- گفتوگو با حامد فرح بخش، سردبیر مجله سرنخ
- 1395-09-29 13:43:00
- کد مطلب : 3911
پروندههای قتل، آدم ربایی، سرقت، همگی عناصر اصلی صفحاتی هستند که بسیاری از خوانندگان روزنامهها، در ابتدا به سراغ آنها میروند. اخبار، گزارش ها و مصاحبههای مرتبط با حوادث، برای بسیاری از افراد جذابیتها و هیجانهای خاص خودش را دارد و کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که از این جذابیت ها بگذرد...
اشاره: بهاره جلالوند- پروندههای قتل، آدم ربایی، سرقت، همگی عناصر اصلی صفحاتی هستند که بسیاری از خوانندگان روزنامهها، در ابتدا به سراغ آنها میروند. اخبار، گزارش ها و مصاحبههای مرتبط با حوادث، برای بسیاری از افراد جذابیتها و هیجانهای خاص خودش را دارد و کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که از این جذابیت ها بگذرد. در چنین شرایطی یک مجله تخصصی حوادث مانند 'سرنخ'، میتواند مخاطبی را که اخبار حوادث را دنبال میکند، راضی نگه دارد. البته در نقطه مقابل، افراد دیگری هم وجود دارند که با انتشار چنین اخبار و مطالبی مخالف هستند و ضرورتی برای چاپ چنین مطالبی نمی بینند. به هر حال، جذابیتها و تاثیراتی که اخبار حوادث روی جامعه میتواند بگذارد را نمیتوان نادیده گرفت. «حامد فرح بخش» حدود 7 سال است که سردبیری 'سرنخ'، مجله تخصصی حوادث به شمار میرود، بر عهده دارد.
او از سال 1378 کار مطبوعاتی را به عنوان یک خبرنگار اجتماعی وحوزه حوادث آغاز کرده، معاون سرویس حوادث جام جم و سردبیری نشریه اصلاح و تربیت سازمان زندان ها در سوابق کاری او دیده میشود و حدود پنج سال نیز دبیری گروه حوادث روزنامه همشهری را برعهده داشته است. با او همراه شدیم تا در رابطه با حوادث نویسی گفتوگو کنیم و مسائل مرتبط با آن را بیشتر بدانیم.
*پیش از هر چیز بگویید که مجله سرنخ نخ چند سال است که چاپ میشود، ضمن اینکه آیا مجله سرنخ، فقط به اخبار حوادث میپردازد؟
مجله سرنخ، حدودا 7 سال است که به چاپ میرسد. این مجله، تا حدود دو سال پیش، هفته نامه بود و بعد از آن به دلیل گران شدن کاغذ و برخی مسائل دیگر، تبدیل به دو هفته نامه شد.
در ابتدای کار، سرنخ، ضمیمه مجله همشهری جوان بود و بعد به صورت یک مجله مستقل در آمد. سرنخ، بخش های مختلفی دارد که میتوان به بخش های حوادث، شگفتانگیزها و رکوردها ، آسیبهای اجتماعی و سرگرمی اشاره کرد البته اصلیترین بخش مجله سرنخ را خبرهای حوادث تشکیل میدهد. یک بخش دیگر نیز از یک سال قبل با عنوان کسب و کار به مجله اضافه شد که البته خودش شکل یک مجله مستقل را دارد ولی داخل مجله سرنخ قرار میگیرد. بخش کسبوکار در رابطه با مشاغل مختلف است و برای عامه مردم منتشر میشود. به طور کلی بخشهای اصلی مجله را حوادث و شگفتی ها تشکیل میدهد ولی این بدین معنا نیست که ما فقط به مسائل مربوط به قتل و جنایت، جرم میپردازیم بلکه در این بخش ها به ارزش های انسانی مانند اهدای عضو نیز به عنوان یک بخش با اهمیت پرداخته میشود ما روی مسئله اهدای عضو خیلی کار کردهایم تا بتوانیم به نوعی در جامعه فرهنگسازی کنیم. همچنین بخشی هم با عنوان فداکار هفته داریم که در آن با افرادی که از خودگذشتگی برجسته ای انجام داده اند، مصاحبه میکنیم. به مسائل دیگری چون آزادی برخی از زندانی ها، بخشش افراد محکوم به قصاص و... هم میپردازیم و بر خلاف بسیاری از روزنامه ها که فقط روی جرم و جنایت تمرکز دارند، سعی کرده ایم مسائل انسانی را نادیده نگیریم.
*برخی از کارشناسان بر این باورند که پرداختن به جرم و جنایت، خشونت و مواردی از این قبیل، میتواند یک حالت بدبینی، ترس و هراس را به جود بیاورد و به نوعی تاثیر منفی روی خوانندگان بگذارد، چه قدر با این نظر موافق هستید؟
مشکل این نظر آنجاست که تفکیکی بین خوانندگان قائل نمی شود و افراد جامعه را یک توده بی شکل میداند، در حالی که افراد جامعه، از نظر سواد رسانه ای ، علائق با یکدیگر متفاوت هستند و نمیتوان این موضوع را به همه تعمیم داد. با این مسئله موافق هستم که اخبار حوادث برای همه افراد خوب نیست و میتواند باعث ترس و هراس شود ولی از طرفی هم مزایایی برای بیشتر افراد دارد. مثلا، خواندن اخبار مرتبط با ماده مخدر شیشه میتواند افراد جامعه را آگاه کند. یک زمانی به ما میگفتند در رابطه با جنایت های فجیعی که رخ میدهد ننویسید برای مثال؛ درباره اینکه فردی شیشه مصرف کرده و سر فرزند خود را بریده، ننویسید ولی واقعیت این است که گاهی، ایجاد ترس یکی از راه های اطلاع رسانی محسوب میشود و اگر به بهانه اینکه اینگونه اخبار ایجاد ترس میکند اطلاع رسانی نکنیم شاید افراد بیشتری به این ماده مخدر گرایش پیدا کنند و مواد مخدر قربانیان بیشتری بگیرد. آگاهی، برای برخی از افرادی که در معرض خطر هستند ضروری است ولی برای برخی دیگر شاید چندان ضروری هم نباشد.
*چه طور میتوان بین مخاطب تفکیک قائل شد؟
متاسفانه در برخی از مواقع، مجله یا روزنامه بر اساس نیاز خریداری نمی شود و یک روزنامه یا مجله ، به صورت رایگان در اختیار یک نفر قرار میگیرد (مثلا آن را از اداره به خانه میبرد)، در چنین شرایطی ممکن است روزنامه یا مجله حوادث به خانه برده شود و یک کودک یا نوجوان آن را بخواند و تاثیر سوء روی او بگذارد. ولی زمانی که افراد از روی علاقه یا نیاز یک مجله یا روزنامه را میخرند، تکلیف شان مشخص است و چندان جای نگرانی نیست. مجله حوادث یا روزنامه ای که صفحات حوادث دارد، بیشتر مناسب افرادی است که به دنبال هیجان هستند یا آنکه ممکن است خودشان در معرض آسیب های اجتماعی باشند . برای مثال؛ فردی که مدام در بازار رفت و آمد دارد و کسب و کارش در بازار است باید نسبت به اتفاقاتی که در اطرافش میافتد، آگاهی داشته باشد.
*یکی از نقدهایی که به انتشار اخبار حوادث میشود، آشنایی مجرمین با شیوه های مختلف جرم و جنایت است، چه قدر این مسئله صحت دارد؟
ببینید معمولا مجرمان چند قدم از ما جلوتر هستند، آنها جرایم را میآفرینند و ما تنها برای اطلاع رسانی به جامعه، آنها را گزارش میکنیم، اما با این مسئله موافق هستم که برخی از مجرمان، شیوه های ارتکاب جرایم را به وسیله انتشار اخبار حوادث از مجرمان باهوش تر یاد میگیرند ولی این مسئله تا حدودی اجتناب ناپذیر محسوب میشود و نمیتوان با این استدلال که افراد شیوه های مختلف جرم و جنایت را یاد میگیرند، انتشار اخبار حوادث را متوقف کرد. چنین مسئله ای در فیلم ها نیز وجود دارد و فرد از فیلم نیز میتواند موارد زیادی را یاد بگیرد اما این موضوع تاثیری در روند فیلمسازی نمیگذارد و آن را متوقف نمیکند.
فردی که میخواهد به عنوان خبرنگار حوادث فعالیت کند، با سایر خبرنگاران که در حوزههای دیگر فعالیت میکنند، چه فرقی باید داشته باشد؟
چند وقت قبل در گزارشی دیدم که مسئولان روزنامهای پرتیراژ مانند «آساهی شیمبون» (Asahi Shimbun - ژاپن ) ، بر این باورند که خبرنگاران برای رسیدن به چابکی و چالاکی، باید ابتدا در سرویس حوادث کار کنند و بعد به سرویسهای دیگر بروند. متاسفانه در ایران، چند سالی است که چنین چیزی دیده نمی شود و تنها تعدادی از روزنامهنگاران قدیمی هستند که در ابتدا به عنوان خبرنگار ورزشی یا حوادث فعالیت داشته اند و بعد سرویس فعالیت خود را تغییر دادند. در حالی که همه خبرنگاران باید کار خود را ابتدا با سرویس ورزشی یا حوادث شروع کنند به ویژه حوادث که پویایی خاصی دارد و فرد مهارتهای زیادی را میتواند از فعالیت در این حوزه کسب کند. خبرنگار حوزه حوادث، هیچ وقت نباید قضاوت کند و باید به صورت کاملا بی طرفانه بنویسد. همچنین خبرنگار این حوزه باید از داستان پردازی، خیال پردازی بپرهیزد و واقعیتها را بنویسد، از همه مهمتر اینکه ملاحظات اخلاق حرفهای را در نظر بگیرد تا کسی آسیب نبیند.
یکی از ملزومات خبرنگاری حوادث، داشتن مهارت عکاسی است چون در بسیاری از دادگاهها اجازه ورود عکاس را همراه با خبرنگار نمیدهند یا اینکه پروسه طولانی را برای گرفتن مجوز ورود عکاس به دادگاه ، باید طی کرد. مسئله دیگر اینکه، عکاس دقیقا نمی داند چه عکسی مورد نیاز است و توجیه کردن عکاس در بسیاری از موارد سخت خواهد بود. گاهی خبرنگار در صحنه اتفاق حاضر است و وقت برای اینکه عکاس به محل حادثه برود، وجود ندارد.
*انتشار عکس های دلخراش و صحنههای اعدام در روزنامهها یا مجلات حوادث، چه تاثیری میتواند روی جامعه بگذارد؟
نظریههای زیادی در رابطه با چاپ صحنه های اعدام وجود دارد و برخی معتقدند که نشان دادن صحنه های اعدام، میتواند برای پیشگیری از جرم و جنایت مفید باشد که به نظر من این مسئله در کشورهای مختلف، متفاوت است و در ایران، نشان دادن صحنه اعدام نمی تواند هیچ متهمی را از ارتکاب جرم، بترساند. بسیاری از مجرمین، حتی این احتمال را نمی دهند که دستگیر میشوند و به خوبی میدانند که جرمی که انجام میدهند، میتواند مجازات اعدام را در پی داشته باشد با این حال مرتکب جرم شوند.
البته در رابطه با صحنه اعدام، تنها بر حسب ضرورت، ممکن است عکس فرد، قبل از از اعدام کار شود و به هیچ عنوان صحنه به دار آویختن را چاپ نمیکنیم.
در مورد تصاویر مربوط به متهمان هم عکس متهم فقط زمانی چاپ میشود که دستور قضایی برای چاپ بدون پوشش به ما ابلاغ شده باشد، در غیر اینصورت، چهره متهم ها به هیچ وجه به گونه ای کار نمی شود که قابل شناسایی باشد چون خانواده این افراد، به دلیل اشتباه رسانه، میتوانند آسیب ببینند.
*به طور کلی خبرنگاران حوادث تا چه حد میتوانند به جزئیات بپردازند، آیا محدودیتی از نظر قانونی برای پرداختن به جزئیات وجود دارد؟
مسائل منافی عفت و شرع و موازین قانونی، خط قرمزها هستند اما از نظر اخلاقی و وجدانی هم باید به خیلی از مسائل دقت کرد. برای مثال، در پروندههای اخلاقی، رعایت نکات بسیاری ضروری است و در صورتی که خبرنگار دقت کافی را نداشته باشد، میتواند به فردی که قربانی شده، آسیب جدی وارد کند. در چنین مواردی برای اینکه مشکلی برای افراد به وجود نیاید، از ذکر جزئیات و آدرس دقیق محلی که در آن فرد مورد تعرض قرار گرفته است، خودداری میکنیم. همچنین روز دقیق وقوع جرم را در مطالب نمینویسیم که مشکلی برای فرد آسیب دیده به وجود نیاید چون ممکن است همسایههای فرد یا برخی از نزدیکان، به موضوع پی ببرند و برای او مشکل ایجاد شود.
*گاهی دیده میشود که یک حادثه در چاپ اول به یک شکل نوشته شده و در چاپ های بعدی، ماجرا به گونه دیگری نقل میشود، این تفاوت در شرح ماجرا، بی اعتمادی برای مخاطب در پی ندارد؟
وقتی یک مطلب برای اولین بار چاپ میشود، جزئیات آن دقیقا مشخص نیست و به مرور زمان و با بررسی بیشتر پرونده، زوایای جدیدی مشخص میشود در نتیجه این مسئله نمی تواند بیاعتمادی را برای مخاطب به وجود بیاورد.
*خبرنگار حوادث برای تولید مطالب، باید بتواند به سرعت با مقامات قضایی ارتباط بگیرد که چنین کاری چندان راحت نیست، خبرنگار حوادث چگونه میتواند منابع اولیه مطلب خود را به سرعت بدست بیاورد؟
مهم ترین مسئله ای که به خبرنگار کمک میکند، اعتبار رسانه اوست و دیگری توانایی ارتباطی که خود خبرنگار دارد. البته یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد که آن، نوشتن حقیقت است، زمانی که فرد حقایق را ننویسد و خبر یا موضوعی را سلیقهای تغییر بدهد، اعتبار او زیر سئوال میرود و مقامات قضایی هیچ نوع همکاری با آن خبرنگار نخواهند کرد.
*به عنوان سئوال آخر، با توجه به اینکه خبرنگاری حوادث توام با استرس است، فردی که میخواهد در این حوزه فعالیت کند چه طور باید استرس خود را مدیریت کند؟
همان طور که گفتم در روزنامهنگاری حوادث، مهم ترین مسئله صادقانه نوشتن است و برخی خبرنگاران نوشتن مطالب حوادث را با داستان اشتباه میگیرند برای کاهش مشکلاتی که میتواند استرس زا باشد، در وهله اول فرد باید دقت کافی را داشته باشد و حتما دبیر یا سردبیر مطلب را با دقت بخواند که خبرنگار تحت تاثیر احساسات قرار نگرفته باشد. ضمن اینکه تمام موارد، بعد از نوشتن باید با قاضی به دقت بررسی شود و اگر خبرنگار از چیزی اطمینان نداشته باشد، باید حتما آن را از مطلب حذف کند. خیلی از شکایات، دعواها و مشکلات، به دلیل خیال پردازی برخی از خبرنگاران به وجود میآید. به هر حال استرس اجتناب ناپذیر است و هر یک از طرفین دعوا میتوانند نسبت به مطالب موضع بگیرند حتی در شرایطی که مطلب صادقانه نوشته شده باشد نیز این مشکل وجود دارد. اگر چیزی به اشتباه نوشته شود، حتما باید اصلاحیه چاپ کرد همچنین مهارتهای ارتباطی قوی میتواند در پیشگیری از مشکل و کاهش استرس نقش داشته باشد. مسئولان قضایی یکی از پشتوانههای رسانهها و خبرنگاران محسوب میشوند در نتیجه باید با نوشتن صادقانه، به حمایت آنها اطمینان داشت.