- مصاحبه با دکتر هادی خانیکی
- 1392-05-20 07:41:00
- کد مطلب : 3665
مطبوعات همواره از جنگها و برخوردها تغذیه کردهاند. خوراک اصلی رسانهها خبرهای روزنامهنگاران ریسک پذیر عرصههای نبرد بوده و هست اما حالا، به نظر میرسد در این شکل تازه از روزنامهنگاری که با عنوان روزنامهنگاری گفتوگو مطرح شده، رسانهها به جای وام گرفتن از حوادث، بستری برای حل مناقشات و پایان دادن به عدم درکها و افزایش تفاهمند...
اشاره: زینب کوهیار- مطبوعات همواره از جنگها و برخوردها تغذیه کردهاند. خوراک اصلی رسانهها خبرهای روزنامهنگاران ریسک پذیر عرصههای نبرد بوده و هست اما حالا، به نظر میرسد در این شکل تازه از روزنامهنگاری که با عنوان روزنامهنگاری گفتوگو مطرح شده، رسانهها به جای وام گرفتن از حوادث، بستری برای حل مناقشات و پایان دادن به عدم درکها و افزایش تفاهمند. با دکتر هادی خانیکی، استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و اندیشمند عرصه گفتوگو، در این باره مصاحبه کردیم. دکتر خانیکی در جواب سوالهایمان درباره روزنامهنگاری گفتوگو از مبنای فلسفی تازهای در فعالیت رسانهای صحبت کرد که ارزشهای خبری و چگونگی مواجهه با رویدادها را دگرگون میکند.
- مکالمه دو شخصیت در یک فیلم، یک دیالوگ در یک رمان یا یک میزگرد در تلویزیون و... نمایش گفتوگو در رسانه است که میتواند باعث ترویج گفتوگو و افزایش تفاهم شود. آیا روزنامهنگاری گفتوگو محدود به همین تلاشهای رسانهای و شکلهای کاربردی است؟
طرح روزنامهنگاری گفتوگو یا فهم روزنامهنگاری گفتوگو نیاز به یک مقدمه دارد که اگر به آن مقدمه بپردازیم میتوانیم اشکال و صورت بندیهای روزنامهنگاری گفتوگو را در یابیم. تاکید مفهوم روزنامهنگاری گفتوگو درواقع رفتن به سراغ روزنامهنگاری با مبنای جدید است. براساس همین مبنای متفاوت این روزنامهنگاری با روزنامهنگاری رایج که عمدتا در چارچوب روزنامهنگاری برخورد تعریف میشود، متفاوت خواهد بود. ببینید چه چیزی در روزنامهنگاری متعارف یا رایج خبر هست؟ یکی از ارزشهای خبری روزنامهنگاری رایج برخورد است. یکی از آنها شهرت است. یکی از آنها شگفتی است، دیگری مجاورت جغرافیایی و معنوی است. نمیگویم همه اما بعضی از این ارزشها معطوف به گفتوگو نیست. یعنی وقتی شهرت مبنای نوعی روزنامهنگاری یا شکلی از روزنامهنگاری قرار بگیرد، طبیعتا خبر بر مبنای عنصر که (Who) پررنگ میشود. ولی در آن چیزی که تحت عنوان روزنامهنگاری گفتوگو از آن حرف میزنیم الزاما خبر، خبر که (Who) نیست. اولین ضرورتی که روزنامهنگاری گفتوگو مطرح میکند و یونسکو هم به همین دلیل وارد این بحث شده و عرصه آکادمیک هم باید به همین دلیل به روزنامهنگاری گفتوگو بپردازد این است که در این نوع نگاه، فلسفه روزنامهنگاری با آنچه که امروز رایج است متفاوت است، و وقتی فلسفه روزنامهنگاری متفاوت شد، نیازمند تئوری و نظر ورزی هستیم و البته تجربه و مهارت. چه زمانی ما روزنامهنگاری گفتوگو خواهیم داشت؟ وقتی که نظریههای معطوف به این روزنامهنگاری را چه در عرصههای آکادمیکش و چه در عرصههای تجربیاش بپذیریم و دنبال این باشیم که در پشت این روزنامهنگاری نظریه نهفته باشد. یعنی روزنامهنگارها را از سطح تکنسینهای ارتباطی ارتقا بدهیم به سطح کسانی که صاحب نظر هستند. تمام مصداقهایی که گفتید مثل یک میزگرد یا یک دیالوگ در کتاب یا یک رابطه دوستانه... میتواند روزنامهنگاری گفتوگو باشد و میتواند نباشد. من در جای دیگری به تفاوت گفتوگو و شبه گفتوگو، و تفاوت ارتباط و گفتوگو پرداختم. هر ارتباطی الزاما گفتوگو نیست و اینکه هر رسانهای به معنی ارتباط نیست. خیلی وقتها یک مطلبی را میخوانیم یا به یک پدیده نگاه میکنیم ولی آن ما را متوجه نمیکند. وقتی چنین چیزی در عرصه ارتباطات وجود دارد یعنی هر رسانهای مساوی با ارتباط نیست و هر رسانهای مبتنی بر گفتوگو نیست و وقتی درتعریف گفتوگو داریم که گفتوگو با مشارکت طرفین برابر یک مفهوم مشترک خلق میشود، این یعنی یک مبنای تئوریکی لازم داریم برای اینکه روزنامهنگاری گفتوگو اتفاق بیفتد. وقتی دو طرف دارند حرف میزنند اگر این مبنای تئوریک باشد از دل یک میزگرد میتوان به روزنامهنگاری گفتوگو رسید.
-روزنامهنگاری گفتوگو با توجه به صحبتهای شما درباره مبنای فلسفی جدید که اشاره کردید، به نظر تحت تاثیر ساختارهای سیاسی و اجتماعی و البته تجربه و گذشته هر ملتی متفاوت خواهد بود.
بله تحت تاثیر همه اینها میتواند باشد. اصلا وقتی ما از گفتوگوهای سقراطی حرف میزنیم این گفتوگوهای سقراطی با گفتوگوی مد نظر باختین متفاوت است. هرکدام از این گفتوگوها تفاوتهایی باهم دارند. حرف من مشخص است. من میگویم ما نیازمند نظرورزی در حوزه روزنامهنگاری گفتوگو هستیم تا خود مفهوم گفتوگو را بدانیم که چه هست و بپذیریمش و بعد نیازمند تکنیک و فن هستیم و اینکه چه فنونی روزنامهنگاری گفتوگو را شکل میدهد.
-شروع این نظر ورزی از کجاست؟ آیا یک استعداد فرهنگی یا یک زمینه نظری درون جامعه هست که باید آن را بارور کرد یا محیطهای آکادمیک باید نظر ورزی کنند و جامعه مطلع شود؟
حتما همانطور که سوال شما هم بود تحقق گفتوگو نیازمند زمینه مساعد نظری است که در فرهنگ و باورهای عمومی و ارزشها و مهارتهای بومی هست و در کنار آن فراهم آمدن امکانات سخت افزاری. خوب رسانهها از جمله مطبوعات به مقداری زیادی همان ظرفهایی هستند که امکاناتی را برای گفتوگو و خلق مفهوم مشترک توسط طرفین برابر فراهم میکنند. در جواب اینکه میگویید نقطه شروعش کجاست باید بگویم که کار آکادمیک و کار دانشگاه نظر ورزی و طرح و پروراندن مفاهیم است و کار نهادهای صنفی و فنی مثل خود رسانهها بالا بردن مهارتها و تکنیکها و فنون است. این دوتا بینیاز از هم نیستند. ته ذهن شما این بود که این روزنامهنگاری گفتوگو از این مفاهیم شیک و انتزاعی که امکان تحققش نباشد نیست؟ جواب من این است که هر مفهوم انتزاعی و فلسفی میتواند به برنامهای برای اقدام هم تبدیل شود. هر برنامه رسانهای از دل یک سیاست رسانهای در میآید. اگر ما بپذیریم که مبنای یک نوع روزنامهنگاری را میشود جوری تعریف کرد که اساسش بر برخورد است و اینکه وقتی برخورد شکل گرفت آن وقت خبر است و باید به آن پرداخت، میتوانیم به این هم اشاره کنیم که نزدیک شدن ما به هم و به تفاهم رسیدن طرفین هم خبر بشود. در چند هفته اخیر در جامعه ما خبر اهدای سه عضو آتش نشانی که خودش را فدای یک بچه گرفتار در آتش کرده بود در رسانهها مطرح شد. ممکن است بگویید این به دلیل ارزش خبری عجیب و غیرمعمول بودن خبر شده اما پشت این خبر، یک ارزش بسیار مهم وجود داشت که میتواند به طور مستقل یک ارزش خبری باشد. اینکه کسی جانش را فدای دیگری کرده است، و بعد اعضایش را هم اهدا کند، این هم میتواند تیتر بزرگ رسانهها باشد. اینها کجا شکل میگیرد؟
-خارج از کلیشههای متعارف روزنامهنگاری.
بله. من میگویم اگر ما خارج از این کلیشهها، دنبال این باشیم که حتی به عذرخواهی دو نفر از یکدیگر که امکان فهم مشترک را فراهم میکند بپردازیم و این مسائل را ببینیم، میتوانیم مقدمه خوبی برای روزنامهنگاری گفتوگو در سطح کلان فراهم کنیم. این روزنامهنگاری در آخر میخواهد بگوید که از ظرفیتهای رسانه چطور میتوان استفاده کرد تا مفاهمه در جامعه بالا برود. درست است که روزنامهنگاری گفتوگو در شکل یونسکوییاش از پایان دادن جنگها هم حرف میزند چون معتقد است که جنگها اول در ذهنها شکل میگیرند و برای مقابله با جنگ باید ذهنها را بهم نزدیک کرد اما هدف نهایی این روزنامهنگاری افزایش توانش ارتباطی است.