• گفت‌وگو با دكتر علی اصغر محكی
  • 1393-06-11 07:28:00
  • کد مطلب : 3746
ضرورت مطالعات انتقادی در رسانه‌ها

گر ارتباطات را یک چهار ضلعی فرض کنیم که از فرستنده (ارتباط گر)، مخاطب (گیرنده )، رسانه (وسیله) و پیام(محتوا)تشکیل شده است، در عصر رسانه های تعاملی، روش‌های شناخت هریک از این عناصر و نقش و کارکردهایشان  اهمیت بسزایی پیدا کرده است؛ به همین دلیل نیز در شاخه های مختلف علوم انسانی بویژه علوم تباطات و مطالعات رسانه ای شاهد توسعه انواع و اشکال متفاوتی از روش‌های تحقیق هستیم که در قالب دو الگوی کلی روشهای کمی و کیفی قرار می‌گیرند.

مقدمه: سمانه بامشاد- اگر ارتباطات را یک چهار ضلعی فرض کنیم که از فرستنده (ارتباط گر)، مخاطب (گیرنده )، رسانه (وسیله) و پیام(محتوا)تشکیل شده است، در عصر رسانه های تعاملی، روش‌های شناخت هریک از این عناصر و نقش و کارکردهایشان  اهمیت بسزایی پیدا کرده است؛ به همین دلیل نیز در شاخه های مختلف علوم انسانی بویژه علوم تباطات و مطالعات رسانه ای شاهد توسعه انواع و اشکال متفاوتی از روش‌های تحقیق هستیم که در قالب دو الگوی کلی روشهای کمی و کیفی قرار می‌گیرند.

در همین زمینه با دکتر علی اصغر محکی مدیرکل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران گفت‌وگوی کوتاهی کرده ایم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

***

روشهای تحقیق در ارتباطات دردانشگاهها و مرکز آموزشی از چه جایگاهی برخوردارهستند؟

دو مجموعه به طوروی‍‍‍‍‍‍‍ژه و خاص روشهای تحقیق مرتبط با رسانه ها را دنبال می‌کنند. از دانشگاه‌ها براساس رسالت علمی و ماموریتشان انتظار می‌رود که در مورد رشته های مرتبط به آموزش روشهای تحقیق اقدام کنند.

 از سوی دیگررسانه‌های اعم از خصوصی، دولتی و عمومی‌به منظور ارتقا بخشی و اطلاع یابی  از عملکرد  خود به مطالعات رسانه ای روی آورده و در بخش مخاطب شناسی، آموزش و استفاده از روشهای تحقیق را در اولویت کار خود قرار می‌دهند. در مجموع به موازات پیشرفت دانش مدیریت رسانه ها و به موازات توسعه شبکه پخش و انتشار رسانه ای ما شاهد گسترش و رشد مطالعات رسانه ای در داخل کشور در دانشگاه و در سازمان رسانه ای هستیم.

سابقه مطالعات رسانه ای در ایران به چه زمانی  برمی‌گردد؟

قدمت شکل‌گیری بخش مطالعات وتحقیقات شبکه های رسانه ای به پیش از انقلاب اسلامی‌بر می‌گردد.در چنان شرایطی صدا وسیما هم راستا با محتوا و مخاطب سنجی، مجموعه مطالعات کمی‌از قبیل نظر سنجی و تحلیل محتوای برنامه های خود  را انجام می‌داد. در بین دانشگاهها هم باید دانشگاه علامه طباطبایی را به عنوان پیشرونام برد ویادی از مرحوم استاددکتر معتمد نزادکرد که کتابی با نام روش تحقیق در مطبوعات را در همان سالهای اولیه تالیف کردند. این کتاب  منبع اصلی تدریس روش تحقیق در رسانه ها بوده است . بعدها دکتر نعیم بدیعی و دیگر اساتید در این باره کتابهایی را نگاشته اند.

چنین مطالعاتی در دوهه اخیر ادمه یافته است و هم راستا با مطالعات کیفی در علوم انسانی در رشته ارتباطات نیزمطالعات کیفی نسبت گذشته توسعه یافته است. این توسعه یافتگی از ابعاد مختلف قابل  بررسی است. اما مطالعات کمی‌ که برخاسته از نگاه کارکردگرایی به رسانه ها است، بطور طبیعی سابقه بیشتری در حوزه رسانه ها دارد. این قبیل مطالعات و تحقیقات تجربی بر اساس شمارش و تجزیه و تحلیل آماری داده ها و اطلاعات صورت می‌گیرد. اما در مطالعات کیفی بجای داده‌های عددی و آماری، ما با داده‌ها و اطلاعات کیفی مثل متن پاسخ‌های تشریحی، عکس، کلام و اشیاء سر و کار داریم. در مطالعات کمی  به کمک نظریه ها و فرضیه ها ی تحقیق ابتدا شاخص ها تعیین می‌شود  و سپس گامهای بعدی  تحقیق با جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل  داده ها به پیش می‌رود. اما در روشهای کیفی محقق با نظریه و فرضیه‌ یا پیش‌بینی‌های از قبل تعریف شده آغاز نمی‌کند بلکه با مطالعات زمینه یابی  و میدانی  به شناسایی مفاهیم به صورت تحلیلی می‌پردازد و سپس با تجزیه وتحلیل داده ها به مفروضات خود درحین فرایند تحقیق شکل می‌دهد.


چه نقد و نظرهایی در مورد روشهای کمی‌تحقیق در ارتباطات وجود دارد؟

روشهای کمی برای توسعه و تکمیل نظریه های قبلی کارآمد هستند . امادر تولید ادبیات جدیدو گذر از نظریه های قبلی کار آمدی لازم را ندارند .ضمن اینکه تحقیقات کمی معمولا نگاهی نه انتقادی بلکه تاییدی یا دقیق تر خنثی به نظام های مالکیت واداره رسانه ها را دارند و این مطالعات اصولاناظر بر روشهای تاثیرگذاری بیشتر رسانه ها برمخاطبان است، حال آنکه تحقیقات کیفی به صورت بنیادی تر ریشه ها و مبانی نظری و مطالعات ارتباطی را مورد نقد وارزیابی  قرار می‌دهد و بنابر این نوعی نگرش متفاوت مطالعات ارتباطی را دنبال می‌کنند.

در طی چهار دهه گذشته روشهای کمی مطالعات ارتباطی مورد انتقاد است قرارگرفته است. بویژه از این نظر که  این قبیل روش‌ها کمتر نگاه بی طرفانه ای به بافت ارتباطات دارند و بیشتر به صورت فردگرا و کارکردی مطالعات ارتباطی را توسعه می‌دهند. روشهای کمی در مطالات ارتباطی همچنین بیشتربه حفظ و تداوم وضع موجود که لزوما وضع خوبی نیست کمک می‌کنند . در حالیکه پژوهش‌های کیفی که تولید فرضیه می‌کنند بافت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ارتباطات وپیام را مورد مطالعه قرار می‌دهند.

برای پژوهشگر کمی این موضوع کمتر دغدغه اساسی است که با قراردادن نتایج تحقیق در اختیار افراد گروه مقصد به اصلاح امور کمک کند. در پژوهش کمی محقق تلاش می‌کند کمتر بر سوژه ها و موضوع پژوهش اثر بگذارد و تجربیات خودش را کمتر در فرایند تحقیق دخالت می‌دهد. اماتجربه شخصی پژوهشگر در موردداده های کیفی مبنای کارقرارمی گیرد .این تجربه شخصی در هنگام انجام عملیات پژوهشی باعث تعدیلات و اصلاحاتی در انجام تحقیق می‌شود.

برای پژوهشگر مطالعات کیفی این موضوع اهمیت داردکه عنوان اجتماعی چگونه ساختار و مدیریت یک رسانه را در جامعه هدف شکل داده و استمرار می‌دهد.

 مطالعات کیفی ریشه های تاریخی، اقتصادی، سیاسی، مدیریت و مالکیت رسانه هارا مد نظر قرار می‌دهد و صرفا  به کارآمدی رسانه ها در نزدمخاطبان و افکار عمومی توجه ندارد.

درمطالعات کمی، فرمول پنج گانه هارولدلاسول در مورد مطالعات ویژگی‌های فنی رسانه؛ محتوای رسانه؛ آثار رسانه برمخاطبان ،مدیران رسانه ،شیوه های متفاوت ارایه پیام و تکنیک‌های اطلاع رسانی و انتشار پیام مبناقرارمی گیرد.

اما مطالعات کیفی، ریشه های تاریخی راه اندازی ، مالکیت و اداره رسانه هارا مورد توجه قرار می‌گیرد. قبیل مطالعات کیفی ضرورتا با نمونه ای بزرگ سروکار ندارند اما  بصورت عمیق و  ژرفانگر یک رسانه خاص را مورد مطالعه قرار دهند.

یک نمونه کیفی می‌تواند در مدلی کوچک مورد بررسی قرار بگیرد. که حکایت از تاکید عمیق پژوهشگر بریک موضوع دارد. اما پژوهش های کیفی نمی‌توانند نتایج بدست آمده از چنیین مدل کوچکی از تحقیق رابرای مدل‌های بزرگ تعمیم بدهند اما روش‌های کمی تلاش می‌کنند با تامین پایایی و روایی تحقیق این امکان را فراهم کنند که بتوان نتایج از یک نمونه کوچک را به کل جامعه تعمیم داد.


ایران چه گامهایی را در حوزه توسعه  مطالعات کیفی رسانه ها برداشته است؟

درمورد مطالعات کیفی ما نیازمند مطالعات متناوبی هستیم تا بافضای بومی‌جامعه در یک راستا گام برداریم . شاید زمانهایی را نیز از دست داده باشیم. ولی صاحب نظران به نامی‌در این حوزه چون دکتر محسنیان راد، دکترمعتمد نزادو.........داریم که سهم بسزایی در این رشد چنین روش‌هایی را دارا هستند.بنابر این در دانشگاه‌های کشور ما شاهد پیشرفت هایی شایانی نسبت به گذشته بوده در حوزه آموزش روشهای تحقیق کیفی   و  توسعه  پژوهش ها  به این شیوه هستیم  و امیدواریم هرروز بر دامنه آن افزوده شود.


توسعه  شبکه های اجتماعی  و فضای مجازی توانایی تغییر و تحول در روشهای تحقیق در ارتباطات  را دارند؟

بنیادهای نظری در روشهای تحقیق عمدتا تحت تاثیر دانش بشری است و غالبا دانش بشری تحت تاثیر فناوریهای نو و شبکه های مجازی خواسته یا ناخواسته قرار می‌گیرد.در بخش عملی و یا تکنیکی تحقیق نیز  که استفاده از پرسشنامه و تهیه و تنظیم و تحلیل های آماری مورد نظر است ، استفاده از فناوریهای جدید باعث توسعه هرچه بهتر آنها خواهد شد.

دانش اطلاعاتی در فضای سایبری جدید به توسعه دانش نظری در بلند مدت کمک می‌کند.. اما در حال حاضرما شاهد  رشد و توسعه نقش  فناور ی بر روشهای گرد آوری اطلاعات  در اغلب بخشهای  تکنیکی تحقیقات هستیم. برنامه نود می‌تواند نمونه ای روشن برای تسریع در جمع آوری ، طبقه بندی و نمایش اطلاعات همزمان با نظرسنجی یا مطالعه رسانه ای کمی در کوتاهترین زمان ممکن باشد.

حوزه شبکه های اجتماعی مقوله ای است که جدیدا مورد بحث قرار می‌گیرد.این فناوریهای نو فضا را هرچه بهتر  برای استفاده در اختیار می‌گیرند و می‌توانند سرعتی خاص به تحقیقات موجود داده تا مطالعات بهتر انجام شود.

البته از این نظر کشور ما با مقوله فیلترینگ نیز روبه روست که به نوعی امکان استفاده از شبکه های اجتماعی را در امر پژوهشهای رسانه ای محدود می‌کند اما این موضوع اگرچه برتوسعه دانش کمی(مخاطب شناسی) تاثیر می‌گذاردولی

باعث آسیپ پذیری تحقیقات نخواهد شد بلکه سرعت آن را کمتر می‌کند.