ترجمه یك كتاب جدید
کتاب «تاریخ اجتماعی رسانهها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت» نوشته ایسا بریگز و پیتر بِرک و ترجمه دکتر حسن نمکدوست تهرانی توسط انتشارات همشهری منتشر شد.
در مقدمه مترجم درباره این کتاب، آمده است: «کتاب، دوران آغاز مدرن و اختراع حروف متحرک چاپی و انتشار کتابهای چاپی تا پیدایش روزنامه، پست، تلگراف، عکاسی، سینما، تلفن، رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت را در بر میگیرد؛ رسانههایی که درون مرزهای جغرافیایی و در تعامل با جامعه بلافصل خود متولد شدهاند و در وهله نخست باید در چنین بستری مطالعه شوند، به سرعت مرزها را در مینوردند و خصلت و کارکردی جهانی مییابند. رویکرد فراگیر نویسندگان کتاب به مفهوم وسایل ارتباطی، حملونقل را هم شامل میشود و از همین رو کنش متقابل انسانها و جامعهها با راهها، راهآهنها و آبراههها و وسایلی همچون کالسکه، قطار، دوچرخه، بالن، کشتی، هواپیما، اتومبیل، زیردریایی و موشک نیز در کتاب کاویده شده است.»
این کتاب در 657 صفحه و با قیمت 15000 تومان منتشر شده است.
[ دانلود فصل اول کتاب - حجم 915K - فرمت PDF ]
فهرست:
مقدمه مترجم
برقراری ارتباط مختص انسان نیست و موجودات دیگر کم و بیش به شیوهها و شکلهای گوناگون با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، اما انسان را به دو دلیل «موجود ارتباطگر» دانستهاند:
نخست، تنوع بیپایان شکلهای ارتباطی. افزون بر کاربرد زبان و بهرهگیری از نظام نمادها، که برخی اندیشمندان، فرهنگ را به آن معنا میکنند و حیات جامعهها را بی آن میسر نمیدانند، هرکنش انسان در بردارنده پیام و معنایی و دارای وجهی ارتباطی نیز هست؛ از بستن یک پنجره تا مشتی گره کرده و از بنا کردن تختجمشید تا ساخت یک رایانه.
دوم، تنها انسان است که میتواند یک کنش ارتباطی واحد را، بسته به موقعیتها و بافتهای مختلف، به شکلهای گوناگون معنا و تفسیر کند. خندخند، شکرخند، نیشخند، پوزخند، تلخند، زهرخند و ... نشاندهندۀ تفسیرها و تأویلهای گوناگون از یک کنش ارتباطی یعنی خندیدن هستند.
اما دلیل سومی نیز وجود دارد. انسان یگانه موجودی است که از رسانهها برای برقراری ارتباط، در مقیاسهای محلی، ملی و جهانی، بهره میگیرد، چندان که تاریخ نوین جامعهها و تمدن انسانی را بههیچوجه نمیتوان بدون حضور رسانهها درک و فهم کرد. جذابیت و شورانگیزی کتاب حاضر نیز از همین روست. ایسا بریگز و پیتر بِرک، دو مورخ سرشناسِ رسانهها، در کتاب خود به روشنی و دقت تمام نشان میدهند که رسانهها درهمآمیخته و سرشته وجوه گوناگون حیات اجتماعیاند، چندان که دگرگونی این، بدون تحول آن و فهم یکی بدون شناخت دیگری امکانپذیر نیست.
شیرینی کتاب وجه دیگری هم دارد. داستان رسانهها، از هر دو منظر اجتماعی و فنشناختی، بیانگر تلاش انسانها برای کسب آگاهی بیشتر و به اشتراک گذاشتن آن نیز هست. همین تلاش است که راه را برای گشایش فضای ارتباطی و افزایش فرصتهای رسانهای هموار میکند و به رسانهها امکان میدهد به گسترش آزادی اندیشه و بیان و پیشرفت جامعهها یاری برسانند. نویسندگان کتاب چندبار به این موضوع میپردازند که توسعه رسانهها کهنهاندیشان را بر سر یک دوراهی گرفتار میکند: نه میتوان مانع توسعۀ رسانهها شد و نه این ممانعت سودی در پی دارد. در واقع، هر مانعی جامعه را آگاه میکند که چیزی برای خواندن، دیدن و شنیدن وجود دارد و همین آگاهی، خود منشاء جستوجو و کشف ایدهها و اندیشههای تازه میشود.
کتاب، دوران آغاز مدرن و اختراع حروف متحرک چاپی و انتشار کتابهای چاپی تا پیدایش روزنامه، پست، تلگراف، عکاسی، سینما، تلفن، رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت را در بر میگیرد؛ رسانههایی که درون مرزهای جغرافیایی و در تعامل با جامعه بلافصل خود متولد شدهاند و در وهله نخست باید در چنین بستری مطالعه شوند، به سرعت مرزها را در مینوردند و خصلت و کارکردی جهانی مییابند. رویکرد فراگیر نویسندگان کتاب به مفهوم وسایل ارتباطی، حملونقل را هم شامل میشود و از همین رو کنش متقابل انسانها و جامعهها با راهها، راهآهنها و آبراههها و وسایلی همچون کالسکه، قطار، دوچرخه، بالن، کشتی، هواپیما، اتومبیل، زیردریایی و موشک نیز درکتاب کاویده شده است.
تاریخ اجتماعی رسانهها در واقع تاریخ مردمی رسانهها نیز هست. نکته قابل تأمل در این تأکید، مقایسه پدیداریِ رسانهها در غرب با کشورهایی مانند کشور ماست. در جهان غرب، دستکم در 300 سال گذشته، رسانهها را، اغلب، مردم متولد کردهاند و لاجرم رسانهها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیوند تنگاتنگ با زندگی مردمان، و نه صرفاً وابسته به دولت، بودهاند. اگر مشارکتی بوده است، و نیز منازعهای، میتوان نقش دولت و مردم ـدانشمند، سرمایهگذار، پیامآفرین یا مخاطبـ را تؤامان دید، اما در کشورهایی همانند کشور ما به طور معمول دولت، واردکننده، مالک، مدیر و پیامآفرین اصلی رسانهها بوده و اجازه مشارکت در تولید محتوا و مصرف رسانهها را به مردم داده و یا از آنها ستانده است. توجه به همین تفاوت تا حدودی توضیح میدهد که چرا رسانهها در کشور ما نقش اجتماعی خود را چنان که باید ایفا نمیکنند.
درباره ترجمه کتاب اشاره به چند نکته اهمیت دارد:
گرچه نام اینکتاب در اصل «تاریخ اجتماعی رسانهها»ست، اما در آن، جز چند اشارۀ گذرا، توجهی به تاریخ رسانهها در شرق نشده است. از همین رو مترجم بهتر میدانست که عنوان فارسی آن را «تاریخ اجتماعی رسانهها در غرب» در نظر بگیرد و فقط به دلیل رعایت امانت بهعنوان مورد نظر نویسندگان کتاب وفادار ماند.
ترجمه کتاب براساس ویراست دوم آن (سال 2005) آماده چاپ بود که ویراست سوم «تاریخ اجتماعی رسانهها» منتشر شد (2009 و توزیع 2010). در ویراست جدید، دو فصل چهارم و هشتم کتاب بهکلی بازنویسی شده و فصلهای پنجم، ششم و هفتم نیز تغییراتی یافتهاند. از همین رو مترجم فصلهای چهارم و هشتم را بار دیگر ترجمه کرد تا تازهترین افزودههای نویسندگان نیز در اختیار علاقهمندان قرار گیرد، به خصوصکه قرار است دانشجویان ارتباطات بیشترین بهره را از کتاب بگیرند. البته کوشش مترجم آن بود که موضوعهای درخور توجه ویراست دوم را که در سومین ویراست حذف شدهاند در توضیحهای آخر کتاب بگنجاند. تغییرها در سه فصل دیگر بنیادی نبودند. به همین دلیل از بازترجمه فصول پنجم، ششم و هفتم صرفنظر شد، اما تلاش شد برخی نکتههای تازه این سه فصل به آخر کتاب منتقل شوند. بنابراین نسخه فارسیِ موجود در حقیقت آمیزهای از دو ویراست دوم و سوم کتاب «تاریخ اجتماعی رسانهها»ست. وظیفه خود میدانم از انتشارات همشهری که با وجود آماده بودن ترجمه ویراست دوم، از انتشار آن خودداری و فرایند فنی کار را تکرار کرد، سپاسگزاری کنم.
کتاب دورۀ تاریخیِ طولانی را در برگرفته و در آن به رسانهها و موضوعهای گوناگون با ایجاز و فشردگی پرداخته شده است. رعایت ایجاز گاه سبب شده که در برخی موارد، جملهها و عبارتهای نویسندگان منفصل به نظر برسند، به همین دلیل مترجم کوشیده است با بهکار بردن واژهها، عبارتها و جملهها و یا تقطیعها و سجاوندیهایی فهم متن را برای مخاطب فارسیزبان آسان کند. این فرازها اندک هستند، اما وجود دارند و مسؤولیت درستیشان برعهده مترجم است.
همچنین روندها، رویدادها، موضوعها و نامهای مطرح در کتاب، بهطور معمول برای مردم آن دیار آشنایند، اما شماری از آنها برای مخاطبان ایرانی ناآشنا هستند یا کمتر آشنا. عکسها و پینوشتهای فراوان و مفصل کتاب برای برطرف کردن این کاستی به ترجمه افزوده شدهاند.
«فرهنگ مصاحب» و «دانشنامه ایران» از جمله منابعی بودهاند که مترجم برای نگارش توضیحهای پایان کتاب به آنها مراجعه کردهاست، اما بیشترین سهم، از آنِ اینترنت است؛ رسانه رسانهها که کماکان در کار شگفتزده کردن انسانهاست.
در ترجمۀ این کتاب از دانش عمیق و تجربۀ آقایان عبدالحسین آذرنگ و محمد قائد بهره گرفتهام. مهمتر اینکه انجام کار بدون راهنماییها و دقتنظرهای فراوان خانم شهرزاد مشاور و آقایان مسعود خرسند، برمک بهرهمند و یونس شکرخواه میسر نبود. تولید فرهنگی کتاب را آقای آرش آذرنگ و تولید فنی کتاب را خانم اعظم فراهانی برعهده داشتند. خانم طاهره رحیمی و آقایان امین خرمی و علیرضا کتابدار نیز در بخشهای مختلف مترجم را یاری دادهاند. از همه این دوستان صمیمانه سپاسگزارم. البته نقصانهای کار، طبعاً برعهده مترجم است.
و نکتۀ آخر. کتاب حاضر میتواند تحول تؤامان رسانهها و جامعهها در غرب را تا حدود زیادی برای دانشجویان و دانشپژوهان ارتباطات و رسانههای کشورمان روشن و نبود منبعی دست اول و روزآمد را در این زمینه جبران کند، اما گام بلند و البته دشوار در این عرصه، نگارش تاریخ اجتماعی رسانههای ایران است. امید آنکه گروهی از دانشپژوهان جوان، نوآور و کوشا در حوزۀ ارتباطات و رسانهها به نوشتن چنین تاریخی همت بگمارند.