رسانههای عراق تحت تأثیر تغییرات و توسعهی سریعی که درکمتر از دوسال رخ داد، درجریان رقابت بزرگ و شگرفی قرارگرفتند. امروزه انتظار میرود که رسانههای متعددی بویژه بعد ازسه دهه کنترل آمرانه، سانسور و آزار و اذیت دوران رژیم بعث ایجاد شوند. هرچند در اوضاع نامنظم فعلی، رسانههای عراق عمدتاً وسیلهی ارایه منافع شخصی کسانی هستند، که انگیزهها و گرایشات اقتصادی یا سیاسی نیرومندی دارند.
چکیده عراق در واقع کشور کوچکی است، اما تاریخ باشکوهی دارد که به پیش از پنج هزار سال پیش برمیگردد. یونانیان قدیم آن را بین النهرین نامیدهاند. سرزمینی بین دو رودخانه که اغلب مهد تمدن یا گهواره نامیده میشود. نژاد مردم عراق، عرب، کرد، ترکمن، آشوری است. درحالی که ترکیب مذهبی شامل اسلام (شیعه و سنی)، مسیحیت و دیگر مذاهب است. جمعیت عراق تقریباً 25میلیون نفر است که اکثریت آنها زیر 25 سال سن دارند. (جمعیت جوان) زبان رسمی این کشورعربی است. درصورتی که زبان کردی، زبان اصلی نواحی کردنشین است. دیگر زبانهای موجود در عراق شامل ترکی، آشوری و آمریکایی است. اخیراً کمیتهی ارتباطات ملی و رسانهای که اولین گروه(هیات) قانونی مستقل درعراق است، گزارش کرده که تقریباً 80 ایستگاه رادیویی و21 ایستگاه تلویزیونی و تعدادی روزنامه درفضای داخلی عراق وجود دارند. این تعداد بی شمار از رسانههای مکتوب و رسانههای صوتی و تصویری به سرعت جایگزین 35 سال دیکتاتوریای شدند، که طی آن رسانههای عراق خاموش شده بودند و شأن و مقام کارگزاران رسانهها تنزل یافته بود. این تحقیق به صورت عمده تغییرات و چالشهایی را که رسانهها درعراق با آن مواجهاند بررسی میکند. این تحلیل سه دوره مهم را پوشش خواهد داد: دورهی اول(قبل از 1958) که مربوط به دوران امپراطوری و پادشاهی است، دورهی دوم (1958تا 2003) که بر وضعیت رسانهها تحت انظباط وکنترل نظامی متمرکز است و دورهی سوم (2003 تا حال) که موقعیت رسانهها بعد از سقوط رژیم صدام حسین را مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
تاریخچه عراق کشوری است که تاریخ باشکوه آن به بیش از پنج هزار سال پیش برمیگردد. یونانیان قدیم آن را بین النهرین نامیدهاند، سرزمینی بین دو رودخانه که اغلب مهد تمدن یا گهواره نامیده میشود. اینجا(عراق) جایی است که اولین شهرها متولد شدند، نوشتن آغازشد و اولین سیستمهای قانونی ایجاد شد. اینجا جایی بوده است که تنوع حیات فرهنگی در آن ازطریق اختلاط ملتهای قدیمی مثل سومر، آکاد، بابل وآشورایجاد شده بود و ترکیب قابل توجهای که فرهنگ غرب از آن نشأت میگیرد. عراق نسبتاً کوچک و تقریباً دوبرابر 'آی داهو' (یکی از ایالتهای آمریکا) است. به طور کلی منطقهای شامل آب و خشکی به مساحت 072/437 کیلومتر مربع است که تقریباً برابر با 754/168 مایل مربع است. در جولای 2004 جمعیت عراق حدوداً 25میلیون نفر تخمین زده شده بود، که اکثریت آنان زیر 25سال بودند. نژاد مردم عراق عرب است (75تا80درصد) و بقیه کرد هستند (15تا 20درصد). درحالی که ترکمن، آشوری و دیگر نژادها نیز در آن ساکن هستند. ترکیب مذهبی شامل اسلام که دین اصلی عراق است و شیعه و سنی می شود. مسیحیت (3درصد) مذهب مردم آنجا را تشکیل میدهد. تقریباً 60تا 65 درصد جمعیت عراق مسلمان و شیعه هستند. ضمن آنکه بقیه مسلمانان عراق سنی و شامل کردهای عرب، ترکمنها و دیگر اقلیتها میشوند. زبان رسمی این کشورعربی است و کردی زبان اصلی مناطق کردنشین است. دیگر زبانهای موجود برای اقلیتها ترکی، آشوری و آمریکایی است. نرخ باسوادی 4/40درصد است.9/55 درصد جمعیت عراق مرد و 4/24درصد زن هستند. برآورد شده که تقریباً 25 هزار کاربر اینترنتی درعراق وجود دارند. کد اینترنتی عراق iq است. مردم از ایستگاههای ماهوارهای زمینی - دو اینتل ست (یکی ازاقیانوس آتلانتیک و یکی ازاقیانوس هند)، یکی اینتل اسپیوتینگ ( منطقه اقیانوس آتلانتیک) و یک عربست(غیرقابل استفاده) کابل هم محور و ایستگاه تقویت میکرووی رادیو که به سمت آفریقا، کویت، سوریه و ترکیه است، استفاده میکنند. اخیراً کمیته ارتباطات ملی و رسانهای (NCMC)که اولین گروه قانونی مستقل درعراق است، گزارش داده که تقریباً 80 ایستگاه رادیویی و 21 ایستگاه تلویزیونی درفضای داخلی عراق به علاوه تعدادی روزنامه وجود دارد. این تعداد بیشمار از رسانه های مکتوب و رسانههای صوتی و تصویری به سرعت جایگزین 35 سال دیکتاتوریای شدند که طی آن رسانههای عراقخاموش شده بودند و شأن و مقام کارگزاران رسانهها تنزل یافته بود. این تحقیق به صورت عمده تغییرات و چالشهایی را که رسانهها درعراق با آن مواجهاند بررسی میکند. این تحلیل سه دوره مهم را پوشش خواهد داد: دورهی اول(قبل از 1958) که مربوط به دوران امپراطوری و پادشاهی است، دورهی دوم (1958تا 2003) که بر وضعیت رسانههای تحت انظباط وکنترل نظامی متمرکز است و دوره سوم (2003 تا حال) که موقعیت رسانهها را بعد از سقوط رژیم صدام حسین، مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
دورهی اول: قبل از 1958 مطبوعات از نیمهی قرن هیجدهم درعراق بهوجود آمدند. چهار روزنامه در عراق در طول قرن نوزدهم منتشر میشدند. 'الزورا' یکی از نامهای بغداد به اولین روزنامهای که درطول قرن نوزدهم درعراق منتشر شده است، اشاره دارد. محدودیتهای مطبوعات درپایان قرن بیستم، زمانی که امپراطوری عثمانی در حال زوال بود، کاهش یافت. بین سالهای 1908تا 1914، 61 روزنامه دربغداد، بصره، موصل، نجف و دیگر شهرهای عراق تاسیس شدهبود،که به زبانهای عربی، عربی وترکی، عربی و فرانسه منتشر میشدند. بین این نشریات دوازده روزنامهی روزانه، هفته نامهها و مجلات ادبی بهعلاوهی روزنامه طنز 'هابیز بوز' منتشر میشد، که خیلی محبوب بود. 'عراقیان' همچنین به اغلب نشریات ادبی دنیای عرب دسترسی داشتند. مثل عامیانه در سراسر خاورمیانه این بود که' آنچه درقاهره نوشته میشود، دربیروت چاپ می شود، اما در بغداد خوانده می شود.' در طول سال 1920 بیشتر از 105 روزنامه که ازچشم اندازهای گوناگون دفاع می کردند، فرآیندای را در عراق بنیان نهادند که منجر به تأسیس سلطنت مطلقه در اگوست 1921 گردید. بیشتر این روزنامهها استقلال فوری عراق، تخلیه سربازان بریتانیایی، توسعه دموکراتیک و عراق مشارکتی را فریاد میزدند. درمیان آنها دجله در1921، عالم العربی(دنیای عرب) و المصباح(چراغ) د ر1924 و الصیحفا(روزنامه) در1927 قویترین روزنامهها بودند. اگرچه روزنامهها با سانسور مواجه بودند و همواره توقیف می شدند، اما اغلب آنها تحت نامهای متفاوت مجدداً منتشرمیشدند. سیزده اکتبر 1932، حکومت پادشاهی در عراق ایجاد شد و به اتحادیه ملتها (دولتها) پیوست. با استقرار پادشاهی، عراق با کشمکشهای اجتماعی، اقتصادی، قومی، مذهبی و ایدئولوژیک مواجه شد. اگرچه فعالیتهای سیاسی قبل از جنگ جهانی دوم وجود داشت، اما این فعالیتها در طول دوران جنگ به خاطر امنیت ملی ممنوع شده بود. در زمان حکومت توفیق سعودی(فوریه تا مارس 1940) احزاب سیاسی اجازه پیدا کردند تا تشکیلاتی راه بیندازند. متعاقباً 6 حزب سیاسی درمدت کوتاهی تشکیل شدند، که حزب دموکراتیک ملی (NDP)، حزب استقلال (IP)، حزب عراق کمونیست ((ICP و حزب سوسیالیست بعث عرب ((ASBP از جملهی این احزاب بودند. احزاب نظرات انتقادیشان را نسبت به حکومت از طریق روزنامههایی مثل 'صوت الاهلی'(صدای مردم) ازحزب NDP ، 'اتحاد الشعب' (اتحاد مردم) ازحزبICP، 'الاستقلال' ازحزبIP بیان میکردند. به طورکلی دستگاه پادشاهی به دقت بر مطبوعات بهویژه مطبوعات سیاسی نظارت داشت. با وجود نظارت دقیق بر مطبوعات، عدهای ازروزنامهنگاران با انتقاد ازاستبداد، حکومت را به چالش میکشیدند. این روزنامهنگاران بهوسیلهی حبسهای کوتاه مدت یا توقیف نشریاتشان جریمه میشدند. اگرچه مخاطبان مورد نظر مطبوعات سیاسی، افراد باسواد بودند، اما پیامشان درمیان بیسودان و کسانی که اغلب مشتری قهوهخانهها بودند نیز منتشر میشد. روزنامهها با صدای بلند برای این افراد خوانده میشد. بنابراین روزنامهها نقش مؤثری در زندگی جامعهی عراقی چه باسواد و چه بی سواد بازی میکردند. رسانههای صوتی و تصویری نیز در این بسیج سیاسی علی رغم این واقعیت که بهوسیلهی حکومت اداره و کنترل میشدند، سهیم بودند. پخش رادیو در 1936در عراق آغاز شد و به عنوان رسانهی توده مردم صرف نظر از سواد مطرح بود. عراقیان قادر بهدریافت سیگنالهای رادیویی از دیگرکشورهای عرب از جمله مصر بودند، که به رشد دیدگاه سیاسی مردم عراق کمک میکرد. ایستگاههای رادیویی بغداد و مطبوعات نقش فعالیدرتقلید فکری آن دوره عمدتاً ازطریق انتشار ایدئولوژی ناسیونالیستی عرب بازی کردند. درآن زمان دموکراسی و لیبرالیسم تاحدی درجامعه عراق ریشه دوانده بود وحکومت (1921تا 1958) جرأت خاموش کردن مطبوعات و یا تحمیل سانسورکلی را برمطبوعات را نداشت. عراق اولین کشور عربی بود که سیستم تلویزیونی آن در1955 برای طبقه بالا و ثروتمند بغداد شروع به فعالیتکرد. برنامههاییکه خصوصاً آمریکایی و انگلیسی بودند و به سرگرمیاختصاص داشتند. هنوز پخشتلویزیونی با اعمال فشارهای شدید سیاسی مواجه بود. برای مثال نمایش در تأتر بغداد که با حضور 'ملک فیصل' و 'شاهزاده عبدالله' بود، به خاطر ارجاعات منفیای که دیالوگ نمایش به پادشاه نسبت داده بود در سال 1956 به صورت ناگهانی متوقف شد. دوره دوم: 1958 تا 2003 هنگامی که امپراطوری بهوسیلهی افسران ارتش درکودتای نظامی 1958 (انقلاب 14جولای 1958) سرنگون شد، عراق تبدیل به جمهوری شد و ژنرال 'عبدالکریم قاسم' نخست وزیر عراق شد. بعدازانقلاب 1958 حدود 15 روزنامه روزانه پدید آمد، که از احزاب گوناگون عراقی مانند کمونیستها، دموکراتها، بعثیها، اسلامگرایان، کردها و دیگر احزاب حمایت میکردند. با وجود اینکه تاحدی سانسور در دوران حکومت قاسم وجود داشت، 'مطبوعات از آزادی غیرقابل تصوری در مقایسه با دوران پادشاهی یا صدام و حاکمیت بعث برخوردار بودند.' از جمله روزنامههایی که در دوران حکومت 'قاسم' وجود داشتند، میتوان به 'صوت الاهلی (صدای مردم)، اتحاد الشعب (اتحاد مردم) و المواطن (شهروند)' اشاره کرد. از 1959تا 1963 حکومت تنها ازسردبیران و رؤسای روزنامهها بازجویی کرد و مجوز نشریات مشخصی چون نشریهی روزانهی کمونیستها (اتحاد الشعب) را به صورت موقت باطل کرد. رسانههای صوتی و تصویری حقیقتاً نقش مؤثری درانتشار پیامهای سیاسی به عراقیان بعد از انقلاب 1958 ایفا کردند. هنگامی که حکومت کودتای نظامی درعراق برقرار بود، کنترل رسانههای صوتی و تصویری اولین کاری بود که انجام شد. حتی قبل ازآنکه رژیم جدید کنترل کاملی بر رژیم سابق یا بقیهی کشورهای منطقه بهدست آورد. با کنترل رسانهها، تودههای مردم مطمئن شدند که رژیم قدیمی سقوط کرده، رژیم جدیدی پدید آمدهاست. از طریق رسانهها، حکومت عراق قادر به بسیج تودههای مردم بود. برای مثال 'کلنل عبدالسلام عارف'، کسی که انقلاب 1958 را با 'عبدالکریم قاسم هدایت' رهبری میکرد، از رسانههای صوتی و تصویری برای برانگیختن مردم برای تجمع در مرکز بغداد در روزهای اولیهی انقلاب 1958 با فراخواندن آنان به مبارزه علیه امپریالیسم و نمایندهاش استفاده کرد. در دوران 'قاسم' پخش برنامه از رادیوی عراق گسترش یافت. وقتی رژیم جدید درحال مبارزه تبلیغاتی با مصر و سوریه بود. تلویزیون عراق تاحدی برای مردم تازگی داشت. وقتی که انقلاب 1958رخ داد، مردم جذب این رسانه جدید شدند. آنها به آگاهی و سرگرمی علاقهمند بودند از این روز تلویزیون نیاز آنها را برطرف میکرد. مهم نبود که چقدر فقیرند، آنها سعی میکردند که تلویزیون بخرند. بنابراین رژیم 'عبدالکریم قاسم' ازقدرت رسانهها در زندگی مردم استفاده کرد و آنها را برای انتشار پیامهای سیاسی، همین طور اطلاعات، سرگرمی و آموزش بهکاربست. 'دیویس' شرح میدهد که تلویزیون برای حمایت و پشتیبانی و به عنوان جانشین نمادینی درنبود نهادهای سیاسی مشارکت جو در دوران رژیم 'عبدالکریم قاسم' به کار میرفت. به خاطر اینکه نرخ باسوادی درعراق به طورنسبی پایین بود، تلویزیون برای آموزش به کار میرفت. دروس نیم ساعت قبل ازشروع برنامههای عادی پخش میشد و از طریق سریالهای طنز تقویت میشد. بخشهای سرگرمی تلویزیون با برنامه های مختلفی چون سریالهای طنز، نمایشها، فیلمها، کنسرت و مانند آن پوشش داده میشد. به طور کلی رسانههای صوتی و تصویری نقش مهمی درتأثیرگذاری بربلوغ مردم عراق داشتند. بین سالهای 1958 و 9681 پنج حملهی نظامی قدرت درعراق رخ داد. درنهم فوریه 1963'عبدالکریم قاسم' بهوسیلهی افسران ارتش و اعضایحزب بعث کشته شد. 'عبدالسلام عارف' رئیس جمهور شد و 'احمد حسن الباقر' نخست وزیر شد. 9 ماه بعد 'عارف' از ارتش برای کامل کردن کنترل حکومت و خارج کردن حزب بعث از قدرت در1963 استفاده کرد. عارف درحادثه سقوط هواپیما در 1966 درگذشت و برادرش 'عبدالرحمان عارف' رئیس جمهور جدید شد. در 1968 'احمدحسن الباقر'، عارف را سرنگونکرد و کنترل حکومت را دردست گرفت و تأسیس مجدد حزب بعث را مورد توجه قرارداد. بعد از1963 روشنفکرانی که از جریانهای دموکراتیک حمایت می کردند، نتوانستند مثل گذشته به عنوان یک گروه فعالیتکنند و مطبوعات به صورت شدیدی تابع دولت شده بودند. روزنامه بهتدریج ناپدید شد. زیرا حکومت عراق روزنامهها را تعطیل و مجوزهایشان را باطل میکرد. در این زمانکه (1968) حزب بعث قدرتمند محسوب میشد، تنها یک روزنامه به نام 'الثورا' (جمهوری) وجود داشت که روزنامهی رسمی حزب بعث بود. سردبیر آن 'طارق عزیز' بود، که قائم مقام نخست وزیرشد. در1967 روزنامه 'الجمهوریا' (جمهوری) که ارگان رسمی حکومت بود، بنیانگذاری شد. وقتی که صدام حسین در 1979 رئیس جمهور عراق شد، رسانهها که شامل روزنامهها، ایستگاههای رادیو و تلویزیون و آژانسهای مطبوعاتی (خبرگزاریها) بودند، به امتیازی در دستان گروه حاکم تبدیل شده بودند، که از آنها برای تحت فشار قرار دادن آزادی بیان استفاده میکرد. رژیم استبدادی بعث به طور کامل رسانهها را کنترل میکرد و از آنها برای تجلیل از شخص صدام حسین و خاندانش استفاده میکرد. جنگ با ایران (1980تا1988) بهانهای برای تکمیل نظارت دولت بر رسانههای عراق بود. صدام حسین از جنگ برای' تحمیل فشار بیسابقه بر رسانهها و تضمین اینکه همه گزارشها در روزنامهها منتشر میشود و دیگر هیچ روزنهای برای فرار از سانسورحکومت وجود ندارد'، استفاده میکرد. در 1986 مجلس فرماندهی انقلاب (RCC) دستوری صادرکرد (شماره 840) که صدام حسین خودش آن را امضا کرد. این دستور مجازات مرگ را برای هر کسی که به رئیس جمهور، همراهان وی، حزب بعث، RCC یا حتی حکومت توهین می کرد، درنظر گرفته بود. روزنامهنگاران همهی اشکال رفتار بیرحمانه را از سوی بعثیان تحمل میکردند و رسانهها تحت سانسور، محدودیت، موشکافی (رسیدگی دقیق) و آزار قرار داشتند. براساس گزارش اتحادیه بینالمللی عدالت، 'بیش از 500 روزنامه نگار در 1968 اعدام شدند و بیش ازصدها نفر مجبور به جلای وطن شدند.' مسأله قابل توجه این است که درحالیکه صدام حسین مانع آزادی بیان در میهن بود و روزنامه نگاران عراقی را میترساند، بهشدت نسبت به گزارشگران غیرعراقی که میگفتند او از دیگر کشورهای عرب حمایت میکند، بخشنده بود. صدام برای اینکه قلمهای معتبر و بزرگ درکشورهای عرب از قدرت و سیاست او حمایت کنند، هزینه بسیاری میکرد. رسانههای عراقی وقتی که 'عدی' پسر بزرگ صدام، نقش مهمی درسانسور و سختگیری بررسانهها در1991 ایفا کرد، به صورت بسیار بدی به عذاب افتادند. 'عدی' در سال 1992 رئیس اتحادیهی روزنامهنگاران عراق شد. آژانس مطبوعات عراق گزارش کرده، که حدود 50 روزنامه نگار از دست سختگیریهای 'عدی' درسال2001 فرار کردند. دراین دورهی ده ساله، عدی با استفاده از زور، بر رسانههایعراق کنترل کامل داشت و آنها را به وسایل انتشار تبلیغات حکومتی تبدیل کرد. علاوه براین او 'بابل' و 'بعث الریادی' (طلیعه بعث)، که روزنامههایی روزانه بودند، 'الزورا'، 'نبض الشباب'، 'صوت الاتحاد' و 'الرافدیناز'، هفتهنامهها و رادیو صدای جوان و تلویزیون جوان (الشباب) را اداره میکرد. خلاصهای از رسانههای عراق در دوران رژیم بعث درجدول شماره یک آمده است. علاوه بر کنترلکاملی که رژیم بعث بر رسانههای صوتی و تصویری و مکتوب داشت، این رژیم استفاده خانگی از بشقابهای ماهواره(دستگاه دریافت کننده ماهواره) را از 1993 تا 1994 ممنوع اعلام کرد. قدغن کردن مالکیت بشقابهای ماهوارهای (دستگاه دریافت کننده ماهواره) درسال 2002، هنگامی که صدام حسین توجیه مذهبی برایآن آورد، تقویت شد. زمانیکه بیشتر کشورهای جهان برای آماده سازی شهروندانشان با آخرین تکنولوژیها تلاش میکردند، رژیم بعث، عراقیان را از داشتن چنین امکانی محروم میکرد. برای مثال اینترنت در 1999در عراق مرسوم شد. اما رژیم عراق برکاربرد آن به صورت دقیق نظارت میکرد. حکومت همه اطلاعات را با دراختیار داشتن سرورهای کنترل، سانسور میکرد. دسترسی به تارنماهایی مثل Hotmail ممنوع بود و هر تلاشی برای اتصال به صندوق پستی آن لاین (Mailbox) با جریمه مواجه میشد.
دوران سوم:(2003 تاکنون) بعد از سقوط رژیم صدام حسین، رسانههای آزاد برای همه درعراق بهوجود آمدند و تعدادی رسانه ایجاد شد که ارگان گروههای گوناگون سیاسی، مذهبی یا قومی بود. 'پیپر' (2004) اشاره میکند که از بیش از250 روزنامه و نشریهای که پس از سقوط رژیم سابق ایجاد شدهاند، بیشتراز صدتای آنها هنوزمنتشر میشود. اکثریت نشریات به زبان عربی منتشر میشوند و درانواع مختلف روزانه، دوبار درهفته، هفتهنامه، دوهفته یکبار، ماهنامه، دوماهنامه و گاهنامه منتشر میشوند. محتوای اغلب این نشریات اساساً سیاسی است، بااین حال موضوعات خانوادگی، مطالب غیرخبری، سرگرمی و ورزش نیز درآنها گنجانده شده است. در میان این نشریات، 'المصباح' روزنامهای است که بهوسیلهی ائتلاف موقت علیه استبداد (CPA) برپاشده است و بهوسیلهی شبکهی رسانهای عراق حمایت میشود. شبکه رسانهای عراق (IMN) در می 2003 بهوسیلهی CPA برای جایگزینی با وزرات اطلاعات عراق که نابود شده بود، تأسیس شد. این شبکه، یک کانال تلویزیونی (العراقیا)، دو ایستگاه رادیویی ( رادیو جمهوری عراق و صدای عراق آزاد) و یک روزنامه (الشباب) را دربرمیگیرد. 'الشباب' روزنامهی روزانهای است، که از 15 می 2003 به صورت عربی و انگلیسی منتشر میشود. این روزنامه یکی از محبوبترین روزنامههای عراق است که وب سایتش ماهانه ده میلیون بازدیدکننده دارد. روزنامه مهم دیگر 'الزمان' است، که در لندن بنیان نهاده شده است و بهصورت روزانه به زبان عربی منتشر میشود. مستقل است و به صورت همزمان در بغداد و بصره نیز منتشر می شود. 'الاهلی' و 'عراق' امروز دو هفته نامهای هستند، که به ترتیب به زبان انگلیسی و عربی منتشر میشوند. مطبوعات عراق، آژانس مطبوعاتی مستقلی هستند که سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اموراجتماعی را پوشش می دهند و آنها را به عربی و انگلیسی منتشر میکنند. روزنامههای زیادی درعراق منتشر میشوند. مثل: 'الدموکراتیا، الاتحاد، الجهاد، الزورأ، بغداد، دارالسلام، نهرین، طارق الشعب، ترکمنلی و خهبات(مبارزه)' که درجدول شماره دو آمدهاند. با وجود اینکه تعداد زیادی روزنامه در دسترس مردم است، حدود 61 درصد مردم عراق اصلاً روزنامه نمیخوانند و 74درصد آنها به هیچیک از روزنامهها اعتماد ندارند. تعداد بیشماری از ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی بعد از سقوط رژیم صدام حسین شروع به پخش برنامه کردند. کمیتهی ارتباطات ملی و رسانهای (NCMC ) برآورد کرده است، که 7ماه پس از توسعهی نامنظم رسانهها، درحال حاضر حدود 80 رادیو و21 ایستگاه تلویزیونی در داخل عراق وجود دارد. NCMC که متشکل از رئیس ( (CEO و سه مأمور عالی رتبه (کمیسر) است، در آوریل 2004 گروه قانونی مستقلی را برای نظارت و سرپرستی بر همهی اشکال ارتباطات الکترونیک (شامل صدا و دادههای ارتباطات دور)، ضبط و پخشتلویزیونی، اطلاعرسانی و سرویس اینترنت ترتیب انجام داد. NCMC برای دفاع از آزادی و استقلال رسانهها مستقر شده بود و به صورت محدود با انجمنهای روزنامه نگاری عراق، سازمانهای بینالمللی توسعهی رسانهها و دیگر اجزای مرتبط برای پیشبرد استانداردهای حرفهای و اخلاقی همکاری میکند. ازجمله ایستگاههای تلویزیونی موجود، العراقیا (زمینی، بهوسیله شبکهی رسانهای عراق دایر شده است)، الشرقیا ( خصوصیاست، ازطریق بشقابهای ماهوارهای و به صورت زمینی برنامه پخش میکند)، کانال ماهوارهای کردستان (بهوسیلهی حزب دموکراتیک کردستان دایرشده است) و کردست (بهوسیله اتحادیه میهنپرستی کردستان دایر شده است) هستند. 'العراقیا' تنها کانال تلویزیونی زمینی سراسری عراق است و بدون دشواری قابل دریافت است. برآوردشده که این شبکه 74تا 95 درصد شهرهایی مثل بغداد، رمادی، فلوجه، نجف و بصره را تحت پوشش قرارمیدهد. ضمناً بردآن به مراتب درشهرهای شمالی مثل سلیمانیه و اربیل کمتر از سایر نقاط است (9درصد). این کانال قراردادش را با شرکت آمریکایی 'هریز' که سازندهی تجهیزات ضبط و پخش است و نیز شریک لبنانیش تمدید کردهاست. 'الشرقیا' اولین کانال خصوصی داخلی است و مدعی است که به هیچ گروه سیاسی، نژادی یا مذهبی تعلق ندارد. این کانال برنامههای متنوعی شامل سرگرمی و اخبار و نیز مطالب مرتبط با سیاست، اقتصاد و اجتماع پخش میکند. تلویزیون 'الحورا'، کانال تلویزیونی ماهوارهای است که با سرمایهگذاری دولت آمریکا ازفوریه 2004 شروع به پخش برنامه کرد و درعراق و دیگر کشورهای عربی قابل دریافت است. 'الحورا' یک کانال تجاری آزاد به زبان عربی است، که به صورت شبانه روزی اخبار و اطلاعات پخش میکند. دومین کانال که 'الحورای عراق' نام دارد و بینندگان عراقی را هدف قرار داده است، درآوریل 2004به جمع کانالهای تلویزیونی پیوست. کانالهای تلویزیونی دیگر مثل تلویزیون کرکوک، تلویزیون کردستان، تلویزیون موصل و مانند آن به صورت محلی در دیگر شهرهای عراق مستقر هستند. به همین میزان مهم است که بدانیم کانالهای تلویزیونی خارجی که به سرعت از سوی کشورهای همسایه ایجادشدند و به صورت زمینی و ماهوارهای پخش برنامه دارند، برای مردم عراق قابل دسترسی است. به عنوان مثال کشور ایران کانال زمینی' العالم' را که به صورت شبانه روزی خبر پخش میکند و به زبان عربی است برای جنوب شرق عراق که اکثریت مردم آن شیعه هستند، مخابره میکند. علاوه بر این کانالهای تلویزیونی ایران که شبکه جهانی سحر1 و 2 هستند (تلویزیون ماهواره ایکه قابل دریافت درایران است) تلویزیون الثقلین (برنامههای مذهبی)، کانال الاستقامة (به زبان عربی پخش میشود). دولت تهران نیز تصویر تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را به زبان عربی پخش میکند (روزانه برای عراق پخش میشود). بینندگان ماهواره همچنین قادر به دریافت کانالهایی مثل کانال اخبار 24 ساعته الجزیره هستند، که به زبان عربی است و توسط قطر پایه گذاری شده است (بزرگترین و جنجالیترین کانال پخش خبر در خاورمیانه). همچنین کانال اخبار 24 ساعته 'العربیا' که دوبی آن را تأسیس کرده است، یکی از انتخابهای بالای مردم عراق است. ایران با کانال تلویزیون زمینی 'العالم' درحال رقابت مستقیم با کانال تلویزیون زمینی 'العراقیا' عراق است. درحالی که الجزیره و العربیا با کانالهای ماهوارهای مانند الحورا و الشرقیا رقابت میکنند. براساس نظرسنجی که درهفت شهرعراق (بغداد، بصره، فلوجه، اربیل، نجف، رمادی وسلمانیه) درمورد میزان استفاده از رسانهها صورت گرفت، 93 درصد مردم عراق به تلویزیون دسترسی دارند و 43 درصد، بشقاب ماهواره (دستگاه دریافت کننده ماهواره) درمنزل دارند. شهرهایی مثل اربیل (73درصد) و سلمانیه (60درصد) درشمال و رمادی (550درصد) درغرب عراق، بیش از سایرین بشقابهای ماهواره(دستگاه دریافت کننده ماهواره) دراختیار داشتند. نتایج این بررسی همچنین نشان داد که اکثریت شهرنشینهای عراقی (62درصد) به تلویزیون برای کسب اطلاعات و اخبار درمورد عراق اعتماد دارند. دیگر رسانههایی که برای کسب اخبار پیرامون عراق به آنها اشاره شده است، شامل تلویزیون خارجی (26درصد)، روزنامه ها (5درصد)، رادیوهای عراق (2درصد)، رادیوهای خارجی (2درصد) و گفتگوی با اعضای خانواده یا دوستان (1درصد) بوده است. اگرچه مردم عراق تلویزیون تماشا میکنند، اما حدود 29 درصد عراقیان هیچگونه اعتمادی بهکانالهای تلویزیونی ندارند. درحالی که 6 درصد ازآنان هیچیک ازکانالهای تلویزیونی را نگاه نمیکنند. رادیو جمهوری عراق، اولین رادیو درعراق پس ازسقوط رژیم بعث بود و صدای آزاد عراق بهوسیله شبکه رسانهای عراق دایر شده است. دیگر کانالهای رادیویی شامل رادیو نهرین (دربصره است و انگلستان حامی آن است)، صدای عراق (موج متوسط بغداد ، موج AM) هات افام (ایستگاه موسیقی روی موج FM بغداد) و رادیو دجله (ایستگاه موسیقی وگفتگوی روی موج FM بغداد) است. جالب است بدانید که گوش دادن به رادیو دجله (اولین ایستگاه رادیوییاست که به صورت مستقل سخن میگوید) برای کارمندان دربغداد الزامی شده است. زیرا مردم عراق به طور معمول برای بیان شکایات و خواستههایشان به این شبکه تلفن میزنند. علاوه بر این ایستگاههای رادیویی بهوسیله فرقههای مختلف قومی، مذهبی و سیاسی مانند رادیو ترکمنلی(درمنطقه کرکوک) که ازطرف جبهه ترکمنهای عراق برنامه پخش میکند، صدای آزادی (ارگان کردها) که به زبان عربی و کردی برنامه پخش میکند و بوسیله اتحادیه میهن پرستی کردستان دایر شده است و رادیو آشور( ارگان جنبش دموکراتیک آشوریان) و مانند آن نیز درعراق وجود دارند. ایستگاههای بی شمار رادیوهای خارجی که از سوی رسانههای بینالمللی ایجادشده، به امواج رادیویی کشور عراق هجوم آوردهاند. اغلب آنها روی موج AM/ موج متوسط و یا ایستگاه FM برنامه پخش میکنند. واحدارزیابی (مونیترینگ) BBC به بیش از100 ایستگاه رادیویی درگزارشش اشاره کرده است. بیش از31 عدد از این ایستگاهها که از ایران دریافت میشوند، بوسیله جمهوری اسلامی ایران حمایت میشوند. هم چنین رادیوهای بینالمللی مهم دیگری مانند BBC عربی و سرویس رادیوی جهانی، رادیو مونتکالرو، که دولت پاریس آن را تأسیس کرده است، رادیو بینالمللی فرانسه، رادیوی آمریکایی سوا و رادیو آمریکا که از رادیو آزاد عراق حمایت میکنند، درعراق قابل دسترسی هستند. علاوه بر این رادیو لهستان، شبکه رادیویی نیروهای آمریکایی، FBN ، سرویس پخش پادشاهی عربستان سعودی(BSKSA)، پخش لیبی، رادیوی جمهوری سوریه، رادیو کویت و صدای اسرائیل برای عراق برنامه رادیویی پخش میکنند. براساس بررسیای که مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک عراق انجام داده است، 38درصد پاسخگویان اصلاً رادیو گوش نمیکنند و 53 درصد به گزارش ایستگاههای رادیویی درمورد عراق اعتماد ندارند. هرچند ایستگاه پخش هیأت فرماندهان آمریکایی ((BBG دربیانه مطبوعاتی نوامبر 2003 بیان کرده بود، که 43درصد پاسخگویان بزرگسال در بغداد رادیو 'ساوا' گوش میدهند، 46درصد در موصل و 69 درصد در بصره به این رادیو گوش میکنند. رادیو ساوا 24 ساعته و هفتروز هفته برنامه دارد. این رادیو اخبار را پوشش میدهد و ترکیب مطلوبی از موسیقی پاپ عربی و غربی پخش میکند.
نتیجه گیری رسانههای عراق تحت تأثیر تغییرات و توسعهی سریعی که درکمتر از دوسال رخ داد، درجریان رقابت بزرگ و شگرفی قرارگرفتند. امروزه انتظار میرود که رسانههای متعددی بویژه بعد ازسه دهه کنترل آمرانه، سانسور و آزار و اذیت دوران رژیم بعث ایجاد شوند. هرچند در اوضاع نامنظم فعلی، رسانههای عراق عمدتاً وسیلهی ارایه منافع شخصی کسانی هستند، که انگیزهها و گرایشات اقتصادی یا سیاسی نیرومندی دارند. یکی از چالشها این است، که رسانههای عراق نیازمند کسب فرصتی هستند تا بنیانگذار مسئولیت بیشتر و رواج حرفهای گرایی رسانهای در جامعهی عراق گردند. منافع مردم باید بیشترین اهمیت را در رسانهها داشته باشد. پیام صادقانه بشردوستی باید جایگزین خودخواهیای شود، که در دوران طولانی رژیم بعث بر رسانهها حاکم شده بود. مردم عراق به چنین رسانههایی نیاز فوری دارند. نشانه آن توجه به رادیو دجله است (اولین ایستگاه رادیویی که به صورت مستقل سخن می گوید)، جایی که مردم عراق به طور معمول برای بیان شکایات و خواستههایشان با آن تماس میگیرند. به همین اندازه مهم و امیدبخش است که ببینیم گوش دادن به رادیو دجله برای کارمندان دربغداد الزامی شده است. برای اینکه رسانههای عراق به چنین پتانسیلی دست یابند، کارگزاران رسانههای عراق به فرصتی برای رهبری صحیح درفرآیند بازسازی رسانهها به شکل مسئولیت پذیر و حرفهای نیاز دارند. قبول مسئولیت چنین چالشی بدون کمک دیگران به موفقیت ختم نمیشود. برای مثال روشنفکران عراقی و کارگزاران رسانهها که به خاطر آزارهای رژیم بعث فرار کردند، میتوانند سرمایهای برای رسانههای عراق باشند. دانش و تجربیات فوق العاده آنها درآموزش کارگزاران رسانهها از طریق دورههای فشرده کوتاه مدت، کارگاههای آموزشی، سمینارها یا حتی مشارکت و ارایهی راهبرد دراعمال روزمره بسیارارزشمند است. علاوه بر این کمکهای جامعه بینالمللی خیلی مهم است. به خاطر اینکه عراقیان را به صورت حقیقی با چالش بازسازی آزادانه، مسئولانه، حرفهای و مستقل رسانهای مواجه میکنند. ضمناً استقلال رسانههای عراق بدون خصوصی شدن امکانپذیر نیست. خصوصی سازی نیازمند درستکاری و استخدام نیروهای بازار به جای حمایت مالی است. خصوصیکردن رسانههای عراق لازم است، تا رسانهها به عنوان نهادی مستقل و دور ازهرگونه کنترل دولتی عملکنند. خصوصی سازی، رسانهها را در موقعیت تجارت رقابتی قرار میدهد، که این مسأله منجر به بهتر شدن نشریات و بنگاههای خبری میشود و درهمان حال بر منافع عمومی تأکید میکند. رسانههای عراق به سرعت و به صورت هیجان آوری از عرصهی دیکتاتوری به آزادی آمدند و این وضعیت هنوز برای همه رسانهها ادامه دارد. هیچ کس نمی تواند آنچه را که درآینده رخ می دهد، پیش بینی کند. زیرا وضع عراق هنوز درحال دگرگونی و رشد است. هنوز تضمین آزادی بیان، تأمین استقلال رسانهها و گسترش رسانههای حرفهای سه بخش خیلی مهم در هر فرایند دموکراتیک هستند. شاید امروز، چالش واقعی رسانههای عراق فراموش کردن اقدامات خشن و سختگیرانهی اخیر، با بازکردن دریچه به سوی آیندهای امید بخش برای آزادی بیان واستقلال واقعی رسانهها باشد.
جدول شماره (1)
ملاحظات
رسانه ها
انواع رسانه ها و تناوب
بابل و البعث الریادی بوسیله عدی حسین اداره می شد.
الثورا- روزنامه رسمی حزب بعث
الثورا - الجمهوریا القادسیه- بابل و البعث الریادی
روزنامههای روزانه
روزنامه کردی
العراق
الزورأ، نبض الشباب، صوت الطلبه و الرافدین بوسیله عدیحسین اداره میشد الزورأ، روزنامه اتحادیه روزنامه نگاران عراق است
الزورأ، نبض الشباب، صوت الطلبه، الرافدین، الاقتصادی، الرأی، الایام، الاتحاد و الفبا
روزنامههای هفتگی
به زبانهای عربی، کردی و دیگر زبانها برنامه پخش می کند
رادیو جمهوری عراق
رادیو
عدی حسین آن را اداره می کرد
رادیو صدای جوان
-
رادیو قرآن مقدس
عراق و سرزمینهای گسترده ای را هدف قرارداده بود
صدای مردم(توده)
در دوران نبرد خلیج {فارس} 1991-1990 پایه گذاری شد
رادیو ام المعارک(مادر همه نبردها)
به زبانهای عربی، آلمانی، فرانسه و انگلیسی برنامه پخش می کند
رادیو بینالمللی عراق
تلویزیون جمهوری عراق
تلویزیون (ایستگاههای تلویزیونی مستقر در بغداد)
تلویزیون ماهواره ای عراق
بوسیله عدی حسین اداره می شد
تلویزیون الشباب
جدول شماره (2)
نمونه ای از روزنامههای عراق
وابستگی
تناوب انتشار
زبان
روزنامهها
پشتیبانی از دموکراسی در عراق
هفتگی
عربی
الدموکراتیا
اتحادیه میهن پرستی کردستان
الاتحاد
حزب اسلامی دعوه
الجهاد
اتحادیه روزنامه نگاران عراقی
الزورأ
پیمان ملی عراق
بغداد
حزب اسلامی عراق
دارالسلام
مجلس اعلی انقلاب اسلامی عراق
نهرین
حزب کمونیست عراق
طارق الشعب
حزب اخوت(برادری) ترکمن
دو هفته یکبار
ترکمنی
ترکمنلی
حزب دموکرات کردستان
روزانه
کردی
خهبات