• علی شاکر
  • 1401-01-28 08:27:00
  • کد مطلب : 4041
تبعات قبیله‌ای‌سازی رسانه‌های اجتماعی

مارشال مک‌لوهان، نظریه‌پرداز مشهور حوزه‌ی رسانه‌ها که در کتابی همچون «قواعد رسانه‌ای» تاکید می‌کند هر رسانه‌ای ادامه یکی از اعضای بدن انسان است و تقویت هر یک از این حس‌ها باعث تضعیف حس دیگر و به طبع اندام دیگر می‌شود. از نظر وی، با شکل‌گیری هر رسانه‌ای برای حس‌های ما نتایج اجتماعی خاصی به وجود می‌آید.

مارشال مک‌لوهان، نظریه‌پرداز مشهور حوزه‌ی رسانه‌ها که در کتابی همچون «قواعد رسانه‌ای» تاکید می‌کند هر رسانه‌ای ادامه یکی از اعضای بدن انسان است و تقویت هر یک از این حس‌ها باعث تضعیف حس دیگر و به طبع اندام دیگر می‌شود. از نظر وی، با شکل‌گیری هر رسانه‌ای برای حس‌های ما نتایج اجتماعی خاصی به وجود می‌آید.

گسترش احساس‌های بدن انسان به کمک رسانه باعث می‌شود تا برخی رسانه‌ها منسوخ و برخی دیگر احیا شوند. همچنین از نظر این پژوهشگر وقتی رسانه‌ای جدید دچار محدودیت شود به نسخه‌ی اولیه خود باز می‌‌گردد.

این نظر مک‌لوهان را می‌توان درباره‌ی رسانه‌های اجتماعی هم به کار برد. اینکه این رسانه دارد به تنظیمات «قبیله‌ای» یا دودمانی بر می‌گردد. امری که درباره‌ی رسانه‌های دوران «کهکشان شفاهی» و ارتباطات رو در رو صادق است. این رسانه‌ها به مجرای اختصاصی افراد هم‌فکر تبدیل شده است. افرادی که مشترکات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فردی خود را دارد.

البته این امر پس از همه‌گیری کرونا حادتر شده است و ارتباط‌ها در بستر «اتاق‌های گفت‌وگو» دارند به کار خود ادامه می‌دهند. در واقع ما در شبکه‌ی روابط خویش با نوعی چت‌روم یا اتاق گفت‌وگو مواجه‌ایم که افراد نزدیکی زیادی به لحاظ فکری با هم دارند.

در حالی که با گسترش اینترنت یکی از مهمترین بحث‌ها، نگرانی از اعتیاد به استفاده از رسانه‌های اجتماعی بود، یک بررسی (https://www.jmir.org/2019/4/e11485) در سال 2019 نشان می‌دهد که استفاده‌ی مداوم از شبکه‌های اجتماعی و زُل زدن به صفحه‌ی نمایش از میزان دغدغه‌ها و استرس‌های مرتبط با موضوع‌های دیگر مثل مسائل مالی، می‌کاهد.

در واقع حتی آنانی که بر مضرات اعتیاد به صفحه‌ی نمایش تاکید دارند، طی این سه سال کرونا مجبور شدند از این وسیله به طور مداوم استفاده کنند. چون چاره‌ای نداشتند.

 

تاثیر کرونا بر قبیله‌ای شدن روابط

خلیلی ماهانی و تیم همکارانش (2019) در پژوهشی از پاسخ‌دهندگان درباره‌ی تغییر الگوهای استفاده از رسانه‌های مختلف پس از همه‌گیری کرونا پرسیدند. سال بعد نیز همان پرسش‌ها تکرار شد. آنچه این تیم متوجه شد این است که در ماهیت تعامل افراد با رسانه‌های اجتماعی تغییر قابل توجهی رخ داده است. کاربران از محتوای زرد و احساس‌برانگیز و همچنین مطالب سیاسی کمی فاصله گرفتند و در عوض سعی کردند به کمک رسانه‌های اجتماعی، جمع‌های دوستانه آنلاین تشکیل دهند.

یک بررسی دیگر همین گروه مطالعاتی (2021) (https://www.springerprofessional.de/en/role-of-social-media-in-coping-with-covid-19-stress-searching-fo/19324966) نشان داد افراد سالمند از رسانه‌های اجتماعی برای دریافت اطلاعات درباره‌ی همه‌گیری چگونه استفاده می‌کنند.

در واقع رسانه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های جدید مانند زوم تا جایی مهم‌اند و قابل استفاده که واسطه‌ی ارتباط افراد مسن با اعضای خانواده و دوستان باشند.

اینجاست که همه‌گیری کرونا رسانه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های ارتباطی را به شکل اجتناب‌ناپذیری گسترش داد. اما شکل ارتباط ما به گونه‌ای پیش رفت که بیشتر حالتی قبیله‌ای و دودمانی به خود گرفت. با شکل‌گیری این نوع از ارتباط شاهد تعارض مستمر بین گروه‌های مختلف هستیم. مثلاً کسانی که از قرنطینه و زدن واکسن حمایت می‌کنند و مخالفان این موضوع. از این رو، تمایل هر یک از افراد نسبت به این موضوع سبب می‌شود تا کسانی را بیابند که شبیه آنان فکر می‌کنند. (یا موافق واکسن‌اند یا مخالف آن)

 

احیای اتاق‌های گفت‌وگو

همه‌گیری ویروس کووید 19 معلوم کرد که شرکت‌ها و موسسه‌های مرتبط با رسانه‌های اجتماعی نه خنثی هستند و نه خیرخواه. در واقع خود رسانه هم «قبیله‌ای» عمل می‌کند. البته کاربران نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.

بررسی مرکز پژوهشی پیو (2018) https://www.pewresearch.org/fact-tank/2018/09/05/americans-are-changing-their-relationship-with-facebook/ نشان می‌دهد بیش از 40 درصد از کاربران فیس‌بوک پیش از همه‌گیری، این شبکه را ترک کرده بودند.

این مربوط به همان زمان است که فهمیدیم فیس‌بوک اطلاعات و داده‌های مربوط به کاربرانش را به «کمبریج‌ آنالتیکا» فروخته است و از این اطلاعات استفاده شد تا ویژگی‌های روانشناختی و رفتاری کاربران مشخص شود. بعدها ادعای سواستفاده از این اطلاعات در انتخابات امریکا سر و صدای زیادی به پا کرد و پای دخالت روس‌ها نیز به این انتخابات باز شد.

کاربران این فروش اطلاعات را بر نتابیدند و از این پلتفرم خارج شدند و سهام فیس‌بوک 25 درصد کاهش یافت. اما این شرکت، پیام‌رسان واتساپ را خرید و اتاق‌های گفت‌وگوی خصوصی راه‌اندازی کرد و ادعا این بود که اطلاعات خصوصی کاربران در این پیام‌رسان محفوظ می‌ماند. اما هردوی این پلتفرم‌ها در عمل نقش یک اتاق گفت‌وگو را بازی کردند و این چت‌روم است که احیا شده.

 

پلتفرم‌های قبیله‌ای

استفاده‌ی شخصی دونالد ترامپ از توییتر به عنوان یک ماشین پروپاگاندا و مطرح کردن اطلاعات نادرست در زمینه‌های مرتبط با بهداشت عمومی رسانه‌های اجتماعی را تا مرحله‌ی تازه‌ای سوق داد. وقتی توییتر حساب ترامپ را مسدود کرد در عمل نشان داد که چه‌قدر رسانه‌ی اجتماعی می‌تواند قدرت مداخله سیاسی داشته باشد. البته همزمان منتقدان و کارشناسان رسانه‌ای تاکید می‌کردند که مداخله‌ی توییتر در تعیین مشروعیت روایت‌های یک سیاستمدار می‌تواند خطرآفرین باشد و حق آزادی بیان را تهدید کند.

وقتی شکاف‌های فرهنگی و ایدئولوژیک در روایت‌های مختلف از سلامت و ایمنی ظاهر شد، توییتر قاطعانه موضع‌گیری کرد. ترامپ هم رفت که شبکه‌ی اجتماعی خودش را پایه‌ریزی کند و تروث‌سوشیال (Truth Social) را بالا بیاورد.

هایدی لارسون، انسان‌شناس و مدیر پروژه اعتماد به واکسن، سال 2020 در مجله نیچر مقاله‌ای (https://www.nature.com/articles/d41586-020-00920-w) منتشر کرد و هشدار داد سانسور مداوم و متمرکز اطلاعات خطر ایجاد شکاف توطئه‌آمیز را بیشتر می‌کند. خانم لارسون پیشنهاد می‌کند رسانه‌های اجتماعی می‌بایست به شکل هدفمند برای ارتقای اعتماد و خدمت به امنیت عمومی عمل کنند.

جای تعجب نیست که در طول دو دهه‌ی گذشته رسانه‌های اجتماعی در سطح جهان بیشتر از اینکه کارکرد خود را پیش ببرند، به اتاق‌های گفت‌وگوی خصوصی بدل شده‌اند. اتاق‌هایی که دسترسی به آنها کنترل شده و محدود است. آدم‌های این اتاق‌ها نیز به موضوعی که گرد آن جمع شده‌اند وفادارند و اعتماد دارند.

آیا این شکل از قبیله‌ای‌سازی پاسخی موثر به نحوه‌ی مقابله ما با استرس‌های دنیای جدید است؟ اینکه از دست رسانه‌های اجتماعی با آن همه سر و صدا می‌توانیم به رسانه‌های قبیله‌ای شده پناه ببریم و کمی احساس آرامش کنیم؟

موضوع این است که این قبیله‌ای‌سازی گرچه در گروه‌های محدود وفاداری و مسئولیت بالای به همراه می‌آورد، ولی باید دانست که خود قبیله‌ای‌سازی با وجود تمام ویژگی‌های مثبتی که دارد، در عمل باعث نوعی شکاف و «دیگری‌سازی» در جهان امروز می‌شود. این نوع دیگری‌سازی می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از جنگ‌ها و کشمکش‌ها باشد.

  • Khalili-Mahani N, Smyrnova A, Kakinami L (2019) “To Each Stress Its Own Screen: A Cross-Sectional Survey of the Patterns of Stress and Various Screen Uses in Relation to Self-Admitted Screen Addiction”, J Med Internet Res 2019;21(4):e11485
  • Larson Heidi, (2020) “Blocking information on COVID-19 can fuel the spread of misinformation”, Nature Magazine
  • Najmeh Khalili-Mahani, Sasha Elbaz, Amber Pahayahay, Janis Timm-Bottos (2021) “Role of Social Media in Coping with COVID-19 Stress: Searching for Intergenerational Perspectives”, Social Computing and Social Media: Applications in Marketing, Learning, and Health