حد و مرز استفاده از موسیقی در مالتی‌مدیا

حد و مرز استفاده از موسیقی در مالتی‌مدیا

امروزه روزنامه نگاران بیشتر و بیشتر به تصاویر، موسیقی اضافه می‌کنند. در صورتی که در بخش مالتی‌مدیای یک سایت روی یک ویدئو یا یک اسلایدشو کلیک کنید، خواهید دید که زیر صدای گوینده یا صدای محیط، موسیقی نیز شنیده می‌شود. این رویه در مستندهای تلویزیونی بیشتر دیده می‌شود.

اما آیا این کار درست است؟ برای استفاده از موسیقی در ویدئو و اسلایدشو به چه نکاتی باید توجه داشت؟

موسیقی قدرت زیادی دارد و در یک مالتی مدیا، استفاده از موسیقی می‌تواند بسیاری از نقص‌ها را پوشش دهد. از موسیقی می‌توان برای ایجاد یک حس خاص نیز استفاده کرد. ال تامپکینز، مدیر سایت پوینتر، در مورد موسیقی معتقد است: «مسئله این نیست که موسیقی به کار می آید یا نه، مسئله این است که گاهی اوقات موسیقی خیلی خوب کارش را انجام می‌دهد تا جایی که دیگر عناصر موجود را تحت الشعاع قرار می‌دهد.»

بسیاری نگران این موضوع هستند که اضافه کردن موسیقی به ویدئوها و اسلایدشوها به «اعتبار» روزنامه نگاران لطمه وارد ‌کند. ریک بکمن، استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه میامی، می‌گوید: «من معتقدم استفاده بیش از پیش از موسیقی در مالتی‌مدیاهای مستند می‌تواند مسئله بی‌طرفی ما را خدشه دار کند.»

برخی دیگر بر این اعتقادند که موسیقی بخش نافذ فرهنگ ما است؛ موسیقی در مستندها، فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی استفاده می‌شود. روزنامه نگاران نیز باید بتوانند از تمام ظرفیت‌های موسیقی استفاده کنند.

با این وجود، تام کندی، دبیر بخش مالتی مدیای سایت واشنگتن پست، مالتی مدیا را با صدای طبیعی محیط (natural sound) ترجیح می‌دهد؛ او می‌گوید: «گاهی اوقات یک قطعه‌ موسیقی خوب، می‌تواند حرکت عکس‌ها را تحت الشعاع قرار دهد و در واقع کار را به یک اثر هنری تبدیل کند تا یک فعالیت روزنامه‌نگاری.»

به عنوان یک تجربه، من در اینجا یک مدیا را به سه شکل مختلف تهیه کرده‌ام. یکی از آن‌ها تنها حاوی صدای طبیعی محیط است؛ در دومی از تونالیته مینور موسیقی و در دیگری از موسیقی با حجم بالاتری استفاده شده است. از دیگر جنبه‌ها، همه آن‌ها به هم شبیه هستند. این گزارش با عنوان «مادر به جنگ می رود» را من تابستان سال گذشته برای سایت استار تریبون تهیه کردم. گزارش در مورد سرگرد پاتریسا بیکر، خلبان گارد ملی مینیسوتا است که باید برای دومین بار جهت انجام ماموریت به عراق برود. در این مدیا، پسر بیکر، زاک در مورد رفتن مادرش صحبت می‌کند.

در مدیای اول، تنها از صدای طبیعی محیط استفاده شده است. ممکن است بخواهید قبل از اینکه مدیای دوم را ببینید، آنچه در مدیای اول توجه شما را جلب کرده است یادداشت کنید.

 

 در مدیای دوم تنها از یک نوع موسیقی با تونالیته مینور استفاده شده است.

در این مدیا چه چیزی توجه شما را جلب کرد که در مورد مدیای اول اینچنین نبود؟

مدیای سوم با موسیقی با حجم بالاتری کار شده است. آیا تفاوتی احساس می‌کنید؟

 

نمی‌توان مسئله استفاده از موسیقی را به مثابه یک صفحه کاملا سیاه یا سفید دید، بلکه باید ترکیبی از این دو، یعنی یک لایه خاکستری را در نظر گرفت. در ادامه نظرات مختلف افرادی که با این موضوع سر وکار دارند آورده شده است.

  • به طور کلی نباید به صدایی که از سر صحنه گرفته‌اید، موسیقی اضافه کنید

صدا، ویدئو یا عکسی که در صحنه رویداد گرفته‌اید، مهم‌ترین مواد خامی هستند که در اختیار دارید. اضافه کردن موادی غیر از این، باید با احتیاط و مهارت خاصی انجام شود.

برایان استورم، رئیس شرکت مدیا استورم، می گوید: «در کارهای مرتبط با روزنامه‌نگاری، اغلب نیازی به استفاده از موسیقی نیست.» این گفته استورم باعث تعجب من شد چرا که او معمولا در کارها از موسیقی استفاده می‌کند. استورم در این رابطه توضیح داد، تنها در صورتی از موسیقی استفاده می‌کند که به انتقال ماجرا لطمه‌ای وارد نشود.

بکمن قدرت یک گزارش خوب را در «سندیت» آن می‌داند و می‌گوید: «باید یاد گرفت که چطور با استفاده از صدای طبیعی محیط، احساس را وارد گزارش کرد. نباید فورا به سراغ موسیقی رفت.»

فیونا اندرسون معاون دبیر آموزش خبر بی‌بی‌سی می‌گوید، بی‌بی‌سی تصمیم گرفته است در گزارش‌های خبری خود از موسیقی استفاده نکند. او می‌گوید: «با استفاده از موسیقی، تصاویر نمایش داد شده را به نوعی تغییر می‌دهیم، پس بهتر است از موسیقی استفاده نشود.» 

  •  در معدود مواردی که از موسیقی استفاده می‌شود، این کار باید با هدف تقویت گزارش انجام شود، نه برای پوشاندن نواقص موجود

برد اینگرم، از تلویزیون WGHP، که داوری مسابقه تدوین تلویزیون NPPA را بر عهده داشت در مورد استفاده از موسیقی در کارهای ارائه شده به این مسابقه می‌گوید: «کارهای زیادی را دیدم که از موسیقی تنها برای پوشاندن نواقص گزارش استفاده کرده بودند، درست در جایی که عناصر دیگر وجود نداشتند، موسیقی استفاده شده بود.»

استورم در این‌باره معتقد است، استفاده از موسیقی در جایی مفید خواهد بود که فتوژورنالیسم در حالی که محور کار قرار می‌گیرد، توانایی بیان ماجرا را نیز داشته باشد، نه زمانی که توانایی انتقال ماجرا را ندارد. «موسیقی به تنهایی باعث درخشش یک کار نمی‌شود، بلکه تمام عناصر باید در کنار هم قرار داشته باشند - موسیقی برای ما می‌تواند مانند یک دنده اضافه در ماشین عمل کند.»

امی اولیری، یکی از سازندگان مالتی مدیا در سایت نیویورک تایمز، معتقد است روزنامه‌نگاران باید در نگاه به صنعت فیلم برای راهنمایی گرفتن در مورد استفاده از موسیقی محتاطانه برخورد کنند. او در این‌باره به جمله‌ای از والتر مورک، تدوینگر فیلم، اشاره می‌کند: «بسیاری از فیلم‌ها از موسیقی آن‎‌گونه استفاده می‌کنند که ورزشکاران از هورمون‌های استروئید. شکی نیست که با استفاده از موسیقی می‌توان حس خاصی را منتقل کرد، درست مانند زمانی که هورمون استروئید ماهیچه‌ها را قوی می‌کند؛ اما نباید فراموش کرد که این کار در دراز مدت برای ارگانیسم بدن مضر است.»

جاناتان منل تدوینگر فیلم‌های مستند می‌گوید: «موسیقی می‌تواند یک عنصر احساسی به کار اضافه کند، اما در عین حال می‌تواند یک گزارش را از دنیای واقعی جدا کند. این کار به مخاطب می‌گوید که شما قصد دارید احساساتش را کنترل و هدایت کنید.»

  •  همه گزارش ها یکسان نیستند

همان‌طور که رویکرد ما به فیچر مانند رویکردمان به گزارش های تحقیقی نیست، استانداردها برای استفاده از موسیقی نیز در ژانرهای مختلف، متفاوت است. موسسه مطبوعاتی امریکا (American Press Institute)، در راهنمای خود این تفاوت را این‌گونه آورده است:

یک موسیقی آرام و متناسب در یک فیچر می تواند ویدئو را به خوبی تقویت کند. استفاده از موسیقی در یک درام جدی، با هدف تاثیرگذاری دراماتیک می‌تواند برانگیزاننده احساسات باشد اما به شکلی نامناسب. هرچه ماجرا جدی‌تر و حساس‌تر است، باید در استفاده از موسیقی در پس زمینه کار دقت بیشتری کرد.

  •  موسیقی زبانی جهانی نیست

ممکن است یک نوع موسیقی برای فردی بسیار مهیج و دوست داشتنی باشد، اما برای فردی دیگر همان موسیقی دلخراش و کسالت آور. از آنجا که عکس العمل افراد به موسیقی بستگی به سلایق شخصی آن‌ها دارد، هیچ گاه نمی‌توان نسبت به تاثیری که اضافه کردن موسیقی به یک مالتی مدیا ممکن است روی مخاطب داشته باشد، مطمئن بود.

  •  برای استفاده از موسیقی باید درک موسیقیایی نیز داشت

اولیری می‌گوید در صورتی که قصد اضافه کردن موسیقی به یک ویدئو یا اسلایدشو را داریم باید این کار را به خوبی انجام دهیم. «نکته ای که من در طول این سال‌ها در این زمنیه یاد گرفته‌ام این است که درست زمانی که در کاری پخش موسیقی متوقف می‌شود، فضایی ایجاد می‌شود که هر آنچه در آن لحظه پخش شود، می تواند توجه مخاطب را جلب کند. اگر می‌خواهید توجه مخاطب را به چیزی جلب کنید، درست قبل از آن، موسیقی را قطع کنید. بنابراین در این مورد، همیشه دو ابزار وجود دارد؛ صدا و سکوت. در صورتی که تمام مدت از صدا استفاده کنید، شانس استفاده از ابزار دوم را از دست داده‌اید. خود موسیقی هم به تدوین نیاز دارد. در اسلایدشو‌ها باید عکس‌ها را به شکلی کنار هم آورد که با توجه به ریتم موجود در موسیقی و فراز و فرود آن، نمایش داده شوند.»

نکته کلی در استفاده از موسیقی این است که: موسیقی نباید کیفیت کار ما را پایین بیاورد و ما نباید با استفاده از موسیقی با احساسات مخاطب بازی کنیم. این بدین معنی است که اگر قصد دارید موسیقی را به کار خود اضافه کنید، باید محتاطانه و متفکرانه این کار را انجام دهید تا یکپارچگی کار نیز تحت تاثیر قرار نگیرد.

 

 منبع: www.poynter.org

ترجمه و تنظیم: راحله موحدی؛ محمد امین خرمی