در این چند رسانهای، بابک امین تفرشی از بازگشت آسمان به شهر به کمک هنر عکاسی سخن میگوید
راحله موحدی/محمد امین خرمی - اندکی اگر از شهرمان دور شویم، از این چراغهای رنگارنگ که امروز ستارههای شهرمان شدهاند، از دود و هیاهوی هرروزه و از این زرق و برق جا گرفته در دل شبهای شهر، آسمان دیگر همان رنگ را ندارد. آنجا تنها تو میمانی و سقفی به وسعت افقهای نگاهت و هزاران ستاره. میدانی این گنبد کبود سرشار از رمز و راز و کهکشان و سیاره و ستاره است؛ هرکدام با نامی و نشانی. اما نام و نشانشان چه اهمیتی دارد زمانی که آنچنان محو زیبایی و شگفتی آن شدهای که نام و نشان خودت را هم فراموش کردهای؟
اینبار هم این هنر عکاسی است که به کمکم میآید که بتوانیم آن لحظات ناب را به تصویر بکشیم و برای روزها و سالها آن همه زیبایی یکه را ثبت و ضبط کنیم.
در این مالتی مدیا بابک امینتفرشی درباره عکاسی از آسمان شب سخن گفته است. امینتفرشی، مدرس نجوم، عکاس آسمانشب، مدیر و موسس پروژه بینالمللی جهان در شب یا «توآن»، و کارشناس نجوم در برنامههای رادیو- تلویزیونی بسیاری بوده است و از سال 1375 درباره نجوم و فضا مینویسد. به پاس فعالیتها و تصاویری که سبب افزایش علاقه عمومی به آسمان شب و اخترشناسی شده است، او از سوی بنیاد لنارت نیلسون جایزه عکاسی علمی سال 2009 جهان را دریافت کرد.
توآن برنامهای از سوی انجمن منجمان بدون مرز است که با تهیه و ارائه تصاویر هنرمندانه از آسمان شب بر فراز آثار تاریخی و طبیعی در جهان (از جمله ایران) به معرفی زیبایی و ارزش آسمان شب و نجوم میپردازد. گروهی متشکل از سی اخترشناس و عکاس در زمینه عکاسی تلفیقی زمین و آسمان شب که در حدود بیست کشور جهان پراکندهاند در این پروژه مشغول به همکاری و فعالیت هستند.
(عکسها از بابک امین تفرشی و اشین دانیلی ذکریان)
***
منظرهای را تصور کنید، بیرون در دل کویر ایستادهاید و کهکشان راه شیری از افق طلوع میکند. آسمان پرستاره بالای سر شماست و جایگاه کیهانی ما مقابل چشمانمان.
جاذبههای دیدنی آسمان شب در مقام بخشی از طبیعت سبب شد بخشی از عکاسی بوجود بیاید که ما امروز به نام عکاسی نجومی میشناسیم. بعضی از اولین عکسهایی که در تاریخ عکاسی نجومی گرفته شده به دهه 1840 برمیگردد، یعنی فقط چند سال بعد از آغاز خود عکاسی گرفته شده است. این عکسها تصاویری است که با تلسکوب از ماه گرفته شده است با نوردهیهای خیلی طولانی حدود بیست دقیقه، در مقایسه با تصاویری که امروز از ماه میگیریم که فقط کسری از نوردهی دارد، به مرور چند دهه بعد عکاسی از اجرام و اعماق مثل کهکشانها و سحابیها هم شروع شد.
عکسهای اولیه روی صفحههای عکاسی با حساسیت خیلی کم گرفته میشد و مسلما کیفیت نامناسبی داشت اما قدمهای اولیهای بود که تا امروز پیش رفته در حدی که ما اکنون میبینیم که خیلیها با دوربینهای عادی کامپکت هم وارد عکاسی نجومی میشوند و از آسمان عکسهایی را میگیرند.
عکاسی نجومی دو بخش اصلی دارد؛ یک بخش با تلسکوب انجام میشود که عکسهایی هستند که از اعماق آسمان گرفته میشود شامل سیارات و ماه در نماهایی بسیار نزدیک، سحابیها، خوشههای ستارهای و کهکشانها. معمولا این عکاسی بسیار علمگراست. تصاویری که تلسکوبهای فضایی میگیرند یا تصاویری که بزرگترین تلسکوبهای جهان میگیرند همه از این دسته هستند.
نوع دیگری از عکاسی نجومی ترکیب هنر و نجوم است. در این نوع عکاسی زمین و آسمان به هم پیوند میخورند. همه مناظری که چشم انسان میتواند ببیند مثل طلوع راه شیری در کویر یا درخشش ستارههای زمستانی بالای کوه برفی. این نوع مناظر در عکاسی نجومی با منظره ثبت میشود و در انگلیسی به نام landscape astrophotography معروف است. تعداد قابل توجهی از عکاسان طبیعت هستند که به این نوع عکاسی از شب علاقمندند و دوست دارند زیر نورهای طبیعی مثل تابش ماه بر زمینه طبیعت چنین تصاویری را ثبت کنند.
من در سال 70 ،71 به نجوم و همزمان عکاسی نجومی علاقمند شدم. با تلسکوبهای مختلف عکسهایی را به صورت آماتوری از آسمان گرفتم. اما بعد به مرور علاقه اصلیام تبدیل شد به عکاسی زمین و آسمان؛ ترکیب مناظر طبیعت، تاریخ و نمادهای فرهنگی با زیباییهای آسمان. پس از چندین سال به این احساس رسیدم که چقدر جالب است که آسمان مثل سقفی بالای سر همه این نمادهاست.
این سقف برای همه یکسان است یعنی شما ستارگان و صور فلکی یکسانی را بر بالای معبد، کلیسا و یک مسجد در جاهای مختلف دنیا میبینید.
تمام نمادهای فرهنگی و تمدنی بشر زیر یک سقف قرار گرفتند. در نتیجه مفهومی برای ما بوجود آمد تحت عنوان« یک مردم یک آسمان» که این به مرور هدف عکاسی ما شد که از ایران شروع شد و بعد من در کشورهای مختلف آنرا دنبال کردم. از صحرای آفریقا تا نقاط دوردستی مانند قاره جنوبگان تا حتی قبایل آمازون. تمام اینها قرار شد وحدتی را زیر آسمان نشان دهند.
آسمان سالهاست که در شهرهای بزرگ فراموش شده است. مردم از یک طرف با مشغلههایی که در زندگی شهری دارند و از طرف دیگر نورهایی که کل آسمان را گرفته، فرصت چندانی برای دیدن این بخش از طبیعت ندارند. آسمان شب به نوعی طبیعتی فراموش شده در زندگی شهری است. این تاثیرات را ما قصد داریم که در این عکسها نشان دهیم که بتوانیم آسمان را دوباره در ذهن مردم زنده کنیم.
عکاسی زمین و آسمان به ابزارهای سادهتری نیاز دارد و بر خلاف عکاسی تلسکوبی که جایگاه ثابتی نیاز دارد در اینجا مهمترین نکته این است که شما در زمان و مکان مناسب باشید. فرضا برای دیدن بارش شهاب، مقارنه بین سیارات و ماه، خورشیدگرفتگی، ماهگرفتگی و ظهور یک دنبالهدار در آسمان، نیاز است که در جای مناسب و در زمان مناسب آن پدیده قرار بگیرد. آنقدرها نیازمند ابزارهای پیچیده عکاسی نیست. گرچه دوربینهای دیجیتال امروز به این ماجرا خیلی کمک میکنند و دوربینهای DSLR به مهمترین ابزار عکاسی زمین و آسمان تبدیل شده اند؛ دوربینهایی که تعویض لنز دارند و با استفاده از آن ها نوردهی طولانی مدت انجام میشود و میتوانند نویز را کاهش دهند و در کنار همه اینها حساسیت خیلی بالایی را ارائه میکنند که با دوربینهای فیلم نمیشود انجام داد. اما الان با یک دوربین دیجیتال DSLR به راحتی فرد حساسیت را تا 1600 بالا میبرد و در یک نوردهی حدود 30 ثانیهای کهکشان راه شیری را ثبت میکند. فقط نیاز است که از نور شهرها دور شده و دوربین را روی سه پایه قرار دهد، از دکلانشور مناسب برای قفل این نوردهی استفاده کند و یک لنز واید برای تماشایی کردن این منظره طبیعت و آسمان به کار برد.
توصیه من این است که برای این نوع عکاسی واقعا لازم است که فرد مقداری آسمان را بشناسد. صورتهای فلکی را تشخیص بدهد و با کمک یک نرمافزار نجومی یا خواندن بخشهایی که مربوط به نجوم میشود در منبعی مثل ماهنامه نجوم یا از طریق وبسایتهای نجومی مطلع شود که در چه زمانی یک پدیده خاصی اتفاق میافتد و بدینترتیب به سراغ آن پدیده در مکان مناسبی برود.
سوژههای متفاوتی برای ثبت از طریق دوربین عکاسی وجود دارد، چه آن دوربینهایی که از نسل قدیم هستند و با فیلم کار میکنند و چه دوربینهای دیجیتال. فقط ابزار ساده و حوصله و تجربه کافی برای ثبت چنین منظرهای نیاز است البته به اندکی برنامهریزی هم نیاز داریم؛ که یک سیاره خاص در آسمان چه زمانی ظهور میکند، صورت فلکی جبار بهطور مثال در شبهای زمستان کجا دیده میشود. از این سوژههای جذاب میشود به مقارنههای سیارهها اشاره کرد. ماه و سیارات وقتی یکجا در آسمان جمع میشوند منظره فوقالعاده تماشایی ایجاد میکنند حتی در شهرها هم میشود این کار را انجام داد. طلوع ماه بدر یا هلال ماه در شهرهای بزرگ هم دیدنی است. بیرون از شهر شما میتواند صورتهای فلکی پرنور را ثبت کنید. ستارههای بارز، نوار راه شیری و پدیدههای کم نورتری که در شهر مشاهده نمیشوند.
یکی از جالبترین این کارها ثبت حرکتها در آسمان است. چرخش زمین سبب گردش افلاک میشود که از قبل در ادبیات ما هم شناخته شده بوده است. حرکت ستارهها در شب که حاصل حرکت وضعی زمین است با یک نوردهی طولانی مدت ثبت میشود. روی فیلمهایی که حساسیت کمی دارند یا دوربینهای دیجیتال زمانی که از حساسیت کم استفاده میکنید، از یک نوردهی حدود چهار تا پنج دقیقه استفاده کنید و آنموقع میبیند که هر ستاره روی تصویر، به جای یک نقطه به یک خط تبدیل میشود. اگر این کار را به مدت یک تا دو ساعت انجام دهید خواهید دید این خطوط که اغلب رنگی هم هستند، به صورت خطوط بسیار طولانی ثبت می شوند. رنگ این خطوط به این دلیل است که ستارهها رنگها و دماهای مختلفی دارند. اگر رو به شمال این کار را انجام دهید تمام اینها به صورت کمانهایی به دور قطب شمال آسمان یا تقریبا ستاره قطبی ثبت میشوند و یک تصویر فوقالعاده رویایی از حرکات سماوی و گردش افلاک خلق میشود.
در کنار اینها همیشه لذت بردن از مناظر آسمان وجود دارد همانطور که یک عکاس طبیعت حین کار از منظره با چشم لذت میبرد. این لذت بردن زمانی رخ میدهد که شما اطلاعات بیشتری از آسمان شب و نجوم به دست آورید. مثلا بدانیدکه این ستارههایی که مشغول ثبت آنها هستید چقدر بزرگتر از سیاره ما هستند. در واقع این نوع عکاسی از جایگاه کیهانی زمین دید خاصی به فرد میدهد؛ دیدی که با دیدن یک تصویر ساده و در نگاه اول نه چندان جذاب به من دست داد و آن تصویری است که سیاره زمین را از دید کاوشگر فضایی ویجر نشان میدهد. این تصویر حدود 20 سال پیش گرفته شده است. در این عکس یک زمینه کاملا سیاه وجود دارد و یک نقطه وسط آن وجود دارد و این نقطه آبی کمنور، تمام چیزی است که ما داریم، تمام تاریخ ما، تمام مردمی که آمدهاند، چه سلطه کردهاند، چه رعیت بودهاند، تمام این افراد در این نقطه آبی کمنور هستند.