- جلیس رحمان، ترجمه : دکترعلی ملائکه
- 1394-05-31 11:18:00
- کد مطلب : 3825
بخش عمدهای از نوشتهها در روزنامهنگاری علمی معاصر در رده «اطلاعاتی-تفریحی» (Infotainment) قرار میگیرند. این اصطلاح نوشتههای علمی را توصیف میکند که هدفشان اطلاعرسانی به مخاطبان غیرمتخصص درباره کشفهای علمی جدید به شیوهای سرگرمکننده است...
بخش عمدهای از نوشتهها در روزنامهنگاری علمی معاصر در رده «اطلاعاتی-تفریحی» (Infotainment) قرار میگیرند. این اصطلاح نوشتههای علمی را توصیف میکند که هدفشان اطلاعرسانی به مخاطبان غیرمتخصص درباره کشفهای علمی جدید به شیوهای سرگرمکننده است. این نوع «اطلاعرسانی» معمولاً شامل ارائه پسزمینهای تاریخی درباره آن بررسی علمی، خلاصه کردن یافتههای اصلی آن و بعد توصیف اهمیت و پیامدهای آن پژوهش است. معمولاً این نوع روزنامهنگاران علمی از قیاسهایی برای فهماندن مفاهیم علمی پیچیده استفاده میکنند تا مخاطب بدون پیشینه علمی حرفهای بتواند ایدههای برانگیزاننده این پژوهش را درک کند.
نقلقولهای مستقیم از پژوهشگران نیز در به تصویر کشیدن انگیزهها، ارتباط و تأثیر عاطفی این یافتهها یاری میرسانند. جزء سرگرمکننده در این نوع روزنامهنگاری علمی طیف گستردهای را در برمیگیرد، از برانگیختن علاقه مخاطب یا نوشتن با سبکی شوخطبعانه تا انتخاب خود موضوع گزارش. روشهای عجیبوغریب جفتگیری در قلمرو حیوانات، کشفهایی که دیدگاههای ما درباره آغاز جهان یا حیات را دگرگون کردهاند، ماجراهای دلگرمکننده از کودکان بیماری که ممکن است از طریق پیشرفتهای علمی جدید معالجه شوند، روباتهای علمی- تخیلی، نقل ماجراهای عجیب یا تلاشهای قهرمانانه دانشمندان دخیل در پژوهش- همگی نمونههایی از موضوعاتی هستند که تخیل مخاطبان موردنظر را تسخیر خواهند کرد.
اما روزنامهنگاری اطلاعاتی-تفریحی ندرتاً اعتبار بررسیهای علمی-پژوهشی را که گزارش میکند، به چالش میکشد یا از نتیجهگیریهای آن انتقاد میکند. اظهارنظرهای سرسری، یا بهوسیله خود روزنامهنگار یا به شکل نقلقولهایی مانند «هنوز روشن نیست که این یافتهها درباره انسانها هم صدق کند» یا «این نخستین گام است و پژوهشهای بیشتری موردنیاز است» معمولاً در پایان چنین قطعاتی دیده میشود- اما یافتن یک تحلیل انتقادی مستقل یا مشروح امری نادر است.
به نظر میرسد که روزنامهنگاری اطلاعاتی- تفریحی بر اساس این فرض عمل میکند که اگر یک مقاله علمی بهوسیله پژوهشگران مستقل بازبینی (peer-review) شده باشد و بهوسیله دانشمندان دارای وجدان کاری منتشرشده باشد، نتایج و نتیجهگیریهای آن معتبر هستند. فرآیند بازبینی بهوسیله پژوهشگران مستقل با نقش «وارسی کننده واقعیات» (fact checker) یکسان دانسته میشود، بنابراین روزنامهنگاری علمی اطلاعاتی-تفریحی به خود اجازه میدهد که چشماندازهای پژوهشگرانی که این بررسیها را انجام دادهاند، تبلیغ کند.
روزنامهنگار علمی انتقادی (critical science journalism) رویکردی متفاوت را برمیگزیند و بر فراهم آوری یک نوع ارزیابی متعادل از کار پژوهشی متمرکز است، رویکردی که بر نقاط قوت معین آن پژوهش تأکید میکند، اما همچنین محدودیتها یا خطاهای آن را هم برجسته میسازد.
این حقیقت که اکثریت یافتههای پژوهشی منتشرشده در ژورنالهای علمی بازبینیشده بهوسیله پژوهشگران مستقل، احتمالاً هنگامیکه سایر گروهها تلاش میکنند که آنها را تکرار کنند، از اعتبار ساقط میشوند، امری نیست که پنهان مانده باشد. این فقدان تکرارپذیری میتواند به خاطر کژ رفتاری در پژوهش، خطاهای سیستماتیک یا سایر سوگیریهای شناختی باشد که بهطور رایجی حتی در کارهای دقیقترین و باوجدانترین دانشمندان نیزرخ میدهد.
بنابراین، در روزنامهنگاری علمی انتقادی تحلیل دقیق همه دادههای عرضهشده در پژوهش ضروری است و احتمال دارد در این روند محدودیتها و خطاهایی اساسی کشف شود که خود پژوهشگران به این آسانیها افشایشان نمیکنند. این شکل روزنامهنگاری علمی همچنین میتواند درجاتی از روزنامهنگاری تحقیقی را در برگیرد. روزنامهنگاران منابع لازم را برای وارسی اعتبار دادههای علمی در اختیار ندارند، اما آنان میتوانند به پیگیری پژوهش علمی در یک حوزه معین برای دورهای چندماهه یا چندساله بپردازند، درحالیکه گروههای پژوهشی متعدد تلاش میکنند یافتههای علمی منتشرشده را تکرار کنند.
در این نوع روزنامهنگاری علمی، پژوهش در بافتار (کانتکست) اعتبار درازمدت آن، فهرست کردن اقدامات موفق و ناموفق در تکرار نتایج آن و گردآوری نظارت دانشمندان مخالف تحلیل میشود. روزنامهنگاری علمی انتقادی در این معنا مشابه کاری است که دانشمندان بهطور روزمره در مباحثاتشان درباره یافتههای جدید پژوهشی در ژورنالهای دانشگاهی انجام میدهند.
هنگامیکه از دانشمندی خواسته میشود مقالهای تفسیری (ادیتوریال) درباره یک مقاله علمی جدید بنویسد، از او انتظار میرود، نهتنها بداعت و اهمیت آن مقاله را بیان کند، بلکه این انتظار هم وجود دارد که به خطاها و محدودیتهای عمده آن اشاره کند، ازجمله خطاها و محدودیتهایی که ممکن است در طول روند بازبینی بهوسیله پژوهشگران مستقل قبل از انتشار، بهطور کافی به آنها پرداخته نشده باشد.
چنین رویکرد تحلیلی و انتقادی ممکن است تا حدی متضاد با روزنامهنگاری علمی - تفریحی به نظر برسد. مشکل است با سبک روزنامهنگاری اطلاعاتی - تفریحی، درباره کشف یک پروتئین جدید که بهعنوان تنظیمکننده اصلی روند پیری سلولی عمل میکند، مطلبی نوشت، اگر همزمان مجبور باشیم به خواننده یادآوری کنیم که تحلیل انتقادی دادههای این پژوهش نشان میدهد که این «تنظیمکننده اصلی» فقط یکی از 20 پروتئین دیگر است که میتوان آنها را هم «تنظیمکنندگان اصلی» روند پیری نامید و نیز اینکه خطاهایی بالقوه در شیوه ارزیابی پیری سلولی در این پژوهش وجود دارد.
روزنامهنگاری اطلاعاتی-تفریحی همچنان شکل غالب نوشتههای علمی باقی خواهد ماند، زیرا به تصویر کشیدن علم بهصورت ماجرایی مهیج با وعدههایی بزرگ و عدم قطعیتهای اندک یقیناً خوانندگان بیشتری را جلب خواهد کرد. اما میتوان امیدوار بود که شاهد روزنامهنگاری علمی انتقادی و تحقیقی هم باشیم که بهطور انتقادی بررسیهای علمی را تحلیل میکند و به چالش بکشد تا مخاطبان بتوانند طیف گستردهتری از روزنامهنگاری علمی را در اختیار داشته باشند.
برای کمک به افتراق میان روزنامهنگاری علمی اطلاعاتی-تفریحی و روزنامهنگاری علمی انتقادی، خواننده میتواند مقالهها یا پستها وبلاگی درباره اخبار علمی را با استفاده از این معیارها ارزیابی کند:
1- سبک: روزنامهنگاری اطلاعاتی-تفریحی با سبکش باعث ایجاد اشتیاقی مسری درباره پژوهش گزارششده میشود. قابلدرک است که پژوهشگرانی که پژوهش را انجام دادهاند، درباره کارشان مشتاق و هیجانزده باشند و این هیجان با استفاده از اصطلاحاتی مانند «فوقالعاده»، «قهرمانانه»، «جابهجا کننده الگوی مسلط» یا «انقلابی» انتقال داده میشود. اما زبان در روزنامهنگاری علمی انتقادی کمتر هیجانزده است و ارزیابی دقیقتری از اهمیت پژوهش عرضه میکند.
2- تحلیل انتقادی مقاله علمی: روزنامهنگاری علمی انتقادی به محدودیتها یا خطاهای معین در مقاله علمی، شمار ناکافی کنترلها یا عدم تطابق میان نتایج تجربیات انجامشده در کشت سلولی در آزمایشگاه و تجربیات حیوانی اشاره میکند. این تحلیل انتقادی یا ممکن است بر اساس ارزیابی خود روزنامهنگار علمی باشد یا در مصاحبه با دانشمندان مخالف با نتیجهگیری این پژوهش بیان شود. نقلقول از منابع نامبرده نشده در روزنامهنگاری علمی رایج نیست. اما اگر روزنامهنگاری علمی تحقیقی بیشتر پا بگیرد، چنین نقلقولهایی معمولتر خواهند شد، زیرا دانشمندان مخالف در صورت اظهارنظر علنی درباره کار همکارانشان ممکن است از واکنشهای تلافی جویانه آنها هراس داشته باشند.
3- بافتار یا کانتکست: روزنامهنگاری اطلاعاتی-تفریحی به خواننده پسزمینهای درباره اینکه «چرا» یک پژوهش معین انجامشده است، میدهد، اما اینکه «چگونه» یک پژوهشی با دیگر بررسیها در آن حوزه ارتباط مییابد، بهخصوص در روزنامهنگاری علمی انتقادی اهمیت دارد و تلاش بر این است که به چنین پرسشهایی پاسخ داده شود: چه تعداد از گروههای دیگر تلاش کردهاند نتایج این بررسی را تکرار کنند و میزان موفقیت آنها چقدر بوده است؟ این کشف علمی جدید در مقایسه با سایر مقالات پژوهشی در آن حوزه از لحاظ اهمیت و گستردگی تأثیرات در چه ردهای قرار میگیرد؟ روزنامهنگاری علمی- انتقادی همچنین تلاش میکند تا تضمین کند که هنگام «ارائه متعادل دیدگاهها» درباره یک پرسش علمی، این دیدگاهها حقیقتاً بازتابدهنده وضعیت واقعی طیف نظرات دراینباره در میان جامعه علمی باشد. اگر 98 یا 99 درصد دانشمندان توافق دارند که انسانها در گرمایش جهانی نقش دارند، اشتباه است که وزن مشابهی به دیدگاههای 1 درصدی از دانشمندان حاشیهای دهیم که تغییرات اقلیمی را انکار میکنند و این کار را بهعنوان «ارائه متعادل دیدگاهها» توجیه کنیم.
4- بررسی منفی: از دیدگاه علمی، یک بررسی منفی، به معنای بررسی علمی است که نمیتواند یک اثر پیشبینیشده را نشان دهد یا نمیتواند یافتههای پیشین را تکرار کند، اگرچه چنین نتایجی به همان اندازه تحقیقات مثبت اهمیت دارند. اما مشکل است که نتایج یک تحقیق منفی را بهعنوان یافتههای جدید «فوقالعاده»، آن چنانکه در سبک نوشتن اطلاعاتی- تفریحی رایج است، به خوانندگان قبولاند. بنابراین تقریباً در همه مواردی که روزنامهنگاری علمی به بحث درباره بررسیهای منفی یا تلاشهای ناکام در تکرار نتایج پیشین میپردازد، احتمالاً از ماهیت انتقادی و تحلیلی برخوردار است.
*جلیس رحمان، دکترای پزشکی، استادیار پزشکی و داروشناسی در دانشگاه ایلینوی در شیکاگو (UIC) است.
منبع: گاردین
- شخصی که پیش یا پس از انتشار یک مطلب غیرداستانی برای مثال یک گزارش خبری، اشاراتی را که در آن به واقعیات (فکتها) شده است، از لحاظ درستی و دقت وارسی میکند.