م در تهران از سوی اداره کل فلاحت مجله‌ای با قطع 5/21×15/16 با عنوان فلاحت مظفری منتشر شد. بر روی جلد شماره اول این مجله که نخستین نشریه اختصاصی کشاورزی است، آورده اند: « صاحب امتیاز [ مهدی ] فخیم السلطنه، رئیس و مدیر کل فلاحت ممالک محروسه است. مسیو داشر، مدیر و مهندس زراعت [ نیز ] بعضی مقالات را می‌دهد، محل رجوع چهارراه مخبرالدوله در اداره کل مرکزی فلاحت است. وجه اشتراک سالیانه طهران 18 قران، داخله ایران 20 قران، اروپ و آمریک 14 فرانک، تمام عثمانی سه مجیدی، قفقاز و روسیه شش منات، هند و افغانستان 9 روپیه [ و ] اجرت پست همه جا به عهده اداره است » ...

هدف از انتشار این مجله در مقدمه نخستین شماره این گونه نوشته شده است : « فلاحت مظفری که برای تعمیم علوم واصلاح اعمال زراعت و فلاحت و مزید اطلاع و علم عموم اهالی نگاشته و منتشر می‌شود، برای رجال و مردانی که شایق آبادی مملکت و طالب ترقی زراعت هستند، بدواً دو نمره مجاناً فرستاده می‌شود.، هر کس طالب باشد، قیمت آبونه و وجه اشتراک شش ماهه آن را که در حقیقت کم و غیر قابل است، نقد همراهی کارسازی فرمایند و شش ماهه ثانی را پس از شش ماه دیگر لطف خواهند کرد ... ]

مجله فلاحت مظفری از شماره اول با حروف سربی انتشار یافت، اما به دلیل مشکلات فنی، از شماره سوم از چاپ سنگی و خط نستعلیق استفاده شد. مطالب این نشریه عمدتاً حول موضوع کشاورزی و خبری، علمی، آموزشی بود.

این نشریه تا سال 1325 ه.ق به انتشار خود ادامه داد و به شماره 19 رسید. شماره های آخر نشریه را مهدی معاون اداره فلاحت امضا کرده است.

معرفت

یکی دیگر از نشریه های آموزشگاهی که در سال های پیش از مشروطیت منتشر شده است معرفت نام داشت.

سید علی کاشفی خوانساری در کتاب «از باب قرائت اطفال» در خصوص این نشریه نوشته است :

[ ... این نشریه وابسته به مدرسه معرفت بود که آن مدرسه در اواخر سال 1318 یا اوایل سال 1319 هجری قمری در تبریز آغاز به کار کرد.

این مدرسه را از مدارس مهم زمانه خوددانسته اند. مدرسه معرفت مدتی پس از مشروطه تعطیل شد. مدیر و مؤسس این مدرسه و مدیر نشریه معرف میرزا عبدالله خان، یکی از سادات جهانشاهی تبریز بود. پدرش میرزا تقی، وزیر عدلیه بود که صدر عدلیه لقب داشت.

شماره اول معرفت در غره ربیع الاول 1319 منتشر شد. دوره انتشار این نشریه را ماهنامه نوشته‌اند. سید فرید قاسمی آن را نخستین مجله تبریز نامیده است ... محل انتشار نشریه، مدرسه معرفت بوده است. چاپ نشریه به صورت چاپ سنگی بوده و صاحب امتیاز آن با امضای عبدالله حسینی مطلب می‌نوشته و در سر لوحه روزنامه چنین نوشته بوده است:

'لایحه‌ای است محتوی به مسائل علمیه و فنیه و صناعیه و مطالب دائر به مکاتب مدارس و از هر قبیل که راجع به فایده عامه باشد.'

نوروز

اولین شماره روزنامه نوروز 22 ذیحجه سال 1320 ه.ق از سوی ناظم الاسلام کرمانی منتشر شد. این جریده به صورت هفتگی و با چاپ سنگی منتشر می‌شد. میرزا کاظم خان کرمانی از جمله نویسندگان این روزنامه بود.

این نشریه را منسوب به مدرسه مقدماتی و ابتدایی « اسلام » دانسته اند. مدرسه اسلام در سال 1317 ه.ق. به حکم و حمایت حضرت آیت الله سید محمد طباطبایی تأسیس شد و اولین مدرسه جدیدی محسوب می‌شود که با دخالت مستقیم علما و مجتهدین آغاز به کار کرد. ناظم مدرسه، میرزا محمد کرمانی نام داشت که به خاطر این مسئولیت در مدرسه اسلام، ناظم الاسلام لقب گرفت. برخی کتاب ها و   جزوه هایی که ناظم الاسلام نوشته بود، به عنوان منابع صرف و نحو مدارس مختلف به کار می‌رفت. وی نویسنده کتاب تاریخ بیداری ایرانیان است.  

شماره 49 اولین شماره سال دوم نوروز است که 15 صفر 1322 منتشر شد. در این شماره این عبارت به چشم می‌خورد : « از طلاب و متعلمین مدارس یک عشر قیمت گرفته نمی شود. » اشتراک سالیانه نشریه در سال دوم دو تومان بود. مسلک نشریه در سال دوم چنین اعلام شده است :

در این جریده از مطالب علمیه و ادبیه و سیاسیه و منافع ملیه و فواید عامه و وقایع متعلقه به مدارس و مکاتب بحث می‌شود. هر گونه مقاله علمی و ادبی و صناعی و تجارتی که مفید به حال ملت [ باشد ] و منافی دین و دولت نباشد پذیرفته و به اسم صاحب آن درج می‌شود.

دعوه الحق

این نشریه کاملاً ویژگی های یک مجله را داشت. قطع آن شبیه کتاب بود و روی جلد آن تنها نام نشریه و آیات قرآن به چشم می‌خورد .

اولین شماره ماهنامه دعوه الحق در اول شعبان 1321 قمری در تهران منتشر شد. مدیر این نشریه شیخ محمد علی بهجت دزفولی معروف به بهجت العلما بود. مطلب شماره اول این نشریه مقاله‌ای در 12 صفحه بود و شامل 10 فصل درباره اسلام و دعوت مسلمین به حقیقت اسلام به جهت پیشرفت دوباره بود.

در صفحه ماقبل آخر، « هدف مجله » ترویج دین و تشیید شریعت ذکر شده و از ندیم السلطان وزیر انطباعات ستایش شده است. و آرزو شده است که‌ای کاش مجله بانی داشت و می‌توانست به رایگان توزیع شود.

به طور کلی مطالب این نشریه آموزشی بوده است. مقاله « قرائت و کتابت » در شماره 7 مورخ صفر 1322 به این شرح به چاپ رسیده است و روی صحبت آن با دانش آموزان بوده است :

خواندن و نوشتن مایه تمییز انسان است از بهایم. هر که را نوشتن و خواندن نبود از انسانیت بهره‌ای ندارد. فقط باید مانند خر باری به دوش کشد و شکمی پر کند. این است که حضرت ختم رسل و برگزیده از کل، طلب دانایی را بر عموم آحاد ملت خود فرض و متحتم فرمود. لهذا می‌باید عموم مسلمین نو باوگان خود را مهمل نگذارند و از آغاز صباوت به خواندن و نوشتن باز دارند تا از عمر و زندگانی خود برخوردار شوند و در این مقام صحیفه دعوه الحق دو نصیحت به محصلین که نو نهالان گلستان اسلامیت اند می‌نماید و باید اولیاء اطفال و رؤسای مدارس اهتمامی در اجزای آن بنمایند. اول آن که طفل از ابتدای تحصیل باید سعی نماید که صحیح بنویسد. به واسطه آن که خط غلط یکسره از درجه اعتبار ساقط است. ولی افسوس که ما عموماً به این درد مبتلا هستیم ؛ خدا ما را شفا بدهد.

دوم آن که سعی بنمایند که خوانا و مقرو بنویسند. به هر قلم و وضعی که می‌خواهد باشد. به واسطه آن که وضع خط برای افاده و استفاده است نه برای نقش و نگار ؛ بر عکس آنچه امروز متداول است که تمام همت مردم به زینت دادن خط است و آن جهت اصلیه ابداً منظور نظر نیست.

آن گونه که سید علی کاشفی خوانساری در کتاب « از باب قرائت اطفال » نوشته است : ظاهراً پس از مشروطیت، بهجت با به عهده گرفتن مسئولیت نشریه معارف، انتشار دعوه الحق را متوقف کرد. این نشریه برای دانش آموزان تخفیف قائل بود : « به طلاب و شاگردان مدارس جدیده ده دو تخفیف داده می‌شود. » (20% ) دعوه الحق با چاپ و حروف سربی منتشر می‌شد.

مکتب

میرزا حسن رشدیه، پایه گذار و بانی مدارس ابتدایی جدید در ایران است. وی در سال 1267 هجری قمری در تبریز به دنیا آمد. پدرش آخوند ملا مهدی تبریزی نام داشت. میرزا حسن پس از تحصیلات مقدماتی و حوزوی در 22 سالگی پیش نماز یکی از مساجد تبریز شد.

وی در سال 1300 اولین مدرسه اش را در ایروان تأسیس کرد. اولین مدرسه او در ایران حدود سال 1305 در تبریز افتتاح شد. سال 1315 به تهران آمد و اولین     مدرسه ابتدایی ایرانی را در تهران بنا نهاد.

وی در سال 1322 مدرسه دیگری به نام مکتب تأسیس کرد. در همین زمان بود که روزنامه مکتب را بنیان گذاشت.

کتاب راهنمای مطبوعات عصر قاجار این نشریه را ماهنامه سیاسی فرهنگی معرفی می‌کند. اولین شماره مکتب در سال 1323 هجری - قمری منتشر شده است. در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان ضمن اشاره به اهداف سیاسی رشدیه از انتشار روزنامه چنین نوشته شده است : برای ترویج مقصود، روزنامه‌ای ایجاد کرد موسوم به مکتب. خواست که در روزنامه مردم را بیدار کرده و به ترویج معارف بکوشد. لیکن وزیر علوم و انطباعات از روزنامه او و سایر جراید جلوگیری کردند.