• جسی المور، ترجمه: محمد امین خرمی
  • 1393-05-14 10:02:00
  • کد مطلب : 3742
جنگ غزه، توییتر و تغییر معنای عینی‌گرایی در روزنامه‌نگاری

من مسلمان نیستم؛ فلسطینی هم نیستم و در فلسطین هم هیچ اقوامی ندارم. به عنوان یک روزنامه نگار در کشورهای مختلفی کار خبری انجام داده‌ام اما هنوز نتوانسته‌ام در غزه کار کنم. من یک روزنامه نگار لبنانی-امریکایی تحصیل کرده غرب هستم که در شرایط فعلی ترجیح داده دیدگاه خودش را در مورد حمله اسرائیل به غزه داشته باشد و آن را مطرح کند. شاید به نوشته من برچسب «سوگیری» بخورد اما توضیح می دهم که چرا تصمیم گرفته ام نظرم را بگویم.

من مسلمان نیستم؛ فلسطینی هم نیستم و در فلسطین هم هیچ اقوامی ندارم. به عنوان یک روزنامه نگار در کشورهای مختلفی کار خبری انجام داده‌ام اما هنوز نتوانسته‌ام در غزه کار کنم. من یک روزنامه نگار لبنانی-امریکایی تحصیل کرده غرب هستم که در شرایط فعلی ترجیح داده دیدگاه خودش را در مورد حمله اسرائیل به غزه داشته باشد و آن را مطرح کند. شاید به نوشته من برچسب «سوگیری» بخورد اما توضیح می دهم که چرا تصمیم گرفته ام نظرم را بگویم.

من برای یک شبکه خبری 24 ساعته کار می کنم. ترجیح می دادم اکنون در غزه باشم، اما فعلا شبکه تصمیم گرفته از یکی از خبرنگاران فلسطینی برای پوشش اخبار غزه استفاده کند. از آغاز حمله اسرائیل به نوار غزه، روند اتفاقات را از طریق توییتر و همه هشتگ های مربوط به این جنگ دنبال می کنم:

Gaza IDF Hamas Israel Gazatestimonies

فکر کردم لااقل به صورت مجازی می توانم در غزه باشم.

آنچه در توییتر دیدم یک میدان جنگ پایاپای بود؛ جنگ تمام عیار الفاظ و تصاویر که پر بود از نیروهای نظامی دو طرف، مقام های رسمی، فعالان اجتماعی، تبلیغات چی ها و تیترهای دروغ؛ و البته روزنامه نگاران، تعداد بسیار زیادی از روزنامه نگاران بین المللی.

مثل خیلی های دیگر، من هم با دیدن بدن بی سر کودک فلسطینی که به بیمارستان الشفا غزه انتقال داده شده بود، شوکه شدم. در تصاویر دیگر، صحنه های مخوف و دردناک بدن های بی جان قطعه قطعه شده زیر آوار مانده حال من را به شدت دگرگون کرد.

من در واشنگتن برای شبکه های بین المللی مهمی چون بی‌بی‌سی کار کرده ام. همیشه به من توصیه شده از تصاویر اجساد کودکان در گزارش هایم استفاده نکنم. به من دائما گفته می شد که تصاویری از این دست را بسیاری از مخاطبان و رسانه های غربی به عنوان پروپاگاندا تلقی می کنند و این کار می تواند روی اعتبار من به عنوان یک روزنامه نگار غیراحساساتی و «عینی گرا» اثر منفی بگذارد. بنابراین طی همه این سال ها من به این خواسته احترام گذاشتم و از تصاویر اینچنینی در گزارش هایم استفاده نکردم؛ در واقع، به یک نسخه استریل از گزارشگری روی آوردم.

اما اتفاقاتی که تاکنون در این به اصطلاح «جنگ» رخ داده، نظر من را در مورد معنای «عینی گرایی» در روزنامه نگاری در پوشش چنین تجاوزهای گسترده ای تغییر داده است. اکنون من تنها روزنامه نگاری نیستم که اینگونه فکر می کند.

خبرنگار NBC در خاورمیانه، ایمان محی الدین، خود شاهد کشته شدن چهار کودک فلسطینی بود که در 16 جولای در ساحل غزه مشغول بازی بودند. محی الدین در توییت خود در مورد اتفاق رخ داده از کلماتی چون «احساسی»، «باورنکردنی» و «وحشتناک» استفاده کرده بود. شبکه NBC‌ بلافاصله به بهانه مسائل امنیتی ایمان محی الدین را از غزه خارج کرد. این شبکه سپس اعلام کرد خبرنگار دیگری را به عنوان جایگزین او به غزه خواهد فرستاد.

کاربران توییتر به کمک ایمان آمدند و کمپینی را در حمایت از او ترتیب دادند. هزاران توییت در اعتراض به تصمیم ان‌بی‌سی متتشر شد. برخی از دیگر رسانه های امریکایی هم موضوع را دنبال کردند و ان‌بی‌سی ناگهان خود را روی صندلی داغ دید. حدث می زنید ایمان محی الدین در حال حاضر کجاست؟ او بار دیگر به غزه اعزام شده است.

دیانا مگنی، خبرنگار شبکه سی‌ان‌ان تا به این حد خوش شانس نبود. او در یکی از توییت های خود در مورد یک گروه از اسرائیلی هایی که او را تهدید کرده بودند، از کلمه «تفاله» استفاده کرد. گرچه او توییت خود را حذف کرد، اما سی‌ان‌ان او را از اسرائیل خارج کرد و به مسکو فرستاد.

اکنون به نظر می رسد تعریف «روزنامه نگاری عینی گرا» در میان رسانه های غربی در حال تغییر است. روزنامه نگارانی که هر روز شاهد خشونت های غزه هستند به سختی می توانند از کلمات توصیفی استفاده نکنند یا از انتشار تصاویری که پیش از این از سوی شبکه هایشان منع می شده، در توییتر خودداری کنند.

عینی گرایی دیگر به این معنی نیست که یک روزنامه نگار باید جسد بی سر یک کودک را ببیند و احساساتش را بروز ندهد. برخی از شبکه های تلویزیونی امریکایی که خبرنگاران‌شان در منطقه حاضر هستند هم کم کم به این نتیجه رسیده اند. خبرنگاری که خود هیچ نقطه نظری نداشته باشد، چیزی بیش از یک روبوت نیست که دوربینی بر آن سوار شده باشد.

هیچ روزنامه نگاری شرایط فعلی را بهتر از خبرنگار تلویزیونی بریتانیایی جان اسنو که اکنون در غزه حضور دارد، توصیف نکرده است. او در یکی از توییت های خود نوشت: «اگر هر کشور دیگری روی زمین دست به چنین اقداماتی در غزه می زد، یک غوغای جهانی علیه آن کشور به راه می افتاد.»

توییت های اینچنینی تاثیر مهمی بر افکار عمومی دارند. در حال حاضر 250 میلیون کاربر توییتر وجود دارد. به نوشته mashable.com تا کنون بیش از 4 میلیون توییت با هشتگ #GazaUnderAttack ثبت شده است. هم‌زمان برای هشتگ #IsraelUnderFire حدود 200 هزار توییت ثبت شده است. این نکته در جنگ رسانه ای اسرائیل و غزه چه معنایی دارد؟

از زمانی که حمله اسرائیل به غزه آغاز شد، از من می پرسند به عنوان یک روزنامه نگار در کدام سوی جنگ قرار دارم. تنها به این دلیل که در اعتراض به سلاخی کودکان فلسطینی صحبت کرده ام، بارها به من برچسب «سخنگوی اسلام گرایان» یا «ضد یهودی» زده اند. تا به امروز از پاسخ به این سوال امتناع کرده بودم.

من به عنوان یک روزنامه نگار، شاهد ادامه قساوت در منطقه ای هستم که بسیاری از سازمان های غیردولتی آن را «بزرگ ترین زندان رو باز جهان» خوانده اند. غزه به اندازه نیمی از نیویورک وسعت دارد و حدود دو میلیون نفر از فلسطینی ها در این منطقه در محاصره روزگار می گذرانند.

تا زمانی که موفق شوم به غزه بروم و از منطقه گزارش هایم را ارسال کنم، از طریق توییت هایم به صورت کاملا مسئولانه وقایع این منطقه را منتقل خواهم کرد. با تعدادی از پزشکانی که در غزه حضور دارند در ارتباط هستم و آن ها تصاویر سردخانه های مملو از جنازه و صحنه های وحشتناکی که تاریخ در مورد آن ها قضاوت خواهد کرد را  برای من ارسال می کنند.

در واقع هر آنچه در مورد غزه می بینید و می خوانید یک بعد موازی هم در توییتر دارد.

 

منبع: DailyStar


جسی المور، خبرنگار شبکه اسکای نیوز عربی است.