- واحد آموزش و پژوهش
- 1394-08-20 12:49:00
- کد مطلب : 3842
نشست تخصصی مطبوعات و آسیبهای اجتماعی با حضور دکتر منتظر قائم استاد یار دانشگاه تهران، دکتر بیابانی رئیس مرکز تحقیقات کاربردی پلیس آگاهی ناجا و دکتر امیرعباس فتاح زاده مدیر مسوول روزنامه سپید و هفته نامه سلامت سه شنبه 19 آبان ماه سالجاری در حاشیه بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات برگزار شد.
اشاره: فریبا نباتی- نشست تخصصی مطبوعات و آسیبهای اجتماعی با حضور دکتر منتظر قائم استاد یار دانشگاه تهران، دکتر بیابانی رئیس مرکز تحقیقات کاربردی پلیس آگاهی ناجا و دکتر امیرعباس فتاح زاده مدیر مسوول روزنامه سپید و هفته نامه سلامت سه شنبه 19 آبان ماه سالجاری در حاشیه بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات برگزار شد.
رسانه ها مقصر و معلم!
در ابتدای این نشست دکتر بیابانی رئیس مرکز تحقیقات کاربردی پلیس آگاهی ناجا با بیان اینکه امروز در شهر رسانه زندگی می کنیم گفت: رسانه هم امنیت ساز است و هم امنیت سوز، می تواند هم در پیشگیری و هم در تحریک جرم نقش داشته و در کشف جرایم و پنهان سازی آن نیز موثر باشد.
رسانه ها در پرداختن به جرائم از سه اصل تبعیت می کنند؛ به پوشش جرائم مبتنی بر خشونت شدید مثل قتل و تجاوز جنسی علاقمندند، بر انواع نادر از جرائم تکیه می کنند و نه انواع رایج آن، همچنین ترس از جرم را در جامعه تقویت می کنند. در کنار این معتقدم به صورت غیر مستقیم جرم را هم آموزش می دهند.
رسانه ها دو اولویت مهم در پرداختن به اخبار جنایی دارند؛ عینی و ملموس بودن اخبار جنایی و اخباری که قابلیت استمرار و پرداخت 24 ساعته داشته باشند.
وی با بیان اینکه بر اساس برآورد در سال 2010 مردم جهان به طور میانگین در هر روز 4030000 ساعت بیننده تلویزیون بودند و با اشاره به عواقب نمایش رسانه ای جرم گفت:5 عامل خلق یا بسط عناوین مجرمانه، رسانه به مثابه محرک جرم، ارائه طریق برای جرم، تضعیف کنترل ها و افزایش هراس از جرم از جمله این عواقب است. برای اینکه رفتاری مجرمانه تلقی شود باید بر یکی از عناوین مجرمانه قوانین کیفری منطبق شود. رسانه ها گاه برای پررنگ کردن برخی از جرائم با برچسب های جدیدی از عناوین متعارف مجرمانه یاد می کنند و شدت آن را زیاد نشان می دهند عباراتی مثل اراذل و اوباش، سوداگران، زورگیری و...عناوین حقوقی نیستند اما توسط رسانه ها و برای شدید نشان داده جرائمی مثل سرقت خشن ضرب و جرح استفاده می شوند گاه اغراق و برچسب سازی تشدید برخورد با این رفتارهاست و گاه توسعه قلمرو حقوق کیفری و خلق عناوین جدید.
بسیاری از مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی جرم، رسانه را عامل مهمی در تحریک و شکل دهی به جرم ذکر می کنند.
رسانه ها با تصویر جزئیات جرم به نوعی به آموزش جرم می پردازند.
با کمک رسانه ها و نپرداختن به جزئیات خودپیشگیری از جرم اتفاق می افتد و کار کارآگاهان و نیروی انتظامی کمتر می شود همچنین رسانه ها با تحلیل ها به آنها کمک می کنند.
ضرورت حل مشکلات بیان مطبوعات در آسیب های اجتماعی
در ادامه این نشست فتاح زاده مدیر مسوول روزنامه سپید و هفته نامه سلامت با بیان اینکه در رویکرد رسانه قبل از هر تصمیمی باید ببینیم اقدامی که می کنیم به آن جامعه زیان می زند یا نه؟ گفت: متاسفانه رویکرد ما در اکثر رسانه های ایران در بحث آسیب های اجتماعی از رویکرد مربوط به آسیب شناسی یا پیشگیری و حل مساله به رویکرد سرگرمی تغییر کرده و یا حداکثر رفع تعجب است. رسانه ها بیش از توجه به هدف اصلی به حواشی می پردازند. بیشترین آسیب ها را از سه بخش خشونت، روابط غیرقانونی جنسی و اعتیاد و سومصرف مواد می بینیم اما رسانه ها به منابع در عمق و رسمی اطلاعات دسترسی ندارند یعنی منابع رسمی اطلاعات دقیق از وضعیت اجتماعی به ما نمی دهند و اغلب اطلاعات ارائه شده از سازمان های مختلف همدیگر را نقض می کنند.
قالب فکری مشخص نداریم و هر خبرنگاری از منظر خودش آسیب و مساله را بیان و تصور می کند به رفع مساله کمک می کند به نظرم باید قالب های شکلی به حوزه رسانه ارائه کنیم تا خبرنگار در آن قالب محتوا را وارد کند.
یکی از کارهای مهم جرم زدایی از قوانین است، بسیاری از موارد شامل جرم نمی شود و باید تعریف ها بازنگری شود.
مرز سیاه نمایی یکی از بدترین مسائل در حوزه مطبوعات است ما نمی توانیم رسانه ها را به دلیل بیان وقایع به تشویش اذهان عمومی یا سیاه نمایی متهم کنیم این مساله باعث می شود رسانه برای حفظ موقعیت خود دچار خودسانسوری شود.
موضوع پایش سرمایه اجتماعی مساله بسیار مهمی است ما نمی توانیم از آسیب های اجتماعی صحبت کنیم اما سرمایه اجتماعی را پایش نکنیم چه مساله ای باعث می شود که آنقدر سرمایه اجتماعی پایین شود که مردم به هم اعتماد نداشته باشند این آسیب اجتماعی در قالب پایش اجتماعی است لازمه این مساله آن است که ما به مطبوعات امان دهیم بسیاری از تابوهایی که ضرورت ندارد را از بین ببریم. لازم است وقتی درباره آسیب هایی اجتماعی حرف می زنیم به مشکلات بیان مطبوعات در این زمینه هم بپردازیم.
ضرورت تعریف مفاهیم
در پایان این نشست دکتر منتظر قائم استادیار دانشگاه تهران با بیان اینکه هر جامعه ای از طریق قانون، اخلاق، ارزش ها و بقیه مکانیسم های بازتولید خود سعی می کند دو مساله را به صورت توامان در مقابل هم تعریف کند گفت: جامعه سعی می کند خوب و مطلوب را به دیگران عرضه کند و برای اینکه بتواند این را همبسته نگاه دارد یک بد و نامطلوب را در مقابل آن ارائه می کند. همچنین هر جامعه ای سعی می کند از طریق فرهنگ، ادبیات، دین و... اعضای خود را از منفی ها به سوی چیزهایی که خوب ترسیم می کند هدایت کند اما در این فرمول ساده چند خطای معرفتی و اجرایی وجود دارد از جمله اینکه خوب را با زیبا یکی بدانیم این تقابل ها ممکن است با هم رابطه خطی نداشته باشند ما می توانیم مساله نامتعارف داشته باشیم اماغلط نباشد.
5 مفهوم داریم جرم، آسیب، مساله یا مشکل، انحراف و بحران. این مفاهیم باید دقیق تعریف شود و مرزشان با یکدیگر مشخص باشد و مصداق های هر کدام به درستی دربیاید اگر نتوانیم در سطح ملی تعریف مورد قبول نظام اجتماعی و حاکمیت داشته باشم قطعا در همین مناقشه های مفهومی گیر می کنیم و مساله ای که از جانب یکی حق است از جانب دیگری جرم تلقی می شود.
دولت و پلیس انتظار دارند مطبوعات تنها یار کمکیشان باشد و خود این از طرف مطبوعات یک آسیب تلقی می شود. چرا ما نتوانسته ایم در حوزه آسیب های اجتماعی وظیفه رسانه ها را قانونمند کنیم و هنوز بعد از 37 سال از انقلاب بر اساس سلیقه و بده بستان و مکانیسم های غیرقانونی یا فراقانونی با هم تعامل می کنیم چون هیچ وقت این 5 مفهوم را بررسی نکرده ایم و تکلیف هیچ سازمانی و شهروندان مشخص نیست. لازم است همه درباره هر مساله ای با تعاریف و عبارات یکسان حرف بزنیم. آسیب را با مشکل، بحران و .. ترکیب نکنیم.
رسانه ها می توانند در پیشگیری و درمان همه انواع آسیب ها و بحران ها کمک حال باشند حتی پیش از پلیس وارد میدان شوند و پس از سازمان زندان ها و بهزیستی و سایر ارگان های مرتبط از میدان خارج شوند.
هر کنش یا رفتاری که انجام می دهیم که ماهیت آسیبی یا انحرافی دارد تا اندازه ای آگاهی خود کنش گر یا مداخله گران اجتماعی می تواند در آن دخالت کند بسیاری از رفتارهای افراد براساس تقلید غریزی یا سایق های دیگر صورت می گیرد ما اگر بخواهیم از طریق رسانه ها آسیب را کنترل کنیم فقط می توانیم در لایه ای متمرکز شویم که آگاهی فرد در آن نقش بازدارنده یا درمانی داشته باشد تلقی من از نقش مطبوعات از کمک کردن به کنترل به کمپین جاری و مستمر است. کمپین ها چند مرحله دارند؛ شناخت وضع موجود، تعریف وضع مطلوب، طراحی برنامه ها و اقدامات و پس ازاجرا، ارزیابی و نظارت و بازتعریف اقدامات.
در رسانه ها با ضعف دانش روبه رو هستیم افراد متخصص که دارای دانش آسیب اجتماعی باشند به شدت کم داریم. خبرنگاران و حتی مدیران مطبوعات دانش سنتی دارند که این دانش تحت تاثیر گذاره های اخلاقی یا ایدئولوژیک قرار دارد.
در مطبوعات یک نگاه خبری محض نسبت به آسیب های اجتماعی داریم خود این در حوزه محدودیت ها و بسته بودن میدان عمل آسیب است تا زمانی که در این عرصه از قالب های گزارش، تحلیل و به ویژه گزارش های تحقیقی نتوانیم استفاده کنیم و تا زمانی که بسیاری از محتواهای ما به صورت خبر محض یا خروجی دستگاه های مربوطه استخراج شود نمی توانیم هیچ شناختی به شناخت قبلی خود اضافه کنیم. مطبوعات اگر آگاهی و مصونیت داشته باشند می توانند در همکاری در دستگاه های متخصص و با شناخت و تعامل جدی با جامعه از حقوق همه بخش ها دفاع کند و گزارش ها را تا سطح فردی عملیاتی کنند.
اگر اولین مورد یک آسیب را به درستی شناسایی کنیم مساله را به کارگزاران و محققان عرضه و پاسخ آنها را در رسانه ها آزادانه منعکس کنیم حساسیت ها را در سیاستگذاران و افراد در معرض آسیب ایجاد کنیم دانش مربوط به مکانیسم های کنترل و شتاب آسیب ها را در جامعه به وجود بیاوریم می توانیم امیدوار باشیم آسیب ها را تا حد توان کنترل کنیم و جلوی رواج آسیب های بیشتر این موضوع را هم بگیریم اگر این الزامات به وجود آید می توان گفت که مطبوعات حداکثر توان خود بر اثرگذاری پیشگیری از ظهور تا درمان آسیب ها و انحرافات استفاده کرده اند.
به نظرم مطبوعات ایران در 30 سال گذشته حداکثر از 10 تا 15درصد توان خود برای اثرگذاری بر کنترل آسیب ها و انحرافات اجتماعی استفاده کرده است.