• مجید یوسفی
  • 1393-02-06 09:26:00
  • کد مطلب : 3716
تولد رادیو با سانسور

اهمیت رادیو و نگاهی که در سال های آغازین آن بر این رسانه وجود داشت و محدودیت هایی که برای استفاده از آن از سوی حاکمان وقت اعمال می شد بخشی از تاریخ رسانه های سمعی و بصری این مرز و بوم است که باور برخی از هراس ها و نگرانی ها از آن در این سال ها کمی دشوار می نماید. محدودیت ها و ممنوعیت هایی که بعدها بر تلویزیون، ویدئو، اینترنت و ماهواره هم تجربه شد.

اهمیت رادیو و نگاهی که در سال های آغازین آن بر این رسانه وجود داشت و محدودیت هایی که برای استفاده از آن از سوی حاکمان وقت اعمال می شد بخشی از تاریخ رسانه های سمعی و بصری این مرز و بوم است که باور برخی از هراس ها و نگرانی ها از آن در این سال ها کمی دشوار می نماید. محدودیت ها و ممنوعیت هایی که بعدها بر تلویزیون، ویدئو، اینترنت و ماهواره هم تجربه شد.

رادیو اما از حیث فراگیری آن کم و بیش شباهتی به اینترنت داشت اما بر خلاف آن نه انتقال داده ها که تنها دریافت کننده فرستنده هایی بود که به خانه ها و اتومبیل های مردم راه می یافت. دولت ها برای بخشی از پیام های خود از طریق همین دستگاه عمل و گاه واکنش نشان می دادند از جمله یادداشت منتقدانه ای که با چراغ سبز رضاشاه در روزنامه اطلاعات در شهریور 1320 و در انتقاد از اشغال متفقین نوشته شده و سفیر انگلستان را بر آشفته کرد. این نوشته زمانی اعتراض سرریدر بولارد را بلند کرد که چند شب متوالی از سوی رادیوی تهران خوانده می شده است. حتی گفته اند سقوط رضاشاه و تبعید او به افریقای جنوبی بخشی از تدابیری بود که انگلیسی ها پس از پخش این پیام رادیویی اعمال کرده‌اند.  

اهمیت رادیو در سال های نخست بیش از آنکه به ترانه ها و نمایش هایی آن باشد که در ساعاتی از شب، مردم در قهوه خانه ها و منازل خود به آن گوش می سپردند، بیشتر به اخباری بود که از طریق آن مردم با ابعاد آن آشنا می شدند.

اهمیت روز افزون رادیو زمانی برای ایرانیان شناخته تر شد که توانستند از طریق همین دستگاهها به صداهای خارج از ایران نیز راه پیدا کنند. رادیو تهران در برابر رادیو برلین و بی. بی. سی صحنه یکی از نمایش های قدرت رسانه ای در سال های آغازین ورود این رسانه از دید مردم بود.

در کنار این رقابت و هماوردی، مردم به تدریج از طریق آن به اخباری همچون حمله آلمان به شوروی، اشغال ایران از سوی متفقین، سقوط و تبعید رضاشاه به افریقای جنوبی، قحطی و بلوای نان، تاجگذاری شاه جوان و تحولات مربوط به غائله آذربایجان پی می بردند.

بعدها زمانی اهمیت آن به اوج رسید که این دستگاه سرنوشت تحول یافته مردمانی را به گوش شان می رساند که مجریان اصلاحات ارضی از آن سخن می گفتند. اصلاحاتی که جهت زندگی و سرنوشت میلیون ها ایرانی را در روستاهای اقصی نقاط کشور زیرو رو می کرد. آنگاه که روستاییان  در هر کوچه و برزنی به دنبال خرید فرستنده رادیویی بودند که حسن ارسنجانی در آن سخن بگوید.

 

***

 

سند رادیو

 

[لطفا برای دیدن سندها در اندازه بزرگتر، روی تصاویر کلیک کنید‍‍]

 شرح سند اول:

1ـ سند فوق مربوط به گلایه حجت الاسلام محمد تقی فلسفی قبل از عزیمت به اروپاست که اشاره به تهیه برنامه ای است که اردیبهشت 39 در رادیو فراهم شده که در آن مکررا به تمسخر ایشان پرداخته است. این عمل چنان حاکمیت را به تکاپو انداخته که حتی سازمان اطلاعات و امنیت کشور نیز طی نامه ای اداره  رادیو را به بروز تحریکاتی از میان جامعه انذار می دهد.

سند رادیو

 

شرح سند دوم:

2ـ سند فوق انعکاس یک یادداشت منتقدانه نسبت به آنچه که در رادیو تهران علیه حجت الاسلام محمد تقی فلسفی صورت گرفته بود. محمد جناب زاده روزنامه نگار روزنامه «وظیفه» پاسخ دندان شکنانه ای به دست اندرکاران رادیو داده است. وی در این یادداشت می نویسد « در نمایش دوم رادیو شخصی می آید با الفاظ مطنطن، تقاضای سخن رانی یا رجوع کاری دارد. صدای او با آهنگ و روش تکلم یکی از واعظان شهر دمساز است، پشت سر هم کلمات سلمبه و قلمبه ردیف می کند تا حاضرین را به شوق و حرکت اندازد و این تکیه کلام می رساند که دلقک رادیو و نخود هر آش امروز در پوستین چه کسی فرو رفته است.» و بعد نتیجه می گیرد که «نتیجه ای که از اینهمه مسخره بازی ها گرفته می شود حمله به اساس وعظ و خطابه است.»

 

سند رادیو

سند رادیو

شرح سند سوم:

3ـ این سند مربوط به نامه سفیر وقت بریتانیا به احمد قوام نخست وزیر ایران در سال های اشغال ایران از سوی متفقین است. وی ابراز خرسندی می کند که طبق دستور و اعلان های متعدد رانندگان اتومبیل ها رادیوی داخل ماشین را برداشته و آن را به شهربانی تحویل داده اند در عین حال نگرانی خود را از این امر پنهان نمی کند که برخی از رانندگان تهران رادیوهای خود را به جای تحویل به شهربانی در داخل منازل خود نگه داشته و در هنگام تردد در بیرون شهرها مجددا داخل ماشین می گذارند. او از نخست وزیر می خواهد تا مراتب را به اداره شهربانی کشور اطلاع داده و رانندگان را وادار سازند که در هر حال رادیوهای داخل اتومبیل را به اداره شهربانی تحویل داده تا زیر نظر رئیس شهربانی کشور رسید دریافت دارند.

سند رادیو

شرح سند چهارم:

4ـ  نوشته فوق نامه نخست وزیر وقت به رئیس اداره شهربانی کشور است که دستور می دهد که بر طبق توافقی که با سفارت انگلستان کرده این اداره باید تمهیدات و مقدمات اتومبیل های بدون رادیو را فراهم کند. در این نامه اشاره شده که در بعضی از مناطق تهران و حومه مشاهده شده که رانندگان در بین مسیرهای بین شهری رادیوی اتومیبل را مجددا نسب می کنند که این خلاف مقرارت کشور است. یکی از نکات مهم این نامه آن است که اهمیت این اقدام به حدی است که نخست وزیر کشور دست به کار شده و نامه ای به بالاترین مقام نظامی کشور نگاشته است.

سند رادیو

شرح سند پنجم:

5ـ شهروندی به نام خلیل مشیرزاده رادیوی وی سی. ا  سابق خود را که معیوب بوده فروخته و در مقابل از تجارتخانه مبین رادیوی جدیدی را خریداری نموده است. نامبرده مشخصات و مختصات فنی رادیو را هنگام تعویض باید به اداره پست و تلگراف و تلفن قم اعلام بدارد که بعدها شبهه ای در کار نباشد. این اداره نیز همین نامه را به اضافه  توضیحاتی به اداره شهربانی آن شهر ارائه می دهد.