کاروانسرا، جایگاه ارتباطات جهانی

ایران در گذر ارتباطات (9)

کاروانسرا، جایگاه ارتباطات جهانی

 

کاروانسرا، واژه‌ای است مرکب از دو بخش «کاروان» و «سرا». کاروان یا کاربان (کار + بان) در زبان پهلوی به معنای گروهی زایر و مسافر و سوداگر است که به دلایل امنیتی با هم سفر می‌کنندو دارای زاد و توشه و ستوران هستند. سرا یا سرای نیز در زبان پهلوی به معنای خانه و منزلگاه است و بدین ترتیب، کاروانسرا یعنی سرا یا خانه کاروان که افرادی در آن به طور موقت سکونت می‌کنند. (1)

این واژه مترادف هایی نیز دارد. یکی 'رباط' که به کاروانسراهای محکم و قلعه مانند سر راه اطلاق می‌شود و دیگری 'خان' که در معنی خانه یا کاروان‌خانه به کار رفته است.(2)

کاروانسرا زاییده موقعیت جغرافیایی ایران است. نجد ایران مثلثی است بین دو فرورفتگی خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال و به منزله پلی میان آسیای مرکزی و غربی و نیز حلقه اتصال این دو با آسیای صغیر و اروپاست. بدین ترتیب، ایران در مرکز خطوط بزرگ ارتباطی قرار می‌گیرد که شرق و غرب دنیا را به یکدیگر متصل می‌سازند و قدیمی‌ترین و مهم‌ترین شاهراه ارتباطی جهان باستان- جاده ابریشم- از آن می‌گذرد.(3)

این وضع، احداث و توسعه راه در ایران را ضروری می‌ساخت و با توجه به خشکی و کم آبی این سرزمین و دوری آبادی‌ها از یکدیگر، وجود اماکنی برای اقامت موقت مسافران را اجتناب ناپذیر می‌کرد. توسعه راههای ایران به ویژه از دوران هخامنشی مورد توجه قرار گرفت. چرا که هخامنشیان سرزمین‌های گسترده‌ای از  قفقاز تا خلیج فارس و از آسیای مرکزی تا آسیای صغیر، مدیترانه و شمال آفریقا را تحت سلطه خود داشتند و اداره این قلمرو وسیع نیازمند وجود شبکه گسترده‌ای از راهها و تأسیسات مربوط به آن بود.

مهم‌ترین این راهها جاده شاهی بود که از شوش آغاز می‌شد، از دجله و زیر اربِل عبور می‌کرد و تا افسوس ادامه می‌یافت که 2683 کیلومتر طول داشت و شامل 111 ایستگاه یا منزل بود که هریک با اسب‌های تازه نفس یدکی بر پیک‌های شاهی مجهز بود. (4)

توسعه راهها در دوره اشکانی ادامه پیدا کرد و در دوره ساسانی ساخت کاروانسرا به یکی از فرازهای مهم تاریخی خود رسید. با این وجود، نقطه اوج نقش آفرینی ارتباطی راهها و کاروانسراها را باید در دوران پس از اسلام جست و جو کرد. چرا که فتوحات مسلمانان، قلمرو وسیعی شامل جزیرة العرب، بین‌النهرین، ایران، ماوراء‌النهر،  قفقاز، بخشی از آسیای صغیر، شام، فلسطین، شمال آفریقا و حتی جنوب اسپانیا (آندلس) را تحت فرمان قدرتی واحد (خلفای راشدین، خلافت اموی و خلافت عباسی) درآورد و مرزهای سیاسی گذشته را از میان برد.

این مرزها که مهم‌ترینشان مرز میان امپراتوری روم و شاهنشاهی ساسانی بود، برای قرن‌ها نقش تحدید کننده‌ در ارتباط اقوام مختلف را ایفا می‌کردند و به گاه جنگ، مراودات مردمان شرق و غرب را به حداقل ممکن می‌رساندند. اینک اما، چنین مرزهایی وجود نداشتند و آمد و شد در سرزمین‌های یادشده آسان‌تر و آزادانه‌تر انجام می‌شد.

علاوه بر این، اقوام گوناگون ساکن در این سرزمین‌ها که پیش‌تر پیرو مذاهبی چون مسیحیت، زرتشت و بودیسم بودند، غالبا به اسلام گرویدند و مرزهای عقیدتی و بیگانه پنداری‌های پیشین فروریخت.

چنین بود که ارتباط میان شرق و غرب از نظر کمی و کیفی دچار تحول شد و ایرانیان که سرزمین‌شان در کانون این ارتباطات قرار داشت، افقی به مراتب وسیع‌تر از گذشته را پیش روی خود دیدند. طبعا کاروانسراها نیز به عنوان مهم‌ترین تأسیسات بین راهی و محل اتراق تاجران و زایران و سیاحان و عارفان و سپاهیان و... مسافران بیشتر و متنوع‌تری (از نظر قومی و فرهنگی) را پذیرا شدند.

تجزیه خلافت عباسی در سده‌های میانه اسلامی و برآمدن سلسله‌های گوناگون و گاه متعدد در قلمرو اسلام، اگرچه محدودیت‌های دوباره‌ای را موجب شد اما گمان نمی‌رود که موانع جدی در راه  ارتباط میان اقوام مختلف پدید آورده باشد.

در سده هفتم هجری، یورش مغولان به ایران، هرچند که به عنوان مصیبت بار ترین و ویرانگرترین رخداد تاریخ ایران نمودار شد، اما از نظر ارتباطی، گشایش دیگری را رقم زد، چرا که این بار سرزمین باستانی چین نیز همراه با بخش عمده سرزمین‌های اسلامی تحت سلطه قدرتی واحد درآمدند و رفت و آمد تا اقصای شرق، آسان‌تر و مبادلات تجاری و تعاملات فرهنگی گسترده‌تر شد.

در سده دهم، برآمدن سلسله صفویه نقطه عطف دیگری در تاریخ کاروانسراهای ایرانی بود. وحدت سیاسی- مذهبی و امنیتی که صفویان فراهم آوردند، موجب رونق بازرگانی و توجه بسیار به راهها و تأسیسات ارتباطی شد. معروف است که شاه عباس دستور ساخت 999 کاروانسرا در سراسر کشور (علاوه بر ایران امروزی، شامل افغانستان، بلوچستان پاکستان و بخش عمده قفقاز و آسیای مرکزی) را صادر کرد. هرچند که ساخت این تعداد کاروانسرا محرز نشده است، اما کاروانسراهای بازمانده از آن دوره که برخی‌شان در راههای دور و صعب العبور ساخته شده اند و نیز وجود راهها و پل های متعدد، کوشش مجدانه صفویان در توسعه شبکه ارتباطی و کاروانسراها را به اثبات می‌رساند. (5)

نوشته‌های سیاحان اروپایی از جمله شاردن نشان می‌دهد که در این دوره اولا کاروانسراها در جای جای قلمرو وسیع صفویان ساخته شده بودند و ثانیا از امکانات رفاهی قابل ملاحظه و رایگان برخوردار بودند. برای نمونه شاردن تعداد کاروانسراهای شهر اصفهان را 1082 باب نوشته است. (6)

با این حال، وجود امپراتوری بزرگ عثمانی در مرزهای غربی ایران و تخاصم شدید سیاسی و مذهبی آن با دولت صفوی و جنگ‌های گاه و بی‌گاه میان آن‌ها، زنجیره به هم پیوسته جاده ابریشم را از هم گسست و کاروانسراها را از وجود اقوام و مذاهب و فرهنگ‌های گوناگون تهی ساخت. به بیان دیگر، دوره صفویه اگرچه دوره گسترش کمی کاروانسراها بود، اما گستره و عمق ارتباطی این مکان ایران ساخته را کاهش داد.

ساخت کاروانسرا در دوران افشاریه، زندیه و قاجاریه را می توان ادامه این رویه در دروه صفویه و با همان کیفیت ارزیابی کرد اما از اواسط دوره قاجار، ورود امکانات نوین ارتباطی که ره‌آورد تمدن غرب بود و سپس پیدایی وسایل ارتباطی جدید که سفر را راحت‌تر و سریع‌تر ‌می‌کرد، موجب از رونق افتادن کاروانسراها و ویرانی تدریجی آن‌ها شد.

امروزه تنها تعداد محدودی از کاروانسراهای قدیمی که از معماری قابل توجه برخوردارند به عنوان مواریث فرهنگی تحت محافظت قرار گرفته‌اند و مابقی - اگر تا کنون ویران نشده‌اند- رو به خرابی می‌روند. با این حال، در سال‌های اخیر کوشش‌هایی صورت گرفته تا بعضی کاروانسراهای شهری و نزدیک به جاده‌های امروزی به عنوان مراکز اقامتی بین راهی یا هتل باز‌سازی شوند. مجموعه کاروانسرای عباسی در شهر میبد و کاروانسرای مادرشاه در مورچه خورت اصفهان که تصاویری از آن‌ها در گزارش مصور این صفحه نمایش داده می‌شود، از آن جمله‌اند.

در این گزارش، دکتر ناصر تکمیل همایون، مورخ و استاد دانشگاه که سفرهایی در طول جاده ابریشم داشته و کاروانسراهای متعددی را از چین تا اروپای شرقی مورد بازدید و بررسی قرار داده است، درباره جایگاه و کارکرد ارتباطی کاروانسرا سخن می‌گوید.

پاره‌ای عکس‌های این گزارش از دو خبرگزاری مهر و فارس گرفته شده و بقیه از آرشیو مؤلف فراهم آمده‌اند.  

 

 


 

پی نوشت:

1-       تکمیل همایون، ناصر: کاروانسراه در فرهنگ ایران، مجله تحقیقات تاریخی، سال اول و دوم، شماره چهارم و پنجم ، 1369، ص 207-206

2-      همان‌جا

3-      گیرشمن، رومان: ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، 1369، ص 8-1

4-      همان، ص158

5-      برای آگاهی بیش‌تر نک: سیوری، راجر: ایران عصر صفوی، ترجمه احمد صبا، تهران، 1363، فصل هشتم: ساختار اجتماعی-اقتصادی دولت صفوی

6-      شاردن: سیاحتنامه: ترجمه محمد عباسی، تهران، 1350، ج4، ص171